شبکه اجتهاد: درباره چرایی فراگیری جهانی حادثه راهپیمایی اربعین، میتوان سه رویکرد کلی نظری را از یک دیگر تفکیک کرد، این رویکردها تلاش میکنند تا به این پرسش که چرا و چگونه راهپیمایی اربعین در مدت زمان کمی تبدیل به یک حادثه بزرگ اجتماعی و فرهنگی شده است، پاسخی ارایه دهند. برای هر یک از رویکردها نیز شواهدی در راهپیمایی اربعین وجود دارد، هر چند پرسش اصلی این است که ماهیت اصلی این حادثه با کدام رویکرد نظری تطابق بیشتری دارد؟ این رویکردهای سه گانه عبارت اند از:
۱- آیین تامین کننده مشروعیت سیاسی
پیش فرض اساسی این رویکرد بر نقش نامریی جمهوری اسلامی در دامن زدن راهپیمایی اربعین استوار است. از این منظر، نظام تلاش میکند با سوء استفاده از احساسات مذهبی و دینی مردم به خصوص علاقه عمیق و تاریخی ایرانیان به امام حسین علیه السلام، مشروعیت سیاسی خود را تقویت کرده و سیاستهای خود را در داخل و خارج از کشور پیش برد. تاکید بر دو گانههای دولتی-مردمی و مفاهیمی چون موکبهای حکومتی، تبلیغات حکومتی و… ذیل چنین رویکردی صورت میگیرد. در این رویکرد اربعین آیین شیعی عراقی است که به صورت ابزاری مورد سوء استفاده نظام قرار گرفته است. تبلیغ گسترده سفر به اربعین در رسانههای دولتی، استفاده از اموال دولتی در ارایه خدمات به زایران، استفاده از سخنرانان و مداحان خاص در مسیر سفر، حضور پر رنگ سیاست مداران و مسئولان حکومتی به خصوص از یک جناح خاص از جمله نشانههای است که در این رویکرد مورد استناد قرار میگیرد. در یک کلام علت فراگیر شدن این حادثه را باید در دخالتها و تبلیغات دولت برای استفاده سیاسی از ظرفیت این حادثه جستجو کرد.
۲- آیین بستر ساز امپراطوری ایرانی
در این رویکرد برجسته شدن اربعین در سالهای اخیر همبستگی نزدیکی با افزایش قدرت منطقه ای ایران و شکل گیری نوعی امپراطوری منطقه ای که مرزهای آن از یمن تا فلسطین گسترش یافته است، دارد. از این منظر علاقه و اشتیاق ایرانیها به حضور گسترده در این راهپیمایی به دلیل خوی سلطه جویی و توسعه طلبی است که در آنها وجود داشته و این حرکت نوعی تلاش برای تطابق مرزهای جغرافیایی و عقیدتی است. مهم ترین استناد این رویکرد نیز رفتار طلبکارانه زوار ایرانی و نگاه خدمتکارانه به مردم عراق است. برجسته ساختن حضور مخرب ایرانیها در راهپیمایی، دخالت آنها در آیینهای اصیل عراقی و انحراف آنها و تحقیر عراقیها به واسطه ایجاد موکبهای مجلل از جمله نشانههای هجوم ایرانیها به فرهنگ و هویت تشیع عراقی دانسته میشود. این حضور و اشتیاق به واسطه احساس تعلق و امنیتی است که حضور پیروزمندانه سربازان ایرانی، دو هزار کیلومتر دورتر از سرزمین فعلی خود، در بزرگ ترین جنگ شهری جهان برای مردم ایران به همراه آورده و با تحریک غرور و روحیه خودباوری در آنها، همه آنها را در کل واحدی که رئیس جمهوری آمریکا، آنها را ملت شرور نامیده است گرد آورده است. اشتیاق عمومی ایرانیها برای اربعین به دلیل ایجاد چنین روحیه است.
۳- آیین تمدن ساز
اربعین طلیعه شکل گیری جامعه مهدوی و نشانه عملی و عینی امت اسلامی وعده داده شده در آخر الزمان است. این حادثه در همان سرزمین و در همان موقعیتی که روایتهای مربوط به آخر الزمان به آن اشاره کرده اند، شکل گرفته و برای نخستین بار در تاریخ تشیع موفق شده است اجتماع مبتنی بر خیر خواهی، ایثار و از خود گذشتگی را جایگزین اجتماع مبتنی بر ضرورت و نیاز که تمام تاریخ بشریت را شکل داده بود، کند. اربعین حیات جدیدی برای زندگی بشر در میان ویرانههای کشور عراق و در جایی خارج از اجتماعات موجود شکل داده و زندگی وعده داده شده در آخرالزمان را برای مدت ۲ هفته به صحنه آورده است. علت اشتیاق تمام نشدنی مردم به این آیین و فراگیری جهانی آن نیز، همین خصلت منحصر به فرد آن است. اربعین نخستین اجتماع بشری است که اساس آن به جای نیاز و احتیاج، ایثار و سخاوت است و به دلیل همین ویژگی خاص اش نیز دلهای مردمان در اقصی نقاط جهان شیفته آن شده و کسی که در آن حاضر بوده مشتاق تر میشود. بهشت وعده داده شده در همه ادیان و مکاتب یعنی اجتماع مبتنی بر مهر و ایثار، اکنون در میانه بهت و حیرت همه در میانه ویرانههای عراق و از دل مذهب تشیع سر بر آورده و روز به روز فراگیر تر میشود. اهمیت اربعین بیش تر از آن که در تعداد شرکت کنندگانش باشد، در کیفیت اجتماع اش است.
هر کسی که با جانی آسوده از ذهنیت آشفته از مفاهیم، یک بار خود را به این سیل خروشان سپرده باشد بهتر از هر کسی در نزد خویش میداند که اربعین چیست و چرا این چنین فراگیر شده است. هر چند در توصیفاتش اسیر مفاهیم ذهنی اش باشد.