حجتالاسلام خالد غفوری الحسنی با اشاره به اینکه اطاعت زن از شوهر یا اطاعت فرزندان از والدین دستور قرآن نیست، گفت: آنچه در قرآن توضیح داده شده است تعامل براساس «معروف» است.
به گزارش شبکه اجتهاد، نشست «واکاوی ظرفیتهای فقهی مغفول آیاتالاحکام در عرصه زن و خانواده» با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین خالد غفوری الحسنی، عضو هیئت علمی مجتمع شهیده بنت الهدی برگزار شد.گزیده مطالب این جلسه را به نقل از ایکنا میخوانید.
نکته اول اینکه فقهای امامیه نسبت به تمسک و استناد به قرآن عنایت فوقالعاده دارند و اگر کارهایی که در زمینه استناد فقهی به آیاتالاحکام در طول قرنهای متمادی تا قرن چهاردهم انجام شده است را ببینیم، امامیه کارهای مهمی در این عرصه انجام داده است به حدی که آمارها نشان میدهد کارهای امامیه در این زمینه نزدیک هفتاد درصد از مجموع کتابهایی است که توسط مذاهب خمسه اسلامی نوشته شده. بنابراین نباید با نگاه منفی به فقهای امامیه نگاه کنیم چراکه آنها توجه ویژهای به استنادات قرآنی داشتند. از جهت کیفیت استدلال هم چه کیفیت استدلال، چه تقریب وجوه استدلال و چه احتمالاتی که در آیه بررسی شده است، عمق استدلال در کارهای فقهای امامیه خیلی متفاوت با کارهای اهل سنت است.
نکته دیگر اینکه باب اجتهاد نزد امامیه باز است لذا علوم اسلامی در عرصههای مختلف مثل فقه و اصول و اخلاق و تفسیر و کلام روزبهروز از جهت عمق توسعه پیدا میکنند. پس برخی وحشت نکنند که چطور ادعا میکنیم از برخی آیاتالاحکام غفلت شده است. از این جهت باید با نگاه علمی به مسائل بنگریم، نه بر اساس انفعالات و احساسات. برخی ادعا میکنند امامیه به قرآن اعتنا نمیکنند. این حرف علمی نیست و باید براساس آمار صحبت کرد. البته معنای این حرف این نیست که از ظرفیت قرآن به صورت کامل و کافی استفاده شده است و برخی موضوعات نیاز به بحث بیشتر دارد.
مرجعیت قرآن در عرصه معرفتی و استنباطات فقهی به نحو روشمند تقنین شود
ما باید دو کار انجام دهیم. کار اول اینکه استناد به قرآن و مرجعیت قرآن در عرصه معرفتی مخصوصا در اجتهادات و استنباطات فقهی به نحو روشمند تقنین شود. وقتی مرجعیت قرآن ثابت شود و بر اساس قواعد مشخص شود تا چه حد میتوانیم از قرآن استفاده کنیم، دیگر قوانین و روش حاکم میشود، نه سلیقه و روش شخص فقیه. کار دوم اینکه مواردی را به صورت عینی و مصداقی ارائه دهیم تا نشان دهیم چگونه میتوانیم از قرآن استفاده کنیم. یکی از موارد بسیار مهم، آیات فراوانی است که نسبت به تعامل میان افراد خانواده و معاشرت به معروف میان آنها بیان شده است.
نسبت به این اصل تعاملی میان افراد خانواده تاکیدی فوقالعاده در قرآن میبینیم. این اصل در آیات مختلف قرآن آمده است، مثل تعیین نفقه زوجه: «وَالْوَالِدَاتُ یُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کَامِلَیْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ یُتِمَّ الرَّضَاعَهَ وَعَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَکِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ». اگر نفقه از این اصل یعنی معروف بودن خارج شد، براساس آموزههای قرآنی عمل نکردیم. توجه داشته باشید آیه بیانگر حکم اخلاقی نیست، بلکه بیانگر حکم تکلیفی است و ما موظفیم براساس این حکم تکلیفی عمل کنیم، پس این یک توصیه اخلاقی نیست. مورد بعد مسئله شیردهی است که آیه میفرماید: «وَإِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلَادَکُمْ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِذَا سَلَّمْتُمْ مَا آتَیْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُوا اللَّه». این تعبیر «واتقوا الله» نشان میدهد این موضوع خیلی مهم است. اینجا هم حکم الزامی است و توصیه اخلاقی مطرح نیست.
سؤالی که مطرح میشود این است که حدود معروف تا کجاست و آیا شوهر فقط باید مسکن و خوراک و پوشاک زن را تامین کند؟ عرفا به چه چیزی نفقه میگویند؟ بر اساس این آیه میتوانیم حد و مرز و سطح و اقلام نفقه را تعیین کنیم. نفقه تأمین نیاز زن به حد اکتفا است. نیازها متفاوت است یکی از نیازها درس خواندن و آموزش است. این آموزش هزینه دارد، هزینه آموزش بر عهده کیست؟ برخی از فقها که نسبت به تامین هزینههای آموزش زن تردید داشتند. نسبت به تامین هزینه درمانی، برخی فقها گفتند این مخارج بر عهده شوهر نیست. خب این خلاف معروف است. قرآن اصل معروف را به شکل عجیبی مطرح کرده است، مخصوصا در مورد خانواده. آیاتی که در این زمینه آمده خیلی فراوان است. حتی در موارد بحرانی مثل طلاق، قرآن میفرماید: «وَ لِلْمُطَلَّقَاتِ مَتَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِینَ». باز باید توجه داشت که اینها حکم اخلاقی و غیر الزامی نیست.
الگوی رابطه فرزندان و والدین در قرآن
مسئله حاکمیت اصل معروف، در رفتار و تعامل میان افراد خانواده حتی بین پدر و والدین مورد تاکید قرار گرفته است. البته لازم نیست فقط بحث را منحصر به واژه معروف کنیم، این اصل در جای جای قرآن موج میزند. متاسفانه ما به این آیات توجه نکردیم لذا تصوراتی در ذهنمان ایجاد شده است مبنی بر اینکه اینها توصیه اخلاقی است و الزامی نیست در حالی که این یک اصل رفتاری الزامی است.
وقتی آیه قرآن میگوید: «وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَهٌ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ»، اینکه برای ارتباط جنسی میان زن و مرد زمان طولانی در نظر بگیریم، خلاف معروف است. براساس این آیه تامین نیازهای جنسی زن و مرد باید براساس معروف انجام شود.
ما به جای رفتار به معروف، بحث اطاعت زن از شوهر را مطرح کردیم. کجای قرآن اطاعت از شوهر مطرح شده است؟ قرآن تعامل بر اساس معروف را بیان کرده است، نه بر اساس اطاعت. بحث اطاعت که در روایات آمده است در محدوده خاصی است، اما اصل، رفتار بر اساس معروف است، نه براساس اطاعت. تعبیر اطاعت از والدین هم در قرآن مطرح نشده است، بلکه قرآن میفرماید: «وَصَاحِبْهُمَا فِی الدُّنْیَا مَعْرُوفًا». البته عدم ایذاء والدین در قرآن آمده ولی اطاعت از والدین در قرآن نیامده است. پس اصل حاکم بر رفتار والدین و فرزندان همان اصل معروف است، نه اطاعت.