غرویان در مناظره زنده برنامه «زاویه» با موضوع «مأموریت حکومت دینی» بیان کرد که حکومت ایده آل اسلامی حکومتی اختیاری همراه با اراده و انتخاب خود افراد است. البته همیشه استثنائاتی هم وجود دارد. حجتالاسلام داود مهدوی زادگان نیر معتقد بود که تکیه حکومت بر الزام است و اگر الزام را از حکومت بگیرید حکومت بیمعنا میشود.
به گزارش شبکه اجتهاد، مناظره زنده برنامه «زاویه» با موضوع «مأموریت حکومت دینی» نیمه اسفندماه با حضور حجتالاسلام داود مهدویزادگان و آیتالله محسن غرویان از شبکه ۴ سیما پخش شد. گزارش این برنامه به نقل از ایکنا پیشرویتان قرار میگیرد.
حجتالاسلام والمسلمین محسن غرویان در ابتدای برنامه گفت: قرآن میگوید «لا اکراه فی الدین» علما و مفسرین گفته اند این «لا»، «لا»ی نفی الجنس است؛ یعنی جنس اکراه در دین نیست و اکراه در دین وجود ندارد. این نشان میدهد دین داری یک مقوله فرهنگی است. اکراه در باور دینی وجود ندارد و باید از درون اندیشه انسان بجوشد. فقها هم در ابتدای رسالههای عملیه نوشتهاند که عقاید تقلیدی نیست. وقتی حکومت دینی تشکیل میدهیم رفتارهای حکومت دینی نباید با ماهیت و سرشت دین ناسازگار باشد؛ بنابراین وظیفه حکومت دینی تمهید و بستر فراهم کردن است، برای این که افراد جامعه خود تصمیم بگیرند رفتارها و سبک زندگیشان را بر طبق الگوی دین تنظیم کنند.
مدرس حوزه علمیه قم افزود: در این که حجاب از واجبات شرعی است مثل نماز هیچ شکی نیست؛ اما حکومت در پیاده کردن این امر واجب چه نقشی باید ایفا کند و تا چه حدی باید جلو برود؟ حکومت میتواند تشویق کند، اما اجبار فیزیکی نداشته باشد. خمس واجب است، اما به اختیار مکلف گذاشته شده است. نمیتوان گفت مأمور میفرستیم تا خمس را از حساب فرد خارج کند. خمس واجب اجتماعی است و نه فردی، اما حکما و مراجع در این زمینه هیچ گاه مردم را مجبور و مجازات نکردهاند و به اختیار خود افراد گذاشتهاند. خمسی که از روی اختیار پرداخته میشود ارزش معنوی دارد. نیت، عنصر اصلی در عمل دینی است.
حجتالاسلام والمسلمین داود مهدوی زادگان در ادامه برنامه عنوان کرد: این بحث در سه مقام قابل پیش بردن است. یکی مقام نظری است که بر اساس ادله باید بحث کنیم. دوم این که در واقع امر ببینیم چه وجود دارد و واقعیت چقدر با مباحث نظری ما فاصله دارد. الان بحث ما مشخصاً درباره حکومت ولایت فقیه است. مقام سوم هم این است که برای نظریه ما چه تحلیل علمی و چه پیامدهایی مترتب است. به مفهوم حکومت باید توجه کنیم. ولایت فقیه و حکومت دینی به این معنا نیست که در تمام جهات حکومت دینی با حکومت غیر دینی تفاوت دارد. در یک سری مسایل از جمله خود مفهوم حکومت اشتراکاتی وجود دارد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: حکومت سه مشخصه اصلی دارد؛ وضع قانون، اجرای قانون و نظارت بر اجرای قانون. مجازات هم در قانون دیده میشود که اجرا و نظارت هم نیاز دارد. نکته دوم مفهوم الزام است. اگر از حکومتی الزام را بگیریم به آن حکومت گفته نمیشود. نمیشود بگوییم حکومت داری با توصیههای اخلاقی و ارشادات انجام شود. مثلاً مجری قانون بر سر چهارراه بگوید خوب است که از چراغ قرمز رد نشوید. چنین چیزی ممکن نیست که با این شیوه و به صورت ارشادی بخواهیم حکومت را اداره کنیم؛ بنابراین حکومت اسلامی یا ولایت فقیه از این جهت با سایر حکومتها تفاوتی ندارد؛ یعنی آن سه مشخصه اصلی همراه با الزام در همه حکومتها وجود دارد.
غرویان سپس گفت: اَعمال دینی قابل اِعمال نیست. چون عنصر نیت، قابل تزریق و اِعمال فیزیکی نیست. اگر ما جامعه دینی میخواهیم که رفتار مردم دینی و برای خدا باشد باید دقت کنیم این که سبک زندگی و رفتار دینی در جامعه مصداق عبادت الله باشد به نیت بر میگردد. آیا حاکمیت میتواند در مردم نیت تولید کند؟ بنده که نمیتوانم این را بفهمم. ما میگوییم حکومت ما مقدمه حکومت امام زمان (ع) است. در روایات داریم که در حکومت امام زمان (ع) مردم دست در جیب هم میکنند به اندازه نیاز بر میدارند و بعد سر جایش میگذارند. این نشان دهنده این است که مردم با اختیار خودشان عمل میکنند و فشار و اجبار وجود ندارد.
وی افزود: پس حکومت ایدهآل اسلامی حکومتی اختیاری همراه با اراده و انتخاب خود افراد است. البته همیشه استثنائاتی هم وجود دارد؛ اما در کل اگر بخواهیم به حکومت دینی نگاه کنیم باید انتخاب، اراده، آزادی و انتخاب مردم بیشتر جلوه کند. اگر غیر از این شد از دین فاصله میگیرد و بیشتر میشود همان حکومت. الزام درست است و قبول داریم، اما یک الزام اخلاقی داریم و یک الزام حکومتی و فیزیکی. قبول دارم که الزام در مفهوم حکومت است، اما حکومت داریم تا حکومت؛ ما داریم صحبت از حکومت دینی میکنیم. عنصر اصلی دین که «لا اکراه» به آن خرده است نباید در حکومت دینی خودش را نشان دهد؟
غرویان همچنین اظهار داشت: الزام در اخلاق هم داریم، اما ریشه الزام عقل است. الزام همیشه ماهیت فیزیکی ندارد. ما در عقل و عقلانیت هم الزام داریم. در اخلاق باید و نباید داریم، اما در فلسفه اخلاق بحث میکنیم که ریشه این الزام چیست. خصلت اخلاقی الزام را فراموش نکنیم. در حکومت دینی الزام اخلاقی وجود دارد. باید مدیریت جامعه به سمتی باشد که مردم از درون خودشان الزام را احساس کنند.
مهدوی زادگان گفت: این که ما به دنبال جامعه ایمانی هستیم که همه افراد اخلاقی عمل کنند ایده آلی است که مطلوب دین هم همین است؛ اما مسئله این است که نیت و ایمان که اشاره شد آیا در اجرای شریعت یعنی وضع و اجرای قانون دخالت دارد یا خیر؟ بسیاری از قوانین شرع اصلاً مبتنی بر نیت نیست. در همین مسئله حجاب این را میبینیم. برخی میگویند حجاب امری تعبدی است در صورتی که این گونه نیست. مهم این است که پوشش و حجاب رعایت شود و در نظم اجتماعی مشارکت شود. حجاب مبتنی بر نیت نیست در نتیجه نمیتوانیم به حکومت بگوییم چون مبتنی بر نیت است پس نمیتوانی امر به حجاب کنی.
وی اضافه کرد: در خمس هم قصد قربت لازم است، اما خمس چون یکی از احکام مالیات دولت اسلامی است حکومت میتواند امر به آن بکند. خمس گرچه یک امر فردی است، اما مثلاً در شرایطی مثل جنگ یا سازندگی نیاز به بودجه است و بودجه دولتی کفاف نمیدهد. این جا باید به خمس روی آورد. حکومت اسلامی میتواند این کار را بکند. این که میگویند در طول تاریخ هیچ گاه امر و اجبار به دریافت خمس از سوی هیچ فقیهی صورت نگرفته به خاطر این است که تاکنون حکومت فقیه تشکیل نشده بوده است.
مهدوی زادگان با بیان این که این احکام، احکام حکومتی است افزود: در این جا تشخیص حاکم شرع مطرح میشود. مثلاً الان ولی فقیه این الزام را درباره خمس نمیبیند، اما اگر ضرورت آن پیش بیاید میتواند این کار را انجام دهد. اگر مجری و کارگزار حکومت در فرار مالیاتی نقش داشته باشد و کوتاهی در گرفتن مالیات بکند اینها نوعی عمل خلاف شرع است. الزام جزء مفهوم حکومت است، اما التزام یک وجه اخلاقی دارد. مثلاً کسی که فرار مالیاتی دارد التزام ندارد. آیا حکومت میتواند بگوید چون فرد به این کار تمایل ندارد پس از او مالیات نگیریم؟
وی همچنین اظهار کرد: پس تکیه حکومت بر الزام است و اگر الزام را از حکومت بگیرید حکومت بی معنا میشود؛ اما اگر التزام را از حکومت بگیرید حکومت بی معنا نمیشود. در نحوه الزام حاکم شرع باید ملاحظاتی را انجام دهد، مثلاً فردی در عسر و حرج است یا … و وجه ارشادی را هم باید عمل کند. اخلاقی عمل کردن به این بستگی دارد که الزام در ابتدا رعایت شود.
سپس غرویان عنوان کرد: در بحث حکومت دینی و حکومتی که خدا به آن راضیتر است باید گفت آیا اگر خمس را به زور از مردم بگیریم خدا راضیتر است یا این که با اختیار و اراده آزاد خودشان بدهند؟ خمس و زکات عبادت است. در عبادت قصد قربت و نیت شرط است. اگر حکومت به زور قانون خمس بگیرد اصلاً خمس نیست و مالیات حکومتی است. حجاب با عفت و پاکدامنی کاملاً مرتبط است. حجاب ظهور عفت است. عفت و پاکدامنی امری قلبی است که با نیت ارتباط دارد. بدون عفت، حجاب صوری میشود و هدف ما از حجاب محقق نخواهد شد. فلسفه حجاب حفظ امنیت اخلاقی جامعه است. حکومت باید کاری کند که مردم جامعه عفیف باشند و رعایت حجاب بکنند.
استاد حوزه علمیه قم در پاسخ به این سوال که وقتی هر چه انذار و تبشیر میشود ثروتمندان حق فقرا را نمیدهند و بخشی از ارکان قدرت مقابل دین میایستد این جا چه باید کرد اظهار داشت: شما باید عدالت را در جامعه محقق کنید. اگر عدالت را با زور محقق کنید ثمراتش مشاهده میشود و یا با اراده؟ آیا میشود با زور و قوه قهریه مردم را عادل کنیم؟ بحث بر سر این است که مردم را چگونه به رعایت این ارزشها برسانیم. در روانشناسی و علوم تربیتی برای تربیت دو روش کلی تنبیه و تشویق عنوان میشود. جامعه نیز همین گونه است. بحث اینجاست که بیشتر از تنبیه استفاده کنیم یا تشویق؟ بحث بر سر مصادیق و روشهای تحقق ارزشها در جامعه است.
مهدوی زادگان گفت: این دیدگاه ۲ مشکل اساسی دارد. ایشان از منظر فقه فردی صحبت میکنند و اساساً ایشان هیچ گونه نگاه مبتنی بر فقه حکومتی ندارند. در بیان ایشان تماماً فرد دیده میشود. وقتی درباره حکومت حرف میزنیم باید در چهارچوب فقه حکومتی صحبت کنیم؛ یعنی احکام تکلیفی حکومت را باید ببینیم. حکومت هم تکالیفی دارد، اما گاهی ممکن است در تکالیف تعارضاتی پیش بیاید. مثلاً حکومت وظیفه دارد عفت عمومی را ترویج کند، اما یک فرد این را نمیپسندد. در این شرایط کدام را باید ترجیح دهیم؟
وی تأکید کرد: یک غایت فردی داریم و آن این است که همه افراد به بهشت بروند و سعادتمند شوند و عفیف زندگی کنند؛ اما علاوه بر غایات فردی، غایات اجتماعی و حکومتی نیز داریم. نباید غایت را فقط به فرد منحصر کرد و گفت پس حکومت حق ندارد چنین کاری کند. مشکل دوم این است که ایشان بسیار ایدهآلیستی فکر میکنند؛ یعنی جامعهای را دارند تصور میکنند که همه اخلاقی عمل میکنند و در چنین جامعهای طبیعی است که التزام و نیت وجود دارد. باید واقع گرایانه بحث کنیم.
مهدوی زادگان در پاسخ به این سوال که در اعمال قدرت از سوی حکومت چه حد و حدودی وجود دارد نیز گفت: در بحث حد و حدود حکومت ممکن است تفاوتی با حکومتهای غیر دینی مشاهده کنیم. مثلاً اصل عدالت در حکومتهای غیر دینی و سکولار مهم نیست. اصل عدالت را تازه بعد از ۳۰۰ سال دارند مطرح میکنند و تا پیش از این تنها آزادی فرد مطرح بود. در تفکر فلسفه سیاسی سکولار چه سوسیالیستی و چه لیبرالیستی تا امروز اصل عدالت جدی گرفته نمیشد. در حکومت دینی اصل عدالت، اصلی اساسی است و بر اساس عدالت شیوه حکومت داری تعیین میشود؛ یعنی قانونی که وضع میشود باید عادلانه باشد.
وی خاطرنشان کرد: حجاب یک واجب شرعی است و کسی که حجاب را رعایت میکند کسی است که متشرع است. مگر شما وقتی نماز میخوانید میگویید من مجبورم نماز بخوانم؟ برای کسی که به این مسأله اعتقاد ندارد میشود اجبار؛ اما آیا حکومت باید این نگاه را مبنای حکومت داری خود قرار دهد؟ وظیفه حکومت اجرای شریعت است. نباید بحث را رادیکالی کنیم و بگوییم یک دیدگاه تنبیهی وجود دارد و یک دیدگاه تشویقی؛ چون این گونه بحث کردن تالی فاسدهای زیادی خواهد داشت.
غرویان سپس گفت: درباره انتظار بشر از حکومت دینی باید گفت اگر همه چیز الزامی و تنبیهی بشود پس فرق حکومت دینی و غیر دینی در چیست؟ همه حکومتها مدعی اجرای عدالت اند اما بحث بر سر مصداق عدالت است. حکومتهای سکولار آزادی را مصداق عدالت میدانند. دیدگاه من فقه فردی نیست چون فقه حکومت هم به فقه دیدگاههای فرد یا افرادی بر میگردد. مثلاً عدهای از فقها یک دیدگاه دارند و عدهای دیگر دیدگاهی دیگر.
داود مهدوی زادگان در انتها گفت: این که بگوییم یا این است یا آن بی معناست و این گونه نمیتوان بحث کرد. نمیتوان گفت حکومت یعنی فقط الزام یا فقط تشویق. اگر ۳ وظیفه حکومت یعنی وضع قانون، اجرای قانون و نظارت بر اجرای قانون را در سیره پیامبر (ص) و امیرالمومنین (ع) نگاه کنیم میبینیم که هر ۳ وجود دارد و این گونه نیست که فقط در یکی از این موارد منحصر باشد.