قالیباف از دیدن هفت جلد کتاب فقهی در عرصهای نوپا از فقههای مضاف، به وجد آمده بود. چمران، درِگوشی، از نگرانیاش از بازخورد کتاب در محافل سنّتی حوزوی سخن میگفت و اسماعیلی به دنبال نسخه چاپ شده کتاب میگشت.
شبکه اجتهاد: از ابتدای ورودی برج میلاد، بنرهای همایش دو روزه «نهمین جشنواره بینالمللی برترینهای پژوهش ونوآوری» شهرداری تهران و «سومین کنفرانس بینالمللی مدیریت شهری (جایزه جهانی تهران)» به چشم میخورد. جشنوارهای که تعداد مقالاتش، طی این سالها به ۸۶۰۰ مقاله رسیده بود و کشورهای شرکت کنندهاش نیز به ۳۷ کشور. روز اختتامیّه امّا به زنان نیز اختصاص داشت. مرکز زنان شهرداری تهران، علاوه بر ارائه چند مقاله، نمایشگاه مفصّلی نیز در سالن انتظارِ همایش برپا کرده بود. کنفرانس اگرچه به اسم شهرداری تهران بود، امّا حضور شهرداریهای دیگر شهرهای ایران، نظیر اصفهان، شیراز، کرمانشاه و …، آن را به بزم سالانه شهرداریهای کشور بدل کرده بود، بزمیکه البتّه غایبانی همچون شهرداری پایتخت معنوی نیز داشت.
رئیس مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهرداری که برگزار کننده همایش بود، در روز نخست همایش، سورپرایزی را برای حاضران در اختتامیّه وعده داده بود: رونمائی از منشور هفت جلدی «فقه مدیریت شهری»؛ منشوری که بنا بود پایههای فقهی مدیریت شهری را پس از ۳۸ سال عیان کند و آنقدر برای شهرداری تهران اهمّیّت داشت که رونمائی از آن را به روزی موکول کند که هم شهردار حضور داشته باشد، هم رئیس شورای شهر و هم پژوهشگران ۳۷ کشور جهان.
منشور فقهی شهرداریها
کنفرانسی که از روز پیش آغاز شده بود به ساعات پایانی خود نزدیک میشد. قرار بود آقای شهردار ساعت ۱۵ بیاید و از منشور فقهی شهرداریها رونمائی کند. امّا در حالی که نیم ساعت از ساعت موعود گذشته بود، باز هم اثری از وی و تیم محافظانش نبود. یکی از بانوان پژوهشگر خارجی، در حالی که با حرارتی مثالزدنی، در حال ارائه مقالهاش بود واینفوگرافیهایش را یکی پس از دیگری در تلویزیون غول پیکر سالن نشان میداد، با کاغذی مواجه شد که خبر از پایان وقتش میداد. او به محض مشاهده کاغذ و در میانهی بحث پر حرارتش، تنها یک جمله گفت: «وقت من به پایان رسیده است، متشکرم» و از سن پائین آمد. حاضرین در سالن امّا مبهوت مانده بودند در مقابلاین همه فرهنگ و شعور، این همه احترام برای وقت دیگران و این همه پایبندی به نظم. بدون هیچ هماهنگی، همگان درمانِ بهت خود را در تشویق مداوم او دیدند. صدای تشویق بیامان حضّار، سالن را به لرزه درآورده بود، در حالی که پژوهشگرِ بی نوا با چهرهای بهت زده، به این طرف و آن طرف مینگریست و دلیلِ این همه تشویق را جستجو میکرد. بیچاره نمیدانست که نظم و وقت شناسی دراین دیار، آنچنان درّ نایابی است که محمود سریع القلم، در صفحه اوّل یکی از کتابهایش، آن را به کسانی تقدیم میکند که تفاوت بین ساعت ۸ و ۸:۰۱ دقیقه را میفهمند، کسانی که تعدادشان آنچنان زیاد نیست!
در حالی که ساعت به چهار نزدیک میشد، شهردار پا به سالن همایش برجی گذاشت که بیشترین پیشرفت فیزیکیاش، در زمان مدیریّت او شکل گرفته بود. با حضور او، دکتر نگاهداری، رئیس مرکز مطالعات شهرداری، پشت تریبون قرار گرفت و کارنامه سه سال و اندی مدیریّتش را گزارش داد. پس از او، شهردار نیز روبروی حضّار ایستاد و از پژوهش محوریِ شهرداری و توجّه به دو قشر جوانان و زنان در دوران مدیریّتش سخن گفت.
رونمایی از منشور «فقه مدیریّت شهری»
همایش به دقایق پایانی خود رسیده بود و میبایست دراین فرصت کم، هم رونمائی از منشور فقه مدیریّت شهری صورت میگرفت و هم اهدای جوائز برگزیدگان. دراین فاصله، مهندس چمران هم خود را به مراسم رسانده بود. دکتر اسماعیلی هم آمده بود تا بازدید حضورِ قالیباف در مراسم رونمائی از کتاب «حقوق و زندگی»اش را پس دهد. از شورای شهریها هم احمد دنیامالی و مجتبی شاکری حضور داشتند. دکتر نگاهداری هم که صاحب مجلس بود.
نوبت به رونمائی که رسید، مجری مراسم، علاوه بر شهردار که بالای سن مانده بود، از رئیس و اعضای شورا و برخی مسؤولین شهرداری تهران دعوت کرد تا به روی سن بیایند. دکتر اسماعیلی هم به اصرار، به بالای سن آمد. از حجتالاسلام مصطفی دُرّی، مدیر پروژه فقه مدیریت شهری نیز دعوت شد تا رونمائی از کتابی که با تلاشهای تیم او به ثمر رسیده بود را از بالای سن تماشا کند.
رونمائی از کتاب، به دست دکتر قالیباف و دکتر اسماعیلی صورت گرفت. پشت پردهای که به دست این دو بالا میرفت، بنری قرار داشت که تصویر روی جلد مجلّدات هفتگانه منشور مدیریّت شهری بر آن نقش بسته بود. در حالی که حاضرین بر روی سن، به غیر از مدیر پروژه، به دقّت، عناوین مجلّدات را مرور میکردند، مجری مراسم نیز بخشهائی از عناوین مقالات و مطالب کتاب را بازگو میکرد.
منشور فقه مدیریّت شهری هم از تعارض اخلاق و مصلحت در سیاست گذاری شهری سخن گفته بود، هم از ادلّه پرکاربرد در حلّ مسائل شهر. هم ماهیّت فقهیِ زباله را به بحث نشسته بود، هم از جواز عقیم کردن بزهکاران برای کاهش بزه در جامعه. عوارض دیرکرد، تغییر کاربری، خسارات شهروندان به اموال شهرداری، ضمان خسارتهای وارده به مردم در عملیات امداد و نجات، ضمان قوانین نادرست مصوّب شوراها، بلندمرتبه سازی، تفکیک جنسیّتی در محیط اداری شهرداری و بسیاری دیگر، تنها بخشهائی ازاین مجموعهی خواندنی را تشکیل میداد. مجموعهای که جز چند مقاله و یک کتاب در فقه عمران، هیچ پیشینهی دیگری را ورای خود نمیبیند.
دکتر نگاهداری در تقدیر ازاین اثر و تیم پژوهشگران آن، صادقانه، تدویناین مجموعه را از آروزهای خود دانست کهاینک محقّق شده است. قالیباف نیز از دیدن هفت جلد کتاب فقهی در عرصهای نوپا از فقههای مضاف، به روشنی به وجد آمده بود. چمران، درِگوشی، از نگرانیاش از بازخورد کتاب در محافل سنّتی حوزوی سخن میگفت و اسماعیلی به دنبال نسخه چاپ شده کتاب میگشت. مدیر پروژه نیز در آخرِصفِ مسؤولین، رونمائی از حاصل زحمات تیم پژوهشیاش را به نظاره نشسته بود. حاضران در سالن امّا بیش از همه، به وجد آمده بودند و برای لحظاتی، یکپارچه به تشویق پرداختند.
بعد از پایان مراسم رونمائی، حجتالاسلام دُرّی، قصد پائین آمدن از روی سن را داشت که دکتر نگاهداری، به اصرار از او خواست تا پایان مراسم اهداء جوائز، جمع را همراهی کند.
وعده رونمایی در شهر علم و فقاهت
مراسم به پایان رسید و رونمائی از کتاب نیز انجام شد. مردم در حال تخلیه سالن بودند و برندگان داخلی و خارجیِ جوائز نیز از حضور خود در همایش، سخت شادمان. دکتر فرهادی، مسؤول اجرائی همایش، مصرّانه از برگزاری رونمائی دیگری ازاین مجموعه،این بار در شهر قم سخن میگفت. به باور او، کتابی نفیس در حوزه فقه، میبایست در شهر فقه نیز رونمائی شود. او دعوت رسمیاز مراجع عظام و محقّقین حوزه فقه، برای رونمائی از کتاب را وعده میداد. معاون دیگر مرکز مطالعات نیز برگزاری نشستهای «فقه مدیریت شهری» در قم و تهران، با استفاده از محتوای تولید شده دراین هفت جلد را خواستار شد. در سوئی دیگر، حجتالاسلام درّی در جمع اصحاب رسانه، از وجود بیست مقاله، پاسخ تفصیلی فقهی به حدود ۱۴۰ به همراه استفتاء این پرسش ها از بیست مرجع تقلید در کتاب خبر میداد؛ از اینکه علاوه بر هفت جلد کتاب، نرم افزار تحت وبِ «فقه مدیریت شهری» نیز برنامه نویسی شده است تا امکان اضافه کردن مطالب و به روزرسانی آن ها، آسانتر شود. او همچنین از تمایل مرکز مطالعات شهرداری برای تولید فازهای دیگرِ این کلانپروژه سخن میگفت و اینکه با توجّه به انتخابات پیش روی شوراهای شهر، معلوم نیست مدیریت فعلی شهرداری، مجالی برای تدوین فازهای بعدی بیابد. مصیبتی استاین مدیریّتهای کوتاه وایدههای بزرگ!
پس از چند پرسش و پاسخ و توضیحاتی چند در رابطه با محتوا و مراحل پروژه، او و تیم پژوهشی همراهش، با بدرقه معاون مرکز مطالعات، رهسپار قم شدند، شهری که حجم پژوهشهای فقهایش در فقه مدیریت شهری در مقابل تحقیقاتشان در سایر ابواب فقهی، به سان صیدی لاغر بود؛ صیدی که البتّه اکنون جانی دیگر گرفته است.