الآن مثل سی سال پیش نیست که اگر مخفیکاری کنیم، کسی نفهمد. اگر رسانه هم پخش نکنند، در رسانههای دیگر بهصورت فیلم یا خبر، پخش میشود. لذا بهتر است که خود ما مطرح کنیم. این مسئله باعث جلب اعتماد میشود. ما در سالهای گذشته دائماً مخفیکاری کردیم و بیبیسی و رادیو آمریکا گفته و مردم هم بدبین شدهاند. بله در موارد خاصی که به اعتقاد مردم لطمه میزند، موارد خاصی هست که باید در مورد آن تدبیری اندیشید.
اختصاصی شبکه اجتهاد: در چند سال اخیر، با افزایش فساد اقتصادی، قوه قضائیه نیز برخورد با مفسدان را شدت بخشیده است. در این میان در دوره جدید قضائی، این برخورد نه تنها شدیدتر شده بلکه پوشش رسانهای قوی تری را نیز به دنبال داشته است. نشان دادن متهمان اقتصادی از رسانه اما موافقان و مخالفانی دارد. موافقان آن را باعث از بین بردن ریشه فساد می دانند و مخالفان، آن را بازی با آبروی کسی می انگارند که هنوز مجرمیت او اثبات نشده است. در این خصوص، با حجتالاسلام محمدصادق لیراوی، مدیر گروه پژوهشهای بنیادین مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما گفتگو کردیم. او در این گفتگو تلاش دارد تا مبانی فقهی جواز نشان دادن این متهمان از رسانه را بیان کند.
اجتهاد: آیا نشان دادن متهمان جرائمی مانند جرائم اقتصادی از تلویزیون پیش از آنکه به جرمی محکوم شوند، مصداق تضییع آبروی افراد و حرام نیست؟
لیراوی: ما در اسلام چند اصلداریم که باید به آنها توجه کرد. اولاً حفظ آبروی افراد از اوجب واجبات است و طبق روایات ما حرمت آبروی مؤمن از حرمت کعبه بالاتر است و علت حرمت بسیاری از گناهان به همین دلیل است که آبروی اشخاص را میبرد. این یک اصل مهم است. مسئله دیگر این است که حفظ اجتماع و جلوگیری از دریده شدن پردههای حیا در جامعه و عادی نشدن ناهنجاریهاست که خودش یک اصل مهم است و از اصل اولی بهمراتب مهمتر و بالاتر است. چون وقتی در جامعه حرمتها نگهداشته نشود و اصل گناه عادی شود، حریمی برای کسی رعایت نخواهد شد. لذا حفظ اجتماع و عادی نشدن گناه از حفظ آبرو مهمتر است. چون آبروی اجتماع از آبروی فرد مهمتر است. لذا بسیاری از احکامی که برای برخی از گناهان صادر میشود مثل شلاق خوردن درملأعام برای حفظ حریم جامعه و یک نوع بازدارندگی است تا دیگران نزدیک این گناه نیایند؛ بنابراین در مورد این مسائل اقتصادی اگرچه حفظ آبروی افراد مهم است اما چون آن پردهها دریده شده و عادی شده و اینکه در جامعه هرکسی فسادی کند، کسی با او برخورد نمیکند و جامعه مرزبان ندارد و همه کارها عادی شده به خاطر این است که این مسئله در جامعه به وجود آمده که محاکمه این افراد رسانهای بشود و مردم در جریان باشند که حسابوکتابی در کار است و برخورد میشود و اینطور نیست که هرکسی هر کاری دلش بخواهد بکند و مقداری اعتماد از بین رفته را به جامعه برگردانند تا مردم بهنظام اعتماد داشته باشند و به زندگی عادی خود در جامعه ادامه دهند. برهمین اساس رئیس قوه قضائیه از رهبری درخواست کردند که محاکمه مفسدین اقتصادی رسانهای شود و ایشان هم موافقت کردند. برای در امان ماندن جامعه، از بین رفتن آبروی یک فرد اشکالی ندارد ولی باید دقت شود که واقعاً طرف، گناهکار و مفسد باشد.
اصل اولی این است که کسی که اتهام او ثابت نشده است، نمیتوان بهصرف حفظ اجتماع و یا حفظ نظام و بازگرداندن اعتماد مردم آبروی او را برد. ولی در مسائل اقتصادی آنقدر مسئله واضح است و بهقدری فساد صورت گرفته که مسئله برای همه محرز است و مثل روز روشن است و اینها هر فسادی را رسانهای نمیکنند بلکه فسادهای ثابتشده را علنی نمیکنند و الا یک کلاهبرداری کوچک را که رسانهای نمیکنند بلکه فسادهای علنی که در حد مفسد فیالارض هستند را رسانهای میکنند.
اجتهاد: آیا تقویت نظام با نشان دادن مبارزه نظام با مفاسد اقتصادی، مجوزی برای بردن آبروی متهمان در مقابل میلیونها ایرانی میشود؟
لیراوی: این سؤال خیلی کلی است. ما برای حفظ نظام میتوان کارهای بسیاری کرد و منحصر به این مسئله نیست ولی آن قسمتی که مربوط به مسائل اقتصادی و بیاعتمادی مردم است باید جبران شود. یکی از راههای جبران این است که کسانی که جرم آنها محرز است و خودش هم اعتراف کرده است و دلایل محکمهپسند وجود دارد مشکلی در رسانهای کردن محاکمه آنها نیست.
اجتهاد: آیا رسانه تصویری برای جلوگیری از فساد اقتصادی نقشی میتواند ایفا کند؟
لیراوی: مسلم است که میتواند. یکی از دلایلی که این فسادهای اقتصادی صورت میگیرد این است که خیلیها وظیفه خود را انجام نمیدهند. ازجمله رسانه که باید به وظیفه خود عمل کند و قبل از وقوع جرم به دنبال ریشهیابی و علل وقوع چنین مفاسدی باشد تا این فسادها صورت نگیرد یا جلوی آنها را بگیرد. مثلاً نسبت به قوانینی که امکان سوءاستفاده از آن وجود دارد، رسانه باید دنبال کند. اینکه جرم صورت گرفته و حالا رسانه بخواهد محاکمه این افراد را علنی کند، خیلی تأثیرگذار نیست. رسانه باید حالت بازدارندگی داشته باشد. کار اساسی ریشهیابی قبل از وقوع جرم است. در برخی از موارد رسانه واردشده و برخی از کالاهای قاچاق را پیگیری میکرده و به نتیجه هم رسیده است. اگر دست رسانه را در کل مراکز استانها باز بگذارند و به مردم بگویند هرکسی اطلاعاتی دارد؛ ارائه کند، از خیلی از این مفاسد، جلوگیری میشود.
اجتهاد: در تزاحم بین جلوگیری از فساد و حفظ آبروی مردم و آرامش جامعه کدام اهم است؟
لیراوی: تشخیص این مسئله به عهده قاضی است. درجاهایی که محرز نیست، محاکمه میتواند غیرعلنی باشد اما اگر برخی از اشخاص نظام در فساد اقتصادی دخیل باشند، اگر جرم آنها ثابت باشد، نباید برای کسی حریمی قائل شد. اگر اتهامی به فلان وزیر زده میشود آن وزیر باید پاسخگو باشد. حتی رئیسجمهور هم باید پاسخگو باشد. اگر این کارها صورت بگیرد مردم مطمئن میشوند که نظام اسلامی حریمی برای متخلفین قائل نیست. بهعبارتدیگر کسی که خودش حرمتی برای خودش قائل نیست، چرا دیگران باید برای او حرمت قائل باشند.
اجتهاد: گاهی ممکن است این علنی کردن محاکمهها، به اعتقاد مردم لطمه بزند. مثلاً ممکن است رئیس هیئت یا روحانی باشد. آیا بازهم صلاح است که محاکمه علنی شود؟
لیراوی: باید سبک و سنگین کرد. اصل مجوز را گرفتهاند؛ اما جاهایی که اینچنین است باید قاضی به تشخیص خودش عمل کند.
اجتهاد: تشخیص این مسئله با چه کسی است؟ آیا قاضی میتواند تشخیص بدهد یا رئیس قوه قضائیه باید تائید کند یا رئیس صداوسیما باید اجازه بدهد؟
لیراوی: اصل مجوز علنی کردن محاکمات توسط رئیس قوه قضائیه اخذ شده است اما قاضی نیز میتواند در این زمینه نظر خود را بیان کند. اگر مجوز داشت، خود رسانه هم میتواند اجتهاد کند و مصالح و مفاسد این مطلب را بررسی کند. بههرحال هرکسی که تشخیص داد که علنی کردن محاکمه لازم نیست، میتواند جلوی آن را بگیرد. اصل مجوز را رئیس قوه قضائیه گرفته است ولی در جزئیات و صغریات، قاضی هم میتواند نظر بدهد.
اجتهاد: پیشنهاد حضرتعالی در این زمینه چیست؟
لیراوی: پیشنهاد من این است که رسانه باید در این قسمتها ورود کند و لاپوشانی کردن و نگفتن، کار را درست نمیکند. چون الآن مثل سی سال پیش نیست که اگر مخفیکاری کنیم، کسی نفهمد. اگر رسانه هم پخش نکنند، در رسانههای دیگر بهصورت فیلم یا خبر، پخش میشود. لذا بهتر است که خود ما مطرح کنیم. این مسئله باعث جلب اعتماد میشود. ما در سالهای گذشته دائماً مخفیکاری کردیم و بیبیسی و رادیو آمریکا گفته و مردم هم بدبین شدهاند. بله در موارد خاصی که به اعتقاد مردم لطمه میزند، موارد خاصی هست که باید در مورد آن تدبیری اندیشید.
باید اطلاعات مردم را بالا برد که دین را به افراد نشناسند و افراد در هر مقامی که باشند ممکن است خطا کنند و عملکرد افراد تا زمانی که مطابق دین باشد، موردقبول است.