جامعه ایرانی، امروزه با مسائلی دستوپنجه نرم میکند که از هر طرف میرود یک سر آن به امر دین گره خورده است. رویکرد اسلامی حکومت، به همان میزان که موجب ارتقاء سطح دینداری جامعه، از مقیاس فردی به اجتماعی و حکومتی شد، سنخ جدیدی از موضوعات و مسائل را پدید آورد که انتظار میرود نهاد متکفل دین، پاسخگوی آنها باشد. در این میان دستگاه اجتهاد به عنوان سازوکار عرضه سؤالات معاصر به متن و کشف احکام، اهمیت مضاعفی نسبت به دیگر دانشهای دینی مییابد. برایناساس، فقه، بهعنوان نظام تفسیر دین، چگونه شریعتی را در فضای نو تعریف میکند؟ کدامیک از رویکردهای فقهی قابلیت و ظرفیت بیشتری برای طراحی زیست مسلمانی معاصر دارند؟ دستگاه فقه چه تدابیری برای ارتقاء کارآمدی نظام سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شیعه در قرن حاضر اندیشیده است؟ پرسشهایی از این دست و بیش از آن، در این کتاب بررسی شدهاند.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، برای جامعه امروزی یکی از متغیرهای مهم ارزیابی و دلدادگی کارآمدی است. پررنگی این متغیر به حدی است که حتی مقولات دینی را نیز با همین شاخص مورد ارزیابی قرار میدهد. تشکیل نظام اسلامی و خط دهی اندیشهها و نظریات دینی به راهبردهای حکومت، این رویکرد را تقویت کرده است. در کنار عرصه خصوصی انسان امروزی، دستگاه فقه باید پاسخ دهد که برای ارتقاء کارآمدی نظام ،سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شیعه در قرن حاضر، چه تدابیری اندیشیده است؟
امروز در جامعه نخبگانی حوزه علمیه قم نظرات متعددی در راستای ارتقاء تفقه دینی و پاسخ گویی به نیازهای جدید از پایگاه فقه از سوی جریانهای مختلف فکری مطرح میشود که مراحل و تبیین خود را طی میکنند. غالب این مباحث ذیل عناوینی همچون: فقه حکومتی، فقه اجتماعی، فقه معاصر، فقه ولائی، فقه تمدنی، فقه نظامات و فقه سرپرستی پیگیری میشوند. پیشبرد وضعیت موجود به منظور تنقیح دیدگاهها و رسیدن به ذهنیت مشترک، نیازمند گفتوگوهای معرفتی-علمی معرفی مکاتب فقهی و ظرفیت سنجی پاسخهای هر یک به مسائل معاصر است.
نوشتار حاضر با عنوان «مسائل ما و کارآمدی فقه» تالیف دکتر سیدمحسن طباطباییفر درصدد است با معرفی مکاتب فقهی موجود در حوزه قم، ظرفیت آنها را برای پاسخگویی به مسائل معاصر ترسیم کند. با این هدف، چهار رویکرد فقهی مورد بحث قرار گرفته است: سنت گرایان، نواندیشان دینی، فقه پویا و فقه نظامات. پس از بحثهای مقدماتی، چارچوب نظری هر یک از مکاتب تقریر و توانایی آنها در پاسخ گویی به مسائل نوپیدا مورد گفت وگو و مقایسه قرار میگیرد.
برشی از کتاب: پیچیدگی ارتباط فزاینده و چندلایه بودن مسائل و موضوعات از ویژگیهای دوران مدرن است. حل این مسائل در جامعه سنتی که معاصریت برایش موضوعیت ندارد یا جامعه مدرن که از سنت عبور کرده، سخت نمینماید برای جامعه سنتی هنوز معاصریت، مسئله و موضوعیتی ندارد و انسجام و کارآمدی جامعه در قالب روابط و مناسبات گذشته محفوظ است. در جوامع مدرن نیز کلیه سازوکارها بر مدار امر نو منظم شده و سازواری نهادها و فرایندها، سطحی از کارآمدی و پاسخگویی را فراهم آورده است؛ اما جوامع در حال گذار با چالشهای جدی مواجه اند، به ویژه آنگاه که بخواهند با حفظ سنتهای خود به استقبال امر جدید بروند.
جامعه ایرانی که پا در سنت و سر در امر جدید دارد از این سنخ جوامع است سنت ایرانی تلفیقی از اسلامیت و ملیت و قرائتهای معاصر آن نیز متلون و گونه گون است؛ نه فهم سره و یکدستی از سنت وجود دارد و نه اجماعی بر سر امر نو .تلفیق این دو و بهرهبرداری از سنت برای مواجهه با مسائل جدید از چالشهای پرگفتوگوی چند دهه اخیر بوده است و احتمالاً در سالهای آتی نیز تداوم خواهد داشت.
از آنجا که دین بخشی بزرگ از سنت ایران معاصر را تشکیل میدهد، لاجرم عمده بحثها به این ختم میشود که موضع دین نسبت به این مسائل چیست؟ از آنجاکه غالب مردم دین را در قالب باید نبایدهای فقهی دریافت میکنند، سؤال فوق این گـونه نیز قابل طرح است موضع فقه نسبت به مسائل جدید چیست؟
غالب جامعه ایرانی تصویر یکدستی از حوزه دارد و فارغ از قیل و قالهای فکری و تخصصی، از مراجع عظام تقلید انتظار دارد راهی دینی برای حل مسائل معاصر بگشاید. این در حالی است که در حوزه قم، رنگین کمانی از اندیشهها و آرای فقهی کلامی، فلسفی، اخلاقی و تفسیری در تکاپویند و هر یک به فراخور دغدغهها انتظارات از دین درک اجتماعی و روش علمی مراجعه به متن دیدگاههایی در خصوص نحوه مواجهه با مسائل نوپدید بیان داشتهاند. این تضارب آرا و افکار در کنار برکات علمی و پویایی نظری، هنوز به سرانجام نرسیده است و تا حدی در حال خنثی سازی یکدیگرند.
از سوی دیگر قید اسلامی در عنوان حکومت سطح انتظارات و مطالبات عمومی نسبت به دین را افزایش داده است. اولین رسالههای سیاسی در ایران با موضوع حکومت اسلامی در سالهای اولیه دهه بیست به رشته تحریر درآمدند. در اکثر این رسالهها، ضمن آسیب شناسی وضعیت آن زمان اسلام به عنوان راه حل نهایی/ تنها راه حل (الاسلام هو الحل) معرفی شده است. توأمانی دین و سیاست سازگاری اسلام با دموکراسی، قول به ولایت فقها در عرصههایی از اجتماع و سیاست از مشترکات این رسالهها است. غالب آنها بیشتر بر محتوا متمرکز بوده و ساختارهایی ساده و سهل الوصول را برای تحقق اهداف و برنامهها در نظر گرفتهاند. انگاره غالب نویسندگان بر اهمیت دولت متمرکز و بر این اندیشه بودند که با تشکیل حکومت اسلامی، هم مشکل فساد و ظلم دوره ستم شاهی رفع میشود و هم با برقراری عدالت و رفتار اسلامی در نهاد و جامعه، سطح دینداری و شاخصهای تحقق احکام اسلامی افزایش مییابد؛ اما در عمل پیچیدگیهای تو در تویی نمایان شدند در کنار دشمنی و سنگاندازی معاندین، حل معضلات نظری و عملی حکومت اسلامی به سادگی در آن رسالهها تقریر شده نبود.
روند شتابنده ماتریالیسم و سکولاریسم انفجار اطلاعات و شکلگیری عصر ارتباطات بر این پیچیدگی افزود نظریه پردازان حکومت اسلامی در شرایطی قرار گرفتند که در کنار تئوری پردازی، باید سازوکارهایی نیز برای اجرای نظریه تأسیس کنند. سیل نیازها و ضرورتهای روزمره آن چنان بود که مجال تأملات فقیهانه، فیلسوفانه، اندیشه ورزانه چندانی نمیداد؛ اندیشه در چالش اجرا درافتاد و تأخیر در تصمیم از دست دادن فرصتها را در پی آورد. در چنین شرایطی، صحنه عمل، ترکیبی از موفقیتها و احتمالاً ناکامیها است. صرف نظر از ابتناء عمل بر نظریه اندیشه دینی و فقهی، در دید بخشهایی از جامعه چنانچه کامیابی نظام به پای کارآمدی و اصالت اندیشه اسلامی حکومت گذاشته میشود ممکن است برخی ناکارآمدیها و عدم موفقیتها نیز به حساب عدم پاسخ گویی دین/فقه نسبت به مسائل معاصر یا حداقل بیکفایتی روشهای مرسوم مراجعه به متن قلمداد شود.
در کنار برخی مسائل تخصصی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی که صاحب نظران دیگر رشتههای علمی متکفل پاسخگویی آناند، به لحاظ راهبردی، بسیاری از عرصهها و مسائل ما، مترصد گرهگشایی فقه و دستیابی به الگوهایی برای عبور از شرایط جاریاند ضرورت این بحث وقتی دو چندان میشود که به تراکم روزافزون چالشها در سطح فردی و جمعی و در موضوعات مختلف سیاسی فرهنگی، اقتصادی، امنیتی و اجتماعی توجه کنیم سنت فقاهتی برای پاسخگویی به این مسائل چه ظرفیتهایی را تدارک دیده و به چه میزان از این ظرفیتها استفاده شده یا استفاده میشود؟ آیا مکاتب مختلف فقهی مواجهه یکسانی با آنها دارند؟ عدم پیشبرد زیست مسلمانی معاصر در برخی از قسمتها، ناشی از فروبستگی نظری فقهی یا عدم اجرای صحیح در سپهر عمل است؟
مک اینتایر در توضیح مراحل تحول یک سنت سه مرحله را از هم جدا میکند: نخست مرحلهای که در آن باورها، متون و مراجع مربوط هنوز مورد سؤال قرار نگرفتهاند؛ مرحله دوم کـه در آن نارساییها و عدم کفایت به انواع گوناگون مشخص شده ولی هنوز رفع نگشته است؛ مرحله سوم که در آن واکنش اعضای سنت به این نارساییها به ظهور مجموعهای از صورت بندیهای مجدد و ارزیابیهای جدید منجر میشود (اینتایر: ۱۳۷۸). مکاتب فقه شیعه طی این مراحل یکسان عمل نکردند و برای گروهی مسائل معاصر هنوز موضوعیت و اهمیتی درخور نیافته است. آنها در دنیای گذشته زندگی میکنند و نسبتی با دوران جدید برقرار نکردهاند. برای آنها هنوز چالشی جدی در برابر متون دینی وجود ندارد. برخی مکاتب فقهی در مرحله دوم قرار دارند؛ آنها نسبت به بعضی نارساییها و به چالش آمدن فقه، آگاهی نسبی یافتهاند، ولی دستگاه نظریشان نمیتواند از رفع این نارساییها برآید. برخی از رویکردهای فقهی نیز چالشها و سؤالات طرح شده را جدی گرفتهاند و سعی در شناسایی خلاها و نیز تدوین و ارائه الگوی جدید دارند. این مکاتب فقهی کداماند و هر یـک چـه پـاسخی برای برون رفت فقه از چالشهای پیش رو تدارک دیدهاند؟
در مجموع، مسئله پژوهش حاضر چند بعد دارد پیچیدگی و متداخل بودن مسائل ما، توقع از متولیان دین برای پاسخگویی به این مسائل و ظرفیت اجتهاد به عنوان روش فقه برای مواجهه با مسائل نو. این پژوهش در صدد آن است با بررسی مکاتب فقهی زنده و فعال، توانمندی هر یک را برای پاسخگویی به این مسائل بسنجد. رویکرد تحقیق، درجه دو است؛ بدین منظور با مکاتب موجود فقهی تلقی آنها نسبت به چالشهای موجود بیان میشود. بنایی بر ورود تخصصی به عرصه فقه و ارائه نظریه فقهی در خصوص مسائل ندارد.
فرضیه نوشتار بر این مهم مبتنی است که چنانچه اسلام به عنوان دین جامعیت لازم را برای همه عصرها و عرصههای مرتبط دارد، دانش فقه نیز به عنوان روش کشف احکام، ظرفیت و توانایی کافی را برای پاسخ گویی به چالشهای معاصر و ترسیم ابعاد زیست مسلمانی در دنیای جدید دارد، امـا ظرفیت مکاتب مختلف فقهی در این زمینه یکسان نیست و در مواقعی مکاتب/ رویکردهای توانمندتر در حاشیه قرار گرفتهاند. بخشی از دلایل فروبستگی نظری و ناپاسخگو تلقی شدن فقه ناشی از همین حاشیه نشینی رویکردهای آفرینشگر و مبدع است.
توضیح این نکته ضروری است که سخن در پارادایمهایی است که جامعیت اسلام را برای پاسخگویی به مسائل معاصر به رسمیت شناختهاند. به عبارتی جامعیت دین به عنوان پیشفرض مباحث آنها در نظر گرفته شده است و چنانچه خواهد آمد جریاناتی که در طی مسیر خود از جامعیت دین یا توانمندی فقه دل کندند در چارچوب بحث حاضر قرار نمیگیرند و طرح آنها در این پژوهش از باب تبیین گفتمان دگر در مقابل جریانهای اصیل حوزوی است.
«اجتهاد» یادآور میشود چاپ اول کتاب «مسائل ما و کارآمدی فقه» به قلم دکتر سیدمحسن طباطباییفر، در پنج فصل و ۲۹۶ صفحه، به قیمت ۱۷۷.۶۰۰ تومان از سوی انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به زیور طبع آراسته شده است.
گفتنی است، «وجوه فقهی نقش مردم در حکومت»، «دین داری و تحولات اجتماعی ایران معاصر»، «سایه روشن حیات سیاسی آیتالله خویی»، «حوزه علمیه قم و امر سیاسی»، «احیاگری دینی؛ جریان شناسی فکری فرهنگی در ایران معاصر» و « گونه شناسی جریانهای فکری حوزه و نسبت آنها با اندیشه انقلاب اسلامی» از دیگر آثار این دانشآموخته رشته مطالعات سیاسی دانشگاه باقرالعلوم (ع) میباشد.