نظام اقتصادی اسلامی یک نظام چهاربخشی دولتی، خصوصی، تعاونی و خیرخواهانه است و ما با این چهاربخش به مردمسالاری اقتصادی دینی معتقدیم، کشف و طراحی نظام اقتصادی اسلام باید به گونهای باشد که جانشینی، کرامت، مسجود ملائکه بودن و نعمتهای الهی برای همه در درون ساختار اقتصادی محقق شود؛ بنابراین این نگاه کاملا نگاه متمایز از نگاه سرمایهداری و سوسیالیستی است.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، هفته گذشته سی و یکمین پیش نشست همایش ملی نقش انقلاب اسلامی در تأسیس علوم انسانی با موضوع گسترش و تحول نظریه اقتصاد تعاونی بر اساس مبانی و معارف اسلامی در جمهوری اسلامی ایران با ارائه حجت الاسلام والمسلمین احمدعلی یوسفی، مدیر گروه اقتصاد پژوهشکده نظامهای اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در سالن فرهنگ پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد که در ذیل متن این نشست تقدیم خوانندگان میشود.
موضوع بحث من گسترش نظریه تعاون براساس مکتب اسلام در جمهوری اسلامی ایران، گذشته وضعیت موجود و نگاه به آینده است؛ نخستین اثرپذیری تعاون در جمهوری اسلامی ایران، اصل چهار قانون اساسی و فصل چهارم قانون اساسی است که سیزده ماده در آنجا آمده و اولین اثرپذیری از قانون اسلام نشان داده شده است، در قانون اساسی اصل چهارم آمده است: کلیه قوانین و مقررات مدنی جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر اینها باید براساس موازین اسلامی باشد.
بررسی اقتصاد تعاونی در اصل چهار قانون اساسی
دوستان مستحضر هستند اینها واژهها و اصطلاحات فقهی و اصولی است، آن هم حکومت دارد و حاکم است و تشخیص این حکومت این امر بر عهده فقهای شورای نگهبان است؛ بنابراین فصل چهارم قانون اساسی و اصل ۴۳ و ۴۴ آن که به بخشهای نظام اقتصادی اسلام که به سه بخش تقسیم میکند: بخش دولتی، تعاونی و خصوصی و بعد ابعاد و اجزای اقتصاد تعاونی در آنجا اهدافش توضیح داده میشود در قانون اساسی ما آمده و ذیل این اصل تعریف میشود.
شهید بهشتی نخستین متفکری که مانیفیست اقتصاد تعاونی را تبیین کرد
اولین متفکری که اقتصاد تعاونی را براساس مکتب اسلامی چارچوبدار بیان کرده، شهید بهشتی بوده است، یک کتابچه کوچکی وزارت تعاون از شهید بهشتی چاپ کرده است که متن یک سخنرانی و به گونهای مانیفیست اقتصاد تعاونی است، من هجده مسأله اساسی از فرمایشات شهید بهشتی استخراج کردم.
جایگاه تعاونیها نسبت به نظام سرمایهداری و سوسیالیستی
دومین مسأله جایگاه تعاونیها نسبت به نظام سرمایهداری و سوسیالیستی بود را عرض کردم، نوع مالکیت در تعاونی و تفاوت آن در انواع تعاونیّها که یکی از بحثهایی است که شهید بهشتی آنجا مطرح میکنند یک سخنرانی است اما بسیاری از مسائل اساسی را آنجا مطرح کردند که ایشان در واقع در خصوص مالکیت نوع مالکیت در تعاونیها مسائلی را مطرح میکنند، مالکیت شخصی و خصوصی و عمومی و دولتی و مشاعی را بیان میکنند.
نظریه اقتصادی آیتالله آبادی با عنوان مدیریت مصرف و توزیع
البته این بحث را آیتالله محمدعلی شاه آبادی استاد عرفان و اخلاق امام بسیار دقیق شکافتهاند که به نظر من واقعا ایشان شخصیت عرفانی و اخلاقی مانع شده که ما از نظریه اقتصادی ایشان بهرهمند شویم، ایشان کتابی دارد با عنوان شجرات المعارف وقتی به دست من رسید شب و روز یک ماه رمضان را بر روی آن وقت گذاشتم؛ مقالهای از آن استخراج کردم که در مجله علمی پژوهشی ما تحت عنوان کشف الگوی اقتصادی آیتالله شاه آبادی چاپ شده است و الآن در صدد هستیم آن را تبدیل به یک کتابی با عنوان الگوی آیتالله شاه آبادی اقتصاد اخوتمحور در عرض اقتصاد رقابتمحور.
الآن شما میبینید که تعاونی مسکن، تعاونی روستایی شهری کارگران، تولید، توزیع و مصرف، اینکه ما چند نوع تعاونی باید داشته باشیم چیست؟ این هم یک بحثی بود که ما با ضوابطی که ارائه دادیم نشان دادیم که ارکان انواع تعاونیها سه نوع هستند، تعاونیهای تولیدی و تعاونیها توزیعی و تعاونیهای تلفیقی؛.
میشنوید تعاونیهای مصرف، اصلا واژه تعاونی مصرف از اساس غلط است؛ هیچ ربطی به تعاونیها ندارد؛ گرچه از مصرف و مدیریت مصرف و توزیع شروع میشود؛ در واقع آنجا که گفته بودند تعاونیهای مصرف، یعنی باید از مدیریت مصرف شروع شود، دقیقا همین نقطهای که آقای شاه آبادی مطرح کردند.
من براساس دیدگاههای آقای شاه آبادی چهارده اصل استخراج کردم و مدلی را طراحی کردیم تحت عنوان امتداد الگوی آقای شاه آبادی که ایشان میگوید شما اگر میخواهید در سطح ملی اتفاقی بیفتد از تولید نیست و از مدیریت مصرف و توزیع است.
به تولید میگوید چه چیزی باید تولید شود، چقدر باید تولید شود، چگونه باید تولید شود، برای کی باید تولید شود، به چه میزان باید تولید شود، به چه قیمت باید تولید شود، این سه حلقه تولید، توزیع و مصرف براساس دیدگاههای آقای شاه آبادی الگویی را طراحی کردیم که به طور منطقی به هم وصل میشود.
هفت: چگونگی سرمایه و مالکیت دولتی و مدیریت تعاونیها. آقای شهید بهشتی این مسأله را مطرح میکنند چطور میشود سرمایه و مالکیت دولتی باشد اما تعاونیها مردمی باشد که بحث مدیریت تعاونیها را مطرح میکنند.
نقش تعاونیها در چگونگی واگذاری بنگاههای دولتی
هشت: نقش تعاونیّها در چگونگی واگذاری بنگاههای دولتی و پرهیز از دچار شدن با جریان سرمایهداری که یکی از جاهایی که ایشان فریاد میزند که ای ملت ایران ای مردم ای اندیشمندان نکند زمانی که بنگاههای دولتی دارد واگذار میشود ما به جای سرمایهسالاری دولتی، با سرمایهسالاری بخش خصوصی مواجه باشیم.
دقیقا همان اتفاقی که الآن به کماله دارد میافتد؛ ایشان میگوید اگر قرار است ما از سرمایهسالاری دولتی نجات پیدا کنیم باید این ثروت و سرمایه به دست بدنه اصلی مردم بیفتد. هیچ بخش اقتصادی غیر از بخش تعاونیها چنین ظرفیتی را ندارند.
در این بحران دیدیم که دو فروشگاه در قم به داد مردم رسیدند کوثر و دیگری جانبازان؛ خیلیها برای رسیدن به سود بیشتر احتکار کردند؛ مردم واقعا داشتند با چه مشکلاتی از پوشک گرفته تا بقیه لوازم فروشگاهها خالی بود و فقط این دو فروشگاه خدمات حداقلی ارائه میدادند.
حضور مسؤولانه دولت در اقتصاد
نه. تناسب عضویت آزاد و دخالت دولت در تعاونیها. این بحث مطرح است که اگر دولت بخواهد قانونگذاری کرده و مثل قوانین در تعاونیّها دخالت کند یک بحثی است که عضویت و فعالیت و لغو عضویت باید آزادانه صورت گیرد.
با دخالت دولت چگونه این اتفاق ممکن است بیفتد که البته ما اینجا این بحث در فرمایشات شهید بهشتی به گونهای مطرح شده که ما بحث عضویت آزاد مسؤولانه را براساس مبانی اسلام ارائه دادیم ابعادش را مطرح کردیم و بیان کردیم که عضویت برای همه در تعاونیها یک حق است، اما در برابر بهرهمندی از این حق مواجه با یک سری مسؤولیتهایی هستند.
انجام آن مسؤولیتها در مقابل بهرهمندی در این عضویت آزاد، همکاری آزاد و لغو عضویت آزاد، مشکل دخالت دولت در تعاونیها حل میکند و مشخص میکند که دولت کجاها باید حضور مسؤولانه داشته باشد.
من با تعبیر دخالت دولت در تعاونیّها و در اقتصاد مخالف هست، چون این واژه اساسا یک واژه سکولاری بوده و مبتنی بر مبانی اسلام نیست، واژه درست که بنده معتقدم حضور مسؤولانه دولت در اقتصاد است.
حضور دولت در اقتصاد یک حق است برای دولت، اما در مقابل بهرهمندی از این حق یک مسؤولیتهایی دارد؛ دولت برای انجام آن مسؤولیتها باید در اقتصاد حضور داشته باشد؛ خارج از آن مسؤولیتها هیچ حق حضوری در اقتصاد نخواهد داشت، در تعاونیها هم سعی کردیم براساس هم حضور مسؤولانه دولت در اقتصاد و هم عضویت آزاد مسؤولانه این ابهام را در اینجا برطرف کنیم.
ده. حضور تعاونیّها تنها در مشارکتهای کوچک شرکتهای تولیدی و توزیعی بزرگ، بسیاری خیال میکنند که تعاونیهای برای این است که افراد بیایند سرمایههای خرد خود را بیاورند و تعاونیهایی را تشکیل دهند و پنج نفر ده نفر فعالیت کنند و یک سری فعالیتهای زمینمانده اقتصادی را که شرکتها و بنگاههای بزرگ انجام نمیدهند انجام دهند.
این تفکر از اساس غلط است؛ تعاونیها میآیند از سرمایههای مردم استفاده میکنند و معنای آن این نیست کسانی که بدبخت و بیچاره هستند یک اندک سرمایهای دارند نمیتوانند کار کنند و فقط آنها بیایند و کار کنند، نه اینجا دقیقا روشن کردیم که تعاونیّها قادر هستند و باید شرکتهای تولیدی و توزیعی بزرگ را با نوع مالکیتی که آنجا عرض کردیم مالکیت مشاعی فراگیر و نیمهفراگیر، حضور داشته باشند و بسیاری از مشکلات را از این طریق حل کنند.
تعاونیهای اعتبار و نقش و جایگاه آنها نسبت به بانکها
یازده. تعاونیهای اعتبار و نقش و جایگاه آنها نسبت به بانکها؛ مرحوم شهید مطهری بالاجمال از این هم گذشتهاند، ما الآن میگوییم بانکهای اعتبار تعاونیهای اعتبار؛ این تعاونیهای اعتبار چرا ایجاد شده است؟ اگر با بسیاری از کارشناسان تعاونیهای اعتبار و مدیرکلهای تعاونیهای اعتبار سؤال کنید که این تعاونیهای اعتبار چرا ایجاد شده است؟ مگر بانکها نبودند و فرق این تعاونیها با بانکها چیست؟
در نظام سرمایهداری دو شعار هست؛ میگویند سرمایه سرمایه میآورد و پول پول میآورد، این اخبار نیست این انشاء است، یعنی سرمایه باید سرمایه بیاورد و پول باید پول بیاورد؛ یعنی ساختار اقتصادی باید به گونهای باشد که دائما سرمایهداران سرمایهدارتر و پولداران پولدارتر شوند. برای اینکه این دو شعار را نهادینه کنند دو نهاد ایجاد کردند.
سرمایه باید سرمایه بیاورد، بورس را ایجاد کردند و پول باید پول بیاورد، بانک را ایجاد کردند؛ لذا تعاونیهای واقعی تا الآن در بورس پذیرفته نمیشود و اساسا در بورس فعالیت ندارند، اساسا تعاونیها ایجاد شدهاند برای توزیع ثروت و نه تنها برای توزیع درآمد، بلکه برای توزیع ثروت و درآمد و توزیع ثروت و درآمد تنها از ناحیه توسعه مالکیتها اتفاق میافتد و تعاونیها دیدند که بانکها به تمرکز با این ماهیتی که الآن دارند، در تمام دنیا وظیفه اصلی آنها این است که پول باید پول بیاورد.
لذا به تمرکز شدید ثروت منتهی میشود، از این رو اساسا اینها آمدند تعاونیهای اعتبار ایجاد کردند، داستان خاص خودش را دارد که نوع اقتصادی پولی تعاونیهای اعتبار با بانکها متفاوت است و حتی نهاد سرمایه مجزایی از نهاد سرمایهای مثل بورس دارند.
دوازده. تأمین سرمایه تعاونیهای تولیدی و نسبت تعاونیها با بازار و بورس که در شماره یازده یک جا عرض کردم.
چگونگی قطع واسطهها بین تولید و توزیع و جلوگیری از اشتغال کاذب
سیزده. چگونگی قطع واسطهها بین تولید و توزیع و جلوگیری از اشتغال کاذب؛ مستحضر هستید که یک محصولی را مثل پرتقال در مازندران، کشاورز از درخت میچیند کیلویی ۱۵۰۰ تا نهایت ۲۰۰۰ تومان میفروشد و تا به دست ما برسد حداقل صد درصد و گاهی تا دویست درصد و سیصد درصد قیمتها افزایش پیدا کرده و به دست ما میرسد و بعد داد و فریاد که همه را واسطهها میخورند و این واسطهها باید حذف شوند، شما ساختار اقتصادی را اینگونه طراحی کردید؛ ساختار اقتصادی را باید به گونهای طراحی کرد که واسطهها به صورت سیستماتیک حذف شوند.
در تعاونیهای تولید و توزیع براساس آن اصول و براساس اهداف و فلسفه ایجاد تعاونیها و نوع مالکیتی که ما تعریف کردیم، این مسأله به صورت سیستمی و درونی حل خواهد شد و دیگر نیاز به نزاع و دعوا نیست.
سه نوع تعاونی با یک معیار دیگری به معیار کذب و عدم کذب و شبه کذب. سه نوع تعاونی، تعاونیهای کاذب، شبه تعاونیها و تعاونیهای واقعی.
متأسفانه در ایران تعاونیهای واقعی بسیار اندک است، داستان تعاونیها تقریبا داستانی دارد که در یک مقطع نظام سرمایهداری و نظام کمونیستی به عنوان دو لبه قیچی، تعاونیهای واقعی را قیچی کردند و ابتدائا مارکس آمد مخالفت کرد، نظام سرمایهداری هم شدیدا با تعاونیهایی که براساس دین مسیحیت در ۱۸۴۴ شکل گرفته بود مخالفت کرد.
اساسا این نوع تعاونیّها در تاریخ عقاید اقتصادی که ما خواندیم وجود ندارد و همه را از تعاونیهای سوسیالیستها آوردند برای انحراف از تعاونیهای واقعی؛ بعد از یک مدتی دیدند، هرچه اینها مخالفت میکنند به صورت کشورها یکی پس از دیگری توسط تعاونیهای واقعی در حال فتح شدن است و مارکس اعلام کرد که من طرفدار تعاونی هستم و اساسا تعاونی یک مرحله گذار به سمت جامعه آرمانی ما است.
لذا نظام سرمایهداری هم همین کار را کردند و بلوک شرق و غرب آمدند تعاونیها را در کشور خودشان دولتی و سرمایهسالاری تأسیس کردند و بنیان تعاونیها را زدند، علت اینکه یک نحله فکری تا مبانی فلسفی و کلامی قابل دفاع از خود نداشته باشد در فراز و فرودهای جریانات سیاسی اقتصادی مضمحل خواهد شد، تعاونیّها به تجربه این کار را انجام داده بودند، اما مبانی کلامی و فلسفی قابل دفاع از خود نداشتند.
لذا نتوانستند در مقابل نظام سرمایهداری و نظام کمونیستی که یک مبانی فلسفی و کلامی قوی دارند متناسب با مبانی خودشان نتوانستند مقاومت کنند، لذا با مشکل مواجه شدند که ما آمدیم تلاش کردیم مبانی اسلامی نظریه اقتصاد تعاونی را در اینجا بیاوریم.
معیار نقش اعضا در میزان مدیریت سرمایه
معیار نقش اعضا در میزان مدیریت براساس سرمایه، این بحث در تعاونیها هست که میگویند هر فرد یک رأی؛ یعنی همه باید به میزان هم نقش در مدیریت داشته باشند، در شرکت اسلامی نیز همینگونه است، شرکتهای اسلامی میگوید نقش افراد و اعضا در مدیریت براساس سرمایه نیست؛ در شرکتهای اسلامی هرچقدر هر مقدار سهم داشته چون مشاعی است در همه به صورت اشاعه توزیع میشود.
اگر رأی به میزان سرمایه تغییر کند تعاونیها ماهیتا از بین خواهند رفت؛ براساس تجربه، تخصص و سابقه بر معیار اصول و فلسفه تعاونیها گفتهاید که عدول از هر نفر یک رأی قابل قبول است.
مهمترین مسألهای که آقای شهید بهشتی مطرح میکنند شاغل بودن تمام صاحبان سهم یا جواز صاحب سهم بودند بدون شاغل بودن است؛ ایشان اینجا میگویند که همه باید شاغل باشند، البته آنجا ما بحثهایی را مطرح کردیم که ما میتوانیم اعضای شاغل غیر صاحب سهم هم داشته باشیم، اما نه به نحو دائمی؛ یعنی افراد میتوانند شاغل شوند، اما در ادامه باید به عنوان پذیرفته شده باشند وگرنه باید آن شرکت تعاونی را ترک کنند.
مسأله شانزدهم؛ تحلیل محدودیت سود سهام. معمولا شرکتها یا در بنگاههای اقتصادی میگویند پس از کسر هزینهها اعم از دستمزد و غیردستمزد مابقی براساس آورده افراد توزیع میشود، در تعاونیها اینگونه نیست، در تعاونیها افرادی که سرمایه میآورند پس از کسر هزینهها، محدودیت سود سهام مطرح است که هرکس هر سهمی آورده مثلا فرض کنید سود سهام در صورت تحقق ۱۰ درصد مازاد شکل میگیرد و در تعاونیها به آن میگویند مازاد برگشتی، هم در تعاونیهای توزیعی و هم تعاونیهای تولیدی و هم تلفیقی.
چگونگی توزیع سود در تعاونیهای توزیعی
هجده. آخرین مطلب چگونگی توزیع سود در تعاونیهای توزیعی، تولیدی و تلفیقی است که این هم یک بحثی است که تقریبا براساس همین بند شانزده و هفده که توضیح دادم تقریبا براساس همان معیار این مسأله را حل کردیم. بعد از دیدگاه آقای شهید بهشتی تا سال ۸۷ اتفاق خاصی در تعاونیها براساس مکتب اسلام نیفتاد، غیر از یک بازنگری مختصری که سال ۷۷ صورت گرفته است در قانون تعاونی.
در سال ۸۷ یا اسفندماه سال ۸۶ وزیر تعاون وقت تماسی با آیتالله بوشهری گرفتند که مدیر حوزههای علمیه قم بودند، گفتند که مقام معظم رهبری فرموده اند که اقتصاد تعاونی بنبست شکن اقتصاد ایران است، شما بروید از علمای حوزه استفاده کنید و تعاونیها را از این وضعیت خارج کنید.
نظام سرمایهداری براساس مبانی که دارد عملا اینگونه جواب داد که تمام این مال سرمایه و صاحب سرمایه است و نیروی کار باید به دستمزد ثابت خود اکتفا کند؛ گرچه یک قراردادهایی هم دارند اما رسما خیلی جایگاهی ندارند. این نوع دیدگاه دچار مشکلاتی شد؛ دچار تورهمها و رکودهای شدید قرن هیجده و نوزده و اوایل قرن بیست.
نظام سوسیالیستی آمد و گفت که مشکل از همین جا است که شما میگوید مال برای سرمایه و صاحب سرمایه است، اساسا سرمایه به لحاظ ما عقیم است و هیچ نقشی در تولید ندارد؛ بنابراین هیچ نقشی در بهرهمندی هم ندارد و این نیروی کار است که میآید همه چیز را تولید میکند بنابراین همه چیز باید برای نیروی کار باشد و سرمایه نقشی در این امر ندارد منتها دولت باید بیاید و اینها که نمیتوانند مالک باشند.
بنابراین مالکیت دولتی را قائل شدند و آنجا منتهی شد پاسخ اول به سرمایهسالاری نظام سرمایهداری و پاسخ دوم به دولتسالاری نظام سرمایهداری. ما آمدیم این را براساس مبانی اسلامی به گونه دیگری پاسخ دادیم.
نظام اقتصادی اسلامی یک نظام چهاربخشی دولتی، خصوصی، تعاونی و خیرخواهانه است و با این چهاربخش به مردمسالاری اقتصادی دینی معتقدیم، براساس آموزههای اسلامی که عمدتا از انسانشناسی مطرح کردم، انسان اشرف تمام مخلوقات عالم، انسان جانشین خدا در زمین و آیات قرآن را آوردم، حفظ کرامت انسانی مورد تأکید آموزههای قرآنی، انسان مسجود ملائکه، آفرینش تمام نعمتهای الهی، دنیایی و آخرتی برای انسان که خدای متعال آفریده است.
پس باید ساختار اقتصادی به گونهای طراحی شود که آن اشرفیت انسان مدنظر باشد، هیچ تخصیصی به نفع انسانی نسبت به سایر انسانها براساس این آیات نداریم، هیچ تخصیص و نفع عرصهای نسبت به سایر عرصهها نداریم که بگوییم این آیات مربوط به عرفان و اخلاق است مربوط به سیاست و اقتصاد و جامعه نیست؛ بنابراین این نوع نگاه کاملا نگاه متمایز از نگاه سرمایهداری و نگاه سوسیالیستی است.
کشف و طراحی نظام اقتصادی اسلام باید به گونهای باشد که جانشینی، کرامت، مسجود ملائکه بودن، نعمتهای الهی برای همه در درون ساختار اقتصادی این ظرفیت وجود داشته باشد که اینها محقق شود نه اینکه ساختار اقتصادی به گونهای طراحی شود که ما ببینیم که هر روز هزاران نفر نیروهای بیکار برای به دست آوردن یک لقمه نان کنار میدانها از صبح تا ظهر بمانند و بعد هم با شرمندگی راهی منزل شوند؛ این ساختار معلوم است ساختاری نیست که بتواند آن مسائل و مشکلات را حل کند، لذا ما آمدیم براساس این نظریه تعاون را ارائه کردیم و مدلهای تعاونی را براساس این نظریه استخراج کردیم.
براساس نظریه تعاون در سال ۱۳۸۹، ۹۲ و ۹۵ سه تا طرح و لایحه نوشته شد، به اعتقاد بنده کسانی که این موارد را نوشتند لااقل از دیدگاه اسلام، آشنایی با تعاونی نداشتند و در سال ۱۳۹۵ قانون تعاون را به ۹۹ ماده ارتقا دادند و بنده آمدم جزوهای حدود چهل صفحه را تنظیم کردم و برای کمیسیون اجتماعی مجلس فرستادم.
تألیف کتاب فقه تعاون
اکنون حوزه تمحض من تعاون است، تحقیق من قانون بازنگری و اصلاح قانون تعاون است، لذا نخست: یک کتابی باید به عنوان فقه تعاون بنویسیم که اساسا ماهیت تعاونی چیست؟ شرکت است؟ مضاربه است؟ اجاره است؟ عقد مستحدثه است؟ انواع رفتارها و روابطی که در درون تعاونیها هست براساس فقه اسلام باید بحث شوند. اگر این روشن نشود ما قانون تعاون را براساس چه منطقی میخواهیم بنویسیم، براساس کدام فقه باید بنویسیم.
دوم. بازنگری قانون تعاون تحت نظر یک کمیته مشتمل بر کارشناسان تعاونی و فقهی.
سه. برگزاری کارگاههای علمی در موضوع اقتصاد تعاونی از نظر اسلام برای کارشناسان تعاونی در سطوح مختلف. بنده آمادگی دارم اگر پژوهشکده زمینههای این کارها را فراهم کند.
چهار. اجرای طرحهای آسیبشناسی اقتصاد تعاونی ایران و ارائه راهبردها و راهکارها برای تغییر وضعیت موجود.
پنج. طراحی مجله علمی پژوهشی تعاون.
شش. توسعه مطالعات تعاونیهای موفق دنیا و استفاده از تجربیات علمی و عملی آنها.
هفت. تألیف کتب درسی برای رشتههای تعاونی با رویکرد اسلامی در دانشگاهها برای سطوح کارشناسی تا دکتری.
هشت. تألیف آثاری برای تبیین اندیشهّهای تعاونی صاحبنظران اسلامی مانند آیتالله محمدعلی شاه آبادی، امام خمینی، شهید بهشتی، شهید مطهری، مقام معظم رهبری و آیتالله جوادی آملی و آن الگوی پیشرفت کوثری که ایشان ارائه داد.
آخرین نکته: ترجمه دیدگاههای تعاونی صاحبنظران اسلامی به زبانهای مختلف دنیا.
شهید مطهری دیدگاههای خاصی درباره بخش خصوصی و بنگاههای اقتصادی و تولیدی بزرگ دارند. ایشان معتقد به نوع خاصی از مالکیت هستند.
در جمهوری اسلامی ایران در این زمینه کتاب بسیار داریم و من هم بسیار استفاده کرد، اما جا دارد که براساس اندیشمندان اقتصادی و بزرگان ما مثل آقای شاه آبادی و مقام معظم رهبری و شهید مطهری، آثار این بزرگان برای صاحبنظران دنیا تکمیل، تدوین و ترجمه شود.