قالب وردپرس افزونه وردپرس
Home / آخرین اخبار / نقدی بر نشست علمی «واکاوی برخی روایات حجاب منسوب به حضرت زهرا(س)»
نقدی بر نشست علمی «واکاوی برخی روایات حجاب منسوب به حضرت زهرا(س)»

ضعف تفسیری در برداشت از کتاب و سنت؛

نقدی بر نشست علمی «واکاوی برخی روایات حجاب منسوب به حضرت زهرا(س)»

شبکه اجتهاد: ناصر نجفی، پژوهشگر مؤسسه فقاهت و تمدن اسلامی در نقد نشست علمی «واکاوی برخی روایات حجاب منسوب به حضرت زهرا(س)» نوشت:

۱. اولین اشکال این نشست مشخص نکردن مبنای کارشناسان آن در معیار ردّ و قبول روایت است؛ اینکه قائل به وثوق خبری هستند یا وثوق مخبری؟ اگرچه از مطالب گوینده گمان می‌رود که ایشان بر همان مبنای دوم، که مخالف رویۀ قدمای اصحاب شیعه و همچنین بسیاری از متأخرین است، می‌باشد.

۲. گذشته از اشکال مذکور، ضعف فقه الحدیثی است که در شاهد مثال‌هایی که آورده شد به وضوح دیده می‌شود. برای مثال گفته شد آیات ۳۲ و ۳۳ سورۀ احزاب، مختص زنان پیامبر(ص) است و نباید تعمیم داده شود. در حالی که توجه به سیاق این دو آیه به‌ویژه عبارت «ّفَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی‏ قَلْبِهِ مَرَض‏» نشان از عدم اختصاص است، یعنی در حقیقت دلیلی بر این منع را بیان می‌کند که قابل فهم و تعمیم برای مخاطب است. به عبارتی با ناز و کرشمه صحبت کردن که سوءاستفاده را در پی دارد، قابلیت تعمیم داشته و دلیلی بر اختصاصی بودن آن نیست.

۳. یا وقتی به روایت «خَیْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لَا یَرَیْنَ الرِّجَالَ وَ لَا یَرَاهُنَّ الرِّجَال‏» می‌رسند با ادله‌ای ناتمام دلالت آن را زیر سؤال می‌برند، در حالی که برای رفع اشکالات احتمالی اخذ ظهور این روایت، طرح و کنار گذاشتن آن اشتباه است، زیرا همین مضمون با عبارت‌های مختلفی در دیگر روایات نیز آمده است. پس با آنها چه خواهند کرد؟! برای نمونه به این روایات که از کافی است توجه کنید:

– اسْتَأْذَنَ ابْنُ أُمِّ مَکْتُومٍ عَلَى النَّبِیِّ(ص) وَ عِنْدَهُ عَائِشَهُ وَ حَفْصَهُ فَقَالَ لَهُمَا قُومَا فَادْخُلَا الْبَیْتَ فَقَالَتَا إِنَّهُ أَعْمَى فَقَالَ إِنْ لَمْ یَرَکُمَا فَإِنَّکُمَا تَرَیَانِه‏(الکافی، ج۵، ص۵۳۴)

– لَا تَبْدَءُوا النِّسَاءَ بِالسَّلَامِ وَ لَا تَدْعُوهُنَّ إِلَى الطَّعَامِ فَإِنَّ النَّبِیَّ(ص) قَالَ النِّسَاءُ عَیٌّ وَ عَوْرَهٌ فَاسْتُرُوا عِیَّهُنَّ بِالسُّکُوتِ وَ اسْتُرُوا عَوْرَاتِهِنَّ بِالْبُیُوت‏(همان، ص۵۳۵)

– کَانَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) یُسَلِّمُ عَلَى النِّسَاءِ وَ یَرْدُدْنَ عَلَیْهِ وَ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع) یُسَلِّمُ عَلَى النِّسَاءِ وَ کَانَ یَکْرَهُ أَنْ یُسَلِّمَ عَلَى الشَّابَّهِ مِنْهُنَّ وَ یَقُولُ أَتَخَوَّفُ أَنْ یُعْجِبَنِی صَوْتُهَا فَیَدْخُلَ عَلَیَّ أَکْثَرُ مِمَّا طَلَبْتُ مِنَ الْأَجْر(همان)

– یَا أَهْلَ الْعِرَاقِ نُبِّئْتُ أَنَّ نِسَاءَکُمْ یُدَافِعْنَ الرِّجَالَ فِی الطَّرِیقِ أَ مَا تَسْتَحْیُونَ.(همان، ص۵۳۷)

– أَ مَا تَسْتَحْیُونَ وَ لَا تَغَارُونَ نِسَاءَکُمْ یَخْرُجْنَ إِلَى الْأَسْوَاقِ وَ یُزَاحِمْنَ الْعُلُوجَ.(همان، ص۵۳۷)

– سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنْ خُرُوجِ النِّسَاءِ فِی الْعِیدَیْنِ وَ الْجُمُعَهِ فَقَالَ لَا إِلَّا امْرَأَهٌ مُسِنَّهٌ.(همان، ص۵۳۸)

– سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنْ خُرُوجِ النِّسَاءِ فِی الْعِیدَیْنِ فَقَالَ لَا إِلَّا عَجُوزٌ عَلَیْهَا مَنْقَلَاهَا یَعْنِی الْخُفَّیْن‏(همان)

مضمون این دسته از روایات، تحسین عدم حضور حداکثری زنان همپای مردان در جامعه و منع از اختلاط است. از طرفی وقتی گزاره‌های تاریخی را می‌بینیم که مثلا زنان در برخی جنگ‌ها همراه پیامبر بوده‌اند و برای پرستاری یا تهیه غذا کمک می‌کردند، یا وقتی می‌بینیم حضرت زهرا(س) یا حضرت زینب در برهه‌ای حضور اجتماعی نیز داشته‌اند، نه تنها تعارضی بین این دو دسته وجود ندارد بلکه کامل‌کنندۀ هم خواهند بود. روایات مذکور حالت مطلوب را بیان می‌کنند که بهترین حالت برای روح و جسم زنان، وارد نشدن به مشغولیت‌های اجتماعی غیرضروری است، اما چون خود شارع می‌داند که این کار به صورت مطلق ممکن نیست و همین جامعه در امور بسیاری به حضور زنان نیاز دارد، راه آن را نبسته است. به عبارتی حضور حداکثری و بدون ضرورت را نمی‌خواهد نه حضور لازم. شاهد این مطلب سیرۀ خود حضرت زهرا است که در غیر از آن برهه هیچ مسئولیت اجتماعی به معنای امروزی نداشت و حتی بعد از تقسیم کارها با امیرالمؤمنین و بر عهده گرفتن امور منزل ابراز خوشحالی می‌کند: «فَلَا یَعْلَمُ مَا دَاخَلَنِی مِنَ السُّرُورِ إِلَّا اللَّهُ بِإِکْفَائِی رَسُولُ اللَّهِ تَحَمُّلَ رِقَابِ الرِّجَال‏». و همچنین از حضرت زینب نیز تنها همین موارد نقل شده است.

۴. امیر المؤمنین(ع) در نامۀ ۳۱ نهج البلاغه در بخشی از وصیتی که به فرزندش دارد، هم او را به نیکی و عطوفت با زنان سفارش می‌کند و هم بر عدم اختلاط او با مردان تأکید می‌کند: «وَ اکْفُفْ عَلَیْهِنَّ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ بِحِجَابِکَ إِیَّاهُنَّ فَإِنَّ شِدَّهَ الْحِجَابِ أَبْقَى عَلَیْهِنَّ وَ لَیْسَ خُرُوجُهُنَّ بِأَشَدَّ مِنْ إِدْخَالِکَ مَنْ لَا یُوثَقُ بِهِ عَلَیْهِنَّ وَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَلَّا یَعْرِفْنَ غَیْرَکَ فَافْعَلْ وَ لَا تُمَلِّکِ الْمَرْأَهَ مِنْ أَمْرِهَا مَا جَاوَزَ نَفْسَهَا فَإِنَّ الْمَرْأَهَ رَیْحَانَهٌ وَ لَیْسَتْ بِقَهْرَمَانَه».

۵. کسی که آشنایی با فقه اهل بیت دارد، می‌داند که بسیاری از موضوعات فقهی بر عدم اختلاط زن و مرد تأکید دارند، مثلا با اینکه در روایاتی به زنان نیز توصیۀ حضور در جمعه و جماعت شده است، اما از طرفی دیگر ادا کردن فرائض در خانه نیز محل توجه واقع شده و مطلوب شمرده شده است. عدم جواز امامت زنان بر مردان در نماز و برخی احکام دیگر نیز از مؤیدات این مطلب‌اند.

۶. آن روایتی که از دیدار جابر با حضرت زهرا نقل می‌شود، هیچ منافاتی با آنچه گفتیم ندارد، رفت و آمدها و دیدارهای این‌گونه به هیچ وجه اختلاط زن و مرد شمرده نمی‌شود و در زندگی اجتماعی و روابط خانوادگی لابد منه می‌باشد. حال چگونه از این روایت به حضور حداکثری بانوان در اجتماع و تشویق آن حضرت برداشت می‌شود؟!

۷. نکتۀ آخر اینکه برای توجیه مسئولیت‌های اجتماعی بانوان، هیچ نیازی به هزینه کردن از دین و برداشت‌های ذوقی، و متهم کردن روایات نیست. اگر ضعف فقه الحدیثی نباشد، نه شریعت محکوم به محصور کردن زنان در خانه‌ها می‌شود و نه حضور مدیریت‌نشده و بدون ضرورت آنها در جامعه برداشت می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics