رییس دانشکده مذاهب دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی با بیان اینکه اگر ظرفیت مهمی چون مرجعیت را از بین ببریم، جامعه شیعه از هم خواهد پاشید و دیگر نخواهیم توانست در آینده آنچه که در سلاح و صدای جامعه شیعه هست را راهبرد کنیم و پیش برویم بنابراین باید توجه داشته باشیم که اگر انتقاداتی به مرجعیت داریم، در همه حال شوکت و قدرت مرجعیت حفظ شود؛ اگر اتفاقی بیفتد و شوکت مرجعیت از هم بپاشد هیچ اتحاد و انسجامی در میان شیعه وجود نخواهد داشت.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام و المسلمین دکتر مهدی فرمانیان درباره ضرورت صیانت از منزلت مرجعیت شیعی به منظور صیانت و پاسداری از مذهب، به شفقنا گفت: به نظر میرسد یکی از دلایل مهم و عمده که شیعه در طول تاریخ توانسته راه خود را صحیح انتخاب کند و درست حرکت کند، این است که مرجعیت شیعی بالای سر آن بوده و توانسته با توجه به آموزههایی که از اهل بیت(ع) آموخته و همچنین با توجه به مقتضیات زمان و مکان از این پیچ و خمهای مهم تاریخ گذر و خود را حفظ کند و هر روز به قدرت و شوکت شیعه بیافزاید لذا از این جهت به نظر میرسد که مرجعیت شیعی در همه حال باید حفظ شود، هیچ کسی نباید این فضا را بشکند، اگرچه شاید ایراداتی به آن داشته باشد.
او در پاسخ به اینکه چرا ضروری است مرجعیت شیعی تحت هر شرایطی حفظ گردد؟ گفت: در میان اهل سنت مرجعیت مشخصی وجود ندارد و هر کسی برای خود ادعایی دارد، به عبارت دیگر عدم وجود مرجعیت شاخص در تفکر اهل سنت باعث شده که هر گروهی برای خود سخنانی بگوید و اقداماتی را انجام دهد مخصوصاً تکفیریها که اصلاً به سخنان بزرگان اهل سنت توجهی نمیکنند و بسیار راحت حرف آنها را کنار میگذارند و مسلمانان را به شهادت میرسانند و قتل و غارت فراوانی در جهان اسلام انجام میدهند و اسلام هراسی ایجاد میکنند عمده دلیل آن، به نداشتن مرجعیت برمی گردد.
در میان اهل سنت شوکت و قدرت خلیفه شده، ولی شوکت و قدرت در شیعه به مرجعیت داده شده است
فرمانیان ادامه داد: اهل سنت در موارد متعدد تذکر میدهند که «یکی از دلایل عمده پیروزی و اعتباری که شیعه یافته به خاطر حضور مرجعیت در طول تاریخ است که ما(اهل سنت) این انسجام را نداریم، این عدم انسجام باعث شده با وجود اینکه جمعیت، منابع و قدرت فراوانی داریم، اما نتوانیم آنطور که باید و شاید از این قدرت و شوکت خود استفاده کنیم.» در میان اهل سنت شوکت و قدرت خلیفه شده، ولی شوکت و قدرت در شیعه به مرجعیت داده شده است که توأمان میتواند هم مرجعیت شیعی و هم مرجعیت سیاسی داشته باشد. به عنوان مثال در انقلاب اسلامی مرجعیت سیاسی تحت اختیار مرجعیت شیعی قرار گرفت و توانست تفکر شیعه را گسترش دهد، جایگاه خوبی برای آن ایجاد کند و شوکت و قدرت شیعه را در مقابل مخالفان خود افزایش دهد بنابراین اگرچه شاید انتقاداتی هم به مرجعیت داریم، اما باید در همه حال شوکت و قدرت مرجعیت حفظ شود؛ اگر اتفاقی بیفتد و شوکت مرجعیت از هم بپاشد هیچ اتحاد و انسجامی در میان شیعه وجود نخواهد داشت.
گاهی با انتقاداتی حوزه را از نظام جدا کردیم/ انتقاد نسبت به مرجعیت نباید در منظر عام باشد
او در پاسخ به اینکه در صورتی که انتقادی به مرجعیت وجود داشته باشد، در بیان این انتقادات باید چه چارچوبهایی حفظ شود؟ گفت: افراد در مباحث انتقادی باید توجه داشته باشند که وقتی انتقاد میکنند، در یک منظر عام نباشد به عبارت دیگر در بیان عموم سخن نگوید، مرجعیت به هر حال یک شأن و شوکتی دارد و انتقادات باید مستقیماً به خود او انتقال داده شود و به صورت خصوصی گفته شود. «النصیحه لائمه المسلمین» ائمه مسلمین باید نصحیت شوند، ولی همه علما در طول تاریخ چه علمای شیعه و چه علمای سنی به این مساله تصریح کردند که این نصیحت باید نصیحت در خطوط باشد یعنی نباید در عموم باشد که شوکت و قدرت آن زیر سوال برود و بشکند و مشکل ساز شود. نکته دوم اینکه ما نباید کاری کنیم که با حرفمان حوزه را از نظام جدا کنیم، اما متأسفانه گاهی با انتقاداتی که صورت میگیرد این اتفاقی افتاده است.
اصلاً حوزه سکولار نداریم
رییس دانشکده مذاهب دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی افزود: مرجعیت در همه حال در کنار انقلاب و نظام بوده و از نظام حمایت کرده و میداند که این قدرت و شوکت به وسیله این نظام به شیعه داده شده لذا همیشه حامی آن بوده است، اما شاید مرجعیت هم ایراداتی به نظام داشته باشند یا نظام به مرجعیت ایراداتی داشته باشند، ولی نباید در ملأ عام گفته شود یا نباید نحوه بیان انتقاد ما به گونهای باشد که این دو را مقابل هم قرار دهیم. برخی معتقدند حوزه سکولار این فضا را برای مخالفان و دشمنان باز میکند تا از این فرصت استفاده کنند در صورتی که به نظر من ما اصلاً حوزه سکولار نداریم، همه حوزویان میدانند که تمام احکام اسلام، احکامی است که در فضای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی حرف برای گفتن دارد، یعنی همان کسانی که با نظام همکاری ندارند در درس خارج بحثهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مطرح میکنند و اگر فردا هم سوال کنید همه آنها را جواب میدهند، اما اینکه عدهای کنار رفتند و خودشان را کنار کشیدند به نظرم باید علت آن را در مسایل دیگر جست وجو کرد، باید بررسی کنیم آیا واقعاً کسی که در درس خارج خود همه مباحث را مطرح میکند چرا به گونهای سخن میگوید که برخی به حوزه اتهام سکولار میزنند. اگر سکولار به معنای جدایی دین از سیاست است، میبینیم که همه علمای ما در حوزه اقتصاد، اجتماع و سیاست هم فتوا و هم نظر میدهند، اما اینکه اکنون در این موقعیت و اقتضاء خاص وقت آن هست که ورود کنیم یا ورود نکنیم، این مساله تنها اختلاف در اقتضائات و شرایط است لذا باید به این مساله توجه داشته باشیم که در این فضا مرجعیت و اصل ارکان حوزه متهم نشوند که مورد سوء استفاده دشمنان قرار خواهد گرفت.
با تضعیف مرجعیت، شیعه قدرت و شوکت خود را در مقابل مخالفانش از دست میدهد
او پیامدهی تضعیف مرجعیت شیعی را یادآور شد و اظهار کرد: تضعیف مرجعیت شیعه پیامدهای بسیار سنگینی دارد، اگر مرجعیت شیعه تضعیف شود، شیعه به طور کلی قدرت و شوکت خود را در مقابل این همه مخالفی که دارد، از دست میدهد و از توان بازدارندگی و حفظ او کاسته میشود و مورد تهاجم دشمنان قرار میگیرد بنابراین مرجعیت شخصیتی در رأس هست و نگهبانی میکند و مراقب است که این مجموعه از هم نپاشد و شوکتش از بین نرود و راه را درست برود و طبق اقتضائات زمان و مکان تصمیم بگیرد، بنابراین اگر این ظرفیت مهم را از بین بردیم به نظر من جامعه شیعه از هم خواهد پاشید و دیگر نخواهیم توانست در آینده آنچه که در سلاح و صدای جامعه شیعه هست را راهبرد کنیم و پیش برویم.
همه حوزویان میدانند که قوام حوزه به مرجعیت است
فرمانیان در پاسخ به اینکه کسانی که به دنبال تضعیف مرجعیت شیعی هستند، در حوزههای علمیه نفوذ کردند؟ گفت: من کسی را نمیشناسم که واقعاً دنبال تضعیف مرجعیت شیعی در حوزه باشد، یعنی از روی نیت سوء بخواهد مرجعیت را تخریب کند و زیر سوال ببرد؛ به هر حال همه حوزویان میدانند که قوام حوزه به مرجعیت است، اما نکتهای که وجود دارد این است که اکنون مجموعه نظام و انقلاب از حوزه خواستههای بسیاری دارد و خواستههای آن هم به حق است چون حکومت دینی است و میخواهد همه احکامش دینی باشد لذا جوابهایی میخواهد که طبق مقتضیات زمان و مکان و با علم روز باشد، مشکلی که ما در حوزه داشته ایم این است که آنچنان که باید و شاید نتوانستیم این خلاء را پر کنیم. به عنوان مثال پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، دانشگاه امام صادق(ع)، موسسه امام خمینی(ره)، دانشگاه باقرالعلوم و سایر موسسات تاسیس کردیم، برای اینکه این خلاء را پر کنیم، اما این خلاء آنطور که باید و شاید پر نشده است حال انقلابیون ناراحت هستند که چرا پر نشده لذا انتقاد میکنند، این انتقاد هم بیشتر به سمت مرجعیت میبرند یعنی میگویند اگر مرجعیت وارد گود میشد و کاری میکرد که این خلاءها پر شود، امروز این همه مشکلات در کشور نداشتیم.
او ادامه داد: شاید برخی از انتقادات به مرجعیت وارد باشد، اما برخی از انتقادات هم واقعاً وارد نیست یعنی مجموعه این همه موسسه و پژوهشگاهی که تاسیس شده برای این است که این مشکل حل شود ولی همه باید نکتهای را بپذیریم که به هر حال نظریه پردازی چیزی نیست که یک نفر خیلی راحت بتواند نظریه پرداز باشد، یا یک نفر بتواند حرف جدیدی بزند که تلفیق خوبی بین اسلام، علم و غرب باشد. به عنوان مثال علم اقتصادی که از غرب آمده با برخی از سیاستهای کلانی که از اسلام فهمیده میشود، در تعارض است. خیلیها زحمت کشیدند و رفتند درس خواندند تا این تعارض را حل کنند، اما در این تعارضات هنوز مساله بانک، تجارت خارجی و برخی از مسایل دیگر حل نشده است، اتفاقاً دلیل بخشی از وجود چنین تعارضی به عملکرد و سوء مد یریت مجموعههایی برمی گردد که در نظام هستند.
استعمار در طول تاریخ از قدرت مرجعیت بسیار ضربه خورده است
او گفت: بسیاری از افرادی که در رأس کار هستند و اقتصاد غرب را خواندند و آنچنان از علم اقتصاد اسلامی خبر ندارند یا آنچنان که باید به آن اعتقاد ندارند یا معتقدند که اسلام در حوزه خاصی میتواند نظر دهد و در حوزههای دیگر نباید ورود کند، این حوزهها، حوزههای تخصصی است و علم خاص خود را میخواهد که این را در متون کتاب و سنت نمیتوان پیدا کرد بنابراین بسیاری از کسانی که انتقاد میکنند از روی دلسوزی است، اما دشمن به سوء استفاده میپردازد یعنی این فضای دلسوزی را به سمتی میبرد که به نوعی از آن بخواهد سوء استفاده کند و قدرت مرجعیت را زیر سوال ببرد. اکنون هم اگر دقت کرده باشید در طول تاریخ هر چه استعمار ضربه خورده از همین قدرت مرجعیت ضربه خورده است.
مرجعیت هر جایی که احساس کرده اصل دین زیر سوال میرود، قد علم کرده و توانسته دین را حفظ کند
رییس دانشکده مذاهب دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی به نقش مهم مرجعیت در طول تاریخ اشاره و خاطرنشان کرد: اگر تاریخ را نگاه کنید، از تحریم تنباکو و قبل تر از آن در دوره صفویه هر جایی که مرجعیت احساس کرده اصل دین زیر سوال میرود، قد علم کرده و توانسته دین را حفظ کند لذا باید ما در عین حالی که انتقاد میکنیم انتقاداتمان از روی دلسوزی باشد. از عبارتهایی استفاده کنیم که بوی دشمن تراشی ایجاد نشود، بوی انتقاد گزنده در نیاید، اگر این مسایل رعایت شود به نظر من نه شوکت و قدرت مرجعیت زیر سوال میرود و در عین حال نقدهایی که به مرجعیت وارد است بد فهمیده میشود و دشمن هم نمیتواند سوء استفاده کند.
ضرورت تشکیل معاونت بین الملل در بیوت مراجع تقلید
او درمورد وظیفه حوزههای علمیه و بیوت مراجع عظام تقلید به منظور صیانت از منزلت مرجعیت شیعه گفت: یکی از اقدامات مرجعیت یا بیوت مراجع برای حفظ و صیانت از منزلت مرجعیت باید این باشد که تشکیلات کلاسیک علمی در بیت ایجاد کنند، به عنوان مثال مراجع خیلی از سخنانشان بیرون از ایران نیز مورد توجه قرار میگیرد، اما کدام یک از مراجع معاون بین الملل دارد که بین الملل را بشناسد!؟ البته کسانی هستند که در موضوعات بین الملل به مراجع مشورت میدهند ولی یک نفر که فضای بین الملل را بشناسد، حداقل ۲ زبان خارجی بداند و به چندین کشور سفر کرده باشد، رسماً معاون بین الملل دفتر بیت آیت الله نیست.
او تصریح کرد: روحانیون بسیاری داریم که در کشورهای مختلفی حضور داشتند و اکنون در حوزه علمیه قم هستند. بیوت مراجع باید فضای علوم انسانی را دریابند، به عنوان مثال در حال حاضر در کشور ما آتئیستها در حال افزایش هستند یعنی کسانی که آنچنان اعتقادی به دین و خدا ندارند، اما بیوتات نیامدند برای این مساله و آینده برنامه مدونی بریزند. در بخشهای دیگری نیز مراجع عظام تقلید اقداماتی را انجام دادند، اما به نظر میرسد که این مقدار کافی نیست، یعنی یک مرجع باید یک مجموعهای از همکارانی در حوزههای مختلف داشته باشند که البته دارند ولی غالباً به صورت غیررسمی است؛ باید از این فضای غیر رسمی به سمت فضای رسمی حرکت کنند، تشکیلاتی تشکیل دهند که این تشکیلات چندین معاونت داشته باشد و این معاونتها هرکدام چندین مرکزی علمی داشته باشند و در حوزههای مختلف به کار کردن بپردازند و پاسخ برخی از مسایلی که امروز مطرح هست را بدهند.
اگر بیوت مراجع عظام بخواهند همچنان فضای سنتی را پیش ببرند، هر روز انتقادات بیشتر و بیشتر خواهد شد
فرمانیان با بیان اینکه اگر بیوت مراجع عظام بخواهند همچنان فضای سنتی را پیش ببرند، هر روز انتقادات بیشتر و بیشتر خواهد شد، گفت: به عنوان مثال در حال حاضر برای معرفی شیعه به جهان چند شیعه شناس هستند که بتوانند زبان بین الملل و ادبیات جهان بدانند و شیعه را خوب بشناسند و میتوانیم آنها را به کنفرانسهای مختلف بفرستیم؟ تربیت این افراد وظیفه مراجع و بیوتات است، برای این مسایل باید فکر کنند چرا که در آینده نه چندان دور به هر حال کسانی باید به جوانانی که نسبت به اصل دین و خداوند سوالات و شبهاتی دارند پاسخگو باشند برای تحقق این امر باید یک نظم جدی وجود داشته باشد. این موارد نکاتی است که از حوزه میخواهند و حوزه هم بزرگترین و قدرتمندترین افراد آن مراجع هستند، مراجع باید برای آنها فکر کنند یا حتی میتوانند مراجع تقسیم کار کنند، اگر هر مرجعی لازم نیست در همه قسمتها کار کند، تقسیم کاری بین بیوتات صورت گیرد و هر بیوتی بخشی را بر عهده بگیرد که در مجموع پاسخگوی نیازهای امروزی که هم جهان اسلام، هم شیعه و هم انقلاب اسلامی احتیاج دارد، باشند البته جسته و گریخته کارهای بسیاری در حوزه انجام شده مخصوصاً مراکز مختلفی که کارهای پژوهشی میکنند بسیار کار کردند و من اطلاع دقیقی از کتابها و آثاری که چاپ شده دارم، اما نکتهای که هست اینکه این مراکز به دست بسیاری از کسانی است که تصمیم گیر و سیاستگذار نیستند؛ این مشکل نیز باید رفع شود یعنی منابع خوبی که ارایه شده باید به دست متخصصانی که میخواهند سیاستگذاری کنند و ریل بگذارند هم برسد به عبارت دیگر این ارتباط باید وسیع تر شود.