شبکه اجتهاد: پیش از ورود امام موسی صدر در سال ۱۳۳۸ شمسی به لبنان، شیعیان این کشور از حیث مذهبی، فرهنگی و بهخصوص از نظر اقتصادی در وضعیت بسیار وخیمی قرار داشتند، آنها با این که همیشه در اکثریت مطلق بودند و هستند، اما شهروند درجه سه به شمار میآمدند.
وقتی امام صدر وارد لبنان شد پس از مطالعه دقیق و مشورت با صاحبان فکر و اندیشه، بدون این که برای جوانان لبنانی جلسه وعظ، خطابه، موعظه و نصیحت برگزار کند و یا برای آنها کلاس درس کلام و معارف و اخلاق و عرفان و فلسفه تدریس کند و مراسم دعای کمیل و ندبه و توسل و زیارت عاشورا تشکیل دهد؛ با یک برنامهریزی حساب شده و دقیق در مرحله نخست در صدد بهبود وضعیت اقتصادی شیعیان لبنان بر آمد.
او معتقد بود و این عقیده را به صراحت بیان میکرد و میگفت: «اصولا یکی از بزرگترین دلیلها برای بطلان ادعای هر دعوت کننده، همان وضعیت اجتماعی اوست؛ آخر چطور ممکن است مردم ادعای مسلمانی را که اسلام را ضامن سعادت دنیا و آخرت میداند، باور کند درحالی که فقر، جهل و عدم بهداشت آنها را فرا گرفته است، اخلاق تجار و روش جوانان و کردار زنان و رفتار سیاستمداران همه فاسد و منحرف باشند؟! این خود سند بیاعتباری مدعای هر دعوتکننده است.»
او از مولایش امیر بیان علی علیهالسلام به خوبی آموخته بود که: فقر، کفر میآورد، فقر نقصان دین، سرگردانی عقل و سر چشمه کینه و کدورتهاست.
البته وی در کنار آن از امور دینی، مذهبی، فرهنگی و دعا و عبادت و عبودیت هم غافل نبود اما اولویت فعالیتهای سالهای اولیه حضور در لبنان را ترمیم وضع اقتصادی مردم جنوب لبنان میدانست؛ او میگفت مادامی که شکم مردم خالی است، آدم گرسنه را نمیتوان درست و حسابی تعلیم و تربیت کرد.
امام صدر طی دو دهه حضور متعهدانه در لبنان بهرغم مخالفان سرسخت، متحجر و عقب ماندهای که داشت ولی توانست در برنامههای اقتصادی خویش موفق شود؛ امروز شیعیان لبنان اگر جزو ثروتمندترین شیعیان سطح دنیا هم نباشند که بعضیهایشان هستند، این که میبینیم شیعیان جنوب لبنان در کشورهای آفریقایی از جمله سرمایهگذاران کلان به شمار میآیند، این در سایه مدیریت اقتصادی امام صدر است؛ حتی دولتهای لبنان که با گرایشهای گوناگون در این چند سال سر کار آمدند هیچکدام نتوانستند الگو و برنامههای اقتصادی صدر را نادیده بگیرند و از آن غفلت کنند. البته به قول سید حسن نصرالله: «امام صدر در همه زمینهها در لبنان بنیانگذار بود» اقتصاد که جای خود دارد.
امام موسی صدر در کنار این تحول اقتصادی، به منظور تقویت بنیه اعتقادی و مذهبی، «حرکت محرومین» و جهت تقویت بنیه دفاعی، «جنبش امل» را تاسیس کرد که بعدها از دل آن «حزبالله لبنان» بیرون آمد. رهبران این تشکل سیاسی اغلب از شاگردان مکتب فکری امام صدر به شمار میآیند.
امروز برعکس دیروز، مذهب شیعه مایه افتخار جوانان لبنانی شده، حتی جوانان مسیحی و اهل سنت، از فرهنگ حماسی و سیاسی تشیع پیروی میکنند و به قول خودشان عاشق نصرالله هستند و این در سایه دو دهه فعالیت امام صدر است و البته انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی هم در رشد و بالندگی آن موثر بوده است.
امام صدر در حرکتهای اصلاحی خود در عین حال که به قدرت توده مردم تکیه میکرد از سران کشورهای اسلامی هم غافل نبود؛ او همان طوری که با برنامهریزیهای دقیق ماهیت و هویت از دست رفته مردم شیعه و غیر شیعه لبنان را به آنان باز گرداند و آنها را با هویت واقعی خویش آشنا ساخت و آشتی داد؛ سعی میکرد این تحول و انقلاب را در سطح سران کشورهای اسلامی نیز انجام بدهد؛ از این رو با آنان ارتباط بر قرار کرده و وارد گفتگو میشد و در بسیاری از مسائل مهم منطقه آنها را با خود همراه میساخت. از جمال عبدالناصر مصر و ملک عبدالله و ملک فهد عربستان گرفته تا شاه حسن و شاه حسین اردن، کاملا تحت تاثیر شخصیت مصلح گرایانه او قرار داشتند و از وی حرف میشنیدند.
او با حضور در این عرصهها چه در لبنان و چه فلسطین جلوی بسیاری از جنگها و خونریزیهای قومی، قبیلهای و طایفهای را گرفت و نقشه دشمنان اسلام و مسلمین را نقش بر آب کرد و چه در سطح سایر کشورهای اسلامی و منطقه خاورمیانه تلاش میکرد آنها را به هم نزدیک کند و مانع از جنگ و فروش اسلحههای بلوک غرب و شرق به کشورهای اسلامی شود.
به همین سبب دشمنان اسلام احساس خطر جدی کردند و در آستانه پیروزی انقلاب بزرگ اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی، این مصلح سترگ جهانی را از امت اسلامی گرفتند و به سرقت بردند. آنها دیدند اگر دستان پرتوان و صلح جویانه وی با مشتهای گره کرده خمینی کبیر به هم آمیزد برای هر دو بلوک غرب و شرق شکننده خواهد شد.
نهم شهریور ۱۳۵۷ روز ربوده شدن امام موسی صدر است، امروز که دقیقا چهار دهه و چهل سال از ناپدیدشدن این فقیه سیاسی و فیلسوف اصلاحگر میگذرد هرچه فکر، تامل و تدبر میکنم به راستی و درستی و ماندگاری راه او بیشتر پی میبرم. اگر حضور فیزیکی وی در لبنان ادامه مییافت ما امروز مشکلی به نام سوریه، عربستان، یمن، بحرین و… نداشتیم و حتی امام صدر این قدرت را داشت که از زمینههای پدید آمدن گروههای افراطی مانند داعش، القاعده و غیر آن مانع بشود.
وجود صدر و سیاستهای صلح جویانه او، هم برای غرب و هم برای شرق آزار دهنده بود و با منافع مادی آنها سر ناسازگاری داشت از این رو اگر چه در ظاهر قذافی متهم به این جنایت تاریخی است ولی در پشت پرده نقش سرویسهای اطلاعاتی و جاسوسی هر دوبلوک شرق و غرب را نمیتوان دست کم گرفت.