چاپ دوم کتاب «استقلال حوزه علمیه و دولت جمهوری اسلامی ایران» اثر دکتر رضا عیسینیا از سوی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تهیه و به همت انتشارات این پژوهشگاه در ۵۱۵ صفحه منتشر شد.
به گزارش شبکه اجتهاد، در طول تاریخِ حیاتِ حوزههای علمیه شیعی «استقلال» و عدم وابستگی به دولتها، موضوعی حیاتی برای حوزویان بوده است. این استقلال موجب شده است مراجع و فقهای شیعه نه تنها اسلام و احکام اسلامی را در پای قدرت و قدرتمندان ذبح نکنند، بلکه تلاشهای شهادت طلبانه شان دستگاه سیاسی و حاکمان ظالم را به چالش کشانده و در ذهنیت تاریخی جامعه حک کرده است که آنان پناهگاه مردمان و مظلومان بوده اند.
امتیاز استقلال حوزههای علمیه شیعه برگ درخشانی است که حوزه به خود میبالد؛ ولی آیا این استقلال در جمهوری اسلامی همانند نظامهای سیاسی پهلوی و قاجاری میتواند مسئله ما باشد. از این رو نویسنده تلاش کرده است با نگاهی تحلیلی به این مسئله بپردازد.
در این اثر با دنبال کردن هر یک از رویکردهای چهارگانه اخلاقی، پراگماتیکی، معرفت شناختی و ایدئولوژیکی به توصیف و تحلیل وضعیت و جایگاه استقلال در دوران قاجار، پهلوی و جمهوری اسلامی و به عبارتی دوران آیتالله حائری یزدی، بروجردی، امام خمینی و مقام معظم رهبری خواهیم پرداخت و به این نتیجه خواهیم رسید که با اینکه در دوران پهلوی مجتهدان و مراجع تلاش زیادی برای استقلال حوزه علمیه انجام دادند یا در جمهوری اسلامی ایران با اینکه امام خمینی و مقام معظم رهبری به استقلال حوزه معتقد بوده، به آن توصیه موکد و مکرر کرده اند.
ساختار اثر: این اثر در پنج فصل تألیف شده است: در فصل اول که تحت عنوان «کلیات و تمهیدات نظری» تألیف شده، به صورتبندی مناسبات حوزه علمیه با دولت جمهوری اسلامی ایران اشاره گردیده و استقلال حوزه علمیه و قلمرو آن تبیین شده است.
نویسنده در فصل دوم که با عنوان «حاکمیت سیاسی ایران و نهاد مرجعیت» نوشته شده، به نهاد مرجعیت در دوران قاجار، پهلوی و جمهوری اسلامی میپردازد و هر یک را تشریح میکند.
«نقش مراجع و نظام سیاسی در مدیریت حوزه علمیه» عنوان سومین فصل از کتاب «استقلال حوزه علمیه و دولت جمهوری اسلامی ایران» است که در این فصل، ضمن بیان تاریخچهای از حوزه علمیه در ایران، به نقش مراجع و نظام سیاسی در مدیریت حوزه علمیه در دوران قاچار(قم، کاشان و اصفهان)، پهلوی (آیتالله حائری یزدی، مراجع ثلاث و آیتالله بروجردی) و جمهوری اسلامی (امام خمینی، مقام معظم رهبری، مدیران حوزه) پرداخته شده است.
در فصل چهارم این اثر که تحت عنوان «حاکمیت سیاسی و سلب قدرت از نهادهای قدرتمند اجتماعی» تألیف شده، به مطالبی با عناوین «پهلوی اول و دوم برای سلب قدرت حوزه علمیه» و «مناسبات جمهوری اسلامی با حوزه علمیه، سلب یا تقویت قدرت؟» اشاره میشود.
نویسنده در فصل پنجم به بیان «راهکارها و پیشنهادها برای استقلال حوزه علمیه» پرداخته و اقدامات و زمینهسازیهای حوزه علمیه، اقدامات و زمینهسازیهای حاکمیت سیاسی جمهوری اسلامی ایران، پیش نیازهای تعامل روحانیت با نظام سیاسی و نقطه یا نقاط تعامل نظام و حوزه (برگرفته از نیازهای این دو نهاد) را مطرح میکند.
برشی از اثر: نقطه یا نقاط تعامل نظام و حوزه (بر گرفته از نیازهای این دو نهاد)
نیازهای نظام به حوزه علمیه عبارتاند از: ۱- نیاز به خبرویت دینی: از آنجا که نظام جمهوری اسلامی، نظام دینی است، به مفسران دینی نیازمند است. ۲. نیاز به پشتوانه مردمی: نظام نیازمند این پشتوانه است و روحانیت محبوبیت مردمی دارد و نقش واسطه را ایفا میکند. ۳- نیاز به وحدت ملی: نظام دنبال منافع ملی و حفظ وحدت ملی است که میتواند از طریق روحانیت، راحت تر و کم معونه تر به آن برسد.
خروجی نیازهای نظام به حوزه علمیه در بر آیند واحد این میشود که «نظام اسلامی، حوزههای علمیه را همچون پشتوانه معنوی خود عزیز میدارد»؛ اما خروجی نیازهای حوزه به نظام سیاسی چنین است که حوزههای علمیه نظام سیاسی اسلامی را همچون فضای مناسبی برای رشد و تکامل خود مغتنم میشمرد؛ به عبارتی میتوان گفت در جمهوری اسلامی ایران، حوزه علمیه و دولت در عین استقلال کامل، به هم پیوسته اند؛ چرا که مبادی مشترک دارند و غایات مشترکی را دنبال میکنند.
علاقه مندان جهت خرید اینترنتی این کتاب میتوانند به نشانی اینترنتی http://shop.isca.ac.ir/ مراجعه نمایند.