مسئول مرکز بررسیهای راهبردی و مطالعات حوزه و روحانیت بیان داشت: ما میتوانیم بر اساس دستگاه هستی شناسانه و معرفت شناسانه درست اقتصاد همه جوامع چه اسلامی و چه غیر اسلامی را تحلیل کنیم و مدعی علم اقتصاد جهانی با رویکرد اسلامی باشیم. این ادعا مخصوص علم اقتصاد هم نیست و شامل همه علومی که به تحلیل واقع جهت کشف قوانین حاکم بر آن میپردازند نیز میشود.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین سیدحسین میرمعزی در نشست علمی «اقتصاد اسلامی یا سکولار» طی سخنانی با موضوع «اقتصاد: علم، مذهب یا نظام» که به صورت مجازی در مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم برگزار شد، اظهارکرد: در خصوص نظام اقتصاد اسلامی چندین دیدگاه وجود دارد که یک دیدگاه این است که علم اقتصاد اسلامی وجود دارد و استدلال این است که چون اقتصاد متعارف دارای مبانی هستی شناسانۀ و معرفتشناسانه ویژهای است که توسط مکتب سرمایهداری تولید شده و با مبانی هستی شناسانۀ و معرفتشناسانه اقتصاد اسلامی متفاوت است پس تبیین این دو علم از پدیدهها با یکدیگر متفاوت خواهد بود؛ به عبارت دیگر اگر دستگاه هستیشناسانه و معرفت شناسانه شما اسلامی باشد وقتی مثلاً میخواهید پدیده فقر را تبیین کنید یک جور تبیین میکنید ولی اگر دستگاه شما کاملاً سکولار و غیر اسلامی باشد جور دیگر تبیین خواهید کرد.
مسئول مرکز بررسیهای راهبردی و مطالعات حوزه و روحانیت افزود: بر اساس این دیدگاه، اگر جامعه اسلامی را مورد مطالعه قرار دهیم، تنها این نیست که مورد مطالعه علم تغییر میکند، بلکه دستگاه هستیشناسانه که با آن مطالعه میکنیم نیز تغییر کرده است. مهمترین بحث در مسئله هستیشناسی که بین علم اقتصاد اسلامی و غیر اسلامی تفاوت ایجاد میکند نظام علِّی- معلولی حاکم بر رفتارها و روابط اقتصادی است.
وی ادامه داد: در اقتصاد متعارف، نظام علّی – معلولی مادی مطرح است، درحالیکه در دیدگاه اسلامی علاوه بر آن، یک نظام علی-معلولی مجرد نیز وجود دارد که همه منتهی به ید و قدرت الهی است. به این معنا که همراه هر علتی خداوند حضور دارد و قوامبخش آن است. لذا در پدیدهای مثل فقر علاوه بر اینکه عوامل طبیعی دخالت دارد، یک سری عوامل الهی و مجرد و وحیانی که آیات و روایات آنها را تبیین میکند، نیز مؤثر است. مثلاً رابطه گناه و برکات و نزول آن یا مسدود شدن آن چیست؟ یا رابطه بین تقوا و افزایش روزی چیست؟ همچنین بین ایمان و عمل صالح جامعه با نزول برکات مادی رابطه علی و معلولی وجود دارد. این روابط را در اقتصاد میتوان با عنوان «سنتهای الهی» تبیین کرد.
میرمعزی اظهارکرد: سنت الهی در این تعریف رابطه بین رفتار انسان و اثری را که از طریق علل مجرد در این دنیا دارد را بیان میکند. این سنتها در قالب قوانین علمی بیان میشود که اگر الف تحقق یابد آنگاه ب تحقق خواهد یافت. به این نحو که اگر این رفتار را داشتید چنین اثری خواهد داشت. اگر عدالت داشته باشید برکت زیاد میشود. در مقالهای با عنوان «درآمدی بر علم اقتصاد اسلامی» علل کاهش و افزایش برکات را آورده و توضیح داده است که در نظام هستی نزول برکات از طریق ریزش نعمت خداوند بر اساس ایمان و عمل صالح و تقواست. پس اگر برای نظام علِّی و معلولی، یک نظام کاملاً مادی یا نظام مجرد در نظر گرفته شود، تحلیلها متفاوت میگردد.
استاد حوزه علمیه بیان داشت: در نگاه اسلامی نظام علِّی و معلولی مجرد در طول نظام علِّی و معلول مادی و حاکم بر آن است در حالی که در نگاه حاکم بر علم اقتصاد متعارف تبیین و تحلیل تنها بر اساس نظام علی و معلولی مادی میشود؛ و در نگاه دوم عوامل مجرد اساساً جایگاهی ندارند.
وی در ادامه با بیان اینکه در نگاه اسلامی قبض و بسط روزی افزون بر عوامل مادی دارای عوامل مجرد نیز میباشد، گفت: این عوامل از طریق آیات و روایات برای ما بیان گشته است. مثلاً دروغ، قطع رحم یا ترک نماز شب، مانع گشایش و وسعت روزی است. پس علم اقتصاد اسلامی وجود دارد؛ چون دستگاه هستی شناسانه ما از آنها جداست و همچنین به این دلیل که دارای نظام معرفتشناسی متفاوت با آنها هستیم. ابزارهای شناخت را عقل و وحی و تجربه میدانیم. دستگاه تحلیل واقعیت خارجی ما با دستگاه تحلیل واقعیت خارجی مکاتب سرمایهداری و کمونیستی نیز متفاوت است. البته این بحث مفصل است و فعلاً مجال ورود بیش از این به آن نیست.
علم اقتصاد جهانی با رویکرد اسلامی
میرمعزی با اشاره به وجود علم اقتصاد جهانی با رویکرد اسلامی، افزود: عدهای با استناد به دلایل پیش گفته به درستی معتقدند که اسلام دارای علم اقتصاد جهانی است؛ و لذا نباید علم اقتصاد را مقید به اسلامی کرد. سردمداران تولید این نظریه اقتصاد دانانی همچون شوقی دنیا و محمد عمر چپرا و منذر قحف هستند که جایزه بین المللی بانک توسعه اقتصاد اسلامی را هم گرفتند.
وی ادامه داد: علم اقتصاد متعارف که مبتنی بر مبانی هستی شناسانه و معرفت شناسانه مکتب سرمایهداری تولید شده مقید به این مکتب نیست و ادعای جهانی بودن آن میشود. آنچه در اقتصاد متعارف تولید شده بر اساس مبانی نادرستی همچون نظام طبیعی، اصالت فرد، اصالت ماده، اصالت تجربه بوده است با این وجود ادعای جهانشمولی هم دارند و مدعیاند که با این علم میتوان جوامع مختلف با مکاتب مختلف را مطالعه کرد. در حال حاضر آنچه در مراکز علمی ما تدریس میشود دانشی است که بر اساس مبانی غلط انسانشناسانه و هستیشناسانه و معرفت شناسانه تولید شده است.
مسئول مرکز بررسیهای راهبردی و مطالعات حوزه و روحانیت بیان داشت: چه دلیلی دارد که ما نتوانیم بر اساس مبانی هستی شناسانه و معرفت شناسانۀ درست اسلامی، جهان را تحلیل کنیم؛ چه جهان اسلام چه جهان کفر. این حقیقت که جهان و انسان دارای دو بعد مادی و مجرد است مخصوص جوامع اسلامی که نیست؛ سنتهای الهی خداوند متعال که فقط مخصوص جامعه اسلامی نازل نیست. بر این اساس بدیهی است که ما نیز میتوانیم بر اساس دستگاه هستی شناسانه و معرفت شناسانه درست اقتصاد همه جوامع چه اسلامی و چه غیر اسلامی را تحلیل کنیم و مدعی علم اقتصاد جهانی با رویکرد اسلامی باشیم. این ادعا مخصوص علم اقتصاد هم نیست و شامل همه علومی که به تحلیل واقع جهت کشف قوانین حاکم بر آن میپردازند نیز میشود.
اسلام دارای مذهب اقتصادی، نظام اقتصادی و علم اقتصاد جهانی با رویکرد اسلامی است
وی ادامه داد: اینکه رهبر معظم انقلاب تحلیل میکنند که نظام سرمایهداری غربی رو به زوال است و شما خواهید دید، مبتنی بر یک دستگاه بینشی و معرفت شناسانه درست و دقیق الهی و دینی است. اسلام دارای مذهب اقتصادی و نظام اقتصادی و علم اقتصاد جهانی با رویکرد اسلامی است و در کتابها و مقالاتم به تفصیل به آن پرداختهام و در تحقیقی که با عنوان “فلسفه دانش اقتصاد اسلامی” در دست انجام دارم همه اقوال و استدلالها را در این باره جمع کردم و متاسفانه به دلیل اشتغالات اجرایی موفق به اتمام و چاپ آن نشدم.
میرمعزی گفت: برخی بدون استدلال علمی بر نفی اقتصاد اسلامی به این استدلال تمسک میکنند و میگویند اگر علم اقتصاد اسلامی داریم نشان دهید که مثلا تورم یا بیکاری یا رکود موجود در جامعه را بر اساس این علم چگونه باید تحلیل کرد و راههای برون رفت از این مشکلات چیست. این گونه استدلال درست نیست. اگر با برهان اثبات شود که میتوان علم اقتصاد را مبتنی بر مبانی درست اسلامی تأسیس کرد پس از آن باید همه در راستای تأسیس این دانش و استخراج روشها و گزارههای آن تلاش کنیم و این یک تلاش جمعی تاریخی بلند مدت را میطلبد.
استاد حوزه علمیه افزود: همین علم اقتصاد غربی که تا اینجا رسیده و چند قرن (حدوداً ۳ قرن) را پشت سر گذاشته، به بحران رسیده است. کتاب و مبانی آدام اسمیت که پدر علم اقتصاد نامیده میشود در بحران قرار گرفته است. در این زمینه کتابهای مفصلی نوشته شده است. این علم در مبانی و روشهایش توسط خود اقتصاددانان غربی مورد نقد قرار گرفته و بسیاری معتقدند علم اقتصاد متعارف با بحران ماهوی و روشی مواجه است.
کشورهای غربی بانکهایی ایجاد کردند که بر اساس بانکداری اسلامی کار میکنند
وی اظهارداشت: از زمانی که شهید صدر کتاب اقتصاد اسلامی را نوشت تا کنون حدود شش دهه میگذرد. در این ایام مباحث اقتصاد اسلامی بیشتر حول و حوش مذهب و نظام اقتصادی بوده و نه علم اقتصاد. در این مدت پیشرفتهای خوبی در نظام سازی در بخش بانکی و بازارهای مالی داشته ایم به گونهای که خیلی از کشورهای غربی در مهد سرمایهداری بانکهایی ایجاد کردند که بر اساس بانکداری اسلامی کار میکنند.
مسئول مرکز بررسیهای راهبردی و مطالعات حوزه و روحانیت، ادامه داد: با توجه به اهمیت علوم انسانی اسلامی، امروز حوزههای علمیه درختواره رشتهها که مشتمل بر رشتههای علوم انسانی اسلامی است را در شورای گسترش به تصویب رسانده و هم اکنون در مرحله سرفصل نویسی و راه اندازی قرار دارد.
میرمعزی اظهارکرد: لزوم تولید علوم انسانی اسلامی اندیشه غالب در گفتمان علمی انقلاب اسلامی است و این اندیشه که علوم انسانی که در غرب متولد شده علم جهانی است و اسلامی و غیر اسلامی ندارد در این گفتمان، اندیشهای مردود است. بر اساس همین اندیشه هم حوزه علمیه حرکت کرده و میکند.
مسئول مرکز بررسیهای راهبردی و مطالعات حوزه و روحانیت، افزود: امروز حوزویان متعدد و روحانیون کثیری با درک ضرورت تولید علوم انسانی اسلامی برای فراگیری علوم انسانی غربی به دانشگاهها رفتند و پس از مسلط شدن بر این علوم به نقد و بررسی آن از دیدگاه اسلامی پرداخته و در راستای تولید علوم انسانی اسلامی تلاش داشته و آثار زیادی را در این راستا تولید کرده اند.
میرمعزی ادامه داد: فلسفه شکلگیری انجمنهای علمی حوزوی در علوم انسانی اسلامی نظیر انجمن مطالعات سیاسی، انجمن اقتصاد اسلامی، انجمن مدیریت اسلامی، انجمن مطالعات اجتماعی، انجمن روانشناسی اسلامی، انجمن فقه و حقوق اسلامی، انجمن اخلاق اسلامی، انجمن تعلیم و تربیت اسلامی و انجمن ادبیات و هنر اسلامی و نیز تأسیس مراکز آموزشی پژوهشی پیرامون حوزه علمیه نظیر موسسه امام خمینی(ره)، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و دهها موسسه دیگر همین اندیشه وجود علوم انسانی اسلامی بوده است که در نتیجه آن صدها طلبه اهل فکر و اندیشه در هر یک از این رشتهها تربیت شده و آثار زیادی توسط آنها تولید شده است.
وی خاطرنشان کرد: در طول چهل سال اول انقلاب تنها ۱۴ موسسه حدود ۴ هزار کتاب در ۱۷ رشته علوم انسانی اسلامی منتشر کردهاند که حدود ۱۵۰۰ کتاب در جشنوارههای ملی کشور نظیر جشنواره فارابی، کتاب سال حوزه، کتاب سال جمهوری اسلامی ایران رتبههای برتر را کسب کردند. کتابشناخت این مجموعه توسط دبیرخانه انجمنهای علمی حوزه تهیه و نمایشگاه دائمی آن نیز در فیضیه برپا شده است. اینها دستاوردهای کمی طی ۴۰ سال بعد از انقلاب، در این حوزه اندیشهای نیست.
استاد حوزه علمیه قم بیان کرد: بر همین اساس درختوارۀ رشتهها که مشتمل بر رشتههای مربوط به علوم انسانی اسلامی است در شورای گسترش حوزههای علمیه به تصویب رسیده است و در مرحله سرفصل نویسی و راه اندازی است. بر این اساس اندیشهای که میگوید ما علوم انسانی اسلامی نداریم یک اندیشه شاذ و نادر در حوزهها است و حوزههای علمیه تا کنون مبتنی بر وجود علوم انسانی اسلامی حرکت کرده است. در خصوص اقتصاد اسلامی سالها است که رشته اقتصاد اسلامی و بانکداری اسلامی در وزارت علوم به تصویب رسیده و دانشگاههای متعددی در سطح کشور آن را اجرا میکنند و فارغ التحصیلان زیادی تا کنون داشته است./ حوزه