شبکه اجتهاد: سید محمدعلی حسینی شهرستانی ملقب به هبه الدین و معروف به شهرستانی، از علمای قرن ۱۴ق است. او از درس محمد کاظم خراسانی، سید محمد کاظم یزدی و فتح الله شریعت اصفهانی بهره برد. شهرستانی بیش از صد جلد کتاب و رساله در علوم و زمینههای مختلف تالیف کرده است.
ایشان از هوش واستعداد سرشارى برخوردار بود که خبرگان و صاحب نظرات حوزوى اعتقاد دارند که اگر وى قدم به سیاست وخدمات اجتماعى نمىگذارد از مراجع وبزرگان صاحب نام میگردید، لیک وى در آن هنگام چنین تشخیص داد که حضورش در دولت و سیاست، خدمات بیشترى را به جامعه شیعه عراق خواهد نمود.
شهرستانی در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی زمان خود مشارکت داشت. تأسیس مدارس اسلام و اصلاح و نیز تأسیس دعوتخانه در بحرین، انتشار نشریههای العلم و المرشد و تأسیس کتابخانه عمومی الجوادین از خدمات اجتماعی شهرستانی است. او در مبارزه با دولتهای استعماری در جریان جنگ جهانی اول نیز نقش داشت.
سید محمدعلی فرزند سید حسین حائری ملقب به هبه الدین و معروف به شهرستانی، از علمای قرن ۱۴ است، وی در ۲۴ رجب ۱۳۰۱ در سامرا به دنیا آمد. مادرش از سادات شهرستانی اصفهان و از نوادگان میرزا مهدی شهرستانی است. نسب هبه الدین، با سی واسطه به زید بن علی بن الحسین میرسد. هبه الدین لقبی است که از روز ولادت به ایشان داده شده است. ادعا شده است در شب ولادت او، آقا میرزا علی فرزند مرعشی شهرستانی، امام زمان(عج) را در خواب میبیند به وی دستور میدهد که نام این مولود را محمد علی و لقب وی را هبه الدین بگذارند. شهرستانی در سال ۱۳۸۶ق در بغداد درگذشت.
شهرستانی دوران کودکیاش را در کربلا سپری کرد. وی از ده سالگی به تحصیل مقدمات و دروس ابتدایی اشتغال ورزید، علاوه بر علوم متداول ادبی چون (صرف، نحو، منطق، معانی، بیان، بدیع) علم عروض را فرا گرفت و از علوم حساب، هندسه، هیئت، تاریخ، حدیث، رجال و درایه فارغ التحصیل گردید. در خلال این مدت، به مطالعه ملل و نحل و مباحث فلسفی و کلامی نیز اشتغال داشت و با برخورداری از قریحه تألیف و نویسندگی در این مقطع سنی، به تألیف کتابهایی در علوم مزبور به نظم و نثر پرداخت. در نوزده سالگی از کربلا به نجف اشرف عزیمت و در مجلس درس اساتیدی چون محمد کاظم خراسانی، سید محمد کاظم یزدی و شیخ فتح الله شریعت اصفهانی حضور پیدا کرد.
تألیفات شهرستانی در علوم و زمینه های مختلف از یک صد جلد کتاب و رساله تجاوز میکند، گفته شده است او با اینکه در اثر تألیفات فراوان و چشم درد شدید، بینایی اش ضعیف شده بود، در عین حال شبانه روز به طور معمول حدود چهل صفحه مینوشت.
مرحوم پدر بزرگم آیتالله آقا نجفى همدانى و داماد میرزاى نایینى فرمودند:
در کاظمین به دیدار ایشان رفتم در حالیکه از نعمت چشم محروم شده بودند. خود را معرفى کردم، احترام کرده و آمدند مرا در بغل گرفتند و سپس اجازه خواستند چند لحظه به ایشان فرصت دهم تا مطلب نوشته خود را به پایان ببرند. بنده در شگفت بودم که چگونه دنباله مطلب را بدون دید چشم ادامه خواهند داد.
ناگهان دیدم که با دست صفحه را وجب کرده و دقیقا از همان مکانى که مطلب را رها کرده بود، ادامه داد.
شهرستانی با شیخ محمد عبده، سید محمد رضا دانشور صاحب مجله «النهار» و گردانندگان مجلات «المقتطف» و «الهلال» ارتباط برقرار ساخت و میان مراکز فرهنگی شیعه و سنی در عراق، مصر و سوریه پیوند پدید آورد.
در این دوران که نهضت مشروطه خواهی در ایران بالا گرفت، شهرستانی به حمایت از مشروطه برخاسته، با شرکت در محافل آزادیخواهان، آنها را در گزینش شیوههای درست مبارزه یاری داد. در ۱۳۲۸ق نخستین شماره ماهنامه دینی، فلسفی و علمی «العلم» انتشار یافت. این ماهنامه دو سال منتشر شد ولی خبر پیوستن گروهی از مسلمانان بحرین به آیین مسیحیت باعث شد که او راهی بحرین شود. بدین ترتیب دفتر مجله العلم برای همیشه بسته شد. پس از سفر به بحرین او راه هندوستان پیش گرفت. قصد شهرستانی این بود که پس از گفتگو و تشکیل انجمنهای مذهبی، راهی ژاپن شود؛ ولی دیدار با سید جلال الدین مؤید الاسلام حسین کاشانی، نویسنده روزنامه حبل المتین، در کلکته و توصیه او در عدم مسافرت به ژاپن او را از این تصمیم منصرف کرد. کاشانی در آن سالهای بحرانی، که شمارش معکوس جنگ نخست جهانی آغاز شده بود، سفر به ژاپن را سودمند نمیدانست.
هبه الدین پس از هند راهی یمن، حجاز و سپس عراق شد و در این کشورها به فعالیتهای اصلاحی و تقریبی اهتمام ورزید.
وى در تشکیلات دولت عراق، مسوولیت وزارت معارف کشور عراق، ریاست محکمه تمییز جعفری و نمایندگی مجلس شورای ملی را عهده دار شد.
اندک اندک بیماری بر پیکر مصلح کهنسال سامرا پنجه افکند و اندیشه والایش در ناتوانی فرو رفت، به گونهای که دیگر حتی دوستانش را نیز به خاطر نمیآورد. این امر بر آشنایان نزدیکش گران آمد، بنابراین زیارتش را محدود ساختند، برای نخستین بار پس از ۸۵ سال هبه الدین با خاموشی پیوند خورد.
سکوتی که چیزی جز آرامش پیش از توفان نبود. سرانجام گردباد مرگ وزیدن گرفت و در شب دوشنبه بیست و ششم شوال ۱۳۸۶ ق. ریشههای یکی از کهنسالترین درختان حوزههای علمیه را از خاکهای مادیت برون آورده، به جهان ناپیدای جاودانگی برد و در حریم پاک امام کاظم ـ علیه السلام ـ به خاک سپرده شد.