اولین نشست هماندیشی اساتید دروس خارج حوزه علمیه مشهد و برخی تشکلهای حوزوی با موضوع: «تحولات اخیر لبنان و ابعاد جهاد با رژیم صهیونیستی و تحلیل پیام مقام معظم رهبری» به میزبانی و همت مؤسسه علمی، پژوهشی و فرهنگی میراث فقاهت خراسان برگزار شد.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، در این نشست اساتید و حججاسلاموالمسلمین غلامرضا باقریکیا، مهدی زمانی، مجتبی الهی خراسانی، عباس فرازینیا، عبدالکریم عبداللهی، محسن ملکی، محمد نوروزی، مرتضی نوروزی و محمدجواد انصاریان در موضوعات مرتبط به سخنرانی پرداختند که دبیری جلسه بر عهده حجتالاسلام محمد الهی خراسانی بود. گزارش تفصیلی آن از منظرتان میگذرد.
ضرورت زنده نگهداشتن روح حماسه، عزت و شجاعت در میان امت اسلام
حجتالاسلام محمد الهی خراسانی، دبیر جبهه روحانیت مردمی انقلاب اسلامی: وقتی پیام اول رهبر معظم انقلاب درباره حوادث لبنان صادر شد، بسیاری نگران شدند که شاید این پیام زمینهسازی برای مواجهه با خبر شهادت سید و رهبر فقید حزبالله لبنان است و همینطور هم شد و دیدیم که در کمتر از یک ساعت بعد از پیام حضرت آقا، خبر شهادت سیدحسن نصرالله رسماً اعلام شد. برداشت ما از پیام حضرت آقا این است که گویا تأکید ایشان بر این است که ما بیش از آنکه بر فقدان این سرمایه و عنصر بیبدیل به معنای واقعی کلمه، تأکید کنیم و در این سطر متوقف بشویم، باید به اصل جهاد با کفار و رژیم صهیونیستی بیاندیشیم و روح حماسه و دلاوری را زنده نگه داریم و طبعاً مخاطب اول ایشان نیز خواص و نخبگان جامعه هستند که آنها باید روح حماسه، عزت و شجاعت را در میان امت اسلام و بهویژه ملت ایران زنده نگه دارند.
به نظر میرسد پاسداشت شهادت آن عزیز نیز باید با همین فضای حماسه و عزت آمیخته بشود تا مبادا بهصورت ناخواسته فضای یأس و دلهره و انفعال در میان مردم باب نشود. در روزهای اخیر فضا را به نحوی جلوه میدهند که نمیشود با این دشمن وحشی و سگ هار مقابله کرد و نباید آن را وحشیتر کنیم؛ این فضایی است که در حال القای آن به ذهن و روحیه مردم ما، کشورهای منطقه و محور مقاومت هستند. در همین ایام یکی از اساتید حوزه به من پیام دادند که بترسید از روزی که چنین صحنههایی در ایران ما اکران بشود! تصویر یک کشور جنگزده و غارتزده در حال ترسیم در ذهن مردم است. اخیراً یادداشتی از یکی از منسوبان ترامپ منتشر شده که ما بررسی کردیم و دیدیم که اتفاقاً به منظور جنگ روانی و تصویرسازی و ترساندن از مواجهه با این دشمن صهیونیستی با حمایت آمریکا است. مدام به حمله به تأسیسات هستهای و زیرساختهای ما اشاره میکنند و روشنفکران و تحصیلکردههای ما نیز جنگ را باعث ویرانی مملکت در یک یا دو روز میدانند. این جنگ روانی با هدف تضعیف روحیه ملت و تنها گذاشتن جبهه مقاومت در حال انجام است. این فضا، نقطه مقابل دستور حضرت آقاست که از همه خواستند که از جبهه مقاومت حمایت کنند. اساتید ارجمند باید جملات حضرت آقا را برای مردم، بهویژه قشر متدینی که سرمایه اصلی ما برای حمایت از جبهه مقاومت هستند، تبیین کنند. اگر این گروه در حمایت از مقاومت، دچار تردید بشوند و در تحلیل شرایط و تشخیص تکلیف دچار اشتباه شوند، از بقیه مردم چه انتظاری میتوانیم داشته باشیم؟! فرض بفرمایید در یک خانواده بزرگ، چند نفر از بزرگترهای عاقل و متدین، حرکت حزبالله و مقاومت را بیثمر بدانند و بگویند عاقبت ندارد، از بقیه افراد فامیل که شاید باور و اعتقادی به این مسائل ندارند توقعی نخواهد بود.
لذا این جلسه با حضور اساتید گرامی در تبیین ضرورت حمایت از جبهه مقاومت بسیار مغتنم است.
محور بحث با سه رویکرد
نکته این است که جملات و عبارات اساتید حاضر میتواند اندیشهسازی کند، تحلیل درست در اختیار اقشار متدین قرار بدهد و موجب انگیزهسازی برای مخاطبان شود و دل مؤمنین را قرص کند و روحیه بدهد. در گام سوم رفتارسازی نیز باید پیشنهادهایی مطرح بشود تا علاوهبر ارائه تحلیلها و پاسخ به شبهات و سؤالها، مثلاً مجالس دعا و توسل و تضرع نیز با قوت بیشتری انجام شود و سبک شمرده نشود. در برخی جلساتی که حضور داریم میبینیم و میشنویم که مردم گلایهها و صحبتهایی دارند که نشان میدهد از بسیاری از خواص و مسئولان جلوتر هستند. درباره توسل و تضرع نیز برخی از اساتید پیغام آوردند که رزمندگان حزبالله گفتهاند چرا مجالس دعاو توسل شما در ایران کم است، این روزها ما بسیار چشم انتظاریم که مجالس دعا و توسل شما را ببینیم و بشنویم و با تصاویر آن دلگرم میشویم. مثلاً میبینیم در حرم امام رضا(علیهالسلام) و مساجد کشور مجالس برگزار میشود امیدوار و دلگرم میشویم؛ درحالیکه بسیاری از متدینین ما نیز هنوز اهمیت این جلسات را درک نکردهاند.
زمینه مشارکت مالی نیز فراهم است و این موضوع هم باید با همان سه رویکرد اندیشهسازی، انگیزهسازی و رفتارسازی پیگیری شود و اشارههای و پیشنهادهای اساتید در این زمینهها میتواند برای فضای رسانهای بسیار مفید و مؤثر باشد.
وظیفه روحانیت: جهاد تبیین
حجتالاسلام والمسلمین غلامرضا باقریکیا (استاد دروس خارج حوزه علمیه مشهد): تصور بنده با توجه فضای کشور، منطقه و جهان بر این است که وظیفۀ ما باید در محور همان جهاد تبیین باشد.
انواع تبیین
تبیین نیز دو محور دارد: تبیین دینی و تبیین سیاسی. یعنی ما باید به مردم هم بصیرت دینی بدهیم و هم بصیرت سیاسی که فهرستی از آن را عرض میکنم.
تبیین دینی در قرآن
تبیین اول، هدفشناسی که اساساً هدف و برنامه چیست؟ در هدفشناسی با بهرهگیری از آیات مبارکات قرآن در سوره مبارکه شوری آیه ۱۳ میخوانیم: «شَرَعَ لَکُم مِنَ الدّینِ مَا وَصَّی بِه نُوحَاً وَ الّذی أوحَینَا إلیکَ وَ ما وَصَیَّنا بِهِ إبراهیمَ و مُوسَی وَ عیسَی أن أقیمُوا الدّینَ» این جمله مورد نظر من است: «أن أقیمُوا الدّینَ»؛ هدف است و این هدف که اقامه دین است باید تبیین شود. لازمه اقامه دین تشکیل حکومت دینی است و نیاز به چارت و تشکیلات دینی است؛ این موضوعات باید محور صحبت در تبیین دینی باشد.
تبیین سیاسی در قرآن
تبیین دوم، دشمنشناسی است. هدف اقامه دین است و حالا نیاز به دشمنشناسی است. آیه ۲۱۷ سوره مبارکه بقره میفرماید: «وَلایَزالُونَ یُقاتِلونَکُم حَتَّی یَرُدُّوکُم عَن دِینِکم إنِ استَطَاعُوا»؛ دشمن این است و مدام با شما در حال ستیز است. به عناوین مختلف توطئه میکند تا شما را از دین برگرداند. دشمنی آمریکا و اسرائیل باید برای مردم تبیین شود که بدانند دشمن به دنبال چه چیزی است.
نکته سوم، وظیفهشناسی است. حالا در برابر چنین دشمنی وظیفه ما چیست: «وَلاتَهِنُوا وَ تَدعُوا إلَی السَّلمِ وَ أنتُمُ الأعلَونَ وَاللهُ مَعَکُم وَلَن یَتِرکُم أعمالَکُم» (سوره محمد، آیه ۳۵) با این آیه باید تبیین کنیم که نباید در برابر دشمن سست بشویم و تن به مذاکره بدهیم، درحالیکه شما در موضع برتر هستید و خدا با شماست و اقدامات شما را تنها نمیگذارد. در ادامه وظیفهشناسی باید تبیین شود که چنانچه رهبری از دنیا رفت یا به شهادت رسید: «وَمَا مُحَمَّدٌ إلا رَسُولٌ قَد خَلَت مِن قَبلِهِ الرُّسُلُ أفَإن مَاتَ أو قُتِلَ انقَلَبتُم عَلَی أعقابِکم» (سوره آلعمران، آیه ۱۴۴) راه و مکتب نباید رها شود. این مسائل در سطح جامعه باید تبیین شود.
چگونگی تأسیس حزب الله
حتماً اطلاع دارید که حزبالله لبنان در دهه ۶۰ توسط ایران و با حضور مرحوم حجتالاسلاموالمسلمین آقای علیاکبر محتشمی با سه هدف تأسیس شد. هدف اول مبارزه با امپریالیسم و استکبار جهانی بود که اسرائیل از اذناب آن است. هدف دوم مبارزه با حزب کتائب لبنان و سکولارهای وابسته به کلیسا بود؛ آنها معتقد بودند دین از سیاست جداست؛ لذا هدف دوم اینها بودند که هنوز نیز در لبنان هستند. هدف سوم نیز حکومت اسلامی بود که تلاش شود یک حکومت اسلامی به وجود بیاید.
اولین دبیر حزبالله لبنان شیخ صبحی طُفَیلی بود که همان ابتدا زاویه پیدا کرد و کنار گذاشته شد. ایشان هنوز هم هست و با نظام و حزبالله زاویه دارد. بعد از آن شهید سیدعباس موسوی بود. در آن روزگار سیدعباس موسوی جوانی بود که با توجه به استعدادی که داشت، امام موسی صدر ایشان را تحت تکفل میگیرد و با ایشان کار میکند. پس از آن ایشان را به نجف فرستاد و به شهید محمدباقر صدر پیام داد که هوای ایشان را داشته باش. لذا دو شخصیت امام موسی صدر از نظر سیاسی و شهید آیتالله العظمی سیدمحمدباقر صدر از نظر علمی روی ایشان کار کردند. قبل از آن نیز سیدعباس بدون اطلاع پدر و مادرش به سوریه رفتند تا دوره نظامی ببیند. این شخصیت از ابعاد مختلف پرورش یافته بود. لذا در سال ۷۰ ایشان به عنوان دومین دبیرکل انتخاب شد، اما به یک سال نرسید که درحالیکه قصد شرکت در مراسم شیخ رائف داشت، توسط اسرائیل به همراه همسر و فرزند به شهادت رسید. بعد از آن نیز شهید سیدحسن نصرالله به سمت دبیرکلی تعیین شدند و ایشان نیز همراه شهید سیدعباس در نجف از محضر آیتالله سیدمحمدباقر صدر بهره بردند. ما شخصیت سیدحسن نصرالله را میتوانیم در شش عنوان خلاصه کنیم: دینمدار، ولایتمدار، سیاستمدار و مدیر، جهادمدار و استکبارستیز و شجاعتمدار و در نهایت صداقتمدار؛ این عناوینی بود که ما از شخصیت شهید سیدحسن نصرالله میشناسیم.
طرح ایده در قالب اندیشهسازی، انگیزهسازی و رفتارسازی
حجتالاسلام والمسلمین شیخ مهدی زمانی (استاد دروس خارج حوزه علمیه مشهد) بسم الله الرحمن الرحیم. در این جلسه که در محضر اساتید هستیم بیان شد که اگر دیدگاهها در سه محور مطرح شود، مفید خواهد بود؛ اندیشهسازی، انگیزهسازی و رفتارسازی. به نظرم این مدل، مدل بسیار خوبی است و یک مسیر صحیح و معقول نیز همین مراحل را میطلبد تا خروجی قابلقبولی حاصل شود.
اندیشهسازی
در محور اندیشهسازی، با توجه به شرایط خاص فعلی، قرآن کریم سه نوع مواجهه با دشمنان را به ما ارائه میکند که عبارتنداز جهاد، مقاومت و صلح. وقتی آیات قرآن را بررسی میکنیم تحت شرایط مختلف، وظیفه جامعه اسلامی یکی از آن سه نوع است. جهاد برای شرایطی است که ما برتری و تفوق کامل بر دشمن داریم و در این صورت تکلیف همان جهاد ابتدایی برای دعوت به دین و حرکت کردن است. مقاومت برای شرایطی است که ما برتری لازم را نسبت به دشمن جهت شروع عملیات نظامی نداریم و در شرایط مساوی هستیم یا شاید امکانات ما از آنها کمتر باشد که وظیفه ما دفاع، مقاومت و ایستادگی است. فضایی که پیامبر اکرم(ص) در مکه ۱۳ سال با آن مواجهه بودند، همین فضای مقاومت بود و هر چند گاهی از پیامبر(ص) تقاضا میکردند که اجازه بدهید برخورد فیزیکی بکنیم، اما پیامبر(ص) میفرمودند خیر، من هنوز مأمور به جهاد نشدهام و باید صبر کنید: «ألَم تَرَ إلَی الَّذینَ قِیلَ لَهُم کُفُّوا أیدیَکُم» (سوره نساء، آیه ۷۷)؛ یعنی شما در اینجا وظیفه مقاومت و ایستادگی دارید و به هیچوجه نباید از مبانی اصلی خود فروگذار کنید.
نوع دیگر برخورد صلح است که در شرایطی باید به آن تن داد که طرف مقابل ما قابلاعتماد بوده و به تعهداتش وفادار باشد. نباید در مقابل دشمنی که قصد دارد نقشهای بیافریند تا ما کوتاه بیاییم و بعد از آن نقشه خود را پیاده کند، دم از صلح و مذاکره بزنیم. امروزه شرایط جبهه مقاومت به ما میگوید که باید همان مدل مقاومتی که قرآن بیان میکند را پیاده کنیم. زیرا طرف مقابل ما به هیچوجه به تعهدات خود عمل نکرده و نخواهد کرد؛ مگر اینکه به صورت ظاهری در مخمصهای گرفتار شده باشد و بخواهد با ارائه طرح صلح و مذاکره ما را فریب بدهد. از طرف دیگر ما نیز تفوق و برتری صددرصدی نداریم و نمیتوانیم مثلاً کشورهای آنها را فتح کنیم. بنابراین اگر بخواهیم بر اساس منابع دینی، موازین کتاب الله و سیره رسول خدا(ص) عمل کنیم، باید ایستادگی و دفاع کنیم و نباید از اصول خود عقبنشینی کنیم.
انگیزهسازی
در بُعد انگیزهسازی به نظر میرسد ما با دو نکته میتوانیم جامعه دینی خود را از جهت انگیزه تقویت کنیم: اول اینکه، تفکر ما توحیدی است و توکل و اعتماد ما باید بر پروردگار متعال باشد؛ مطابق آیهای که توسط سرور عزیزمان خوانده شد: «وَاللّه مَعَکُم وَلَن یَتِرَکُم أعمالَکُم» (سوره محمد، آیه ۳۵) باید بگوییم که خدا با ماست، یعنی روحیه توکل و اعتماد بر خدا، نصرتهای الهی و امدادهای غیبی که نمونههای مختلف آن را در دوران انقلاب و دفاع مقدس دیدهایم، یادآوری کنیم. باید به مردم به این وسیله روحیه بدهیم و این احساس توکل را در مردم تقویت کنیم.
نکته دیگر در انگیزهدهی به مردم، حضور در صحنه است. باید پیامدهای عقبنشینی را بیان کنیم که اتفاقی خواهد افتاد و چه بلایی بر سر جامعه دینی خواهد آمد. اگر ما عقبنشینی کنیم، آنها آموختهاند که هر چه ما عقبتر برویم، آنها جلوتر بیایند و تا براندازی پیش میروند. ما باید برای مردم تبیین کنیم که هزینه سازش و تسلیم بسیار بیشتر از مقاومت، ایستادگی و حتی جنگ است. درست است که جنگ هم هزینه دارد، اما باید توضیح بدهیم که با سازش و تسلیم چیزی باقی نخواهد ماند، زیرا آنها حدّ یقفی ندارند.
رفتارسازی
در بُعد رفتارسازی نیز با توجه به بیانیهای که مقام معظم رهبری دادند من دو نکته را عرض میکنم. اول اینکه ما نباید هیجانی شویم. الان فضا مقداری هیجانی است و ما همواره باید عقلانی حرکت کنیم. بنابراین فرمایش رهبری باید بهصورت معقول و با عقلانیت صحیح اجرا شود. باید در حرکتها به ساحتهای مهم اجتماعی و مدیریتی توجه کنیم. بسیاری از مردم از پشتپردهها خبر ندارند و این مسئولان هستند که از برنامههای جهانی و کلان مطلع هستند. ابراز احساسات خوب است، اما نباید بهصورت هیجانی عملیات انجام بدهیم. نکته دوم همین است که باید مدیریت هیجانات به سمت عقلانیت حرکت کند و در این مسیر باید ببینیم رهبری چه تشخیص میدهند. ما باید مردم را به سمتی سوق بدهیم که گوش به فرمان رهبری باشند و حول این محور اتحاد داشته باشند. گاهی برخی از افراد از رهبری تندتر هستند و برخی کندتر، درحالیکه به ما گفته شده: «لاتُقَدِّمُوا بَینَ یَدَی اللّهِ وَ رَسُولِهِ» (سوره حجرات، آیه ۱) نباید جلو بیفتیم و نباید عقب بمانیم: «المتقدم لهم مارق و لازم لهم لاحق» ما باید جایگاه رهبری را حفظ کنیم و افرادی که در اطراف رهبری هستند خدای نکرده نباید تضعیف شوند یا محکوم به سازش و مداهنه شوند.
در پایان عرض میکنیم که این تجمعات و حضورها باید استمرار پیدا کند و نباید اجازه بدهیم فضا سرد شود، بلکه حرارت باید افزایش پیدا کند و در بستر عقلانیت و حول محور اطاعت از رهبری باید فضا را حفظ کنیم تا از این گردنه نیز به سلامت عبور کنیم؛ انشاءالله.
تبیین توانمندیهای کشور
یکی از مسائل دیگری که نیاز به تبیین و روشنگری برای مردم دارد، توانمندیهای کشور در مقابله با دشمنان است. مسئولان نظامی بیان کردهاند که آنچه به کار رفته است بخشی از ادوات نظامی ما بوده است و بخشی از ابزارها و سلاحهای پیشرفته ما هنوز به نمایش درنیامدهاند. مردم ما نباید توان خود را دست کم بگیرند و تصور کنند که توان نظامی دشمن بسیار بسیار بیشتر از ماست. حالا که دشمن در حال تضعیف روحیه و ضعیف نشان دادن ماست، ما باید نقطه مقابل او را عمل کنیم و در این زمینه نیز تبیین لازم را برای مردم صورت بدهیم تا تشخیص عملکرد درست را داشته باشند.
ضرورت ورود روحانیت: تبیین کبروی و صغروی مسائل
حجتالاسلاموالمسلمین شیخ مجتبی الهی خراسانی (استاد دروس خارج حوزه علمیه مشهد و عضو هیات علمی مرکز تخصصی آخوند خراسانی): نسبت به آنچه که در روزهای اخیر شاهد هستیم، به نظرم مطابق اشارات دوستان، در زمینه بینش دینی و نگرش معنوی به همه ابتلاءها، اقدامات و کنشها، طبعاً ما باید صف اول و طرحکننده ایدهها و مباحث باشیم. ما باید همواره ماورای حوادث را به لحاظ معنوی و تکالیف اخلاقی ببینیم و نسبت به آنها مؤمنان را توصیه کنیم به نحویکه تحلیل مؤمنان از وقایع، صرفاً یک تحلیل مادی و با محاسبه متغیرهای دنیوی نباشد؛ بلکه متغیرهای دیگری که باید بر اساس مسئولیت اخلاقی، تکالیف الهی و در نظر گرفتن معادلات آخرتی باشد نیز مبنای تحلیل باشد. به نظرم این اصل بسیار مثبت است، الا اینکه در اینجا ما وظیفه تبیین کبروی داریم؛ یعنی مبانی، دیدگاهها و رویکردها را به تمسک آیات از قرآن و روایات و آنچه که بیان فقهی محکم و مستحکم دارد، بیان کنیم؛ البته این هم یک کار بلندمدت است و هم نیاز به تبدیل بیانات و گفتمان رایج دارد. این نگاه باید به اهل منبر و ائمه جماعات که مستقیماً با مردم در ارتباطند سرریز شود، زیرا گاهی ممکن است تفطن کافی و تسلط لازم بر این مبانی و ادله در دوستان حوزوی ما هم نباشد و سؤال کنند که بعضی از اقدامات و مواضع و برخی از کنشهایی که در سطح بالای نظام صورت میگیرد، چگونه با مبانی قابل جمع است؛ در اینجا بیان کبروی لازم است.
یک تبیین صغروی در ساحت مختصات روزمره و حوادث واقع نیز مورد نیاز است. تصور میکنم این قسمت صغروی یک فعالیت دوجانبه است؛ یعنی از طرفی چنین جمعهایی برای اطلاعات تجربی مورد نیاز است تا بازوی امامت جامعه باشند و نقش فرهنگسازی و امید و اعتمادآفرینی در مردم را نسبت تصمیمات کلان بازی کنند. لازمه این مهم این است که در اطلاعات یک قدم جلوتر از متن جامعه باشند و لذا انتظار میرود نهادهای متولی در ارائه اطلاعات دستهاولتر و اساسیتر به چنین جمعهایی تلاش بیشتری انجام بدهند. این موضوع از قدیم نیز مرسوم بوده است و در سطوح مختلف مرجعیت، علمای بلاد سطوح دیگر معمولاً بهصورت منظم اطلاعات را در اختیار قرا میدادند. وجه دیگر این است که وقتی ما ورود صغروی بکنیم و تاحدودی اطراف ماجرا را سنجیده باشیم، مردم از ما انتظار حرف عالمانه دارند و ما نباید براساس جانبداری سیاسی یا از کانال رسانههای خاص و جهتدار با آنها صحبت کنیم. ما باید مانند سنت علمای قدیم، خودمان در جستجوی اطلاعات باشیم، مشورت بگیریم، مطالعه کنیم و فراتر از سطح رسانهها و شبکههای اجتماعی که عموم مردم با آنها در تماس هستند و گرفتار بازیهای رسانهای میشوند، اطلاعات کسب کنیم. یک نفر به شوخی نقل میکرد که در ایتا مدتهاست ایران و حزبالله پیروز شدهاند، در تلگرام اسرائیل در شرف پیروزی است و در اینستاگرام و فیسبوک هم پیروزی اسرائیل تمام شده است؛ اینها از اثرات رسانهزدگی است.
ضرورت ارتقاء سواد رسانۀ علما
پیشنهاد سومی را عرض میکنم و آن تمرکز این جمع برای دعوت از حوزه برای ارتقای سواد رسانهای در این وانفسای رسانهای است؛ حوزه باید خودش در این موضوع پیشگام باشد. امروزه حتی جستجوهای ما نیز مدیریت میشود و براساس ذائقهسازیای که برای ما انجام میدهند، قدرت تعریف، کنش و واکنش ما را محاسبه میکنند و برای آن برنامهریزی انجام میدهند. لذا باید سواد رسانهای مردم را نیز بالا برد. نمونههای فراوانی هست که ما چگونه بازیهای برده را به دلیل فریب رسانهای از دست دادهایم. در مشروطه، شایعهسازی چه بلایی بر سر مشروطه آورد و افراد را در مقابل یکدیگر قرار داد. بنابراین در چنین فضایی معیارهایی مانند تقوا، قول بهغیرعلم نگفتن و حفظ بصیرت بسیار لازم است.
تبیین وجه عقلانیت تبعیت از امام جامعه
آخرین نکته هم این است که مردم انتظار دارند که دعوت ما به تبعیت از امام جامعه و ولیامر یک دعوت همراه با توضیح و تبیین باشد. مردم از ما انتظار ندارند مانند بسیجیان جان برکف و عزیز که دلهای ذلالشان به عشق رهبری میتپد، فقط جملاتی در تمجید رهبری بگوییم، بلکه انتظار دارند وجه عقلانیت تصمیمات ایشان را توضیح بدهیم. مردم از ما انتظار دارند عمق فقاهت و کاربست مبانی دینی در مواضع ایشان را توضیح بدهیم.
ما باید و تجارب و توجه ایشان به تمام جوانب مسائل را بیان کنیم؛ من تصور میکنم افق ورود روحانیت و علما به تبیین بیانات رهبری باید مقداری کبرویتر و فراتر از سطح معمول تشکلها و جناحها باشد. در پایان بار دیگر از همه اعزهای که در برگزاری این جلسه مشارکت داشتند تشکر میکنم.
ویژگیهای سید مقاومت
حجتالاسلاموالمسلمین شیخ عباس فرازینیا (مدیریت ارتباطات حوزوی تولیت آستان قدس رضوی): ما در قرآن کریم بارها خواندیم و به سایر مؤمنان هم گفتیم و تا حدی هم خدای متعال اینگونه مقدر کرده که گذر عمر ما در همین مسیر است که اولاً از نظر خدای متعال کسب علم و فضیلت یک امتیازی است و این موضوع در شریعت دینی بر همه مسلمانان واجب شده است و صاحبان علم، صاحب درجهاند: «ألَّذینَ اُوتُوا العِلمَ دَرَجاتٍ» (سوره مجادله، آیه ۱۱). حال اگر یک عالم دینی، کسب علم و تعلیم و تعلم را بهصورت جهادی رقم بزند، او مجاهد خواهد شد و خداوند درباره عالم مجاهد فرموده است: «فَضَّلَ اللّهُ المُجاهِدینَ عَلَی القَاعِدینَ أجراً عَظیماً» (سوره نساء، آیه ۵). اگر این عالم مجاهد در مدرسه و در میدان اهل تقوا بود، گرامی خواهد شد، زیرا فرموده است: «إنَّ اَکرَمَکُم عِندَاللّهِ أتقَاکُم» (سوره حجرات، آیه ۱۳). مصداق آشکار تقوا عمل به تکلیف است، یعنی مأموریتی که در مدرسه و در میدان از جانب ولیامر به او تفویض میشود، از میدان درک و فهم خود او و از حقایق جامعه او را میرساند به جایی که عملکرد او از روی احساس تکلیف باشد نه بر اسقاط تکلیف! اگر عملکرد انسان از روی احساس تکلیف باشد، تبدیل به یک عالم مجاهد و پرهیزکار میشود که به وظیفه خود عمل کرده است.
دو وظیفه روحانیت
امروز وظیفه ما حسبالامر رهبر معظم انقلاب و فرمانده اصلی میدان دو چیز است: یکی جهاد تبیین و دیگری اقتدا به الگوها. در جهاد تبیین ما باید واقعیتهای دین، جامعه و دشمن صهیونیستی را برای مردم بیان کنیم تا دشمن را نیز بشناسند. در مرحله بعد باید به الگوهایی که در میدان علم و عمل ثابت کردهاند که لایق این هستند که جلودار باشند، مانند شهید سیدحسن نصرالله، شهید حاج قاسم سلیمانی، شهید رئیسی که تعبیر حضرت آقا اینها خود یک مکتب و مسیر هستند. ما برای موفقیت در امتثال امر رهبری معظم نیاز داریم که زندگی بزرگان را بخوانیم تا بدانیم در میدان کسب علم و میدان جنگ چگونه عمل کردهاند. به ما گفته شده است که سیره بزرگان دین از پیامبر اعظم(ص) تا ائمه اطهار(علیهمالسلام) و تا علمای مجاهدی که عملکرد خود را با شهادت تأیید کردهاند، بخوانید تا اسوهها و الگوها را به خوبی بشناسیم.
نمونههایی از ولایتمداری شهید مقاومت
در این جهت میبینیم که شهید سیدحسن نصرالله (رضواناللهتعالیعلیه) وقتی که در نجف یا لبنان و قم بهعنوان محصل و طلبه حوزه علمیه است، در خدمت بزرگان زانو میزند و مجاهدانه درس میخواند. در سن ۲۱ سالگی در سالهای ابتدایی دهه ۶۰ بهعنوان یک طلبه جوان به خدمت امام(ره) میرسد و وکالت ایشان در امور حسبیه و مسائل شرعی را در لبنان میگیرد. این مرد بزرگ زمانی که در شاخه نظامی جنبش امل به میدان میرود، احساس میکند که مرتبه ولایتمداری آنجا مقداری بالا و پایین میشود. لذا به عنوان یک مجاهد عرصه تبلیغ جایگاه ولایت میدرخشد و اعتماد علمای جنبش امل، علمای لبنان و پس از آن جهان تشیع را به خود جلب میکند که «من سرباز ولایتم».
وقتی در حرم عسکریین (سلاماللهعلیهما) انگشتری را که گویا خاتم مهر مرحوم حسین بن روح، نائب امام عصر (ارواحنا فداه) در دوران غیبت صغری بوده است پیدا کردند، مهندسان لبنانی آن را به ایشان هدیه کردند. ایشان ابتدا دستور به بررسی صحت و سقم انتساب آن به جناب حسین بن روح را دادند و پس از اثبات آن گفتند که ما امروز نائب امام زمان(عج) را رهبر معظم انقلاب میدانیم. لذا با نهایت عشق و ارادت این انگشتر را به مقام معظم رهبری هدیه دادند و ایشان نیز آن را به موزه آستان قدس هدیه کردند که الان نیز موجود است.
یا و قتی رهبران الحوثی یمنی به اعتبار اینکه آقا سیدحسن نصرالله قائم به سیف و مرد مجاهد در میدان است، برای اینکه در مبارزه با عربستان و تفکر وهابیت مجاز باشند که به دشمن حمله کنند، یعنی فقط دفاع نکنند، بلکه تشخیص دادند حملهای نیز داشته باشند، ابتدا خدمت آقا سیدحسن نصرالله میروند که از ایشان کسب تکلیف کنند. ایشان ابتدا استقبال میکنند و میگویند خوش آمدید، اما بدانید که من نیز سربازم و فرمانده و ولیامر ما وجود مبارک مقام معظم رهبری است. آنها را ارشاد میکند و مقدمات دیدار با مقام معظم رهبری و زیارت امام رضا (علیهالسلام) را نیز فراهم میکند که آن زمان مورد تکریم شهید رئیسی نیز قرار گرفتند.
نکته پایانی در این جریان نیز وصیت مختصر شهید سیدحسن نصرالله است. ایشان در این وصیت مختصر دو سه خطی ثابت کردند با اینکه به عنوان یک عالم مجاهد ۶۳ ساله که ۳۲ را به عنوان دبیرکل حزبالله در وسط میدان پرچمدار مبارزه بودند، اما برای خود محلی از اعراب قائل نیست و در وصیت مختصر خود بیان میکند که وصیت من فقط آن است که قدر مقام معظم رهبری را بدانید که خیر دنیا و آخرت شما در پیروی از ایشان است. این برگردان دیگری از همان نظریهای است که شهید سلیمانی (رضواناللهتعالیعلیه) ارائه داده است و فرمود: والله والله، از شوؤن عاقبت به خیری، پیروی و اظهار ارادت به ساحت مقدس ولیفقیه کنونی مقام معظم رهبری است و ایران را نیز حرم معرفی کردند. امیدواریم ما نیز بتوانیم در این زمینه به امثال شهید سیدحسن نصرالله اقتدا کنیم و اگر چنین کنیم، یقین بدانیم که نیرو و انرژی بیشتری به جامعه داده خواهد شد. ایشان با شهادت خود، پرچم خونخواهی خود را بلند کردهاند و ما باید بر ارزشها استقامت کنیم و مطابق تکلیف حضرت آقا جبهه مقاومت را نیز تأیید و همراهی کنیم و تا فتح نهایی قدس شریف در میدان کمک مالی و بصیرت سیاسی حاضر باشیم و در مقابل انحرافات و توطئههای سیاسی و فضای مجازی بایستیم تا این راه با قوت و استقامت بهتر و بشتری ادامه پیدا کند؛ انشاءالله.
راهحل برای شرایط کنونی
حجتالاسلاموالمسلمین شیخ عبدالکریم عبداللهی (استاد سطوح عالی حوزه و عضو سابق هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد): توجه داریم که در شرایطی هستیم که استکبار صهیونیستی حمله وحشیانهای را به جامعه اسلامی دارد؛ با حمایت همهجانبه عوامل و اذناب استکبار از سردمداران و مسئولان اروپا و آمریکا و نیز کسانی که در منطقه وابسته به صهیونیست هستند. بنابراین در قدم اول باید توجه کنیم که حمله، حمله استکبار صهیونیستی است. در قدم اول لازم است توکل به خدا و توسل به اولیای الهی بهویژه وجود مقدس حضرت بقیهالله الاعظم (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را باید تقویت کرد تا از شر این استکبار صهیونیستی خلاص بشویم.
در مرحله دوم، مطابق دستور صریح قرآن کریم، تقویت همهجانبه بنیه دفاعی جامعه اسلامی در برابر دشمن کذایی ضرورت دارد.
موضوع سوم، تنویر افکار عمومی است تا همگان بدانند که با چه جانوری مواجه هستیم. جریان درهمتنیده صهیونیزم جهانی، همه مسئولان آمریکا، فرانسه و انگلیس را دستنشانده و حاکم بر دنیا کردهاند. حتی مسئولانی که به صورت ظاهری از مظلومان حمایت میکنند، بدلیل همین ملاحظات با استکبار جهانی، عملاً کاری از آنها ساخته نیست. لذا باید افکار عمومی بدانند که بنای دشمن بر ریشهکن کردن کل مقدسات و ارزشهای اسلامی است. آنها امروز در برابر جریان مقاومت قرار گرفتهاند و جریان مقاومت هدف ابتدایی آنهاست. هدف نهایی آنها از بین بردن تمام مقدسات الهی است یا تسلیم شدن کامل و بدون قید و شرط است.
در سال ۴۰ بنده نوجوانی بودم که هنوز به حد تکلیف نرسیده و یک طلبه غیرملبس بودم. یک روز اول صبح از مدرسه پریزاد مرحوم آقای دیانی، آقای رنجبر بنده را برای گرفتن نان صبحانه فرستادند. آنجا متوجه شدم که رادیو اعلام کرد که جان اف کندی را ترور کردند. هنوز که هنوز است معلوم نیست چه کسی یا گروهی او را ترور کردهاند. این یک جریان پیچیده صهیونیستی است که وقتی وزیر صهیونیستی لعنتی به کنگره آمریکا رفته بود، نمایندگان کنکره برای او گفتند که اعلیحضرت وارد شد. از چنین ماجرایی مشخص میشود که این افراد نیز دستنشانده همان سازمانهای جهانی صهیونیستی هستند. بنابراین تنویر افکار عمومی از جهت شناخت صحیح و کامل از دشمن در این مرحله بسیار مهم است.
ضرورت گردهمایی اساتید و تبعیت از امامت
حجتالاسلاموالمسلمین محسن ملکی (استاد دروس خارج حوزه علمیه مشهد): این جلسه با دو حیثیت برگزار شده است که یکی حیثیت اخوت بین فضلای مشهد است که با زحمت جناب آقای نوروزی در کنار یکدیگر به هدف گفتگو و مباحثه جمع شدهاند که یک کار نورانی است. گردهمایی علمای حوزه برای اسلام مفید است و به تعبیر حضرت امام(ره) ولو یک چای با هم بخورند، برای دین مفید است، چه برسد به اینکه مباحث علمی و مسائل اجتماعی نیز مطرح بشود، نظرات گفته بشود و مباحثه صورت بگیرد. لذا اصل این گردهمایی قابل تقدیر است و باید تقویت بشود.
حیثیت دوم، بحث روز است. در بحث روز نکات فراوانی را بزرگان فرمودند و آن قسمت آخر فرمایش رفیق عزیزمان استاد بزرگوار آقای زمانی، یعنی بحث امامت و ولایت در جامعه شیعه بسیار زیبا بود.
طی این مرحله بی همرهی خضر مکن ظلمات است بترس از خطر گمراهی
حضرت صدیقه (سلاماللهعلیها) میفرمایند: «جَعَلَ اِمامتنا اَمانَاً مِنَ الفُرقَه»، با توجه به این مضمون ما بهعنوان سرباز امام زمان(عج) و بازوی امامت در جامعه، باید مردم را به سمت ولایت سوق بدهیم. ما در موضعگیریها و سخنان نه باید دچار افراط بشویم و نه تفریط. گاهی برخی افراد در تریبونهای صداوسیما و… بیان میکنند که چرا نزدیم و اگر میزدیم کار به اینجا نمیرسید. درصورتیکه رهبری معظم با حکمت و مصلحتی که دارند اینگونه سخن نمیگویند. افراد صاحبنظر میگویند که الان در وضعیتی هستیم که اسرائیل میخواهد ما و آمریکا را وارد جنگ کند تا خود را از جنگ نجات بدهد. بنابراین تنها وظیفه ما در این عصر، تبلیغ، تشویق و تبیین مردم برای سوق به سمت امامت در عصر غیبت کبری است. ما باید ببینیم آنچه قصد بیان آن را داریم با اندیشه و فکر رهبرمان هماهنگ هست یا خیر و در این زمینه باید محتاط باشیم. انشاءالله این بحرانها نیز میگذرد و خون تازهای در رگ حزبالله جاری میشود.
سه وظیفه برای سه گروه
حجتالاسلاموالمسلمین محمد نوروزی (استاد سطوح عالی حوزه و عضو هیئت علمی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی): در شرایط حساس منطقه و جهان اسلام میتوان سه وظیفه را برای سه گروه از افراد در نظر گرفت که هر کدام باید به خوبی به وظیفه خود عمل کنند:
وظیفه مسئولان: پیروی در قول و فعل از ولیفقیه
وظیفه اول، وظیفه مسئولان کشور است که باید در عمل ثابت کنند که پیرو ولیفقیه هستند؛ زیرا در گفتار و اظهارنظر همه خود را تابع میدانند، اما در مقام عمل برخی تابع ولیفقیه نیستند. مثلاً مقام معظم رهبری از ایران قوی سخن میگویند، اما برخی مسئولان اجرایی کشور گاهی در مقابل دشمن اظهار عجز میکنند و دیپلماسی التماسی را به کار میبرند. یا اینکه در مجامع بینالمللی اعلام بشود که حزبالله توان پاسخگویی و مقابله با صهیونیستها را ندارد، این التزام عملی به ولیفقیه نیست.
اجتناب از ایجاد یأس در مردم
وظیفه دوم مسئولان این است که از اظهار مطالبی که موجب یأس در آحاد مردم میشود، اجتناب کنند. در شرایطی که برجام که گذشته آن معلوم است و تلاش بسیاری شد تا طرف مقابل به تعهدات خود عمل کند، اما نکرد و بدعهدی آمریکا در آن نمایان شده است، سخن از بازگشت به برجام بشود، باعث میشود که مردم و جامعه ایمانی و انقلابی مأیوس بشوند؛ لذا مسئولان از این کار نیز باید اجتناب کنند.
تبیین ایران قوی
نکته سوم تبیین ایران قوی توسط مسئولان، بهویژه مسئولان نظامی کشور است. بسیاری از آحاد مردم از دستاوردها و توانمندیهای نظامی جمهوری اسلامی اطلاعی ندارند، لذا گمان میکنند که دشمن قوی است و ما توان مقابله با آن را نداریم. لذا لازم است که مسئولان نظامی، این دستاوردها را به خوبی برای مردم تبیین کنند. مردم باید بدانند که ما زمانی که هیچ نداشتیم، در دفاع مقدس در مقابل شرق و غرب عالم ایستادیم. اما امروز اگر با این تواناییهای نظامی، ولیامر مسلمین اذن جهاد بدهند، ما توانایی لازم برای پاسخگویی را داریم. این سه وظیفه مهم مسئولان کشور بود.
وظیفه علما: تبیین دستاوردها
گروه دومی که وظیفه دارند، علما و مبلغان دین هستند. مقام معظم رهبری، چند سال است که بر موضوع جهاد تبیین تأکید میکنند، زیرا اگر دستاوردهای نظام اسلامی توسط علما، مبلغان و افراد صاحبنفوذ برای مردم به خوبی تبیین شود، از یأس و ناامیدی مردم جلوگیری میشود. مردم باید بدانند که ما با چه قدرتی قرار است در مقابل دشمن بایستیم و چه پیشرفتهایی کردهایم، تا به راحتی برای آنها دستاوردهای نظام اسلامی را با دوران شاهنشاهی مقایسه نکنند. حضور مبلغان برجسته که با مردم در ارتباط هستند، در چنین جلساتی باعث میشود نقطهنظرات آنها نیز در نظر گرفته شود.
وظیفه مردم: دعا و تبعیت از ولیفقیه
گروه سوم مردم هستند که اولین وظیفه آنها دعا، توسل و توکل است؛ این وظیفه عمومی تکتک افراد جامعه است. نکته دیگر که بخشی از وظیفه علما و مبلغان است، توصیه مردم به پیروی از ولیفقیه است. نباید شبهات درباره پاسخ به تهدیدات در جامعه رواج پیدا کند، زیرا مسئولانی که اطلاع و اشراف کامل دارند، شرایط را بهتر تشخیص میدهند و رهبری معظم انقلاب به تمام این مسائل توجه دارند. مردم باید توجه داشته باشند که نباید به شایعات فضای مجازی توجه جدی کنند و چنین شرایطی باید به تشخیص بزرگان نظام احترام گذاست. این موضوع نیاز به تبیین عالمانه و توجیه مردم دارد. آحاد افراد جامعه باید متوجه این مسئله باشند که در عصر غیبت تنها نسخهای از حکومت که صحیح است، حاکمیت ولیفقیه در جامعه است که در تعابیر ائمه (علیهمالسلام) در روایات برعهده فقهای شیعه گذاشته شده است. امروزه فضای رسانهای و اخبار و شایعات، اعتماد مردم به مسئولان کشور را کم کرده است و مردم خبرهای بیگانگان را راحتتر میپذیرند. در این زمینه باید اعتمادسازی صورت بگیرد و دستاوردها بیان بشود تا در نهایت با حمایتی که مردم از ولیفقیه خواهند داشت، از این شرایط به سلامت عبور خواهیم کرد.
ارائه پیشنهادهایی در مورد سه محور
حجتالاسلاموالمسلمین مرتضی نوروزی (استاد دروس خارج و عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه): با توجه به محورهایی که فرمودند در دو محور اول، یعنی اندیشهسازی و انگیزهسازی، من بعضی از نکات را متذکر میشوم. یک پیشنهاد هم در ارتباط با محور سوم، رفتارسازی برای حوزه، بهویژه برای حوزه علمیه مشهد عرض خواهم کرد.
طرح ایده در مورد محور اول و دوم
انواع جهاد: جهاد فیزیکی
الان در دو جبهه و در دو زمینه بحث جهاد مطرح است. یکی جهاد بین حق و باطل که استکبار جهانی و اسرائیل، بهعنوان باطل و شر، به نحو عیان خود را برای همه جهانیان نشان داد و در مقابل فلسطین مظلوم و گروههای مقاومت به عنوان جبهه حق در میدانی به نام کشور فلسطین، غزه و لبنان به مبارزه آمده است. آن مناطق جنگی محل مانور مجاهدان و جهاد آنها در مقابل سربازان اسرائیلی است که ما اساتید حوزه و مراجع تقلید و مردم ایران از آن فضای جنگی به دور هستیم و حضور نداریم.
جهاد رسانه
اما جهاد دوم که منطقه و وسعت آن به وسعت کل کره زمین است، بحث «جهاد رسانهای» است. اهمیت این جهاد بر کسی پوشیده نیست، اما اتفاقاً استکبار جهانی و دشمن در این جهاد از ما قویتر وارد شدهاند. شرایط حساس امروز میطلبد که حوزههای علمیه و اساتید بزرگوار در ادامه جهاد تبیین که مورد تأکید مقام معظم رهبری است، حالت رزم به خود بگیرند. سؤال این است که طلاب، اساتید و حوزویان ما چقدر حالت رزم به خود گرفتهایم و این اضطرار را درک کردهایم؟
مصادیق جهاد رسانهای
احاطه و تسلط کامل بر تاریخ
یکی از مصادیق این جهاد رسانهای، مراجعه مجدد و احاطه کامل به جریان استکبار جهانی و اشغالگری اسرائیل و زوایای تاریخی آن از حدود ۸۰ سال گذشته است. اساتید و مدرسین ما باید در این زمینه تسلط و احاطه کامل داشته باشند تا بتوانند روشنگری و بصیرتافزایی لازم را صورت بدهند.
لزوم تبیین سنتها و نصرت الهی
مصداق دوم در این زمینه، لزوم تبیین سنتها و نصرت الهی با ذکر شواهد و مصادیق آن در طول تاریخ است. خداوند متعال در موارد متعددی جبهه حق را یاری کرده است، ولو اینکه به حسب عدّه و عُده از جبهه باطل کمتر بودهاند. این موارد باید با زبان روز برای مردم، جوانها و دانشجویان تبیین شود.
تبیین شخصیت شهید سیدحسن نصرالله
تبیین شخصیت سید مقاومت شهید سیدحسن نصرالله و نیز تکیه بر نقش و کسوت روحانیت شیعه ایشان حتماً باید زمینه مطالعه ما باشد تا زمینههای اندیشهسازی و انگیزهسازی در مخاطبان از جنبه نیز موردتوجه باشد.
تبیین هزینه داشتن مقاومت
نکتهای که اشاره شد، موضوع تبیین هزینه داشتن مقاومت و کمتر بودن آن از هزینه صلح و سازش است. در تبیین این موضوع، مصادیق متعددی وجود دارد که میتواند به لحاظ صغروی برای مخاطبان بیان شود؛ از تاریخ اسلام تا حاکمیتهای سیاسیای که در دوران معاصر در مقابل استکبار سازش کردند. حکومت لیبی یکی از بارزترین مصادیق آن است که کل فعالیتهای هستهای خود را تعطیل کرد، اما چه سرنوشت پیدا کرد، یا سردمداران عربی که در این سالها درباره فلسطین سازش کردند، اما در نهایت این سازشهای چه نفعی برای مردم فلسطین داشت؟ ما در این زمینهها باید مطالعات کاملی داشته باشیم تا بتوانیم برای مردم روشنگری لازم را انجام بدهیم.
تبیین فرهنگ و شهادت
نکته دیگر، نظرات مراجع عظام تقلید در بحث حمایت از جبهه مقاومت است. تبیین فرهنگ ایثار و شهادت و اینکه مسیر سرخ شهادت از اوصیای دین آغاز شده است و با جاری شدن خون آنها حیات جبهه حق استمرار پیدا کرده است، لازم است، زیرا این خط باید ادامه پیدا کند. برخی میگویند که متأسفانه حافظه تاریخی ما ایرانیها ضعیف است و زود فراموش میکنیم؛ این تبیینها در شرایط حساس امروز با توجه به هجمه رسانهای دشمن در ضعیف روحیه ایثار و شهادت، بسیار لازم به نظر میرسد.
پرهیز از دوقطبی
نکته لازم دیگر در تبیینها، پرهیز از دوقطبیسازی است. گاهی برخی برخوردها و بیانها، مسئولان و مردم را رودرروی یکدیگر قرار میدهند که این دوقطبیها نیز کاذب است. ممکن است ما از مسئولان کشور گلایههایی داشته باشیم، اما مدرسین، اساتید و مبلغان نباید بر روی آنها تأکید کنند و دوقطبیها را تشدید کنند. ما نباید اتحاد و یکپارچگی خود را در مقابل جبهه استکبار از دست بدهیم. اگر نقدی هست، میتوان با کیاست و ظرافت در بیان، آن را مطرح کرد و از ایجاد تنش و افزایش آن جلوگیری کرد.
پیشنهاد در بعد رفتارسازی: استفاده از ظرفیت بزرگان حوزه مشهد
نکته پایانی هم اینکه ما میتوانیم از ظرفیت بزرگان، محاسنسفیدها و صاحبنفسان حوزه با رعایت اقتضائات و شوؤن آنها استفاده کنیم. در بعد رفتارسازی میتوانیم جلساتی را با حضور پررنگ طلاب، در محضر اساتید و بزرگان داشته باشیم و با توجه به اینکه ایشان شاید امکان سخنرانی نداشته باشند، ضمن تکریم حضور ایشان، از یک سخنران بصیرتی و جوان دعوت شود و مطالب برای طلاب جوان بیان شود. ما باید از این بزرگان قول بگیریم که ولو ده دقیقه در محفل حضور داشته باشند و با اطلاعرسانی قوی از طلاب و جوانان و مردم دعوت عمومی کنیم. البته بزرگان همواره همراهی کردهاند و با توجه به شرایط حساس اخیر، حتماً مردم نیز این اهمیت و حضور را درک میکنند که بزرگان وارد صحنه شدهاند. فضلا و مدرسان جوانتر از بزرگان باید در مساجد سطح شهر این برنامه را آغاز کنند و این محافل را تشکل بدهند.
اهمیت این مباحث و ضرورت تشکیل اینگونه مباحث
حجتالاسلاموالمسلمین محمدجواد انصاریان (استاد دروس خارج حوزه علمیه مشهد): جلسه بسیار پربار و خوبی بود. با توجه به هجوم تبلیغاتی دشمن در روزهای اخیر جهت القای یأس و ناامیدی در بین مردم، وقتی دوستان گفتند قصد تشکیل چنین جلسهای را دارند، بسیار خوشحال شدم. در این شرایطی که برخی از مردم واقعاً ناامید هستند، نمیتوانیم به برخی از افراد جوابهای قانعکننده بدهیم، اما این جلسه بسیار مفید بود و با نکاتی و راهکارهایی که دوستان گفتند میتوان در این زمینه استفاده کرد و به سایر دوستان هم منتقل کرد. انشاءالله با تفضلات الهی هرچه زودتر شر این دشمن صهیونیستی که البته در اصل آمریکاست از سر جامعه اسلامی کم بشود.
تهیه: مهدی حسن پور – تنظیم: مهدی عزیزی