فقیهان برای استدلال بر حجیت شهرت فتوائیه به ادلههایی تمسک کردهاند، از جمله فحوای ادله حجیت خبر واحد که به بیانات متعددی عنوان شده، از جمله: هرچه مفید ظن است، حجت است و ظن حاصل از شهرت به مراتب بیشتر است؛ یا ملاک حجیت خبر واحد، طریقیت است و شهرت این طریقیت را به طریق اولی دارد. همچنین شهادت عدلین حجت است و در شهرت شهادت بیش از دونفر عادل در یک مساله وجود دارد.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، یکی از مباحث کلیدی در مسیر استنباط این است که بزرگان علم در هر مقامی کدام سو حرکت کردهاند؛ پذیرش افراطی اجماع و شهرت، فقه را از هوای آزاداندیشی بازمیدارد و کمتوجهی به اجماع و شهرت، فقه را با خطر جدا شدن و دور افتادن از برخی اصول و ریشهها مواجه خواهد کرد.
در کلام اصولیین برای شهرت اقسام و احکام مختلفی بیان شده است؛ شهرت (روائی، فتوایی و عملی) سه قسم رئیسی شهرت هستند، و احکامی هم که هریک از اقسام شهرت دارد عمدتاً در چهار حکمِ (حجیت، جابریت، کاسریت، مرجحیت) خلاصه میشود. البته اینطور نیست که هریک از این احکام در همه اقسام شهرت وجود داشته باشد اما به طورکلی این چهار حکم، احکام مربوط به بحث شهرت هستند.
اصولیین درباره شهرت فتوائیه سه دسته شدهاند؛ بعضی قائل به حجیت آن هستند ولی مشهور آن را حجت نمیدانند، و عدهای نیز بین شهرت قدماء و متأخرین تفصیل دادهاند. همین اقوال در شهرت عملی نیز وجود دارد، لکن در آنجا بحث از حجیت نیست بلکه بحث از انجبار و انکسار سند به عمل مشهور است و به نظر میرسد مهمترین بحث در شهرت فتوایی و عملی همین تفصیل بین شهرت قدماء و متأخرین است.
حجتالاسلام محمدرضا ترابی شاهرودی در نود و یکمین جلسه «شنبههای فقهی» به تبیین «اقسام شهرت و احکام آن» پرداخته؛ موضوعی که پایاننامه سطحسه وی بوده و پس از دفاع مورد تایید و اقبال اساتید واقع شده است.
وی در آغاز به تبیین انواع شهرت پرداخت و گفت: در کتب اصولی در سه جا از این مساله بحث شده است (بحث شهرت و بحث خبر واحد و بحث تعارض ادله) و عمده و رئیسیترین تقسیم در این بحث تقسیم شهرت به عملیه و روائیه و فتوائیه است و احکام آن هم خلاصه در جبران ضعف سند و دلالت یا قدح این دو به شهرت و ترجیح احد المتعارضین به شهرت است.
این فقهپژوه برای روشن شدن مساله از معنای اقسام شهرت بحث کرد و ابراز داشت: شهرت عملی یعنی مشهور فقهاء در مقام افتاء به روایتی استناد کنند و در مقابل آن اعراض مشهور از روایت خاصه است. شهرت روائی یعنی اگر روایتی به حدی شیوع دارد که قطع به صدور داشته باشیم متواتر است و کمتر از آن خبر مشهور میشود.
ترابی شاهرودی با بیان اینکه ممکن است به نظر برسد بین این دو دسته عامین من وجه است، گفت: در دوره فقهی قدماء که دوره نصوص نامگذاری شده است عمل به روایت به معنی نقل آن است مگر اینکه به تفاوت در آن تصریح کنند و الا هر روایتی که نقل میشده شهرت عملی هم داشته است، پس نسبت این دو در آن دوره تطابق است.
این محقق حوزوی نیز افزود: شهرت فتوائیه یعنی انتساب فتوا به عدهای از فقهاء نه همه آنها خواه مستند معلوم باشد یا نه.
وی سپس برای تبیین محل بحث و روشن شدن بعضی عناوین لازم به مواردی اشاره داشت: الف: مراد از قدماء در این بحث دوره فقه منصوص است که به قبل از شیخ طوسی (ره) گفته میشود. ب: عنوان شهرت فتوائیه به نظر استاد سید احمد مددی از زمان مرحوم علامه حلی (ره) بوده و علت پیدایش آن بیان فروعاتی است که شیخ طوسی (ره) آورده است و تا زمان علامه (ره) بدان عمل میکردند که این رویه به شهرت فتوائیه مشهور شده است.
ارائهدهنده نشست با بیان اینکه، فقیهان برای استدلال بر حجیت شهرت فتوائیه به ادلهای تمسک کردهاند، مهمترین آنها را برشمرد:
الف) فحوای ادله حجیت خبر واحد به بیانات متعدد:
۱- هرچه مفید ظن است حجت است و ظن حاصل از شهرت به مراتب بیشتر است.
۲- ملاک حجیت خبر واحد، طریقیت است و شهرت این طریقیت را به طریق اولی دارد.
۳- شهادت عدلین حجت است و در شهرت شهادت بیش از دونفر عادل در یک مساله وجود دارد.
ب) مرفوعه زراره: سند این روایت مورد مناقشه واقع شده است ضمن اینکه در این روایت قرائنی وجود دارد که دلالت دارد که مراد از شهرت در اینجا شهرت عملی و روائی است نه فتوائی مثل فرض وجود تعارض بودن مورد و عبارت (یاتی عنکم الخبران ماثوران).
ج) مقبوله عمربن حنظله: مشایخ ثلاث این روایت را نقل کردهاند و آن را تلقی به قبول کردهاند هرچند مرحوم آیتالله خویی (ره) به وجود عمر بن حنظله در سند خدشه میکنند، الا اینکه اولا اصحاب به این روایت عمل کردهاند و ثانیا این روایت از مرویات صفوان است و ثالثا مشایخ ثلاث این روایت را نقل کردهاند که همگی از توثیقات عامه هستند.
ترابی شاهرودی سپس به بررسی مضمون مقبوله پرداخت و اظهار کرد: صدر روایت مربوط به باب قضاء است و ذیل روایت در باب مستند قضاوت است. سوالاتی در این مقبوله وجود دارد؟
۱- یقینا مراد از مجمع علیه در این روایت، مشهور است لکن اختلاف شده که مراد چه شهرتی است آیا عملی است یا روائی؟ در پاسخ عدهای فرمودند چون شهرت به (عنکم) نسبت داده شده پس دال بر شهرت روائیه است. همچنین آیتالله بروجردی (ره) دو قرینه آوردند که مراد از آن شهرت عملی است نه روائی: الف) تعبیر لاریب فیه؛ ب) تقابل بین شهرت و شاذ که در شهرت روائیه مرسوم نیست.
۲- آیا میتوان از تعلیل (لاریب فیه) حکمی استفاده کرد؟ برخی فرمودند مراد از آن نفی ریب حقیقی است و نسبیتی ندارد لذا در مقام تمییز حجت از لاحجت است به دلیل اینکه نکره در سیاق نفی عمومیت دارد و اینکه تثلیث در روایت آمده که دال بر این است، آنچه که ریبی ندارد بیّن الرشد است و نمیتواند نسبی باشد.
این پژوهشگر با اشاره به اینکه برخی نفی ریب را نسبی دانستند و برخی آن را تعبدی دانستهاندف گفت: مرحوم شهید صدر فرمودند ریب شک وجدانی است و نمیتواند به معنی عقلائی بودن ریب باشد بلکه به معنی عقلائی انگاشتن آن است .
۳- آیا امام علیهالسلام در این روایت در مقام تمییز حجت از لا حجت است یا در مقام بیان حجت؟ که جواب آن از کلمات قبل واضح شد.