قالب وردپرس افزونه وردپرس
Home / آخرین اخبار / بررسی قرآن و سیاست جنسیتی: دوگانه زن/ خانواده
بررسی قرآن و سیاست جنسیتی: دوگانه زن/ خانواده

در نشستی تبیین شد؛

بررسی قرآن و سیاست جنسیتی: دوگانه زن/ خانواده

عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده با طرح این پرسش که آیا قرآن سیاستی برای رفع دیگر بودگی زن در جامعه داشته است، بیان کرد: باید دید سیاست جنسیتی قرآن و پیامبر(ص) در مدینه که سعی کردند جامعه‌ای را از نو و بر اساس پایه‌های دینی بنیان گذارند، چه بود؟ اگر به این نکته برسیم که می‌توان قرائتی از سیاست قرآن داشت که در آن زن می‌تواند مستقل موضوع سیاست پیشگیری، درمان و قضایی نظام سیاست‌گذاری ما باشد و در عین حال منجر به تضعیف یا محور نبودن خانواده نشود، می‌توان از این الگو برای سیاست‌گذاری هم بهره برد.

به گزارش شبکه اجتهاد، حجت‌الاسلام والمسلمین مجید دهقان، عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده، در یک نشست علمی، با بیان اینکه می‌خواهیم از مسئله اجتماعی امروز به فهم قرآن برگردیم، اظهار کرد: در حال حاضر دو سیاست خانواده و جنسیتی هم‌زمان در سیاست‌گذاری اجتماعی جوامع اهمیت دارد و در کشور ما به لحاظ موقعیت دینی و همچنین به لحاظ فرهنگی متمایز، همواره از ابتدای انقلاب تاکنون هر دو سیاست در رده برنامه‌ریزی، سیاست‌گذاری و اقدام پیگیری شده است.

وی با اشاره به اتفاقات سال‌های اخیر در حوزه حجاب افزود: لایحه خشونت که بعداً به لایحه ارتقای امنیت زنان تبدیل شد، پیگیری بحث در رده سیاست‌گذاری بود و مسئله‌ای که در ذهن تصمیم‌سازان معمولاً در چنین مباحثی برجسته است این است که آیا سیاست‌های اجتماعی ما باید به سمت زن و خانواده برود؟ و اگر بتوان بین این دو سازگاری ایجاد کرد، این سازگاری کدام است؟

دهقان با تقسیم افراد به دو دسته در لایه‌های تصمیم‌ساز بیان کرد: برخی معتقدند تمرکز سیاستی ما بر زن، باعث تضعیف خانواده می‌شود و برخی دیگر معتقدند مسئله زنان، با انواع مشکلات و آسیب‌های خودش از جمله زنان سرپرست خانوار، تجرد قطعی زنان و … مسئله اجتماعی ماست، اما آنچه در انتها منجر به قانون‌گذاری و یا تأسیس نهاد و ایجاد رشته می‌شود، قرائتی است که چندان موافق این نیست که زن جدای از خانواده مورد بررسی قرار گیرد.

وی اظهار کرد: این نگرش که فهمی از در نظر گرفتن مسئله زنان مستقل از خانواده ندارد، گمان می‌کند اگر زن مستقل در نظر گرفته شود، خانواده تضعیف می‌شود. در سال‌های اخیر معمولاً‌ از این که زنان مستقلاً به عنوان سر در رشته‌ها و مراکز حضور داشته باشند پرهیز شده است و شاید برای پرهیز از اینکه سیاست جنسیتی مستقلی در پیش گرفته شود، عمدتاً ترجیح داده می‌شود که سیاست خانواده در پیش گرفته شود.

عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده با اشاره به پیگیری جدی لایحه امنیت در مجلس شورای اسلامی بیان کرد: این پرسش مطرح است که آیا باید از زنان مستقلاً حمایت قضایی صورت گیرد و یا باید تدابیر پیشگیرانه‌ای در مقابل آسیب‌هایی که در معرض آن هستند، اتخاذ شود و یا اینکه باید چتر حمایتی کشور روی همه اعضای خانواده یا جامعه باشد که در این راستا عمده مشکل این است که چرا باید نظام از زنان به دلیل آسیب‌پذیر بودن جنسیت‌شان مستقلاً و خارج از خانواده حمایت کند.

وی تصریح کرد: با این نگاه باید دید سیاست جنسیتی قرآن و پیامبر(ص) در مدینه که سعی کردند جامعه‌ای را از نو و بر اساس پایه‌های دینی بنیان گذارند، چه بود؟ اگر به این نکته برسیم که می‌توان قرائتی از سیاست قرآن داشت که در آن زن می‌تواند مستقل موضوع سیاست پیشگیری، درمان و قضایی نظام سیاست‌گذاری ما باشد و در عین حال منجر به تضعیف یا محور نبودن خانواده نشود، می‌توان از این الگو برای سیاست‌گذاری هم بهره برد.

دهقان گفت: معمولاً در تفاسیر و فهم از قرآن، سیاست جنسیتی که امروز به درد ما بخورد، به دست نمی‌آید و نکته دیگر آنکه همه آنچه قرآن با جامعه زمان نزول انجام داده، برای ما قابل فهم نخواهد بود، به این دلیل که ما جاودانه و فرازمانی بودن قرآن را به این معنا می‌گیریم که مهم نیست قرآن در چه فرهنگی نازل شده باشد، مهم این است که تو از متن چه تفسیری داری، چنانکه مواجهه ما باید متن قانونی باشد، به این معنا که مهم نیست قانون در چه فرهنگ و جامعه‌ای تصویب شده است، بلکه مهم این است که شما از این متن خیلی شفاف و واضح قانونی چه چیزی را درک می‌کنید.

وی بیان کرد: با چنین رویکردی در مواجه با قرآن قرار گرفته‌ایم و چون آن را فرازمان و جاودانه می‌دانیم، توجه چندانی به شرایط اجتماعی صدر اسلام و زمان نزول قرآن نداشته‌ایم، اما می‌توان فهمی از جاودانه بودن و فرا زمان بودن قرآن داشت که در کنار آن برگشت و فهمید که قرآن چه کرده با جامعه‌ای که بدان وارد شده است.

عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده افزود: هر کنش کلامی، قاعدتاً یک کنش اجتماعی است و وقتی یک مصلح اجتماعی شروع به صحبت می‌کند، در واقع می‌خواهد اصلاح اجتماعی انجام دهد و در صورتی می‌توان لایه‌های اجتماعی این کنش کلامی را فهم کرد که فهم کاملی از آن جامعه وجود داشته باشد.

وی با اشاره به ویژگی‌های فرهنگی اجتماعی زمان نزول قرآن اظهار کرد: اگر قرآن را خالی از این دید بخوانیم، به فهمی از خانواده، زنانگی و مردانگی می‌رسیم، اما وقتی با توجه به این بافت و میدان اجتماعی بخوانیم، به فهم دیگری می‌رسیم. اگر قرآن در جامعه قبیله‌محور نازل شده، آیا خانواده‌ای که در قرآن بازنمایی شده، خانواده قبیله‌محور است یا شهرنشین؟ به عبارت دیگر آنچه از خانواده تصویر شده در روابط قبیله‌ای معنا پیدا می‌کند یا خارج از آن است و پاسخ به ما نشان می‌دهد که قرآن در حوزه خانواده، سیاست خانوادگی مستقلی دارد یا اینکه بسیار نزدیک به سیاست خانوادگی زمان نزول است.

دهقان گفت: ویژگی جامعه زمان نزول قرآن،‌ قبیله‌محور بوده است، برخلاف جوامع آن روز که خاندان محور و برخلاف جوامع امروز که روابط در آن جامعه‌محور و شهروندمحور است. قبیله، ویژگی‌هایی همچون ارتباط و رفت و آمد بسیار میان خانواده‌ها را داشته است. یکی از این ویژگی‌ها، سنت آبامحوری است که در قرآن بسیار پرهیز از آبامحوری دیده می‌شود، همچنین رابطه پدر و پسری بسیار در آن جامعه اهمیت داشته است و پدران حلقه‌های زنجیره نگهداری و انتقال در جامعه قبیله‌محور هستند و آنچه یک جامعه قبیله‌محور را از یک جامعه شهروندمحور متمایز می‌کند، حاکمیت بسیار سنتها در آنجاست و در واقع در جامعه قبیله‌محور سنت‌ها تعیین‌کننده هستند و نه انتخاب افراد.

عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده افزود: در جامعه مدرن به دلیل فردگرایی و گسترش عقلانیت، انتخاب فرد یا افراد مهم است و افراد براساس انتخاب خودشان تصمیم می‌گیرند که چه کنند، وقتی فرد مهم باشد، تمایز هم مطرح می‌شود و فردیت در قالب تمایز به نمایش در می‌آید، اما در جامعه سنتی همه چیز منسک است، بدون اینکه انتخابی وجود داشته باشد، بنابراین در جامعه مدرن است که انتخاب معنا می‌یابد.

وی ادامه داد: رفتارها در جامعه سنتی براساس منسک‌ها است، اتفاقی که در قبیله بسیار تشدید می‌شود، زیرا مردانگی در جامعه قبیله‌محور با مردانگی در جامعه مبتنی بر خاندان متفاوت است. مردانگی در جامعه قبیله‌محور، یعنی نه تنها شما قلمرویی داری که در آن زنانی به عنوان ناموس هستند، بلکه این مردانگی باید‌ توسط قبیله به رسمیت شناخته شود و اگر کسی به قلمرو و ناموس تو تعرض کند، پیگیری نظام حاکمیت تو کافی نیست و در این جا مردانگی‌ات خدشه‌دار شده است و باید کاری را انجام دهی که دوباره به رسمیت شناخته شوی، لذا واکنش شدیدی صورت می‌گرفته که در آن فرهنگ افراد متوجه این مردانگی بشوند و اتفاق یک هنجار در آن فرهنگ محسوب می‌شود.‌

عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده اظهار کرذ: در جامعه قبیله‌محور آنقدر روابط در هم تنیده و فشرده است که هویت‌ها در این رابطه باید به رسمیت شناخته شوند و تعرض در این رابطه به معنای از بین رفتن هویت مردانگی بوده است. این رابطه در خاندان کم رنگ‌تر است و با پیگیری دستگاه قضایی بسنده می‌‌شود و در یک جامعه شهروندمحور بسیار کم‌رنگ‌تر و چه بسا مخفی شود.

وی تصریح کرد: پیامبر(ص) در چنین جامعه‌ایی آمدند، سنت‌ها به شدت حضور دارد، منسک‌ها تعیین‌کننده است و هنجارهای فرهنگی برای نهادینه‌سازی این هنجارها وجود دارند و پدران حلقه‌های واسط سنت‌ها از نسلی به نسل دیگر هستند، بنابراین اصلاح در جامعه قبیله‌محور بسیار دشوار است و به همان اندازه که صمیت و حمایت در این‌گونه خانواده‌ها بسیار زیاد بوده، به همان میزان اصلاح خانواده دشوار بوده است و اگر نابهنجاری در این گونه خانواده وجود داشته باشد، به‌سختی می‌توان آن را اصلاح کرد، زیرا ساختار بازی ندارد و اجازه نمی‌دهد. در واقع پیامبر با یک چنین سیستم قبیله‌ای مواجه است، لذا یکی از دشواری‌های پیامبر(ص) این است و مدام این سنت می‌گوید که من امر جدید تو را نمی‌پذیرم، زیرا مخالف معرفتی است که آبا ما نسل به نسل منتقل کرده‌اند، بدین معنا در جامعه قبیله‌محور، آباء سلسله انتقال فرهنگ، اقتصاد و ارزش‌های اجتماعی هستند.

وی با اشاره به مفهوم «دیگری» در جامعه اظهار کرد: در بیشتر فرهنگ‌ها زنان «دیگری» جامعه به شمار می‌روند و اگر‌ زنان «دیگری» بودند، چطور می‌شود آنان را از «دیگری» بودگی بیرون آورد. در حرکات اولیه فمنیستی در دهه ۷۰ میلادی تلاش کردند در رمان‌ها و فیلم‌نامه‌ها زنان را از «دیگری» بودگی خارج کنند، مانند از طریق نمایش زن به مثابه فرشته که در آن زن قهرمان و مثبت‌ترین نقش فیلم را بر عهده داشت. اشکالی که این رویکرد وارد آمد، این‌که بازنمایی زن به مثابه فرشته و خیر باعث نمی‌شود که آنچه هست و واقعیتش شناخته شود، بدین ترتیب زن در انواع نقش‌ها در فیلم‌ها بازنمایی شد که طیفی از شخصیت‌پردازی را شامل شد.

دهقان با طرح این پرسش که آیا قرآن سیاستی برای رفع دیگر بودگی زن در جامعه داشته است، بیان کرد: قرآن نخست زنان را در شخصیت‌های مختلفی بازنمایی کرده است، یعنی زنان فقط شخصیت‌های خوب نیستند، بلکه هم زن مؤمن و صالح و هم زن مشرک، سارق و … آمده است. در واقع جامعه‌ای که با این نوع شخصیت‌پردازی آشنا شود، این امر ممکن می‌داند که زن ممکن است در چه انواعی از شخصیت وجود داشته باشد، لذا شناخت از روی جنس نیست، بلکه شغل، اخلاق، صنف و … در این شناخت وارد می‌شود.

وی در توضیح گام دومی که پیامبر(ص) در رفع دیگر بودگی زن انجام داد، گفت: در نگاه مردان، برخی رفتارهای زنان به این دلیل که رفتارهای غیرمردانه است، به این معناست که غیرهنجار است و بنابراین دیده نمی‌شود، زیرا هنجارها مردانه است، اما در داستان‌های قرآن، رفتارهای زنانه نمایش داده شده و این بازنمایی مهم است.

عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده با اشاره به داستان نوید فرزنددار شدن حضرت ابراهیم از سوی فرشتگان ادامه داد:‌ نمایش دو گونه رفتار زنانه و مردانه و بازنمایی آن در گفتمانی همچون گفتمان مرجع قرآن سبب به رسمیت شناختن این نوع رفتار در جامعه خواهد شد، بنابراین در گام اول رفع دیگر بودگی زنان، قرآن انواعی از شخصیت‌های آنان در موقعیت‌های مختلف را بازنمایی می‌کند.

وی با مقایسه اسلام آوردن ساحران فرعون با ملکه سبا افزود: دو نوع اسلام آوردن به نمایش گذاشته شده است، یکی اسلام آوردن ساحران فرعون که کنشی عینی است، بر زمین می‌افتند و سجده می‌کنند و می‌گویند به خدای موسی و‌هارون ایمان آوردیم، حال آنکه ایمان آوردن ملکه سبا این گونه است که می‌گوید همراه سلیمان به خدا ایمان می‌آورم که رویکرد تعاملی زنان را نشان می‌دهد، در واقع رویکرد تعاملی زنان نوعی بازنمایی متفاوت است که گام دوم در مبارزه و دیگر بودگی زنان قرار دارد، همچنین شخصیت‌پردازی در داستان‌های قرآن می‌تواند مورد بررسی قرار گیرد، اینکه آیا شخصیت‌پردازی زنانه است یا مردانه.‌

دهقان بیان کرد: یکی از سیاست‌های جنسیتی پیامبر(ص) در جامعه مکه و مدینه، مبارزه با دیگربودگی زنان بوده است و اگر بخواهیم از برخی آسیب‌های اجتماعی در حوزه زنان جلوگیری کنیم، حتماً باید بر فرهنگ نگرش به زنان و اصلاح نگرش به زن به مثابه انسان توجه کنیم، زیرا بدون توجه به این نگرش، تمامی اقدامات مداخله‌ای و قضایی منجر به آسیب بشود، این چرخه همچنان ادامه خواهد یافت.‌

وی در پاسخ به این پرسش که آیا سیاست‌گذار باید به مسائل زنان جدای از خانواده بپردازد، اظهار کرد: یکی از اشکالات دیگر این است که ورود حاکمیت به خانواده باعث از بین رفتن اقتدار مرد می‌شود و روابط خانوادگی را از خود تنطیم‌گری خارج خواهد کرد. دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی این بحث بسیار پر رنگ است که آیا صلاح است حاکمیت وارد حوزه خصوصی شود، این مسئله مطرح می‌شود که آیا خانواده، باید حوزه خصوصی بماند یا برای جلوگیری از برخی آسیب‌های اجتماعی باید سیاست‌گذار وارد شود و اصلاح کند، به نحوی که منجر به فروپاشی خانواده نشود و در حال حاضر بسیاری از افراد تأثیرگذار در سیاست‌گذاری کشور معتقدند که حاکمیت در حوزه خانواده چندان نباید مداخله کند، زیرا نظم طبیعی خانواده از بین می‌رود.

عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده با بیان تفاوت هنجارهای فرهنگی و هنجارهای قانونی گفت: در جامعه عرب ازدواج پیش از اسلام، هنجارها و باید و نبایدهای فرهنگی وجود داشته است، قرآن این هنجارهای فرهنگی را به هنجارهای قانونی تبدیل می‌کند که در قرآن به حد تعبیر شده است. اینکه بدانیم پیام تازه قرآن برای عرب جاهلی آن روز چه بوده است و اهمیت مواجهه قرآن با مسئله درون قرآن روشن می‌شود، به عنوان مثال در جامعه عرب مهریه در ابتدای ازدواج به زنان داده می‌شد، اما وقتی مردی می‌خواست زن را طلاق بدهد، تحت فشار قرار می‌گرفت تا تمام یا بخشی از آن پس گرفته شود. قرآن در این فضا بر زشتی این کار تأکید می‌کند که زنان را تحت فشار قرار ندهید، اگر مال بسیاری به آن‌ها دادید، حق ندارید پس بگیرید. مثال‌هایی که در این حوزه فراوان است بر عدم تضییع حقوق زنان اشاره دارد، بدین‌ترتیب با مراجعه به قرآن می‌توان فهمید که در مواردی که حقوق زنان ضایع می‌شود، حاکمیت می‌تواند مداخله کند در راستای احیای حقوق زنان، البته به‌گونه‌ای که موجب فروپاشی خانواده نشود که هوشمندی سیاست‌گذار را می‌طلبد.‌

دهقان افزود: مسئله سوم با طرح این پرسش که آیا زنان جداگانه موضوع سیاست‌گذاری باید باشند و یا اینکه هر گونه سیاست‌گذاری باید مبتنی بر خانواده باشد است و مسئله تهمت به زنان در آن جامعه بسیار شایع بود. در جامعه امروز نیز حتی اگر تقصیر از سوی مرد باشد، تهمت فحشا به زنان می‌رود، تهمت بدون شهادت چهار شاهد، شایسته مجازات است. تعبیر قرآن با زنانی که در این موضوع قرار دارند و ممکن است که مقصر باشند، تقصیر را به غفلت زن کاهش می‌دهد، بنابراین زن می‌تواند موضوع سیاست‌گذاری حمایتی، پیشگیرانه و قضایی قرار گیرد.

وی ادامه داد: اگر آسیب‌هایی به زنان جامعه ما وارد می‌شود، به دلیل موقعیت آسیب‌پذیر زن به لحاظ جنسیت، باید سیاست‌گذاری متفاوتی صورت گیرد و اشکال این روش آن است که کم کم زن به مثابه یک قربانی در جامعه نشان داده می‌شود، در حالی که برای پیشگیری از ادامه این روند باید نگرش مردان را اصلاح کنیم و تا زمانی که نگرش مردان به زنان و هویت مردانه و پدرانه در جامعه اصلاح نشود، این جریان ادامه خواهد یافت.

دهقان افزود: از زمانی که جامعه ایرانی با مدرنیته آشنا شد، این رویکرد موجب حذف پدرانگی و مردانگی و حفظ مادرانگی شد. در فیلم‌ها، داستان‌ها و … در پژوهش‌های اجتماعی حذف می‌شود. غفلت از این فضا هم در جامعه باعث می‌شود عملاً یکی از نقش‌های مؤثر یعنی مردانگی و پدرانگی را از دست بدهیم. اکنون به الگوی پدری در خانواده و اقتداری که به استبداد منجر نشود، نیاز داریم و در واقع غفلت از ارتقای هویت مردانگی در جامعه و پدرانگی در خانواده موجب شده عملاً یکی از نقش‌های بسیار مؤثر را از دست بدهیم./ ایکنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics