برگزاری مراسمی همچون جشن اجتهاد که بیشباهت به جشن فارغالتحصیلی در دانشگاه نیست و در سنت حوزههای علمیه مسبوق به سابقه نبوده، میتواند روند جریان مدرکگرایی را در حوزههای علمیه تسریع بخشد.
شبکه اجتهاد: روز گذشته مراسمی با عنوان «مجلس جشن اعطای اجتهاد» در مرکز معهد الاجتهاد زیر نظر آیتالله سیفی مازندرانی برگزار شد. این اقدام با واکنش منفی آیتالله عندلیب همدانی همراه بود و وی در نقد این مراسم چنین نوشت: «در اطلاعیهای دیدم، مؤسسهای مراسمی تحت عنوان جشن اعطای اجتهاد ترتیب داده است. نگرانی خودم را از این نوع بدعتهای حوزوی که به انحای مختلف دیده میشود، فقط با این جمله بیان میکنم: اَللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّهَ عَنْ هذِهِ الاُْمَّهِ بِحُضُورِهِ وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ.»
یکی از مشکلاتی که به ویژه بعد از انقلاب اسلامی در حوزههای علمیه پدید آمد، گرایش حوزویان به کسب مدارج علمی بالاتر برای بهرهمندی از مزایای این مدارک بود. مصوبه جلسه ۳۶۸ شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۷۴ مبنی بر معادلسازی مدارک حوزوی با مدارک دانشگاهی، شاهدی است که نشان میدهد دغدغه کسب مدارج علمی برای حوزویان به موضوعی جدی تبدیل شده است.
مضاف بر این، گرایش حوزویان به تحصیل همزمان در حوزه و دانشگاه و رقابت برای کسب عناوین علمی دانشگاهی، ابعاد تازهای از این آسیب را آشکار میکند. این آسیب تا آنجا پیش رفت که وزارت علوم در سال ۱۳۹۲ با صدور بخشنامهای استفاده حوزویان از عناوین دانشگاهی را جرم اعلام کرد.
آیتالله استادی در مراسمی که در دیماه سال جاری در بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی برگزار شد، به شدت از این موضوع انتقاد و تصریح کرد: «هر روحانی که منبری یا استاد معروفی میشود، برای وی عنوان دکتر استفاده میکنند، در حالی که این افراد در حوزه علمیه بزرگ شدهاند و عنوان دکتری برای دروس دانشگاهی است که باید از آن جلوگیری کرد و رهبر معظم انقلاب نیز بیان کردهاند حوزه باید به صورت جداگانه مدرک دهد و کاری به دیگران نداشته باشد.»
با این توصیف، جریان مدرکگرایی حوزوی همچنان برای تداوم این مسیر اهتمام دارد و با این انتقادات عقب نمینشیند. واکاوی علل گرایش به مدرکگرایی موضوع دیگری است که باید در فرصتی جداگانه به آن پرداخت، ولی به نظر میرسد عدم تمایل بازار کار برای جذب حوزویان و نسبت مستقیم مدرک تحصیلی در کسب وجهه (پرستیژ) اجتماعی از جمله مهمترین عوامل در این زمینه است.
حاصل کلام اینکه برگزاری مراسمی همچون جشن اجتهاد که بیشباهت به جشن فارغالتحصیلی در دانشگاه نیست و در سنت حوزههای علمیه مسبوق به سابقه نبوده است، میتواند روند این جریان را تسریع بخشد و آسیب غلبه فرم بر محتوا را در حوزههای علمیه برجسته سازد. / ایکنا
با عرض سلام و احترام.
1. با توجه به توضیحات شما یک روحانی فاضل که سالها عمر و جوانی اش را صرف تحصیل علوم مقدسه کرده است. باید بدون هیچ گونه مدرک حوزوی معتبر هیچ حرفی در جامعه برای گفتن نداشته باشد.
2. علاوه بر این استدلال شما هیچ گونه ارتباطی با مدرک گرائی ندارد. چون متاسفانه در حوزه علمیه عملا برای گواهی اجتهاد حتی به اندازه سطح سه حوزوی وقعی قائل نیستند.
۳. در کلام شما مغالطه آشکار وجود دارد چون نقد آیت الله استادی بیشتر به رویه معمول حوزه یعنی استفاده عنوان دکترا برای سطح ۴ و روی آوردن طلاب به دانشگاه به جای صرف وقت جهت تحصیل علوم اصیل حوزوی وارد است.
4. با کمال احترام، سوال از جناب استاد عندلیب این است که آیا درست است که در مورد سنت حسنه اعطاء اجتهاد که در سیره علماء سلف مرسوم و مقدس بوده داد سخن بر آورد که اللهم اکشف هذه الغمه عن هذه الأمه…آیا علماء بزرگ و پرچمدارن حفاظت از دین خدا که به حق این تکلیف الهی را به نحو احسن انجام داده اند همگی خطا رفته اند و فقط حضرتعالی صحیح می فرمایید. و السلام علی من اتبع الهدی.