اختصاصی شبکه اجتهاد: شناخت موضوع، شرط موفقیت در هرگونه فعالیت درباره آن است. جستوجو از امری که از آن تصوری نداریم و یا از آن تصور ناقصی داریم، عقیم و ناکام است. تصور ناقص و نارسا سبب میشود تا ابزارهای شایسته برگرفته نشود. موفقیت در درس خارج، پیش از آن که محتاج روشها و ابزارهای مناسب باشد، در گرو تصور کاملی است که طلبه از آن دارد. به خاطر نداشتن تعریفی از درس خارج، طلاب وارد فضای مهآلودی جدید میشوند. در این فضا نمیدانند چگونه درس بخوانند؟ کدام استاد را برگزینند؟ در درس کدام موضوع فقهی یا اصولی شرکت کنند؟
ماهیت درس خارج و تعریف آن:
درس خارج همچون منشور کثیرالوجه است که سطوح و زوایای زیادی دارد. برای شناخت آن نباید به توصیف و تبیین یک وجه بسنده کرد. باید برای شناخت کامل آن نگاهی موشکافانه به تمامی وجوه آن انداخت و با چشمانی متعدد بدان نگریست. میتوان هر پدیدهای را بر مبنای روش، بر مبنای غایت و هدف و بر مبنای موضوع بررسی نمود.
تفاوت سطح با خارج بر اساس روش:
از یک نگاه، تفاوت درس سطح با درس خارج، متنمحوری و بیمتن بودن است. با نگاه دقیق به این تفاوت، معلوم میگردد که بازگشت آن به روش اجرایی است.
به عبارتی دیگر در سطح، محور متن است. استاد نباید از متن خارج شود. نباید نظر خودش را بدهد. استاد فقط عهدهدار کشف متن است. نقش استاد، تفسیر و تبیین است؛ نه تعیینِ نظر علمیِ خودش. استاد مقیّد است کتاب را توضیح بدهد و از مبانی صاحبِ کتاب دفاع کند. حتی اگر استاد میتواند به صاحب کتاب نقد وارد کند، و قدرت ردّ بعضی از مطالب را با استدلال دارد، نباید چنین کاری کند.
ولی در دوره خارج، استاد محور است. استاد در درس خارج نتیجه خاصی را در نظر دارد و بر آن اساس ادله را پیریزی میکند. اگر چه بعضی درسها بر محور کتابی خاص مانند کفایه یا عروه یا تحریر برگزار میشود، اما آنچه مهم است نظرات استاد در مسأله است، نه متن کتاب. درس خارج متنمحور نیست. بلکه مطلبمحور است. یعنی کار استاد توضیح متن معیّنی نیست. اگر عروه یا تحریر محور قرار داده میشود، برای شرح و تبیین متن آن نیست. بلکه برای بیان ادلّه آن، بررسی و نقد آنها و بیان نظر استاد است. در حقیقت متن این کتابها ترتیب و ساختار مباحث و فهرست مطالب است و نه بیشتر. دروس فقط ناظر به فهم مسائل نیست. بلکه درصدد حل مسائل نیز میباشد.
از نگاهی دیگر، در دوره سطح اقوال و آراء محدود میشود. در دوره خارج محدودیتی نیست. استاد هر چقدر میتواند توسّع میدهد. ولی در دوره سطح محدود است. محدود به دیدگاه شیخ انصاری و آخوند خراسانی است.
تفاوت بر اساس غایت:
میتوان با توجه به هدف و غایت هر کدام از دو سطح درسی، تفاوت آنها را جویا شد. معمولا در تعریفهای موجود از درس خارج، به این تفاوت بین درس سطح و خارج اهتمام بیشتری داده میشود. اهداف درس خارج از زاویه نگاههای مختلف (طلبه، استاد، مراکز مدیریتی، جامعه و …)، متفاوت است. مراد از غایت در این جا، هدف طلبه از درس خارج است.
گفته شده: «در مرحله سطح هدفی جز این تعقیب نمیشود که اطلاعاتی عمومی از علم در اختیار طلبه قرار گیرد و طلبه برای مرحله خارج آمادگی پیدا کند»(صدر: قواعد کلی استنباط: ج۱، ص۷۵).
«آمادگی» در گفته فوق یعنی: «[طلبه] به ساختار کلی علم اصول به اندازه ای آشنا و مسلط باشد و در فهم مطالب و قواعد آن به قدری دقت پیدا کرده باشد که قدرت هضم و تحلیل آنچه را در درس خارج ارائه میشود به خوبی داشته باشد» (صدر: قواعد کلی استنباط: ج۱، ص۷۳)
بر خلاف نظر فوق به نظر میرسد یکی از اهداف درسها در مرحله سطح این است که طلبه قدرت فهم متن و تبیین مسائل علمی را پیدا کند. در مرحلهی سطح ضروری نیست خودِ فهم و تولید فکر اتفاق بیفتد. ولی قدرت فهم متن را باید آموخت، به طوری که طلبه به غیر از کتابهای درسی، توانایی فهم و مراجعه به کتابهای فقهی و اصولی دیگر را داشته باشد. قدرت تبیین یعنی طلبهای که سطح را به اتمام میرساند باید بتواند مطالب علمی آن دوره را برای دیگری توضیح دهد.
از سوی دیگر، اندیشمندی در تعریف درس خارج گفته است: «فرآیندی است که در طول تحقق عناصر و اجزای این فرآیند در نهایت به نوعی خروجی میرسیم که در آن خروجی این شخص به مهارتهای استنباط دست پیدا میکند.»(حبیبی: «زاویه نگاه و اهداف در درس خارج»، مجله رهنامه پژوهش شماره ۸ تابستان ۱۳۹۰: ص۲۶)
اندیشمندی دیگر در تعریف درس خارج گفته است: «یک فعالیت آموزشی-پژوهشی است که با هدف ایجاد ملکه اجتهاد، به عنوان هدف اصلی، و آگاهی به ادبیات و شیوههای مطالعه فقهی، به عنوان هدف میانی شکل میگیرد. (مبلغی: نگاه نو(۳) درس خارج چیست؟ ص ۱۷)
به نظر میرسد که هدف ارائه شده برای درس خارج در دو گفته فوق، پرتوقعی از درس خارج است. توافق نسبی بین اساتید خارج و سطح عالی حوزه وجود دارد که تمامی طلاب باید حداقل چند سالی درس خارج ببیند. این نظریه هم عملا در حوزههای پیاده شده است. بنا به گفته برخی اندیشمندان: «افرادی که نمیخواهند در فقه و اصول توقف کنند، بایستی در هر دانشی که میخواهند متخصص بشوند، از روشهایی که علما در خارج فقه و اصول دارند استفاده کنند؛ با روایات تفسیری باید همانگونه برخورد کرد که با روایات صلات مسافر، عبادات و معاملات در فقه برخورد میشود؛ با روایات اخلاقی و اجتماعی همچنین[…]. زمانی که محصل حوزوی به سبک و شیوه درس خارج پی برد و دانست که این سبک را چگونه به دست آورد، از آن پس ضرورتی ندارد به درس خارج برود»(علیدوست: صراط:ص۹۷-۹۸).
بدیهی است که «پی بردن به سبک و شیوه درس خارج» غیر از «دست پیدا کردن به مهارتهای استنباط» و «ایجاد ملکه اجتهاد» است.
به نظر نگارنده هدف از درس خارج آشنا شدن با روش اجتهاد فقهی و یادگیری چگونگی به دست آوردن آن است. بله طلبه پس از این آشنایی میتواند با تلاش خود به مرحله اجتهاد فقهی برسد.
تفاوت بر اساس عمق بحث:
اگر چه موضوع دو سطح درسی، آموزش است، اما عمق آموزش در دو سطح متفاوت است. «مسائل درس خارج همان مسائل سطح است. این مسائل چیز جدیدی نیست. در آن ده سال سطح همه آن مطالب را در یک سطح پایینتر دیدهاند. این همان مباحث است، منتهی گستردهتر و با استدلال متقن و به صورت جامع»(جایگاه شناسی دوره درس خارج در گفتگو با حضرت آیت الله مؤمن. مجله رهنامه پژوهش ش ۷ بهار ۱۳۹۰:ص۸)
توضیح این که، روانشناسان(سیف: روانشناسی پرورشی:ص ۱۳۹) شناخت و یادگیری را به سطوح مختلفی تقسیم کردهاند[۱] که عبارتند از:
۱- به یاد آوردن: به معنای حفظ مطالب آموزش داده شده به همان صورت اولیه همانند حفظ قرآن.
۲- فهمیدن(فهم اولیه): به معنای توان کسب معنا از مواد شفاهی، کتبی، یا تصوری است همانند درک معنای آیات حفظ شده.
۳- به کار بستن(فهم کاربردی): استفاده از روشها و روندها برای انجام تمرینها یا حل کردن مسألهها
۴- تحلیل کردن(تجزیه کردن، فهم تحلیلی)
۵- ارزیابی
۶- آفریدن
گفته شده است که جایگاه درس خارج در سطحبندی فوق در مرتبه ۵ و ۶ قرار دارد، این در حالی است که درسهای سطوح در مرتبه ۳ و ۴ است(مبلغی، همان: ص۱۳ حبیبی، همان: ص۲۷)
دروس سطح متکفل فهم و تبیین مسائل و مبادی است. طلبه با مبانی رایج نیز آشنا میشود. فهرستی که استاد درصدد تبیین آنها است فهرست مطالب و مسائل یک علم است. شاید بتوان گفت آنچه در سطح موضوعیت دارد آموزش ماده درسی است؛ اما در درس خارج پژوهش طلبه موضوعیت دارد؛ یعنی طلبه در درس شرکت میکند که نظراتی که خود بدانها رسیده است را با عیار نظرات استاد بسنجد.
از آنچه گفته شد میتوان درس خارج را چنین تعریف نمود:
«فعالیّت آموزشی-پژوهشی حوزوی که در آن استاد محور است و به متن خاصی محدود نیست، و ناظر به حل مسأله است و هدف شرکت کننده در آن پیدایش ملکه اجتهاد است»
اهداف درس خارج
بسته به این که از چه زاویهای به درس خارج نگاه شود، اهداف درس خارج نیز متفاوت خواهد شد. اهداف درس خارج از دید استاد الزاما همان چیزی نیست که طلبه به دنبال آن میباشد؛ و اهداف هر دو با اهداف مراکز مدیریتی حوزه، یا جامعه و حکومت از این دروس میتواند متفاوت باشد.
اساتید دروس خارج در حوزه علمیه، خود، در مسیر رشد علمی میباشند، و این امر یکی از مهمترین دغدغه آنها در تدریس هستند؛ به عبارت دیگر، شکوفا کردن ملکه اجتهاد در شاگرد و پرورش علمی شاگردان، هدف اصلی برخی از آنان، از تدریس نیست. شاهد این امر، کیفیت تدریس و خصوصیات جلسات درسی آنها مانند عدم اهتمام به حضور و غیاب شاگردان، عدم اطلاع از سطح علمی شاگردان و … است.
همچنین اهداف راهبردی دیگری غیر از تربیت مجتهد، مانند حل معضلات علمی جامعه، انقلابی ماندن حوزه و …، برای مراکز مدیریتی حوزه متصور است. در گفتار برخی آمده است: «اگر اهداف را با اتکا به نیازها بازنگری کنیم، وقتی میبینیم به امام جماعت نیاز داریم که این امام جماعت باید تا حدّ معینی، توان علمی داشته باشد، دیگر اصلا به درس خارج نیاز ندارد. به جای وقت گذاشتن روی درس خارج، باید توانمندیهای دیگری را به دست بیاورد تا بتواند اگر به شهری یا روستایی رفت، به بهترین شکل اداره کند. اگر استاد دانشگاه میخواهیم، باید به نحو خاصی تربیت کنیم. تربیت مبلغ، پژوهشگر یا امام جمعه برنامهریزیهای خاصی میخواهد»(هادی زاده، باید راه را نزدیک کنیم: آسیب شناسی دروس خارج. رهنامه پژوهش شماره ۷ بهار ۱۳۹۰:”ص۲۶).
از نگاهی دیگر، هدف با توجه به آینده شغلی طلبه متفاوت است. «اگر طلبه میخواهد استاد حوزه و جزو ارکان تعلیم حوزه شود، باید بیشتر کار کند. ولی افرادی که هدفشان این است که در حوزه، معلومات دینی کسب کنند و هم خودشان استفاده کنند و هم مردم را در شهرها و روستاهای دیگره بهرهمند سازند، لازم نیست آن حدّ اعلی از اجتهاد که مرجع تقلید شوند را هدف قرار دهند»(مؤمن، همان: ص ۱۱).
آیا هدف و غایت از درس خارج محتوای تولیدی آن است؟ به عبارتی دیگر؛ آیا هدف جواب دادن به هزاران سؤال جدید است؟ آیا هدف این است که استاد مبانی خود را در جمعی اظهار کند تا از نقد دیگران اطلاع یابد و به اشکالات احتمالی و خلأهای فکری ایده خود دقت نماید و مبانی خود را منقح کند و رشد علمی بیابد؟ آیا هدف این است که افرادی به تدریج از پایینترین سطح به سطح عالی علمی برسند؟ در عالم خارج، تمام موارد فوق امکان، بلکه وقوع دارد.
به هر روی، گفته میشود از دیدگاه طلبه، هدف از شرکت در درس خارج کسب ملکه اجتهاد باید باشد(مبلغی، همان:ص۱۷). هدفی که تحقق آن در خارج، تناسبی با تعداد دروس و طلاب ندارد.
————————-
[i] این تقسیمبندی از بنجامین بلوم روانشناس آمریکایی است و به نام تقسیمبندی بلوم در حیطه شناختی معروف میباشد.