سه رویکرد فقهی در تبیین «دولمرکزیت «دولت اسلامی» در تحقق اهداف؛ از اجرای شریعت تا استقرار نظم مقاومتت اسلامی»/ یحیی عبداللهی

محمدصابر صادقی؛
مرکزیت «دولت اسلامی» در تحقق اهداف؛ از اجرای شریعت تا استقرار نظم مقاومت

شبکه اجتهاد: در سالروز شهادت آیت‌الله مدرس، بازخوانی نسبت میان «ساختار حکمرانی» و «اهداف کلان نظام» ضروری به نظر می‌رسد. جمهوری اسلامی ایران با وجود دستاوردهای شگرف، در دو ساحت با چالش‌ها و افق‌های متفاوتی روبروست: نخست، چالش‌های داخلی در اجرای تمام‌عیار احکام شریعت و عدالت اجتماعی؛ و دوم، افق‌های بلند در عرصه بین‌الملل برای تثبیت قدرت منطقه‌ای و رهبری محور مقاومت.

ایده اصلی این یادداشت آن است که: «تحقق هر دو ساحت (سامان‌دهی داخلی و اقتدار پایدار خارجی) به‌صورت علی و معلولی به شکل‌گیری کامل “دولت اسلامی” وابسته‌اند»

۱. دولت اسلامی؛ شرط لازم برای مقابله با منکرات ساختاری (بعد داخلی)

در تحلیل آسیب‌شناسانه داخلی، باید پذیرفت که ماهیت «منکر» در جهان مدرن از سطح «رفتار فردی ـ جمعی» به سطح «ساختاری و سیستمی» تغییر یافته است. چالش‌هایی نظیر بی‌عدالتی، مفاسد اقتصادی و یا ناهنجاری‌های فرهنگی چون بی‌حجابی و برهنگی خروجیِ سیستم‌ها و نظامات فرهنگی اداره‌کننده جامعه هستند.

بدیهی است که مقابله با منکرِ ساختاری و اقامه معروفِ کلان، نیازمند عاملی هم‌وزن با آن، یعنی «دولت اسلامی» (به معنای نظامات اداری، اجرایی و بوروکراتیک مبتنی بر فقه و عقلانیت دینی) است. بدون استقرار این ساختار، اجرای احکام و تحقق «جامعه اسلامی» با اصطکاک بالا و بهره‌وری پایین مواجه خواهد بود.

۲. دولت اسلامی؛ زیرساختِ «نظم نوین مقاومت» و تأمین منافع ملی (بعد خارجی)

اهمیت دولت‌سازی اسلامی تنها به مرزهای داخلی محدود نمی‌شود، بلکه متغیر اصلی در معادلات بین‌المللی است. اگرچه جمهوری اسلامی به قدرت برتر منطقه‌ای تبدیل شده است، اما:

«تثبیت هژمونی»: گذار از «محور مقاومت» (به عنوان یک ائتلاف نظامی-امنیتی) به «نظم مقاومت» (به عنوان یک بلوک قدرت سیاسی-اقتصادی پایدار)، نیازمند الگوی موفق حکمرانی در کانون این محور (ایران) است.

«تأمین مصالح عالیه»: تأمین حداکثری «منافع ملی» و «مصالح امّی» (امت اسلامی) و خنثی‌سازی تهدیدات نظام سلطه، نیازمند پشتوانه‌ای فراتر از قدرت نظامی است. این پشتوانه، «دولت اسلامی کارآمد» است که توانایی تولید قدرت نرم، الگو‌دهی به ملت‌ها و مدیریت تعاملات پیچیده بین‌المللی را دارا باشد.

نتیجه‌: دولت اسلامی، نقطه کانونی و حلقه واسط میان آرمان‌ها و واقعیت‌هاست. چه در مسیر خشکاندن ریشه مفاسد داخلی و چه در مسیر تثبیت قدرت منطقه‌ای و جهانی، ما نیازمند عبور از مرحله نظام‌سازی به مرحله «دولت‌سازی اسلامی» هستیم. مادامی که این “ظرفیتِ ساختاری” به بلوغ نرسد، هم اجرای شریعت در داخل با کندی مواجه می‌شود و عملا ناممکن شده و به یاس میانجامد و هم ضریب نفوذ و پایداریِ دستاوردهای جبهه مقاومت در خارج به حد مطلوبِ تمدنی در وزان نظم جدید نخواهد رسید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics