کتاب «یکصد و یک سوال و جواب پیرامون حقوق مالکیت فکری از نگاه فقهی» پاسخ فقهی و حقوقی به ۱۰۱ پرسش است درباره «کتاب» و «نویسندگی» و مسائل مربوط به آن. در این کتاب صحبت از حق مالکیت فکریست که از تألیف و نوشتن گرفته تا چاپ، نشر، توزیع، فروش، تجدید چاپ، عکس برداری، استنساخ، نقد، نقل، ترجمه، تلخیص، شبکههای ماهوارهای، سایتهای اینترنتی، برنامهها و نرم افزارهای کامپیوتری و غیره، در آن مورد بحث قرار میگیرد.
به گزارش شبکه اجتهاد، بدون تردید یکی از کتابهای مهم و جامع فقهی که پیرامون مسئله حق مالکیت فکری تالیف شده، کتاب «مأه سؤال و سؤال حول الکتابه و الکتاب و المکتبات و جوابها» است که توسط آیتالله شیخ محمد اسحاق فیاض نگاشته شده است. این کتاب توسط آقای «سرور دانش» سیاستمدار، حقوقدان و معاون دوم کنونی ریاست جمهوری افغانستان به فارسی ترجمه شده است؛ آنچه در ادامه میخوانید، بخشی از مقدمهای است که مترجم برای معرفی کتاب آورد است.
کتاب «یکصد و یک سوال و جواب پیرامون حقوق مالکیت فکری از نگاه فقهی» ترجمهای است از کتابی به نام «مأه سؤال و سؤال حول الکتابه و الکتاب و المکتبات و جوابها» به قلم مرجع عالیقدر آیتالله شیخ محمد اسحاق فیاض (دام ظله). متن عربی کتاب بارها به چاپ رسیده، اما ترجمه فارسی آن برای اولین بار نشر میشود.
چنان که از نام کتاب پیدا است، محور اصلی آن، پاسخ فقهی و حقوقی به ۱۰۱ پرسش است درباره: «کتاب» و «نویسندگی» و مسائل مربوط به آن، از تألیف و نوشتن گرفته تا چاپ، نشر، توزیع، فروش، تجدید چاپ، عکس برداری، استنساخ، نقد، نقل، ترجمه، تلخیص، شبکههای ماهواره ای، سایتهای اینترنتی، برنامهها و نرم افزارهای کامپیوتری و غیره.
در کنار محور اصلی، مسایلی از قبیل: رسالت و مسئولیت علما، روشنفکران، فرهنگیان و اندیشمندان مسلمان در شرایط حاضر، وضعیت کنونی جهان اسلام، اسلام ستیزی و اسلام هراسی در غرب، اندیشه اعتدال در اسلام، جریانهای تروریستی و افراط گرا، نقد عالمانه و واقع بینانه اندیشهها، نظریات خرافی و بی بنیاد در میان مسلمانان و پارهای از مسایل اعتقادی و تاریخی و مانند آن نیز در جریان پاسخ به سوالات یا استفتاها مطرح شده است.
چنان که میدانید این نوع مسائل و مباحث امروزه به نام «حقوق مالکیت فکری» یا «حقوق معنوی» و «کپی رایت» یاد میشود و واقعاً از مسائل مستحدثه و نوپیدا است که در رشته حقوق در دانشگاهها تدریس میشود و در اکثر کشورها درباره آن قوانینی نیز به تصویب رسیده است.
برخی از فقها و حقوق دانان تلاش کردهاند که حقوق معنوی و حقوق تألیف و نشر را از طریق نظریه «مسائل مستحدثه» یا «بنای عقلا» یا «عرف» یا «مسأله ملکیت» یا از طریق «قواعد فقهی مانند قاعده تسلط یا قاعده لاضرر» و یا از طریق طرح «مسأله بیع حقوق معنوی» اثبات نمایند؛ اما آیتالله فیاض به این موضوع از نگاه فقهی و شیوه اجتهادی مخصوص به خود نگریسته و با توجه به مبانی اصولی و از آن جمله عدم ثبوت موضوع این مسأله در زمان شارع و عدم ارتکاز فطری آن در اذهان؛ امضای شارع از طریق عدم صدور منع و ردع را غیر قابل اثبات میدانند و از این رو از دیدگاه ایشان، حقوقی به نام «حقوق تألیف، نشر و اختراع» و مسائل مرتبط به آن از نگاه شرعی قابل اثبات نمیباشد و شخصی که مالک یک کتاب یا اثر دیگر فرهنگی یا هنری باشد، براساس «اصل مالکیت» حق دارد هر نوع تصرفی را در آن به عمل آورد.
ایشان در پاسخ به یکی از سؤالات در این زمینه فرموده اند: «حق نشر برای مؤلف و ناشر هرچند نزد عقلا ثابت است، اما از نگاه شریعت ثابت نشده است. دلیل آن این است که ما راهی نداریم برای احراز امضای شارع نسبت به حقوق مستحدثهای که در زمانهای متأخر از زمان تشریع، در میان عرف و عقلا ایجاد شده است.»
در جای دیگر فرموده اند: «این حقوق هرچند در نزد عرف و عقلا در عصر حاضر ثابت است، اما در زمان معصومین (ع) به جهت عدم ثبوت موضوع آن، ثابت نبوده است. بدین جهت نمیتوان از طریق عدم ورود منع و رداع از سوی معصومین (ع) امضا و تأیید آن را کشف و احراز کرد».
جالب است که آیتالله در پاسخ به یکی از سؤالات که درباره چاپ و تکثیر کتابهای خود ایشان مطرح شده نیز فرموده اند: «اشکال ندارد و ما شرعاً حق نداریم از این عمل منع کنیم.»
همچنین در پاسخ به این سؤال که: «آیا اجازه میفرمایید که برخی از کتابهای جنابعالی برای استفاده خوانندگان جوان، مختصر و سادهساخته شود، یا این که لازم است اجازه گرفته شود و با یکی از نمایندگیها یا یکی از وکلای شما هماهنگی به عمل آید؟» فرموده اند: «در صورتی که فایده دینی داشته باشد، اشکال ندارد و به اجازه خاصی ما احتیاجی نیست؛ ولی باید تحت نظر یکی از وکلای ما صورت گیرد.»
با توجه به اهمیت موضوع از نگاه فقهی و حقوقی، به ترجمه این استفتائات پرداخته شد تا مورد استفاده همه علاقهمندان (مسایل مستحدثه» فقهی و حقوقی مخصوصاً علما، اساتید و دانشجویان هموطن ما قرار گیرد. از آنجا که موضوع محوری و اصلی کتاب، حقوق تألیف، نشر و اختراع است و این عنوان در زبان فارسی رایجتر است، برای ترجمه فارسی کتاب، نیز به جای ترجمه نام عربی آن، همین نام و عنوان یعنی «حقوق مالکیت فکری از نگاه فقهی» در نظر گرفته شد.
هرچند به یقین باید گفت که این ترجمه، از بیان شیوا، رسا، جذاب و جادویی کم نظیر آثار آیتالله فیاض که همگی به زبان فصیح و بلیغ عربی نگارش یافته، بهرهمند نیست؛ اما به هر حال در ترجمه، در عین ساده انگاری، بر حفظ امانت داری و انتقال معانی و مقاصد اصلی، کوشش و تأکید شده و برای سهولت در استفاده و مطالعه خوانندگان، مطالب کتاب عنوان گذاری و فهرست بندی شده که در متن عربی، این عناوین وجود نداشت.
برخی از استفتائات مطرح شده در این کتاب
خرید و فروش کتابهای ضد دین و مذهب
سؤال: آیا برای کتابفروشیها جایز است که کتابهایی را به فروش رسانند که اسلام را به طور عام یا مذهب اهل بیت (ع) را به طور خاص مورد حمله قرار میدهند و پیروان آن را تکفیر نموده و اهل بدعت و ضلالت مینامند؟ آیا خریداری از این نوع کتابفروشیها به طور مطلق و کلی جایز است؟ آیا توصیه میکنید که با مسئولان این کتابفروشیها به طور مطلق و کلی جایز است؟ آیا توصیه میکنید که با مسئولان این کتاب فروشیها با شیوه منطقی و احسن گفتگو شود تا فروش این نوع کتابها را متوقف کنند؟ اگر این گفتگو باعث ضرر و زیان بر گفتگو کننده شود، حکم آن چه خواهد بود؟
جواب: فروش و نشر کتابهای مذکور به طور کلی جواز ندارد؛ زیرا از بارزترین مصادیق کتابهای ضلال و متضمن دروغها و ادعاهای باطل در مورد مذهب بوده و موجب آسیب دیدن چهره پیروان این مذهب میشود؛ اما خریدن آنها به منظور آگاهی و نقد و رد آنها اشکالی ندارد. چنان که گفتگو با مسئولان آنها با شیوه حکیمانه و با موعظه حسنه و با سخنان منطقی و واقع بینانه و بدون شتم و دشنام نیز اشکالی ندارد.
سرقت ادبی
سؤال: نویسندهای با استفاده از فرصت، به سرقت اندیشه یا نظریه معینی از نویسنده دیگری میپردازد و به سرعت آن را به اجرا گذارده و آن اندیشه را به خود نسبت میدهد و نویسنده دیگر ناگهان متوجه میشود که اندیشه یا نظریه او که قصد داشت آن را آغاز و تطبیق نماید، به سرقت رفته است. نظر جناب عالی در این مورد چیست؟
جواب: سرقت افکار و نظریات و تدوین آنها در کتابهای خود اشکالی ندارد. بلی نسبت دادن آنها به خود جایز نیست؛ چون دروغ محسوب میشود.
نوشتههای تفرقه افکن و توهین آمیز
سؤال: برخی از نویسندگان گاهی در موضوعات بسیار حساسی وارد میشوند که به طور مستقیم یا غیر مستقیم موجب تفرقه در میان ملت میگردد. مثل این که اختلافات بین جریانهای اسلامی را دامن میزنند و این که فلان عالم یا فلان مرجع تقلید و فلان نویسنده چه گفته و از این طریق اتهاماتی را مطرح میکنند. گاهی هم از یک چیز ساده با یک تفسیر غلط و نادرست، موضوع بزرگی میسازند که اذهان مردم را مشوش ساخته و اعتماد مردم را به این یا آن عالم متزلزل میگردانند. به نظر شما آیا خریدن این نوع کتابها مجاز است؟ آیا واقعاً خواندن آنها جایز است؟ آیا واجب است که این نوع کتابها با نوشتههای هدفمند و واقع بینانه نقد و رد شود؟
جواب: خریدن و نشر چنین کتابهایی به طور کلی جواز ندارد؛ زیرا موجب مفسده بزرگی بوده و با تأثیر بر اذهان، اعتماد مردم به علما و در نهایت اعتقاد به دین و مذهب را متزلزل میگرداند؛ اما نقد آنها به شکل علمی و عینی و به طور دقیق و واقعی و بیان منابع، مغالطات و نظریات باطل آنها، بدون توسل به شتم و دشنام، لازم است.
استفاده از روزنامههای دارای اسامی متبرکه
سوال: آیا جایز است از روزنامهها استفادههای دیگری صورت گیرد؛ مانند: غذاخوردن روی آنها، پاک کردن شیشه با آنها و یا پیچیدن جعبهها و امثال آن؛ با علم به این که معمولاً روزنامهها از نام خداوند، پیامبر (ص) ائمه (ع)، آیات قرآن کریم و احادیث شریف خالی نیست؟
جواب: در صورتی که به طور اجمالی اعلام داشته باشد به وجود نام خدا یا آیات قرآنی یا نامهای پیامبران و ائمه (ع) استفاده از روزنامه در اموری که هتک و توهین محسوب شود، جایز نیست.
کنترل و سانسور پایگاههای اینترنتی
سوال: «آیا کنترل پایگاههای اینترنتی از سوی حکومتها جواز دارد؛ به گونهای که ورود به سایتهای فساد اخلاقی و اباحی گری اجازه داده نشود؟ همچنین در کنار آن به برخی از پایگاههای اینترنتی اسلامی نیز اجازه داده نشود؟ معمولاً در صفحه این نوع پایگاهها عبارت ذیل یا مشابه آن ظاهر میشود: «پایگاههای غیر مجاز» نظر جناب شما در این مورد چیست؟
جواب: کنترل این پایگاهها بدین صورت که به مراکز فساد اخلاقی اجازه داده نشود، وظیفه شرعی همه دولتهای اسلامی است. همچنین وظیفه هر مسلمان است که در این پایگاهها وارد نشود؛ اما اجازه ندادن به سایتهای اسلامی با اسلامی بودن دولت سازگار نشست.
وظیفه مسلمانان در قبال تبلیغات ضد اسلامی غرب
سؤال: تکلیف علما، اندیشمندان، روشنفکران و ادبای متعهد مسلمان در رویارویی با موج تبلیغات غرب به طور عام و آمریکا به طور خاص به منظور لطمه زدن به حیثیت و اعتبار اسلام و امت اسلامی چیست؟
جواب: وظیفه همه علما، خطبا، اندیشمندان، روشنفکران و نویسندگان این است که با همه وسایل ممکن و به صورت عینی، با این توطئههای تبلیغاتی مقابله کنند و افکار گمراه کننده و اتهامات بی اساس آنان علیه اسلام را نقد نمایند و بیان کنند که دین اسلام دین صلح، عدالت و انسانیت بوده و با فریاد بلند خود بر ارزشی و حقوق بشر تأکید دارد، مانند این سخن خداوند «أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النّاسَ جَمِیعاً وَ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النّاسَ جَمِیعاً»، آیا واقعاً دین اسلام با این نصوصی روشن و قاطع خود ترور، تندروی و قاتلان جنایتکار را ترویج و تبلیغ میکند یا این که بر ضد همه اشکال و انواع تروریسم و تندروی است؟
تماشای برنامههای مد برای زنان
سوال: برخی از رسانهها مثلی روزنامهها، مجلات، ماهوارهها و رسانههای شنیداری و دیداری، برنامههای زنانه را برای عامه مردم به نمایش میگذارند. این برنامهها متمرکز بر مُد لباس، آرایش، رقص، عطریات و مانند آن میباشد؛ اما از فرهنگ زن و تعهدات او در این رسانهها خبری نیست. نظر جنابعالی در این موارد چیست؟ آیا برای زن مسلمان جایز است که این نوع برنامهها را در روزنامهها یا ماهوارهها و یا سایتهای اینترنتی تعقیب کند؟ با توجه به این که این برنامهها توهین به زن بوده و یک فرهنگ غلطی را که در درجه اول در خدمت دشمنان اسلام است، ارائه میکند.
جواب: تعقیب و تماشای این برنامهها برای زن، در صورتی که در سلوک و اخلاق او تأثیر منفی گذاشته و موجب انحراف او گردد، جایز نیست؛ اما اگر چنین تأثیری نداشته و وجود آن مانند عدم آن باشد و بلکه موجب ازدیاد صلابت او و ایمانش به اسلام و فرهنگ ارزشمند انسانی آن شود، اشکالی ندارد. زنان زیادی در کشورهای اسلامی و غیر اسلامی وجود دارند که در ایمان خود به خداوند و اعتقاد به اسلام و فرهنگ خود، محکم و پایدار هستند و چنین برنامههای فریبنده دنیوی و فیلمهای مبتذل بی حیایی و بی شرمی نه تنها تزلزلی در آنان ایجاد نمیکند، بلکه به ایمان و صلابت آنان میافزاید.
بنابر گزارش پایگاه وسائل، این کتاب در سال ۱۳۹۲ توسط دبیرخانه کنگره تجلیل از مقام علمی آیتالله العظمی فیاض، در ۱۰۷ صفحه منتشر شده است.