اصطلاحات فقهی؛ حرف «س»
توضیحات بیشتر »اصطلاحات فقهی؛ بخش نهم: حرف «ذ»
اصطلاحات فقهی؛ حرف «ذ»
توضیحات بیشتر »اصطلاحات فقهی؛ بخش پانزدهم: حرف «ض»
اصطلاحات فقهی؛ حرف «ض»
توضیحات بیشتر »اصطلاحات فقهی؛ بخش یازدهم: حرف «ز»
اصطلاحات فقهی؛ حرف «ز»
توضیحات بیشتر »اصطلاحات فقهی؛ بخش دهم: حرف «ر»
اصطلاحات فقهی؛ حرف «ر»
توضیحات بیشتر »اصطلاحات فقهی؛ بخش هشتم: حرف «د»
اصطلاحات فقهی؛ حرف «د»
توضیحات بیشتر »اصطلاحات فقهی؛ بخش هفتم: حرف «خ»
اصطلاحات فقهی؛ حرف «خ»
توضیحات بیشتر »اصطلاحات فقهی؛ بخش ششم: حرف «ح»
اصطلاحات فقهی؛ حرف «ح»
توضیحات بیشتر »اصطلاحات فقهی؛ بخش پنجم: حرف «ج»
اصطلاحات فقهی؛ حرف «ج»
توضیحات بیشتر »اصطلاحات فقهی؛ بخش چهارم: حرف «ث»
اصطلاحات فقه؛ حرف «ث»
توضیحات بیشتر »اصطلاحات فقهی؛ بخش سوم: حرف «ت»
تبعیت: پیروی کردن – پاک گشتن چیز نجس به تبع پاک شدن چیز نجس دیگر؛ مانند ظروفی که در آن انگور را برای سرکه میریزند، که نخست تبدیل به شراب، سپس تبدیل به سرکه میشود. تجافی: نیم خیز نشستن – مأمومی که به رکعت اول نماز جماعت نرسیده، هنگام تشهد خواندن امام به حالت نیم خیز مینشیند. تحت الحنک: زیر چانه، آن قسمت از عمامه که زیر گلو آویخته میشود. تخلی: تخلیه کردن – بول و غائط کردن. تخمیس: خارج کردن خمس مال، خمس مال را تأدیه کردن. تروّی: تفکر در تعداد رکعات نماز به هنگام شک. تزکیه شده: حیوانی …
توضیحات بیشتر »اصطلاحات فقهی؛ بخش دوم حرف «ب»
بالغ: فردی که به سن بلوغ رسیده باشد. بدل از وضوء: به جای وضوء. در جایی که آب نباشد وظیفه مکلف تیمم است و این تیمم جایگزین غسل یا وضو خواهد شد. برائت ذمه: در موارد شک، مکلف بایستی عمل را بگونه ای انجام دهد که یقین پیدا کند تکلیف خود را انجام داده است. بعید است: فتوی این است (مگر این که قرینه ای بر خلاف آن در کلام باشد.) بلااشکال: اشکال ندارد. بلوغ: رسیدن به حد تکلیف. بهیمه: حیوان چهار پا. بیع مثل به مثل: خرید و فروش دوشی ء هم جنس به صورت مبادله، مانند گندم با …
توضیحات بیشتر »اصطلاحات فقهی؛ بخش اول: حرف «الف»
بخش اول فهرست اصطلاحات فقهی
توضیحات بیشتر »معنی واژه ها و اصطلاحات فقهی
برخی از اصطلاحات فقهی و معانی آنها
توضیحات بیشتر »