کسی که عالمانه و عامدانه میداند دین حق است و انکار میکند چنین کسی هست که مرتد و کافر شده و الا هرکسی که بر اساس عقیدهی خودش، شبههای برای خودش پیدا شده و برگشت، این مصداق مرتد نمیشود. خب قاعدتاً در آن چیزی که بهعنوان «مجازات مرتد» ذکر شده، مرتد در کنار تغییر عقیده، یک چیز اضافهای هم دارد، حالا یا با انگیزهی تضعیف مجموعههای دینی است یا به خاطر انکار از روی علم. لذا برای کسانی که صرفاً آزادی عقیده بخواهند داشته باشند و یا بخواهند عقیده خود را بیان کنند آن عنوان مجازات صدق نمیکند. اختصاصی شبکه …
توضیحات بیشتر »بررسی حکم فقهی حرمت حفظ کتب ضلال
در کتاب های فقهی از گذشته تا اکنون به حکم حرمت در خصوص حفظ برخی کتب اشاره شده است که از آن ها به «کتب ضلال» تعبیر می شود. هرچند تعریف ضلال (و هدایت) و اضلال (و اهتداء) در لسان فقها چندان روشن نیست اما وقتی از حرمت حفظ (از تلف) سخن می گویند مرادشان جلوگیری از استماع (و اطلاع) از سایر اقوال است و ادله ای که در این خصوص آورده اند نیز با خلط بین دو مقام استماع (و اطلاع) و مقام اتباع، گویا مبتنی بر این پیش فرض است که بین استماع (و اطلاع) با اتباع، ملازمه جریان دارد و اگر جلوی استماع گرفته شود قطعاً جلوی اتباع نیز گرفته خواهد شد. نتیجه اینکه اولاً ادله ای که ادعا شده همگی قاصر از اثبات حکمی در خصوص جلوگیری از استماع است، در ثانی خلط دو مقام، جایز نیست چراکه صرف استماع منجر به اتباع نمی شود و بین آن ها هیچ گونه ملازمه ای وجود ندارد. نهایت اینکه با توجه به وجود کتابی چون قرآن که از طرفی خود مجمع الاقوال است و انتخاب قول احسن برای اتباع را هم از میان اقوال مختلف به عهده انسان گذاشته و هیچ اکراهی در این زمینه را روا ندانسته و از طرف دیگر با وجود قول احسن (قول خدا) در آن به عنوان قول معیار، دیگر بحث از اتلاف کتاب یا ممنوعیت استماع قولی، بی معناست.
توضیحات بیشتر »