عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه در تبیین سیره فقهی آیتالله خامنهای گفت: مشابه روش حضرت امام در ایجاد ارتباط بین آیات و روایات را رهبر معظم انقلاب دارند که از جمله مباحث مهم در این زمینه تحلیل واژگان است. به طور مثال ذیل آیه جزیه اکثریت فقها کتاب را به تورات و انجیل معنا کرده و حتی علامه حلی آن را مجمع علیه دانسته است اما رهبر انقلاب تعبیر تورات و انجیل از «من الذین اوتوا الکتاب» را از باب غلبه وجود میدانند؛ چرا که در جزیره العرب آن زمان دو گروه مسیحی و یهودی بودند اما طبق قاعده اصولی غلبه وجود موجب انصراف نمیگردد بلکه غلبه استعمال است که موجب انصراف میشود.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین خالد الغفوری الحسنی، عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه و مدیر مرکز عین للدراسات والبحوث المعاصره در دوره آموزشی مکتب شناسی فقهی امام خمینی و رهبر معظم انقلاب که به همت موسسه پژوهشی و فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار شد، با تاکید بر ویژگیهای مکتب فقهی امام خمینی گفت: از ویژگیهای مکتب فقهی امام راحل و رهبر معظم انقلاب ایجاد ارتباط بین آیات و روایات است.
وی افزود: به طور مثال امام قاعده لاضرر را بر خلاف فقها که آن را یک قاعده تشریعی میدانند قائل به حکومتی بودن این قاعده است. یعنی این از اختیارات پیامبر اکرم (ص) به عنوان یک حاکم است و ایشان در مقام تشریع نبودند، بلکه به عنوان یک حاکم عمل کردهاند.
استاد حوزه علمیه قم به آراء فقها در این زمینه اشاره کرد و گفت: مرحوم یزدی صاحب عروه میفرمایند که این قاعده میتواند مثبت حکم باشد. برخی دیگر آن را نافی حکم و برخی آن را نافی موضوع دانستهاند و ذیل این قاعده معرکه الآراء فقها و اصولیون است. مانند تفاوت بین «ضرر» و «ضرار» که کسی پاسخی معتدبه به آن نداده است.
وی در تشریح سیره فقهی امام در استنتاج حکم اظهار داشت: امام در این زمینه استقصاء کرده و همه روایات را گردآوری کرده اند، اما نکته مهم تر از آن ایجاد ارتباط بین این روایات و آیات قرآن کریم است که سابقه نداشته و از نکات بسیار مهم و دقیق مکتب فقهی امام خمینی رحمه الله علیه است.
الغفوری الحسنی در تبیین سیره فقهی آیتالله خامنهای گفت: مشابه روش حضرت امام در ایجاد ارتباط بین آیات و روایات را رهبر معظم انقلاب دارند که از جمله مباحث مهم در این زمینه تحلیل واژگان است.
وی افزود: به طور مثال ذیل آیه جزیه اکثریت فقها کتاب را به تورات و انجیل معنا کرده و حتی علامه حلی آن را مجمع علیه دانسته است اما رهبر انقلاب تعبیر تورات و انجیل از «من الذین اوتوا الکتاب» را از باب غلبه وجود میدانند؛ چرا که در جزیره العرب آن زمان دو گروه مسیحی و یهودی بودند اما طبق قاعده اصولی غلبه وجود موجب انصراف نمیگردد بلکه غلبه استعمال است که موجب انصراف میشود.
عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه ثمره این تحلیل واژه را توسعه در معنای اهل کتاب و احکام مخصوص به آنها دانست و گفت: از دیگر نتائج این است که کتاب توسعه معنایی پیدا میکند و شامل هر کتاب آسمانی حتی مشتمل بر مواعظ و توصیههای اخلاقی و نه فقط کتاب تشریعی میشود؛ چرا که مردا از کتاب نشانه توحید است و بنابراین افرادی که تابع پیامبر صاحب کتاب قبلی هستند نیز اهل کتاب محسوب میشوند.
وی در ادامه گفت: این توسعه چند مرحلهای مختص به رهبر معظم انقلاب است. چنین موشکافی واژهای از قرآن یک نو آوری دقیق و فقیهانه است. قبل از ایشان در چنین مسائلی بحثی نشده بود و ایشان یک بحث مفصل و مستدل و ظرفیتهای دلالی جدید را مطرح کردند و این اجتهاد تاسیسی _بر خلاف اجتهاد ترجیحی که نوآوری در آن وجود ندارد_ و یکی از معیارهای اجتهاد است.
مدیر مرکز عین للدراسات والبحوث المعاصره در پایان به تعبیر رهبر معظم انقلاب از واژه «صابئین» اشاره کرد و گفت: رهبر معظم انقلاب برخلاف علماء و لغویون معنای این لغت را خارج شدگان از دین نمیدانند بلکه ریشه این لغت را غیر عربی و «صبئۀ» به معنای مغتسل و جای شستشو معنا میکنند.
وی افزود: دلیل تفسیر ایشان تطابق این معنا با واقعیتها و مناسک این دین که در آب انجام میشود، است. این کار ایشانبیانگر این است که یکی از وظائف فقیه عدم اعتماد کامل و تکیه به صورت اطمینانی بر گفتار اهل لغت است؛ چرا که بسیاری از اهل لغت در بیان معنای یک لغت اجتهاد کرده اند.
قیام حضرت امام متاثر از نگاه خاص ایشان به خطابات شارع بود
بنابر گزارش رسا، حجتالاسلام و المسلمین ابوالقاسم مقیمی حاجی، معاون پژوهش حوزههای علمیه در این دوره آموزشی، با اشاره به نگاه متفاوت امام (ره) به نظام خطابات شارع گفت: اگر رویکرد به نظام خطابات از نظام عبد و مولی به نظام تقنین تغییر یابد، نظام اصول و برخی قواعد آن تغییر خواهد کرد.
وی این تغییر کلان در رویکرد به نظام خطابات شارع را یکی از لوازم راه یافتن به ساحت اصول فقه حکومتی دانست و اظهار داشت: این تغییر به معنای تغییر در چهارچوبها نیست؛ بلکه با همان چهار چوب و ادبیات اصول حال حاضر که مورد فهم اصولیون است رویکرد به آن تغییر خواهد کرد. رهبر معظم انقلاب در کتاب تفسیر سوره حمد رویکرد قرآن را یک رویکرد تربیتی و تفسیر حقیقی را با توجه به این رویکرد معرفی میکنند و بر این اساس بسیاری از تفاسیر نگاشته شده تفاسیر حقیقی قرآن نیستند چرا که با توجه به رویکرد ذهنی مفسران نوشته شده است؛ این در اصول نیز صادق است.
مقیمی حاجی در ادامه نظریه عدم انحلال را یکی از صغریات خطابات شارع در منظومه فکری مشهور معرفی کرده و گفت: طبق این نظریه انحلال خطابات شارع به تک تک مخاطبان است و هر یک از خطابات شارع به خطابات شخصی مکلفان منحل میشود. این راهی است که اصولیون برای ایجاد ارتباط بین خطابات شارع و مکلفان برگزیدهاند؛ چرا که خطابات بایستی منجر به بعث و زجر و سپس منتهی به فعل و ترک فعل و از آن طریق به مصالح و مفاسد واقعیه برسند.
استاد حوزه علمیه ثمره این نظریه را تبدیل شدن تمامی خطابات شارع به خطابات شخصیه دانست و از جمله اشکالات این نظریه را ایرادات و تناقضات آن بر شمرد و گفت: طبق این نظریه تمامی حالات و شرائط مخاطب باید در خطاب لحاظ شود و این موجب برخی تناقضات خواهد شد. به طور مثال در کافر که بعث و زجر نمیشود باید گفت که مکلف به فروع نخواهند بود چرا که “بعث من لاینبعث” عقلا قبیح است و خطابی متوجه او نخواهد بود، اما فقها او را مکلف به فروع میدانند.
وی افزود: از دیگر شرائطی که باید در خطاب به مکلف لحاظ شود علم و جهل او است چرا که اگر علم به خطاب نداشته باشد، بعث و زجری هم برای او ثابت نمیشود؛ اما در اصول خلاف این مطلب مطرح میشود و قاعده اشتراک احکام بین عالم و جاهل عنوان میشود در حالی که عمده دلیل آن اجماع است و تحلیل اصولی ندارد.
مقیمی حاجی با تاکید بر نگاه ویژه امام در رویکرد به خطابات شارع گفت: امام در کیفیت القاء خطابات شارع به بندگان تحول ایجاد کرد. مسئله این بود که مانند مسائل فقهی که به ادله اربعه ارجاع و تطبیق داده میشود، مسائل اصولی بر کدام دلیل میبایست عرضه میشد؟ امام میفرمایند در خطابات شارع باید به سیره عقلاء مراجعه شود؛ چرا که خطابات شارع از جنس خطابات عرف عقلاء به یک دیگر است.
وی خطابات در سیره عقلاء را به دو دسته خطابات شخصیه _که قابل تعمیم نیستند_ و خطابات تقنینیه تقسیم کرد و اظهار داشت: در خطابات تقنینه که در عرف قانون گذاری بکار میرود، خطابات شخصی نخواهند شد و به عناوین عامه تعلق میگیرند که باعث تکلیف مخاطبان میشود. این همان نظریه عدم انحلال است که از آن با عنوان خطابات عام و یا قانونیه هم یاد میشود.
معاون پژوهش حوزههای علمیه اشتباه اصولیون را عدم توجه به این قسم از خطابات عقلاء دانست و گفت: خطابات شارع به عنوان قانون گذار، بر دسته دوم از خطابات عقلاء که کلی است حمل میشود. و دیگر حالات مخاطب که باعث لوازم و تناقضات اصولی است در آن لحاظ نمیشود.
مقیمی حاجی در پایان قیام حضرت امام خمینی (ره) را متاثر از این نگاه ایشان به خطابات شارع دانست و گفت: امام بر اساس این دیدگاه که فعلیت قدرت را از شروط تکلیف نمیداند قیام کرد. اما بر اساس نظریه انحلال، احراز و یقین به قدرت ضروری است و بسیاری از علماء به دلیل شک در تحصیل قدرت دست به قیام نزدند.