قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / برداشت زودهنگام استاد جعفریان از «کتاب هفت ساله چرا صدا درآورد»/ مهدی کریمی
برداشت زودهنگام استاد جعفریان از «کتاب هفت ساله چرا صدا درآورد»/ مهدی کریمی

یادداشت وارده/ دیدگاه و نظر؛

برداشت زودهنگام استاد جعفریان از «کتاب هفت ساله چرا صدا درآورد»/ مهدی کریمی

اختصاصی شبکه اجتهاد: استاد رسول جعفریان در یادداشت «از درسهای ولایت فقیه امام تا انتشار کتاب هفت ساله چرا صدا درآورد» برداشت‌های زودهنگامی کرده است، در حالیکه به سه دلیل مختلف، ثابت می‌شود منظور مرحوم آیت‌الله شیخ علی‌پناه اشتهاردی صدوهشتاد درجه با نتیجه این یادداشت، متفاوت است که در ذیل بررسی می‌شود.

اولاً آن‌هایی که از قول نویسنده کتاب هفت ساله گفتند، “حکومت بر مردم و بعثتِ پیامبر لازم و ملزوم هم نیستند” و یا از قول نویسنده گفتند “حکومت کردن وظیفه،‌ انبیاء نیست” و یا از بعضی جملات کتاب هفت ساله (حکومت‌ انبیاء فقط یک نحو قدرت‌نمایی از طرف پروردگار برای تنبیه دیگران بوده است) این‌گونه برداشت کردند که از نظر نگارنده حکومت کردن وظیفه پیامبر و امام نیست.

چرا به جملات ذیل در کتاب هفت ساله دقت نکردند که برداشت‌هایشان اشتباه نشود:

۱- علما و در درجه اول اهل‌بیت پیامبر (ع) سمت حاکمیت بر پادشاهان دارند و پادشاهان منصب فرمانروایی نسبت به مردمان یعنی بر طبق دستور اهل‌بیت حکومت کنند. (۱)

۲- حکومتی که بعضی انبیاء داشتند غیر از تشکیل حکومت متعارف بوده و بعید نیست که گفته شود معنویت و مجذوبیت خاصی برای موجودات نسبت به این‌ها به‌ آن مقدار که مصلحت اقتضا می‌کرده بود نه حکومت به‌ آن معنایی که جمعی از مورخین به‌ آن اشاره کرده‌اند. (۲)

۳- مورخین عامه خیال کردند وظیفه اول جانشین پیامبر تعیین حکومت بوده و لذا قبل از آنکه خود پیامبر (ص) را درک نمایند به‌ آن پرداختند. غرض ما این نیست که اسلام حاکم شرعی بین مردم جعل نکرده و الا چون بشر مدنی التبع است احتیاج به اجتماع که لازمه او وجود رئیس است در میان مردم چنانچه حکم همه خردمندان دنیا متدین و غیرمتدین چنین بوده و خواهد بود دارد، بلکه غرض ما این است که پیغمبران دستور دهنده حکام‌اند اولاً بالذات و حکام باید فرمانبردار آن‌ها باشند، تشریعاً اختیاراً و نه به قوه سرنیزه (۳)

ثانیاً چرا ندیدند که محقق در پیوست زدن جزوه‌ای به کتاب هفت ساله با عنوان (حکومت انبیاء و ائمه، در ۵۰ صفحه چاپ ۱۳۵۰) به‌صورت منطقی جواب تمام قضاوت‌ها را دادند. این جزوه بنابر درخواست استادشان مرحوم آیت‌الله اراکی نوشته شد. او ابتدا در این کتاب آیات و روایات متعددی را آوردند که کسی نمی‌تواند اصل حکومت انبیاء را رد کند، منتهی پس از دعوت مردم به توحید و پذیرش مردم.

سپس در ادامه این‌چنین نوشتند: خلاصه این بیانات در این مرحله یعنی مرحله واقع و نفس الامر این شد جمع ریاست تامه مطلقه در جمیع شئون فردی و اجتماعی الهی که دخالت در نظم امور دنیوی و اخروی دارد از طرف پروردگار در عرض نبوت و داخل در مأموریت‌ انبیاء عظام است. لکن چون مقصد اعلی و غرض اصلی نظم اجتماع در سایه خداشناسی است بنابراین اولاً‌ انبیاء مأمور به دعوت به توحید و بعد از موحد شدن مردم مأمور به اعمال حکومت هستند و این مرحله دوم یعنی اعمال حکومت فعلیه در حق عده‌ای از پیامبران به مرحله عمل گذاشته شد.

همچنین نویسنده کتاب هفت ساله در این جزوه پیوست شده به شایعات بی‌اساس به‌صورت پرسش و پاسخ جواب داده است که در ادامه برخی از این پرسش و پاسخ‌ها را مشاهده می‌فرمایید.

سؤال اول: آیا شما در کتاب هفت ساله انکار حکومت‌ انبیاء نمودید؟

جواب: تمام همت و غرض حقیر در‌ آن کتاب بیان این بوده که دفع توهم اینکه امام حسین به‌قصد تشکیل حکومت حرکت فرمود نموده باشم و خواستم بیان کنم که مسئله تشکیل حکومت اسلامی در سایه تسلیم عامه یا اکثریت مسلمین است در برابر نبی یا امام وقت خود و این مرحله دوم مأموریت‌ انبیاء عظام و جانشینان آنان است و در مرحله اولی مأموریت‌ انبیاء برای دعوت به توحید و تشکیل مدینه فاضله الهیه بوده تا در سایه او حکومت اسلامی تشکیل شود. پس در درجه اول باید مردم پیغمبرشناس یا امام شناس باشند تا لازمه‌ آن تشکیل حکومت باشد و اگر عبارات کتاب غیر از این مطلب را برساند از درجه اعتبار ساقط است (۴).

سؤال دوم: آیا شأن‌ انبیاء فقط مسئله‌گویی است؟

جواب: اولاً چون در انظار اشخاصی که سطح افکار آن‌ها نازل است با آنکه شیخ محقق انصاری آن را از مناصب فقیه شمرده سبک و مبتذل تلقی گردیده، چون به حقیقت منصب بیان احکام درست پی نبردند که خیال کردند که مراد خصوص بیان مساله حیض و نفاس یا طهارت و نجاست است، اگر چه همین‌ها هم مهم است؛ لذا سؤال را بدین صورت در آوردند… لکن اگر تصریح شود مراد مسئله تنظیم امور دین و دنیای مردم که عین ریاست عامه بر امور دین و دنیاست که معرف امامت قرار داده شده و این معنی در نظر اهل معنی چندین برابر بالاتر از شئونات دیگر است، شاید به این صورت سؤال نمی‌شد؛ و ثانیاً من همچو تفوهی نکردم و نگفتم که حق ثابت ائمه در واقع العیاذ بالله فقط بیان احکام یا به تعبیر سائل مسئله‌گویی است و به نظر می‌رسد کسانی که این خیال را کرده‌‌اند در اثر عجله بوده و ان‌شاء‌الله تعالی بعودت نظر با تأمل شاید این سؤال ساقط گردد…. (۵)

سؤال سوم: آیا تو می‌خواستی برخلاف نوشته‌ای که بعضی از مراجع عالی‌قدر به نام حکومت فقیه بیان فرموده است مطلبی را منتشر سازی و آیا غرض تو ایجاد اختلاف بوده است؟

جواب: بحثی که بعضی مراجع مدظله‌العالی عنوان فرموده‌‌اند چنانچه شنیدم مربوط به وظایف حکام و نواب امام زمان است که از ادله نیابت استفاده می‌شود و بحثی که حقیر عنوان نمودم مربوط به بیان مستفاد از آیات قرآن است و مربوط به وظایف‌ انبیاء و جانشینان آنان و این بحثی است علیحده و غیر از بحث اول. البته بحثی که معظم‌له عنوان نموده است بحثی فقهی است و فرعی و‌ آن این است که آیا فقیه و مجتهد جامع‌الشرایط در جمیع شئون ثابته برای امام قایم مقام او است یا در بعضی شئون و این مسئله‌ای است که از زمان غیبت کبری مورد بحث و مطرح انظار فقها و بزرگان بوده و هست و خواهد بود و هر کس باید به مرجع تقلید خود در مقام عمل مراجعه نماید. این مطلب غیر از آن چیزی است که ما درصدد به دست آوردن او بودیم که آیا وظیفه امام اولاً بالذات تشکیل حکومت است.

نویسنده در ادامه می‌گوید: با همه این مطالب (مطالب عنوان شده در فوق) بگوییم امام حسین به‌قصد تشکیل حکومت حرکت کرد ولکن ورق برگشت و نشد یا ابن زیاد نگذاشت – یا یزید در پیش‌بینی خود سبقت جست و غالب شد و حسین مغلوب شد – و حاکم بین این‌جانب و آن‌هایی که این افترا را به من روا داشتند خداوند قهار جبار است-و هو الحاکم و نعم الوکیل.

همچنین نویسنده در ادامه جواب به سؤال سوم می‌گوید: مگر من ننوشته‌‌‌ام «العلما حکام علی الملوک و الملوک حکام علی الناس» و مگر ترجمه نکرده‌‌‌ام علما و در درجه اول اهل‌بیت پیامبر (ع) سمت حاکمیت بر پادشاهان را دارند و پادشاهان نسبت فرمانروایی نسبت به مردم یعنی بر طبق دستور اهل‌بیت (ع) اعمال حکومت کنند و به نظر می‌رسد این حکم هم در اثر تعجیل در حکومت بوده العجله من الشیطان والتانی من الرحمان. (۶)

سؤال چهارم: آیا نسبتی که به مرحوم ‌‌‌آیت‌الله بروجردی داده‌ای درست است و آیا ایشان فرمودند مسئله حکومت و تصدی امور اجتماعی مردم از احکام خداوند جداست؟

جواب: این معنی را که در سؤال ذکر شد من ندادم و برای توضیح عرض می‌کنم که مرحوم ‌‌‌آیت‌الله بروجردی مکرر در مجالس خصوصی و گاهی در مجلس بحث خود می‌فرمود که مسئله حجیت اقوال ائمه با مسئله ریاست و به دست گرفتن زمام امور بر مردم مشابه شده است. ‌‌‌آیت‌الله بروجردی در مقدمه کتاب جامع الاحادیث (۷) که به دستور ایشان جمع آوری شده بود خواستند این مطلب را ثابت کنند و به عموم مسلمین (اهل سنت و…) بفهمانند که به فرض که به قول خودتان خلافت به انتخاب مردم است در این جهت نباید اشتباه کنید که اقوال ائمه (ع) در نقل فقهی حجت است و مسئله حجیت غیر از مسئله خلافت است ولکن چون مسلمین خیال می‌کردند که هر کس زمام امور اجتماع را به دست گرفت باید احکام خدا را نیز از او گرفت لذا این همه بدعت‌ها در زمان‌ آن سه نفر در جمیع ابواب فقه رواج پیدا کرد؛ و لذا می‌فرمود که چون غصب خلافت شد گویا غصب حجیت اقوال ائمه هم شد و برای این مطلب به حدیث معروف ثقلین که چون پیامبر اکرم (ص) عترت و اهل‌بیت (ع) را در ردیف قرآن قرار داده است و قرآن حجت مردم و اقوال اهل‌بیت (ع) هم حجت است، اشاره کرده است. …. این بود مراد ما نه اینکه خواسته باشیم بگوییم ائمه ولایت ندارند و اگر از عبارات این‌جانب این مطلب استفاده می‌شود از درجه اعتبار ساقط است… . (۸).

ثالثاً چرا ندیدند که محقق در صفحه ۱۹۳ کتاب کشکول زمان چاپ سال ۱۳۸۴ پس از نقل قسمتی از وصیت‌نامه امام خمینی (ره) این‌چنین گفته است: … و آنچه گفته شده و می‌شود که‌ انبیاء به معنویات کار دارند و حکومت و سر رشته داری مطرود است و‌ انبیاء و اولیا از‌ آن احتراز می‌کردند و ما نیز باید چنین کنیم، اشتباه تأسف باری است که نتایج‌ آن به تباهی کشیدن ملت‌های اسلامی است و باز کردن راه برای استعمارگران خون‌خوار است. می‌شود تائید آورد این بیانیه را که انتظار تأسیس حکومت اسلامی به دست با کفایت حضرت مهدی (عج) از ضروریات اولیه مذهب شیعه است.

در فوق نوشته‌های مؤلف «کتاب هفت ساله چرا صدا در آورد» را آوردیم و ثابت شد نویسنده کتاب هفت ساله همیشه معتقد به ولایت مطلقه و حکومت‌ انبیاء بوده است. نیز ثابت شد ایشان نمی‌خواسته بگوید نبی هیچ وظیفه‌ای برای حکومت کردن بر مردم ندارد بلکه می‌خواسته بفهماند هدف اصلی اول انبیاء و امام تبیین کردن معاد و رساندن مردم به بهشت و دور کردن از عذاب الهی و بیان احکام بسیار گسترده دین و دنیا در تمام مراحل زندگی است و پس از ایمان مردم، هدف دوم انبیاء ایجاد حکومت اسلامی است نه به قوه سرنیزه.

همچنین از نظر ایشان حکومت‌ انبیاء از جنس سلطنت خداوند است نه حکومت‌های معمولی مرسوم در نظام‌های سیاسی دنیا. منظور ایشان این بود که امام حسین (ع) از حکومت به معنای عرفی‌ آن بیزار بودند و به خاطر این نوع حکومت قیام نکردند.

طبق نظر نویسنده، انبیاء پس از قبول مردم باید سلاطین را تعیین و بر آن‌ها نظارت و ولایت داشته باشد. اینجاست که ثابت می‌شود اگر مؤلف می‌گوید بعضی اوقات خود‌ انبیاء مستقیماً مأمور رسیدگی امور مردم می‌شوند به‌عنوان قدرت‌نمایی از طرف پروردگار به این معنا نیست که پیامبران و امامان وظیفه حکومت بر مردم را ندارند بلکه این وظیفه قطعی‌ انبیاء پس از قبول نظر مردم عینیت پیدا می‌کند.

در نظر نویسنده کتاب هفت ساله، آنچه لازم و ملزوم هم نیستند حکومت‌های غیرخدایی مانند حکومت سه خلیفه اول (و دیگر انواع و اقسام حکومت‌های بشری چه مردمی و چه غیر مردمی) با فقه اسلامی است نه اصل حکومت اسلامی‌ انبیاء و اهل‌بیت (ع). او تنها حکومت حاکمان جور و دیگر حکومت‌های غیرخدایی را سازگار با دین نمی‌داند. ایشان با بیان این مطلب در مقام مناظره با اهل سنتی بود که فکر می‌کنند حاکمانی چون خلفای صدر اسلام و حتی حاکمان مردم‌سالار غیردینی می‌توانند در دین دخالت کنند.

مرحوم اشتهاردی و استادش ‌‌‌آیت‌الله بروجردی در جهت جذب اهل سنت به سمت حاکمیت اهل‌بیت (ع) بودند تا بتوانند حدیث ثقلین را به درک همه مسلمانان (سنی و شیعه) برسانند. نویسنده کتاب هفت ساله می‌خواهد ثابت کند که این حاکمان غیرخدایی (چه از راه شورا و چه با دیکتاتوری زمام امور را در دست بگیرند، مانند سه خلیفه اول) حق ندارند در بیان مسائل حلال و حرام دخالت کنند.

————————————————-

۱- کتاب هفت ساله ص ۱۷۲ و ۱۷۳

۲- کتاب هفت ساله ص ۱۷۷

۳- کتاب هفت ساله ص ۱۸۰ و ۱۷۹

۴- رساله‌ای در باب حکومت‌ انبیاء ص ۳۹

۵- حکومت‌ انبیاء صفحه ۳۹ و ۴۰

۶- حکومت انبیاء صفحه ۴۱ و ۴۲

۷- در ۳۰ جلد نوشته ‌‌‌آیت‌الله شیخ علی‌پناه اشتهاردی و چند تن از فضلای دیگر زیر نظر ‌‌‌آیت‌الله بروجردی

۸- کتاب حکومت انبیاء، صفحه ۴۲و ۴۳

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics