از حدود ۱۰ یا ۱۲ سال پیش شورایی در مؤسسه ژئوفیزیک تشکیل شد به نام شورای تقویم و مسئولیت آن تعیین اوقات شرعی، استخراج تقویم قمری و تطبیق آن با تقویم شمسی است. فرا رسیدن ماه مبارک رمضان فرصت خوبی بود که به سراغ حجتالاسلام مهدی سهرابی از اعضای شورای تقویم برویم و دغدغه دقت در اوقات شرعی را با وی مطرح کنیم.
شبکه اجتهاد: در آستانه ماه مبارک رمضان و با توجه به حساسیت بیشتر نسبت به اوقات شرعی در این ماه مبارک، خبرگزاری حوزه گفتگویی با حجتالاسلام و المسلمین مهدی سهرابی، عضو شورای تقویم مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران انجام داده است که مشروح آن در پی میآید.
در آستانه ماه مبارک رمضان هستیم و حساسیتها نسبت به اوقات شرعی بهویژه وقت اذان صبح و زمان افطار بیشتر میشود. لطفاً بفرمایید متولّی تشخیص اوقات شرعی در کشور ما چه نهادی است و میزان دقّت در استخراج و اعلام این اوقات چقدر است؟
سهرابی: متولی این امر فعلاً در کشور ما مرکز تقویم مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران است و درباره دقت اوقات شرعی همانطور که گفتید در ماه رمضان به علت روزه، حساسیت وجود دارد؛ و الّا در تمام طول سال، ما با این مسئله درگیر هستیم. در طول تاریخ اسلامی، اختلافات زیادی درباره فجر و مسئله اذان صبح وجود داشته است. این مسئله، دو جنبه دارد: یک جنبه حکمی و یک جنبه موضوعی؛ جنبه حکمی مربوط به فقهاء است و جنبه موضوعی مربوط به مکلّف است که باید آن را تشخیص دهد و اگر نمیتواند خودش تشخیص دهد، باید به متخصّصین رجوع کند. به همین علّت، از حدود ۱۰ یا ۱۲ سال پیش شورایی در مؤسسه ژئوفیزیک تشکیل شد به نام شورای تقویم و مسئولیت آن همین تعیین اوقات شرعی، استخراج تقویم قمری و تطبیق آن با تقویم شمسی است؛ به عبارت دیگر، پیشبینی هلالها و بر اساس آن بستن تقویم. در بحث اوقات شرعی، رصدهای زیادی از سوی شورای تقویم انجام شده است. شاید بالای ۷۰ رصد وجود دارد تا مثلاً مشخص شود فجر صادق در چه زمانی است. قبل از این برای تشخیص فجر صادق، ۱۸ درجه، ۱۹ درجه، ۱۹ و نیم درجه، ۱۶ درجه و ۱۷ درجه مطرح شده بود؛ ولی به طور کلّی و اغلب، ۱۸ درجه را معیار قرار میدادند.
این درجهها چیست و تشخیص آنها وظیفه چه کسی است؟
سهرابی: وقتی که خورشید در افق قرار میگیرد و هیچ چیزی از لبه بالایی آن پیدا نباشد، در عرف میگوییم خورشید غروب کرد و هنگامی که مقداری از آن خارج شود و لبه بالایی آن پیدا شود نیز میگوییم خورشید طلوع کرد. پس از غروب خورشید، لحظه به لحظه هوا تاریکتر میشود و به جایی میرسد که در مناطق ما تا ساعتهای متعددی، ما تاریکی مطلقی داریم که تغییر نمیکند. وقتی وارد تاریکی مطلق میشویم، طبق محاسبۀ منجّمان، خورشید ۱۸ درجه زیر افق رفته است و معیار این هجده درجه، مرکز قرص خورشید است؛ پس از این، زمان میگذرد تا خورشید به سمت بالا میل پیدا کرده و روشنایی آن دوباره آشکار میشود و این بستگی به زمان سال و عرض جغرافیایی دارد که بهطور متوسّط، ممکن است در ۱۸ یا ۱۹ یا ۲۰ درجه باشد. این نظر همۀ منجّمان است. در شرع، همین را زمان فجر میگویند. وقتی شورای تقویم تشکیل شد، شروع کردند به رصدهای زیادی تا متوجّه شوند که آیا آنچه منجّمان میگویند، صحیح است؟ منجّمان خودشان هم میگویند که این هجده و نیم درجه، معیار ثابتی نیست و بهحسب زمان و مکان و شرایط آب و هوایی و رطوبت و دما و ارتفاع متفاوت است و بر اساس این عوامل تغییر میکند؛ امّا رُندشده و معدّلِ رصدهای مختلف را ۱۸ درجه دانستهاند. در رصدهایی که در شورای تقویم انجام شد، ما به عدد هفده و هفت دهم (۱۷.۷) رسیدیم. زمان فجر و اذان صبحی که الآن اعلام میشود، بر اساس این هفده و هفت دهم انحطاط یا ارتفاع منفی خورشید است که مؤسسه ژئوفیزیک آن را اعلام میکند. من این را همینجا عرض کنم که ما از لحاظ فقهی، در این بحث نداریم که زمان نماز صبح، وقتی است که فجر آشکار شود. فقیه این را میگوید؛ امّا متخصّصِ این کار میرود تا ببیند که این کی و چه زمانی آشکار میشود؟ وقتی خورشید در چه زاویهای از افق قرار بگیرد، فجر آشکار میشود؟ اختلاف در زاویۀ خورشید در زمان فجر، در همه جای دنیا وجود دارد و حتّی در برخی از کشورهای اروپایی، چهارده درجه را معیار قرار دادهاند که در آن زمان، هوا خیلی روشن است. این مسئله، بوده و هست؛ امّا وقتی عدّهای منجّم بیش از هفتاد رصد انجام دادهاند و به نتیجهای رسیدهاند، این بیشتر قابل اعتناست یا اینکه یک نفر مثلاً در فلان کشور اروپایی، در داخل شهر و از خانهاش رصد کرده و مثلاً چهارده درجه را معیار دانسته است؟!
قبل از ژئوفیزیک، چه کسی اوقات شرعی را تعیین میکرد؟
سهرابی: قبل از ژئوفیزیک، بهصورت فردی بود و مثلاً آقای دکتر ایرج ملکپور که تقویم کشور را مینوشت، اوقات شرعی را هم مینوشت. یا مثلاً کسانی که تقویمهای نجومی را مینوشتند، اوقات شرعی را هم محاسبه میکردند و مینوشتند.
درباره زمان فجر از چهارده تا بیست درجه را زمان فجر دانستهاند. تفاوت زمانی اینها چند دقیقه است؟
سهرابی: بستگی به شرایط و عرض جغرافیایی دارد. ممکن است در یک عرض جغرافیایی بین ده تا بیست دقیقه تفاوت داشته باشد و همین در عرض جغرافیایی بالاتر بیش از میشود. نکته دیگری که درباره لحظه فجر یادم آمد، این است که عدهای میگویند باید معیار را کمتر از هفده و هفت قرار دهیم؛ زیرا در ابتدا پرتوهایی از خورشید آشکار میشود که ما آن را لحظه فجر میدانیم؛ ولی آنها معتقدند که باید زمانی برسد که ما در افق شرقی، نواری از نور خورشید ببینیم و وقتی این نوار شیری رنگ و سفید آشکار شود، زمان فجر فرا رسیده است و این ممکن است در پانزده یا شانزده درجه اتفاق بیفتد. ما در آلمان، یک نمونه را بررسی کردیم و دیدیم آنجا، این نوار شیریرنگ پیدا نمیشود! تحلیل ما این بود که اینجا، غبار باعث میشود چنین نوار شیری رنگی دیده شود؛ ولی آنجا چون هوا لطیف و صاف بود، این نوار وجود ندارد. آنجا وقتی خورشید به هفده و هفت دهم رسید، کمکم افق روشن شد؛ روز شد و اصلاً آن نوار دیده نشد.
برای حلکردن مشکل اذان صبح آیا بهتر نیست که مانند دیگر کشورهای اسلامی، یک زمان برای امساک و یک زمان برای فجر و اذان اعلام شود، همانگونه که در قدیم، در کشور ما نیز، چنین بوده و قبل از اذان، مؤذنان و پیشخوانهایی بودهاند که زمانی برای امساک اعلام میکردهاند؟
سهرابی: بله؛ چنین کاری خوب است؛ ولی باید برای عموم توضیح داده شود و گفته شود که لحظهای که خورشید خودش را نشان میدهد، چگونه است.
آیا برای تعیین زمان دقیق مغرب هم کاری انجام شده است؟
سهرابی: معیار در مغرب را ذهاب حمره مشرقیه یا رسیدن آن بالای سر دانستهاند. اتفاقاً درباره این هم، در شورای تقویم بحث و بررسی شد و چهار و نیم درجه زاویه انحطاط خورشید از افق را معیار متوسّط زمان مغرب دانستهاند. در این باره هم شما ببنید وقتی یک مجموعهای در این باره کار کردهاند و وقتی یک کسی بیاید و بگوید ما دیدیم که در فلان زمان ذهاب حُمره شد، کدام مقدّم است؟
البته درباره هفده و هفت دهم نیز، عرض کنم که این هم مانند هجده درجه، معیار متوسّط است و اینگونه نیست که همیشه وقتی خورشید در این موقعیت قرار گرفت، فجر شده باشد؛ چرا که بستگی به عرض جغرافیایی، فشار هوا، دما و سال دارد. ممکن است شما چهار سال در یک نقطه و مثلاً در اوّل اردیبهشت رصد کنید. قاعده، این است که فجر در این چهار سال، در یک زمان اتفاق بیفتد؛ ولی تضمینکردنی نیست و ممکن است در سال بعد، وضعیّت جوّی بهگونهای باشد که مثلاً دو دقیقه دیرتر یا سه دقیقه زودتر فجر برآمده باشد. به همین دلیل، هفده و هفت دهم معیار متوسّط است و احتیاط، چیز بدی نیست و بهتر است در ماه رمضان، چند دقیقه زودتر امساک شود و چند دقیقه پس از شروع اذان، نماز خوانده شود.
درباره اذان مغرب چطور؟ آیا احتیاط لازم است؟
سهرابی: در اذان مغرب، مشکل چندانی نیست؛ هر چند در آنجا هم متوسّط را معیار قرار دادهاند و چند دقیقهای احتیاط، بد نیست.
درباره تشخیص وقت نماز ظهر چطور؟
سهرابی: در ظهر، مشکلی نیست و زمان عبور خورشید از نصفالنهار، معیار است که با یک شاخص معمولی هم، قابل تشخیص است.
آیا غیر از مؤسسه ژئوفیزیک، جای دیگری هم برای تشخیص اوقات شرعی اقدام کرده است؟
سهرابی: در دفتر مقام معظّم رهبری هم، برای تشخیص اوقات شرعی اقدام و رصد کردهاند که نتیجۀ آنها با نتایج ژئوفیزیک یکی بوده است.
دفتر مقام معظّم رهبری هم به مراجعهکنندگان اعلام میکنند که چند دقیقهای برای اذان صبح احتیاط کنند؛ این احتیاط بهخاطر همان میانگیری است که شما گفتید؟
سهرابی: بله، به علّت همان میانگیری است.
کارهایی که فرمودید ژئوفیزیک انجام داده، فقط برای تهران و مرکز کشور است یا برای افق و اوقات شرعی شهرهای دیگر هم هست؟
سهرابی: برای همه کشور است.
آیا شورای تقویم ژئوفیزیک، اوقات شرعی دیگر کشورهای دیگر را هم مشخص میکند؟
سهرابی: بله؛ ژئوفیزیک، اوقات مراکز اسلامی و کشورهایی دیگری که میخواهند را نیز استخراج میکند و به آنها اعلام میکند ولی فعلاً این اوقات، بر روی سایت ژئوفیزیک نیست و این نقیصهای است که باید برطرف شود.
از تجربههای خودتان برای استخراج اوقات شرعی کشورهای دیگر میگویید؟
سهرابی: چند سال پیش گفتند که در اروپا، اوقات شرعی شیعه چند جور است. ما از طرف دفتر مقام معظّم رهبری رفتیم آنجا و در طول سه هفتهای برای این کار، در مرکز اسلامی هامبورگ بودیم. روز دوم سفر، خدمت حاج آقای رمضانی رسیدیم که آن وقت مسئول مرکز اسلامی بودند و همین ایشان خواسته بودند که ما برویم. آن روز حاج آقای رمضانی گفتند: من دیروز صبح، در فرانسه بودم و دو تا نماز صبح با فاصلۀ یک ساعت خواندم! چون دو تا وقت شرعی برای آنجا اعلام کرده بودند. آنجا در آن موقع سال، زمان بینالطلوعین زیاد است و شاید نزدیک سه ساعت باشد؛ بنابراین، اختلاف یک ساعت در زمان اذان، قابل تصوّر است. حاج آقای رمضانی در آن وقت میگفت که ما در اروپا، چهار تا وقت شرعی برای شیعه داریم و هدف ما از دعوت شما این است که ببینید که کدام یک از اینها درست است و یا یک زمان دیگر را مشخّص کنید. ما بررسی کردیم و یک مکان خوبی بین هامبورگ و برلین برای رصد پیدا کردیم و رصدها انجام گرفت و ما به زاویۀ هفده و نیم برای زاویۀ فجر رسیدیم. با توجه به اینکه ما در کشور، رصدهایی پایینتر و بالاتر از این درجه داشتهایم، به این نتیجه رسیدیم که معیار را همان هفده و هفت دهم قرار دهیم که متوسّط رصدهای انجامگرفته است. پس از این، با کسانی که به دنبال استخراج اوقات شرعی اروپا بودند هم، دیدار کردیم و مستندات را ارائه کردیم.
نتیجهای که شما به آن رسیدید، پنجمین وقت شرعی اروپا بود؟
سهرابی: نه؛ یک زمان اعلامی با معیار قراردادن هجده درجه بود که به هفده و هفت دهم نزدیک است و همان پذیرفته شد. این مسئله، در مراکز المراکز اسلامی اروپا و به جاهای دیگر میرفت و بحمدالله اصلاح شد. یکی از کسانی که پیش از این، اوقات شرعی را در اروپا مشخص میکرد، از پنجره اتاق شخصی خودش در وسط شهر رصد کرده بود و بر حرف خودش هم اصرار داشت.
البته فاصله زمانی هفده و هفت دهم با هجده درجه در آنجا خیلی میشود؟
سهرابی: بله؛ در برخی از ایام سال همینطور است؛ ولی بهتر از اختلاف یک ساعتی است که بین دو زمان اعلامی وجود داشت. یک مسئله دیگری یادم آمد که گاهی در فقه گفته میشود فجر کاذبی وجود دارد که پیش میآید و پس از آنکه این فجر کاذب از بین رفت، فجر صادق اتّفاق میافتد. بحث علمی را اینجا عرض نمیکنم؛ چرا که مفصّل است و همین مقدار اجمالاً عرض میکنم که منشأ بیرونزمینی دارد و از غبارهای میان مدارهای مریخ و مشتری نشئت میگیرد؛ امّا اینطور نیست که فجر کاذب، تمام میشود و بعد، فجر صادق آشکار میشود؛ بلکه فجر کاذب، زمانی که آشکار میشود، متّصل به فجر صادق است و به همین علّت، عامل مزاحمی برای دیدن فجر صادق است؛ امّا خوشبختانه فجر کاذب در همۀ سال نیست و معمولاً در عرضهای جغرافیایی کشور خودمان، بیشترین شدّتی که این فجر کاذب دارد، در آبان ماه است؛ قبل از این و پس از این، کمکم ضعیف میشود. ما الآن (فروردین ماه) در آسمان کشورمان، فجر کاذبی نمیبینیم. همین کمک میکند به دانستن دقیق فجر صادق. پس اوّلاً، فجر صادق در همۀ سال نیست و در زمان کوتاهی است؛ و دوم اینکه این دو، به هم متّصل هستند و این عاملِ مزاحمی است.
به نظرم میخواهید بگویید تلقّی فقها از اینکه ما دو تا فجر داریم، تلقّی درستی نیست؟
سهرابی: بله؛ تلقّی درستی نیست؛ ولی این مربوط به فقه نیست و مربوط به موضوعشناسی است که در کتابهای فقهی راه پیدا کرده است. فجر کاذب، عمودی است و از افق به سمت بالا و به شکل مخروط کشیده شده است و آنگونه که در برخی کتابهای فقهی آمده، به شکل «دُم گرگ» است ولی این شکل، همیشه دیده نمیشود. من خودم شاید دو بار دیدهام که به شکل دُم گرگ و رگهرگه بوده است؛ ولی غالب اوقات، به شکل روشنایی مبهمی است. امّا فجر صادق، به شکل افقی است و کاملاً خلاف جهتِ فجر کاذب است. زمانی که فجر عمودی یا همان فجر کاذب وجود دارد، وقتی که فجر صادق آشکار میشود، بهگونهای میشود که با شدّتگرفتن فجر صادق، بهطور کلّی، فجر کاذب در آن محو میشود.
با این حساب، آیا بهتر است که در وقت اذان احتیاط شود؟
سهرابی: بله؛ اصلاً بگذارید اینطور بگویم که در شهرهای بزرگ ممکن است بین شرق تا غرب شهر، کیلومترها فاصله باشد. برای اعلام زمان اذان شهر، وسط شهر یا مسجد جامع شهر یا مرکز مهمّ دیگری را که در شرق یا غرب شهر است، معیار قرار میدهند و اذان را بر اساس آنجا محاسبه میکنند؛ مثلاً در قم و مشهد، حرم را معیار قرار میدهند و اذان را بر اساس آنجا محاسبه میکنند. در اینجا خود به خود، چند دقیقهای اختلاف ایجاد میشود. از طرف دیگر، ارتفاع گوشهای از شهر ممکن است دو کیلومتر کمتر از ارتفاع گوشه دیگری از شهر باشد و به همین علت، شاید افق این دو گوشه از شهر، چهار دقیقه تفاوت کند. یک مثال دیگر بزنم: شما در کنار دریا مینشینید و میبینید که خورشید غروب کرد؛ از جا بلند میشوید و میبینید همچنان خورشید دیده میشود! پس از آن، خورشید پایینتر میرود و شما به بالای ساختمانی میروید و از پنجرۀ آن ساختمان، هنوز خورشید را میبینید! کدام را باید معیار قرار داد؟! بنابراین، بهترین کار «احتیاط» است.
اجازه بدهید این سؤال عامیانه را هم بپرسم که چطور میشود در برخی سالها، در قم اذان صبح را دیرتر از تهران میگویند و اذان مغرب قم را زودتر میگویند؟
سهرابی: در طول سال ممکن است در یک طول جغرافیایی و یک نصفالنهار، شهرهای مختلفی با عرضهای جغرافیایی مختلف وجود داشته باشد و یکی شمالی و دیگری جنوبی باشد. زمان اذان ظهر این دو نقطهای که در یک طول جغرافیایی وجود دارد، یکی است؛ ولی اذان صبح و مغرب، بستگی به میل خورشید دارد و گاهی اذان شهر جنوبی، زودتر و گاهی دیرتر از شهر شمالی است. بگذارید اینطور عرض کنم که اگر اوّل سال شمسی، به سمت قطب شمال برویم، طول روز تقریباً ۲۴ ساعت است و اگر کمی پایین بیاییم، طول روز ممکن است به ۲۳ برسد؛ همین مسیر را اگر پایین بیاییم و به استواء برسیم، طول روز ۱۲ ساعت میشود. فجر برای کسی که بالاتر است، زودتر آشکار میشود و غروب هم برای او دیرتر اتّفاق میافتد. در نیمه دوم سال و مهر ماه، برعکس است و هر چقدر به سمت شمال برویم، طول روز کمتر میشود و هر چقدر به سمت استواء نزدیک بشویم، طول روز بیشتر میشود. در چند سال اخیر که ماه رمضان در نیمۀ اوّل سال قرار گرفته، از آنجایی که عرض جغرافیایی قم پایینتر از تهران است، اذان صبح در قم دیرتر از تهران و اذان مغرب، زودتر از تهران شده است.