شبکه اجتهاد: استاد بزرگوار، شهید اسلام و مسلمین آیتالله حاج سید محمدباقر صدر (قدس الله نفسه الزکیه) در همه ابعاد گستره وجودی شخصیت خود، ممتاز، کمنظیر یا بینظیر بود. بُعد علمی شخصیت ایشان دارای شعبههای مختلف و دامنهای گسترده است؛ بعد اخلاقی، بعد اندیشه و رفتار سیاسی، رفتار خانوادگی، معاشرت با مردم، طلاب، شاگردان و سایر شخصیتها و علمای معاصر خود، رفتار سیاسی با طاغوتهای زمان، همگی از ابعاد شخصیتی ایشان است که هر یک بهتنهایی شایسته تحقیق و بررسی است و باید درباره آن سخنهای بسیار گفته و مطالب فراوان نوشته شود. آنچه تاکنون در این باره نوشته و گفته شده در مقایسه با شایستگی شخصیت این مرد عظیم و بزرگ، بسیار اندک است.
ایشان در بعد اخلاقی فردی بینظیر یا کمنظیر بود؛ در همه جنبههای رفتاری متواضع بود و هیچگاه خود را از دیگران برتر نمیدانست. رفتارش واقعاً خاکسارانه بود و در تواضعش با دیگران خاطرات بسیاری از ایشان وجود دارد. مردی خودساخته بود و اخلاصش در علم و عمل کمنظیر و به واقع درسآموز بود.
جلوههایی از سلوک معنوی شهید صدر
مدتی نماز جماعت را خدمت شهید صدر حاضر میشدیم؛ ایشان با وجود اینکه همه شرایط نماز فراهم بود، یعنی وقت نماز شده بود و تعداد زیادی از مأمومین حاضر بودند، حدود پنج دقیقه قبل از شروع، در محل نماز مینشست و تأمل میکرد. برای من سؤال پیش آمده بود که فلسفه یا حکمت این تأمل چیست. وقتی از ایشان پرسیدم، فرمودند: «نماز ایستادن در برابر خدا و سخن گفتن با خداست؛ باید خود را برای این کار آماده کنیم، فکرمان را صاف و نیتمان را خالص کنیم، خود را برای چنین کاری آماده کنیم که کار بزرگی است و سخن گفتن با عظیم و بزرگترین بزرگان است». شیخ محمدرضا نعمانی که از همراهان ایشان تا روزهای آخر بود نیز نقل میکند که یک بار همین سؤال را از شهید صدر میپرسد و ایشان پاسخ میدهد که «من از کودکی با خودم عهد کردهام جز با حضور قلب نماز اقامه نکنم و به همین دلیل گاهی مجبور میشوم دقایقی صبر کنم تا افکاری که در ذهن دارم را کنار بزنم و حالت صفا و انقطاع برایم ایجاد بشود تا به نماز بایستم.»
شهید صدر (رحمهالله) حالت معنوی عجیبی داشت. یکی از بستگان ایشان در خواب میبیند حضرت امیر مؤمنان علی (علیهالسّلام) به او میفرماید: «به سید محمدباقر بگو چرا چند وقت است به درس ما نمیآید؟» وی خواب را برای آقای صدر نقل میکند، ایشان میفرماید: «من هر روز قبل از درس به حرم امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) میرفتم و چون ایشان باب علم نبی(صلّیاللهعلیهوآله) است، در حرم مینشستم و از ایشان مدد میخواستم و فکر میکردم؛ چند وقتی است به علت بنایی و تعمیر خانه موفق نشدم که به این منظور به حرم مشرف شوم؛ به احتمال زیاد خواب شما به این مناسبت بوده است.» به خاطر اخلاص ایشان بود که چنین جایگاه و پایگاهی نزد ائمه اطهار و امیر المؤمنین (علیهمالسّلام) پیدا کرده بود.
قدرت ذهنی ویژه شهید صدر
از امتیازات عجیب شهید صدر این بود که اگرچه درس استاد یا درس خودش را نمینوشت، به شکل عجیبی نسبت به همه مطالب حضور ذهن داشت. استاد بزرگ ما آقای آیتالله سید کاظم حائری نقل میکنند که در مباحث قطع، شهید صدر پیش از درس، اشکالی از درس قبل به آیتالله خوئی (رحمهالله) وارد میکند و ایشان جواب میدهد؛ دوباره اشکال میکند و دوباره جواب میشنود؛ این کار تا هفت بار ادامه پیدا میکند و پس از سؤال یا اشکال هفتم زمان درس میشود و آیتالله خوئی درس را شروع میکنند؛ جالب است که شهید صدر (رحمهالله) تمام این هفت سئوال و جواب را در ذهن ثبت کرده بود، بدون اینکه یادداشتی برداشته باشد.
البته حافظه ایشان درباره تمام مطالبی که میشنید و میگفت اینگونه بود؛ نقل قولهایی که ایشان از اساتید میکردند، بیشتر نقل قولهای از روی حافظه بود و هم درس خودش و هم درس استادانش را در ذهن خود به شکل عجیبی ضبط میکرد. این قدرت حفظ یا ضبط ذهنی، علاوه بر استعداد طبیعی ناشی از نورانیتی بود که خدای متعال به این مرد عنایت کرده بود.
نوآوریهای علمی شهید صدر
شهید صدر در هر عرصه علمی که وارد شده، علاوه بر احاطه و دقت، ابتکارات و ابداعات علمی کمنظیر یا بینظیری بر جای گذاشته است. ایشان در علوم مختلف مانند فقه، اصول، فقه نظام، نظام اقتصادی و مباحث اجتماعی و فلسفی ابتکارات زیادی داشت. «فلسفتنا»یی که تدوین کرد، انقلابی در عالم فلسفه بهویژه در جهان عرب بود. در عرصههای دیگر هم اینطور بود؛ «الأسس المنطقیه للاستقراء» ایشان انقلابی بنیادین در منطق فکر بشری است که متأسفانه ارزش آن دانسته نشده و درست ترویج نشده است. البته عظمت این تألیف یکی از دلایل عدم شهرت آن است؛ زیرا بسیار تخصصی است و دربردارنده مجموعهای از مباحث جدید فلسفی، ریاضیاتی و حساباحتمالاتی است. شهید صدر در این کتاب اصول معرفتشناختی را تغییر میدهد و بنیاد جدیدی را برای معرفت تجربی پیریزی میکند.
در فقه نیز ایجاد روش استنباطِ فقهِ نظام یکی از نوآوریهای مهم ایشان است. ایشان برای نخستین بار در فقه به استنباط نظام از منابع فقهی اقدام و نظریه نظام اقتصادی را مطرح کرد؛ نظامی که با روشهای اجتهادی و استنباطی متعارف، از منابع و متون استخراج شده است. در این نظام از احکام فقهی ابواب مختلف، نظام فقهی اقتصادی منسجمی ارائه شده است که براساس آن حاکمیت میتواند بهصورت نظاممند و سیستماتیک، ساختارهایی را برای مدیریت بازار، مدیریت تولید، مدیریت توزیع و مدیریت مصرف در جامعه ایجاد کند.
یافتن نظام اقتصادی منسجمی که بتواند جامعه را مبتنیبر معارف اسلامی مدیریت کند، نوآوری شهید صدر بود و هیچ فقیهی، چه شیعه و چه سنی در این تراز وارد نشده و هیچیک از فقها استنباط فقه نظام نداشتهاند.
بنیانگذاری فعالیت تشکیلاتی
شهید صدر به کار تشکیلاتی معتقد بود؛ نخستین کسی که در جهان تشیع کار تشکیلاتی را بنیان نهاده، مرحوم صدر بوده است؛ در عراق این کار تشکیلاتی بسیار بنیادین را پایهریزی کرد که البته بعدها معتقد شد هرچند باید زیر نظر مرجعیت کار کند، اما نباید به حوزهها وارد شود.
از همان اساسنامه اولیهای که شهید صدر طراحی کردند این کار تشکیلاتی باید زیر نظر ولی فقیه میبود؛ ازاینرو مرحوم شهید صدر قبل از دهه چهل، بحث ولایت فقیه را در عرصه سیاست وارد کرد. کار تشکیلاتی شهید صدر هم پیش از دهه چهل انجام گرفت و ایشان از همان وقت در عرصه سیاست مخلصانه و شجاعانه وارد شد تا درنهایت این تلاشها منجر به شهادت این بزگوار شد. شهادت مرحوم شهید صدر بهواقع شهادت انتخابی بود؛ خودشان این راه را انتخاب کردند و میدانستند که شهید میشوند و با این علم، راه جهاد و مقاومت را در پیش گرفتند و به آن شکل فجیع به شهادت رسیدند.
باور عملی شهید صدر به مقام ولایتامری امام خمینی
آیتالله سیّد محمدباقر صدر عراقی بود، اما هنگامی که قیام امام برپا شد در نامهای به شاگردان خود نوشت: «ذوبوا فی الامام الخمینی کما ذاب هو فی الاسلام…» و اعلام کرد که: «از این پس از مرجعیّت من سخن نگویید. امروز پرچم در دست امام خمینی است و او رهبر جهان اسلام است و همه باید از این پرچم حمایت کنیم.» این روحیهی کسی است که در اسلام و اهداف اسلامی فنا میشود و جهانی فکر میکند، آنچنان که ائمهی اطهار فکر میکردند.
همچنین بنده به یاد دارم که مدتی بعد از پیروزی انقلاب حجتالاسلاموالمسلمین آقای سید باقر مهری از شاگردان شهید صدر به نمایندگی از ایشان به ایران آمده و پیامی را از طرف ایشان برای امام آورده بود. بنده پیگیری کردم و وقتی از امام (رحمهالله) گرفتیم و با هم در قم به خدمت امام خمینی رسیدیم. در این جلسه آقا شیخ مرتضی شریعتی نیز حضور داشت.
پیام شهید صدر این بود که «شرایطی پیش آمده که من احساس تکلیف کردم با رژیم صدام مواجه شوم و مقابله کنم، ممکن است این مقابله منجر به شهادت من شود؛ چون شما (امام خمینی) مقام ولایت امری دارید، میخواهم این کار با اجازه شما باشد، اگر اجازه میفرمایید من این راه را ادامه دهم، وگرنه با توجه به شرایطی که امروز بر من حاکم شده است، میتوانم از عراق خارج شوم». امام خمینی (رحمهالله) فرمودند: «بگویید ایشان استقامت کنند و خدا با ایشان است». این پیام به شهید صدر رسید و ایشان عمل کردند.
مرحوم شهید صدر در آن روزگار در سطح مرجع عام شیعیان بود و دامنه مرجعیت گستردهای داشت؛ در عراق، ایران، افغانستان، پاکستان، لبنان، کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس و سطح دنیا مقلدین بسیاری داشت، اما برای انجام اقدامی سیاسی که مقابله با رژیم بعثی بود، خود را مکلف به اذنگرفتن از مرجعی که ولی امر بود میدانست. این نشانهی تواضع، تدین و تقوای فوقالعاده ایشان بود. ایشان حقیقتاً تقوا و اخلاص عجیبی داشت و همه کارهایش را با نیت خالصانه انجام میداد.
از خدای متعال میخواهیم مقام ایشان را عالیتر کند. یاد ایشان و افکارشان که همگی ناب است باید زنده بماند؛ بهویژه اینکه افکار ایشان در جهان عرب به واقع حیاتبخش و انقلابآفرین است؛ بنابراین همه جا بهویژه در جهان عرب باید بیشتر به افکار ایشان پرداخته شود. امیدواریم خدای متعال به همه ما توفیق ادامه دادن راه ایشان را بدهد؛ راه شهید صدر همان تعالیم و آموزههای بلند ائمه معصومین (علیهمالسّلام) و راه امام صادق (علیهالسّلام) و امتداد سیره علوی، فاطمی و حسینی است. ما باید این آموزهها را خوب فرا بگیریم، خوب تبیین و خوب به آنها عمل کنیم.