رئیس شورایعالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی گفت: در حالی که بنابرقانون اساسی، خبرگان نهادی است که باید فعال باشد و گویی مدام دارد رهبری را انتخاب میکند، اما ذهنیت مردم ما نسبت به علمکرد خبرگان، تنها یک بار انتخاب رهبری است.
به گزارش شبکه اجتهاد، مشاور عالی مقام معظم رهبری در امور فرهنگی جهان اسلام که با شفقنا گفت وگو میکرد، یکی از وظایف مجلس خبرگان را اعتمادسازی در بدنه مردم نسبت به نهاد رهبری دانست و گفت: این وظیفه خبرگان است که اعتماد به نهاد رهبری در جامعه بیشتر شود. میزان ارتباط خبرگان با مردم کم بوده است. در حالی که این وظیفه خبرگان بوده است. از طرفی با این که بیش از سی سال از سابقه مجلس خبرگان میگذرد، اما تنها سابقه ای که مردم از فعالیت این نهاد سراغ دارند، انتخاب آیتالله خامنه ای (دام ظله) بوده است. در حالی که بنابرقانون اساسی، خبرگان نهادی است که باید فعال باشد و گویی مدام دارد رهبری را انتخاب میکند. اما ذهنیت مردم ما نسبت به علمکرد خبرگان، تنها یک بار انتخاب رهبری است. حجم ارتباط خبرگان با مردم میبایست بیشتر میبود و میبایست مردم را بیشتر در جریان اقدامات خودشان قرار میدادند.
آیتالله تسخیری، مجلس خبرگان را در مقایسه با سایر بنیادهای قانونی یک نهاد بی نظیر ارزیابی کرد و ویژگی های اختصاصی این مجلس را دلیل لزوم تقویت ارتباط آن با مردم دانست. او تصریح کرد: نظر بنده این است که مجلس خبرگان هم در داخل و هم در خارج از کشور وظایف اساسی در ارتباط با مردم دارد. مجلس خبرگان رهبری به چند دلیل یک مجلس بی نظیر است. اولا این که مرکب از ۸۸ نماینده است که به اجتهاد همه آن ها شهادت داده شده است. ویژگی دوم این مجلس این است که منتخب مردم و مورد اعتماد آن ها هستند؛ و ویژگی دیگری که مجلس خبرگان را ممتاز میکند این است که مصوبات آن در حیطه وظایف خودش، مستقیماً به قانون تبدیل میشود و نیازی نیست که نهاد دیگری این مصوبات را تایید کند؛ البته مهمترین وظیفه انتخاب رهبر، و تحقق از ادامه صفات رهبری در شخص منتخب به طور مستمر. این امتیازات، امتیازات خیلی بالایی است و میبایست از این قدرت به نفع تحکیم حضور رهبری در جامعه و تقویت ارتباط مردم با رهبری معظم استفاده شود. با توجه به وظیفه مجلس خبرگان مبنی بر تقویت ارتباط مردم با رهبری، به نظر بنده مجلس خبرگان علاوه بر فعالیت های داخلی، میبایست در سطح بین المللی هم از امتیازات خود استفاده کند و با مراکز اسلامی بزرگ جهانی ارتباط برقرار کند. ما حتی در کشورهای غیراسلامی هم شاهد مراکز علمایی و فقهایی زیادی هستیم. به نظرم خبرگان میبایست در سطح بین اللمل نقش ایفاء کند و رابطه نهاد رهبری با مراکز بین المللی را بیشتر کند.
مشاور عالی مقام معظم رهبری در امور فرهنگی جهان اسلام درادامه گفت: مجلس سوم و چهارم خبرگان، مجالس فعالی بودند و در سمینارهای مردمی حضوری قوی داشتند. این مجلس ها برای تعمیق اصل ولایت فقیه و دفاع از رهبری در داخل کشور فعال بودند و فعالیتشان مفید بود. اما به نظر بنده کافی نبود. اما راجع به خارج از کشور شاید فعالیتشان صفر یا نزدیک به صفر بود. فلذا من معتقدم باید کمیته برنامه ریزی یا کمیته جدیدی به وجود بیاید تا حضور مجلس خبرگان در بین توده های مردم قوی تر شود. این مجلس به طور طبیعی یک وظیفه اساسی دارد و آن مسئله انتخاب رهبری در شرائطی است که یک فراغی به وجود بیاید و نیاز به انتخاب رهبر جدید باشد. اما وظیفه دیگر این مجلس همانطور که گفتم در رابطه با مردم است که باید ارتباط خود را با مردم بیشتر کند و در این راستا میتواند با کشورهای گوناگون ارتباط قوی تری پیدا کند.
عضو مجمع فقه اسلامی جده، راجع به نظر برخی کارشناسان مبنی بر لزوم استفاده از کارشناسان و نخبگان غیر فقهی، علاوه بر فقهاء در مجلس خبرگان رهبری بیان کرد: اصولا من به وجود خلاءکارشناسی در خبرگان قائل نیستم. وظیفه مجلس خبرگان بیشتر متمرکز بر تشخیص فقیه اصلح است و تشخیص فقیه، کار کارشناسان صنعتی یا کشاورزی نیست. اعضاء مجلس خبرگان باید فقیه باشند تا بتوانند فقیه را تشخیص دهند. اگر چه در قانون اساسی تصریحا به لزوم فقیه بودن اعضاء این مجلس اشاره نشده است، اما این قانون «شبه تصریح» دارد که اعضاء مجلس خبرگان باید فقیه و کارشناس فقهی باشند. کلمه نظارت در قانون اساسی نیست و درست هم نیست که ما آن را در رابطه با رهبر به کار ببریم. خبرگان کمیسیون هایی دارد که کار آن تحقیق است. این کمیسیون ها مسیر رهبر را در نظر میگیرد و دائما شرائط تحقق فقه، عدالت، قدرت، مدیریت و مُدَبِّریت را رصد میکند و بالآخره بعد از تحقق این شرائط تصمیم میگیرد. شورای مجلس خبرگان اولا باید فقیه باشند تا بتوانند فقاهت که مهمترین شرط رهبر است را تشخیص دهند. ثانیا باید عدالت رهبری را احراز کنند. عدالت، یعنی تعهد به احکام اسلام. پس آن ها فقهایی هستند که مسیر اسلامی را مشخص میکنند و تعهد را هم تشخیص میدهند. در این زمینه مسئله مدیریت و مدبریت میماند که خود آقایان فقهاء اکثرا مسئول هستند و در قلب جامعه و مردم هستند. اعضاء مجلس خبرگان یا امام جمعه، یا قاضی، یا عضو شوراهای عالی میباشند. بنابراین در جریان کل کارها هستند و لذا میتوانند آن سه شرط را تشخیص دهند. این ها مطالبی است که عموم فقها میتوانند آن ها را تشخیص دهند. باضافه این که خود خبرگان در سازمان تشکیلات این مجلس اگر لازم باشد از کارشناسان گوناگون دعوت میکنند و از نظرات این کارشناسان استفاده میکنند.
آیتالله تسخیری درباره نحوه تایید صلاحیت فقهی داوطلبین ورود به مجلس خبرگان بیان داشت: قانون میگوید اجتهاد باید احراز شود. معنی احراز اجتهاد این است که شورای نگهبان باید یقین کند که این آقا دارای چنین قدرت استنباطی هست. اگر این شورا به چنین یقینی نرسید، میگوید من احراز اجتهاد نکردم، اما شاید این شخص، شخصیت قوی فقهی باشد. بر این اساس مسئله احراز یعنی اطمینان و یقین کردن به این که شرائط اجتهاد هست و در قانونی که در خبرگان تصویب شده است، شورای نگهبان را برای تشخیص و احراز اجتهاد موظف کرده است و باید علم پیدا کند. حتی گمان هم فایده ای ندارد و باید علم پیدا کند که این آقا، دارای این شرائط هست. در غیر این صورت شورا باید به وظیفه قانونی خودش عمل و درخواست را رد کند. من معتقدم تفاوتی در روش شورای نگهبان برای احراز صلاحیت ها اتفاق نیفتاده است. تنها دوره اول خبرگان بوده است که شیوه احراز اجتهاد، تفاوت میکرده است. اما تفاوتی نیست، یعنی خیلی طبیعی است که شناخت یک فقیه را باید فقها انجام دهند و خود مجلس خبرگان تصویب کرده است که فقهای شورای نگهبان این کار را انجام دهند. منش ها مختلف نبود. شورای نگبهان اعلام کرد که کسانی که معروف هستند، نمیخواهد راجع به آن ها تحقیق شود. اما راجع به کسانی که معروف نیستند، باید ثابت شود برای آن ها که آن آقا فقیه است تا احراز به دست بیاید. من معتقدم این روش، روشی جالب و منهای دوره اول، یکسان بوده است. فقهای شورای نگهبان خوب عمل کردند و در این رابطه زحمت کشیدند. ایشان خیلی صریح و شجاع بودند و البته سعی کردند که کرامت همه افراد محفوظ باشد.
او در پایان انتخابات خبرگان را به طور کلی حساس دانست و افزود: با وجود چند ویژگیای که برای مجلس خبرگان عرض کردم، همیشه انتخابات این مجلس حساسیت داشته است و من فرقی اساس میان این دوره و دوره های قبلی نمیبینم. همیشه ترس از افراد نفوذی هست. همیشه ترس از این که فرد نالایقی برای این مجلس انتخاب شود، وجود دارد. حساسیت انتخابات این دوره، همان حساسیتی است که از قبل هم بوده است و البته چیزی که این حساسیت را تامین میکند و ترس را از بین میبرد، آگاهی مردم متدین و علمای ماست.