شبکه اجتهاد: حجتالاسلام والمسلمین مجتبی الهی خراسانی، استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه مشهد و عضو هیئت علمی مرکز تخصصی آخوند خراسانی، از سررشتهداران حرکتهای تحولآفرین در حوزه شناخته میشود. وی جزء نخستین اساتید حوزه است که از دو دهه پیش به تدریس حلقه سوم از دروس فی علم الأصول ـ موسوم به حلقات اصولی شهید صدر ـ همت گماشتهاند و بسیاری شاگردانش هم اکنون از پژوهشگران و مدرسان سطوح عالی در حوزه هستند. بیست و اندی سال تدریس مستمر سلسله اصولی شهید صدر توسط ایشان موجب شده تا علی رغم پرهیز وی از محصور شدن در اندیشههای شهید صدر، نام آن علامه سترگ در حوزه علمیه مشهد به نام استاد الهی خراسانی گره بخورد. یادداشت پیشروی به مناسبت سالگشت شهادت علامه شهید صدر، از نظر خوانندگان فرهیخته میگذرد.
خصایص ذاتی شهید صدر
پرداختن به ابعاد مختلف شخصیت علمی شهید صدر، میتواند سرآغازی برای واکاوی بیشتر ویژگیهای فکری آن مرحوم، در ابعاد گوناگون فقهی، اصولی، کلامی، تاریخی، تفسیری و … باشد. چنین رویکردی همچنین، میتواند زمینه مناسبتری برای بهرهگیری بیشتر جامعه علی و به ویژه، فضلا و اندیشمندان جوان، از ثمرات فکری شهید صدر فراهم کند.
طبیعتاً، تلاشهای فکری و کارنامه علمی شهید صدر، مرهون عوامل متعددی است که بعضی از آنها، از خصایص ذاتی آن مرحوم است و نمیتوان آن را در ویژگیهای علمی و فکری طبقهبندی کرد.
شهید صدر در خاندانی اهل علم، اصیل و بافضیلت، متولد شد و پرورش یافت. او در محضر استادانی که برخی از آنها، منتسب به خاندان پرآوازه خودِ شهید صدر بودند، آموزش دید. آن مرحوم، به لحاظ استعداد و تفکر، به تعبیر مقام معظم رهبری، از معدود کسانی بود که میشد او را یک نابغه نامید. سن پایین راهیابی به تخصصیترین مراحل آموزش حوزه و دروس خارج استادان بزرگ، دریافت اجازه کتبی اجتهاد در ۲۱ سالگی، تولیدات فکری و تألیفات تخصصی وی در سنین نوجوانی و جوانی، نگارش سلسله ممتاز «دروس فی علم الأصول» با اسلوبی متفاوت، محتوایی غنی و نظراتی پیشرو در مدت دو ماه و نیم، گوشههایی از این نبوغ را نشان میدهد.
از ویژگیهای شخصیتی شهید صدر، برخورداری از شخصیتی بسیار پرکار، پرتلاش، منظم در امور شخصی، علمی و اجتماعی و همچنین، جامعیت فراگیر و توام کردن علم با عمل در مقیاس وسیع اجتماعی است. افزون بر این، ابتهال[تضرع] به درگاه باریتعالی، به همراه جنبههای ولایی و توسل به پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) باعث برکت بیشتر عمر شریف آن مرحوم شد.
خصایص علمی و رویکردهای شهید صدر در عرصههای مختلف، به گونهای است که او را نسبت به اغلب متفکران مسلمان عصر حاضر، در مقامی ممتاز و برتر قرار میدهد.
نوآوری علمی
به اعتقاد من، یکی از مهمترین ویژگیهای علمی و فکری شهید صدر، که شاید برترین خصیصه قابل ذکر برای ایشان باشد، ابداع و نوآوری است.
البته باید توجه داشت که ابداع و نوآوری، به این معنا که شخصی، تمام نظریات، مفاهیم و ریشههای فکری خود را، از نو خلق کرده باشد، نیست؛ چرا که چنین رویکرد و روشی در اندیشه بشری، امکان ندارد. منظور از ابداع، این است که شخصی بتواند در میدانهای مختلف نظر، روش و تطبیق، گزارههای تازه و اقدامات و دستاوردهای جدید را به منصه ظهور برساند؛ گزارههایی که تا پیش از آن، سابقه نداشته است؛ هرچند ممکن است ایدههای پراکنده این نظریه یا روشها و مناهج یا تطبیقات آنها، در آثار پیشینیان وجود داشته باشد. در واقع، به تعبیر برخی مورخان علم، تلاش عمده و رهاورد نوابغ، صاحبان مکاتب علمی، اندیشهپردازان و نوآوران، این است که امور سادهای را که از ذهن دیگران میگذرد، از چشم سایرین مخفی میماند، در حد ایدههای خام جلوه میکند و مورد توجه قرار نمیگیرد، پرورش دهند و از یک ایده خام، یک ایده پخته و قابل ارایه تولید کنند؛ تطبیقات نظریه را بررسی و از آن به عنوان یک مبنای فراگیر استفاده کنند یا احتمالاتی را که در نگاه دیگران، ضعیف یا غیرقابل توجه به نظر میرسند، مورد بررسی قرار دهند و درجه اثبات و اعتبار جدیدی به آنها بدهند و از آن، در منطق اکتشافات علمی استفاده کنند. بنابراین، منظور ما از ابداع و نوآوری، نقطه آغاز کامل و ابداعی که در مورد ذات باریتعالی در نظر میگیریم، یعنی ایجاد از «لاشیء»، نیست. با توجه به این نکته، باید گفت شهید صدر در میدانهای مختلف علمی، ابداعات و نوآوریهای فراوانی داشته است.
نوآوری در فلسفه و کلام
شهید صدر در وادی فلسفه، با تألیف «فلسفتنا» (فلسفه ما)، به عنوان یک رویکرد جدید در مواجهه با مارکسیسم فلسفی، هم به لحاظ محتوا و هم به لحاظ سازماندهی مطلب و جهتگیری کلی اثر، کاملاً متمایز و برجسته عمل کردهاست.
او در بحث معرفت شناسی و حوزههای مرتبت با منطق، با نگارش کتاب «الاسس المنطقیه للاستقراء» یا همان «مبانی منطقی استقراء»، به یک بحران معرفتی در علوم تجربی و همچنین، علوم حدیث و اصول فقه و نیز، به کارگیری آن در منطق اکتشافات علمی، خاتمه داد و به راستی، کاری کارستان کرد. به این معنا که بعد از قرنها که منطق صوری و سنت فلسفی ما، استقرای کامل را دستنیافتنی تلقی میکرد و استقرای ناقص را برای حصول علم غیرمفید میدانست، شهید صدر موفق شد تحلیل جدیدی برای آن ارائه و با رویکردی روانشناختی نسبت به معرفتشناسی بشری، استقرا را به عنوان یک منبع معتبر، در مطالعات و تحقیقات علمی، معرفی کند و همزمان، به حجیت آن را در اصول فقه، علوم حدیثی و همچنین، قضایای تجربی اعتبار ببخشد.
شهید صدر در عرصه کلام، رسالههای متعددی تألیف کرد که بسیار قابل تأمل و توجه است. ایشان در مقدمه رساله توضیح المسائل عربی خود به نام «الفتاوی الواضحه» بحثی به نام «المُرسِل، الرسول، الرِّساله» دارد که رساله ای بسیار مستحکم در عقای و کاملا متفاوت از متون مشابه و در زمینه تبیین عقلانی عقاید اسلامی، بسیار مورد توجه است. شهید صدر، در این مقدمه، از منطق احتمالات برای ارائه ادله اثبات وجود خداوند استفاده کرده است. همچنین در بحث کوتاهی تحت عنوان «بحث حول المهدی الموعود»، به مسائل مربوط به عصر غیبت و مباحث مربوط به طول عمر امام زمان(عج)، با دیدگاهی کاملاً جدید و تبیینی دقیق و عالمانه پرداخته است. این رویکرد شهید صدر، میتواند برای نسل جوان و به ویژه دانشجویان، بسیار جذاب و قانع کننده باشد.
ابداع در فقه واصول
آن علامه شهید در بحثهای فقهی، چه فقه فردی و چه فقه اجتماعی، ابداعات قابل توجهی داشته است. در عرصه نظام اجتماعی اسلام و حکومت اسلامی، «منطقه الفراغ» را مطرح کرد و با این تقریر تازه، بیآنکه جامعیت شریعت در ابعاد عرضی و جزئی نقض شود، نشان داد که شارع به صورت آگاهانه، برخی آزادیها را برای تقنین واگذار کرده و این، همان حوزهای است که ولی فقیه میتواند در آن، دست به تقنین بزند. در باب دیدگاه اسلام در مورد احزاب، شهید صدر از معدود فقهایی بود که تعدد احزاب را به عنوان یک نظریه در اندیشه اسلامی مورد توجه قرار داد. او در عرصه ساختارهای فقه و اصول، دستکم دو ساختار متفاوت برای اصول فقه و یک ساختار کاملاً متفاوت در فقه، ایجاد و با به وجود آوردن این ظرفیتهای تازه، راه را برای طرح مباحث جدید، هموار کرده است.
ایشان با نگارش کتاب «اقتصادنا»، اجتهاد را وارد مرحله تازهای که کرد که امروز از آن با «فقه نظام» یاد میشود. در این کتاب وی سعی کرده است تا با طرح ظرفیتهای اسلام در مبانی اقتصاد و با دقت تمام و به دور از هرگونه سطحینگری، نشان دهد که دستیابی به یک مکتب اسلامی درعلم اقتصاد، ممکن است. مقایسه مبانی اقتصادی اسلام با مارکسیسم و لیبرالیسم، هیمنه اندیشههای اقتصادی این دو را نقد کرد.
شهید صدر در اصول فقه هم ابداعات فراوانی داشت. همچنان که برخی محققان مطرح کردهاند، وی علاوه بر این که در جای جای مسائل اصول فقه، نقد و سخن تازهای دارد، چندین مبنای فراگیر در اصول فقه، ابداع کرده است؛ مانند نظریه «حق الطاعه»، تفسیر جدید از «حکم ظاهری» و ابداع قسم چهارمی از تزاحم به نام «تزاحم حفظی» و… .
نگارش یک سلسله جدید آموزشی در اصول فقه، یکی از مهمترین نوآوریهای ایشان است که سهمی شگرف در تربیت طلاب نقاد و تیزبین در علم اصول، و سرعت بخشی به یادگیری اصول فقه معاصر است. شهید صدر، با تألیف سلسله دروس فی علم الآصول، عملاً پای در راهی نهاد که تحول آموزشی حوزه، سخت بدان محتاج بود؛ و آن نوسازی مفاهیم و شبکه مسائل اصول فقه و اجتهاد بود.
علوم قرآن و حدیث
در بحث تفسیر، شهید صدر از آغازگران تفسیر موضوعی قرآن کریم است. در واقع، میتوان گفت که جلسات درس تفسیر موضوعی، از برکات مهم دوران عمر شریف آن مرحوم است.
در بحث علوم حدیث نیز، نگاه تازهای به مسئله سندشناسی دارد و نظریه «تعویض سند» شهید صدر، فتح باب جدیدی به شمار میآید و در باره مبانی «نقد مضمون» نیز، مبانی جدیدی را ارائه کرده است.