شبکه اجتهاد: چندی پیش سید حسین شیرازی فرزند و رئیس دفتر آیتالله سید صادق شیرازی سخنانی توهینآمیزی را نسبت به ولایت فقیه بیان داشت. وی که در دفتر آیتالله سیدصادق شیرازی در قم سخن میگفت پس از توهین به دفاع مقدس و بیارزش نامیدن آن، ولایت فقیه را با ادعای خدایی فرعون مقایسه نموده و آن همان ندای «انا ربکم الاعلی» دانست.
وی برای اثبات این ادعا عنوان نیابت فقیه از امام معصوم را تفسیری جدید از ولایت فقیه نامید که فقهای گذشته به آن اعتقادی نداشتهاند.
اما طرح چنین سخنانی از ناحیه کسانی خود را پیرو اندیشههای آیتالله سید محمد شیرازی میدانند بسیار عجیب است و نشان از آن دارد که این افراد نه تنها کتابهای فقهای شیعه را مطالعه نکردهاند بلکه از اندیشههای رهبران فکری خویش نیز آگاهی ندارند.
در ادامه نکاتی در این باره تقدیم میشود:
۱- حقیقت اینکه آیتالله سید محمد شیرازی یکی از طرفداران نیابت فقیه از امام معصوم(ع) و ولایت فقیه است، آنگونه که حتی طرفداران ایشان طرح ولایت مطلقه فقیه توسط وی را مقدم بر مباحث ولایت فقیه امام خمینی میدانند.
وی در کتابهای خویش تأکیدات فراوانی دراین باره دارد، چنانچه مینویسد:
«همانا ولایت فقیه در زمان غیبت امام زمان(ع) همانند ولایتِ حاکمانی است که ائمه (ع) در زمان حضورشان آنها را نصب میکردند، مثلاً امام علی(ع) مالک اشتر را والی مصر ساخت پس همان ولایتی که مالک داشت فقهای عادل نیز دارند و همانگونه که بر امت لازم بود از مالک در مصر اطاعت کنند، چون او در هنگام غیبت و عدم حضور امام، از ناحیه ایشان ولایت داشت و نماینده ایشان بود، در زمان ما نیز باید از فقها اطلاعت شود، زیرا نفس همان ولایت به فقیه جامع شرایط اعطا شده است، یعنی فقیه نماینده امام معصوم(ع) است و با تعدد فقها ولایت متعلق به شورای مراجع است با تفصیلی که آن را در فقه بیان کردیم.»( سید محمد شیرازی، عداله الإمام أمیر المؤمنین(ع)، ص۲۳-۲۵)
وی در جایی دیگر نیز میگوید:
«اقامه حکم اسلام در زمان غیبت به واسطه نواب امام مهدی که دارای شرایط فتوی دادن هستند از واجبترین واجبات است.»(سید محمد شیرازی، موسوعه الفقه، الدوله الاسلامیه، ج۱۰۱، ص۲۴)
همچنین وی هر حکومتی غیر از ولایت فقیه را نامشروع میداند.(رک: سید محمد شیرازی، موسوعه الفقه، ج۱۰۱، ص۵۷)
۲- در سخنرانی سید حسین شیرازی، وی شیخ انصاری را ضدولایت فقیه مینامد و از جایگاه علمی ایشان برای تخریب ولایت فقیه استفاده میکند. این ادعا نشان از اطلاعات ناقص این فرد دارد، زیرا شیخ انصاری در کتابهای خویش هیچگاه بهصورت کلی ولایت فقیه را رد نکرده است و فقط در محدوده ولایت فقیه نظری متفاوت دارد که این نظر را نیز نمیتوان ضدیت با ولایت فقیه نامید، زیرا ضدیت دربردارنده بارِ دشمنی است، و این معنا را هرگز نمیتوان به شیخ انصاری منتسب کرد.
از این گذشته بهرهبرداری اینچنین از نام شیخ انصاری برای تخریب ولایت فقیه نشان از آن دارد که وی حواشی عمویش آیتالله سید محمد شیرازی را بر مباحث ولایت فقیه شیخ انصاری نیز مطالعه نکرده است.
آیتالله سید محمد شیرازی در حاشیه خویش بر مکاسب با نظر شیخ انصاری در محدود کردن اختیارات ولایت فقیه مخالفت کرده و مینویسد:
«حاصل سخن این که: مقتضای قاعده فقهی آن است که برای فقیه تمام اختیاراتی که برای امام است وجود داشته باشد، مگر اختیاراتی که با دلیل خاص نفی شده باشند مثل وجوب جهاد ابتدایی، زیرا اقتضای جانشینی رسول خدا(ص) چنین است و این که فقها حجت امام هستند، همانگونه که امام، حجت خدا است و غیر از این دو روایت از ادلهای که بر ولایت فقیه وجود دارد.» (ایصال الطالب الی المکاسب،ج۸، ص۱۸۸)
۳- آیتالله سید محمد شیرازی در تعیین ولایت فقیه نظریه شورای مراجع را مطرح میکند، این نظر نفی کننده ولایت فقیه نیست بلکه فقط نحوه تعیین آن را به صورتی دیگر بیان میکند. البته در نظریه شورای مراجعِ آیتالله سید محمد شیرازی، رأی و نظر مردم هیچگاه به صورت مستقیم لحاظ نمیشود و درباره آن انتخابات عمومی وجود ندارد. بلکه در این نظریه فقهایی که اقبال مردم به سوی آنها بوده است و عنوان مرجع تقلید را کسب کردهاند، مجلسی شورایی را تشکیل داده و فردی را به عنوان رهبر جامعه اسلامی بر می گزینند. (سید محمد شیرازی، موسوعه الفقه، ج۱۰۱، ص۵۷)
حقیقت اینکه در اندیشه سیاسی آیتالله سید محمد شیرازی تمام شئون سیاسی بر محور مراجع تقلید تعریف میشود و حتی احزاب سیاسی هنگامی مشروعیت مییابند که بر محوریت مراجع دینی تشکیل شوند.
به هر حال سخن درباره نظریه شورای مراجع فراوان است ولی فیالجمله باید گفت: تعیین ولایت فقیه در اندیشه سیاسی آیتالله سید محمد شیرازی را نمیتوان دموکراتیکتر از تعیین ولایت فقیه در جمهوری اسلامی دانست.