در جامعه اسلامی باید هزینه دینداری پایین و هزینه ارتکاب گناه و معصیت بالا باشد؛ اگر اقدامات مؤثر در زمینه امر به معروف و نهی از منکر موجب بالارفتن هزینه گناه و نگرانی گناهکار میشود و برای اصرار بر معصیت، احساس نا امنی میکند باید از آن استقبال نمود، مردم مؤمن هیچگاه از نا امنی گناه و گناهکاری، دچار دلهره نمیشود بلکه فضا را برای حفظ عفت و پاکدامنی مهیا میبینند و از این جهت خرسند و راضی هستند.
به گزارش شبکه اجتهاد، جلسه «بررسی فقهی گشت نامحسوس پلیس امنیت اخلاقی»، چندی پیش توسط دفتر مطالعات فقه میان رشتهای واحد جهاد علمی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین علیرضا دهقانی فیروزآبادی عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه امام صادق (ع) و مدرس مباحث «امر به معروف و نهی از منکر»، در این نشست مطالب خود را به دو بحث پاسخهای کوتاه و پاسخهای فنی و فقهی به این مساله تقسیم کرده است که گزارش این جلسه درپی میآید:
حجتالاسلام دهقانی در ابتدا با طرح سؤال «بهتر نیست بجای این کارها، کار فرهنگی کنیم؟» گفت: مأموریت امر به معروف و نهی از منکر، با مأموریت دعوت و کار فرهنگی متفاوت است؛ تأکید امر به معروف در مورد گناهانی که بروز اجتماعی دارد اولاً و بالذات صیانت از «افراد سالم جامعه» و «حرمت جامعه اسلامی» است و در مرتبه نازلتر، خود فرد عاصی است، اگر هر دو مقدور نشد مأموریت اصلی باقی میماند و کار فرهنگی مأموریت ساخت درون افراد را بر عهده دارد، پس دو واجب مستقل در این جا وجود دارد.
ناجا مسئول کار فرهنگی نیست، بنابراین اقدام ایشان مغایرتی با وظیفه خود یا دستگاههای فرهنگی ندارد. ۱- ضمناً کار ناجا انجام سر ریز امر به معروف مردمی است. ۲- مراکز فرهنگی تلاش بیشتری باید بکنند تا اندیشه معصیت در میان عده قلیلی که علناً گناه میکنند فروکش کند و عموم مردم در جهت امر و نهی زبانی بیشتر بکوشند تا موضوع مأموریت ناجا منتفی شود و به اصطلاح سالبه به انتفاء موضوع گردد. ۳- عدهای مسلمان نیستند و با حاکم اسلام قرارداد دارند که در جایی که مسلمین حضور دارند رعایت مقررات اسلامی را بنمایند؛ آنها به میزان مطالبه گری حاکم اسلام نگاه میکنند و رفتار خود را تنظیم مینمایند اگر حاکم سکوت کند آنها خود را قانونا(روی کاغذ) مکلف ولی عملاً غیر مکلف بحساب میآورند؛ اقدام اخیر ناجا، مطالبه جدی حاکم اسلام از آنها بشمار میآید.
این کارشناس مسائل فرهنگی با اشاره به طرح گشت نامحسوس پلیس امنیت اخلاقی پلیس؛ اظهار داشت: اعلان این طرح و پخش عکس آن در رسانهها، کار صحیحی ارزیابی میشود اگر چه اجرای این طرح نیاز به اعلان نداشت زیرا ادامه کار قبلی ولی با سبکی ملایمتر است؛ اما وجه مطلوبیت آن این است که دشمن در خرداد سال ۱۳۹۳ اعلان کشف حجاب از تاریخ اول تیرماه این سال نمود و تبلیغات وسیعی کرد و تلاش نمود آن را به مورد اجراء بگذارد.
در بادی امر موفق به اجرای بخشی از دسیسه خود شد به طوری که موجبات نگرانی مؤمنین و علماء و روحانیت را فراهم کرد حتی آیتالله ناصر مکارم شیرازی در تاریخ ۹۴/۶/۷ به دولت انتقاد کردند و فرمودند: «دولت اگر نمیتواند حجاب را در کل جامعه گسترش دهد، چرا در این زمینه کمکاری و کوتاهی میکند؟ آیا مفاسد بیحجابی که طلاق و متلاشی شدن خانواده است، بر کسی پوشیده است؟ … حجاب از فروع دین است؛ اما امروز با آن معامله اصول دین میشود؛ یعنی اگر کسی بخواهد با اسلام مخالفت کند؛ با حجاب مقابله میکند؛ زیرا جنبه سیاسی پیدا کرده و دشمنان فهمیدهاند که حجاب ضروری دین است؛ از اینرو به عنوان سمبل اسلام با آن به مبارزه برخواستهاند.»
این عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه امام صادق (ع) با اشاره دسیسههای روزانه دشمنان بر علیه جمهوری اسلامی، خاطر نشان ساخت: این اقدامات دشمن و امید بستن به دستاوردهای شیطانی آن، در کنار مشکلات اقتصادی کشور موجب شد تا معاندین شروع به القاء شبهه ناکارآمدی نظام ولایت فقیه نمایند و اینجور به خود امید دهند که باید به سراغ نظامهای سکولار رفت تا بتوان کشور را اداره نمود؛ راه افتادن چرخ اقتصاد مقاومتی که با سخنرانی مقام معظم رهبری در روز نخستین سال جاری در مشهد مقدس کلید خورد و بخشنامه اخیر دکتر جهانگیری به همه دستگاههای ذیربط، و نیز اقدام اخیر ناجا یک ضد حمله بر علیه این توطئه محسوب میشود که نغمههائی از آن در نیمه دوم سال ۹۴ علاوه بر تهران در غیر از تهران هم شنیده شد؛ اقدام مقتدرانه ناجا نشان داد که اگر بخشی از بدنه نظام یک تکان کوچکی به خودش بدهد بدون اینکه نیاز به میز و صندلی و استخدام جدید باشد میتواند طومار دشمنان را به هم بپیچد، اگر این تحلیل را بپذیریم هزینههای اندک اعتباری آن که قابل پیش بینی بود را با جان و دل میپذیریم و از هجمه برخی افراد نگران نمیشویم چون عقلا هر حمله و یا ضد حملهای، تلفاتی را به دنبال دارد ولی به نتایج آن میارزد.
پاسخ تخصصی:
از آیه ۱۰۴ از سوره مبارکه آل عمران«وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ امَّهٌ یَدْعُونَ الَى الْخَیْرِ وَ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمَنْکَرِ وَ اولئِکَ هُمْ الْمُفْلِحُونَ/باید از شما جمعى باشند که به نیکى بخوانند و به معروف وا دارند و از منکر باز دارند و آنها رستگارانند» گفت: به دلالت واو عاطفه بر میآید کار فرهنگی بالمعنی الاخص، چیزی بجز امر به معروف و نهی از منکر است و این آیه شریفه بیان کننده دو رسالت متفاوت برای مسلمانان است.
مؤید این مطلب، آیه ۱۲۵ از سوره مبارکه نحل است که خداوند میفرماید «ادْعُ إِلى سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَ الْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدینَ/با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما و با آنها به روشى که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هر کسى بهتر مىداند چه کسى از راه او گمراه شده است و او به هدایت یافتگان داناتر است».
روشن است که هیچ یک از اقدامات سهگانه فوق، با فوریت نمیسازد بلکه نیاز به استدلال و مباحثه و … دارد؛ در حالی که به دلیل روایت زیر، امر به معروف و نهی از منکر دارای وجوب فوری است: «عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ شَبِیبٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عِیسَى الْعَلَوِیِّ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِیه عَنْ جَدِّهِ قَالَ کَانَ یُقَالُ لَا یَحِلُّ لِعَیْنٍ مُؤْمِنَهٍ تَرَى اللَّهَ یُعْصَى فَتَطْرِفَ حَتَّى تُغَیِّرَه. (وسائل الشیعه، ج۱۶، ص: ۱۲۵): جایز نیست چشم انسان مؤمن ببیند که خداوند عصیان میشود و به هم بخورد مگر اینکه آن را تغییر دهد».
کار فرهنگی و امر به معروف و نهی از منکر مستقل از یکدیگرند
حجتالاسلام دهقانی در ادامه مباحث خود گفت: با مشخص شدن تفاوت بین کار فرهنگی و امر به معروف، نوبت به پاسخ گوئی به این سؤال میرسد که کدام یک بر دیگری تقدم دارد؟ آیا در آن واحد باید به هر دو عمل کرد و یا باید یکی را بر دیگری ترجیح داد؟ در پاسخ گوییم این دو واجب مستقل از یکدیگرند و هر کدام حکم و شروط اختصاصی خود را دارد، اگر شرائط هر دو آماده باشد و توان انجام هر دو را داشتیم به هر دو عمل مینماییم.
اگر قدرت بر انجام یکی را داشتیم باید به قواعد بحث تزاحم عمل کنیم یعنی یکی را بر دیگری ترجیح دهیم؛ وجه رحجان در این بحث، فوریت است بنابراین ترجیح با امر به معروف و نهی از منکر است؛ به عبارت دیگر، امر به معروف و نهی از منکر بر دعوت و کار فرهنگی بالمعنی الاخص تقدم زمانی دارد؛ رسالت امر به معروف، پاک و طیب کردن فضای جامعه است، تا اسلام و احکام و ارزشهای آن حاکم نباشد نمیتوان افراد را در مسیر صحیح حفظ کرد، بزرگراهی که دارای چالههای متعدد است نمیتواند بستر مناسبی برای سرعت مطمئنه خودروها باشد، در زمستان سرد، به هر اندازه درجه بخاری را زیاد کنیم تا زمانی که شیشه پنجره اتاق شکسته باشد فایدهای ندارد و نمیتوانیم اتاق را گرم نماییم.
البته این مطلب را نباید از نظر دور داشت که کار فرهنگی تقدم رتبی بر امر به معروف و نهی از منکر دارد؛ زمانی که گناهی وجود ندارد همه تلاشمان را باید مصروف اصلاح باطن افراد نماییم زیرا اصل بر ساخت درونی و اصلاح باطنی انسانهاست، اسلام نقشه رستگاری و فلاح انسان را ارائه کرده است، اسلام آمده است تا گوهر وجودی انسان را از قوه به فعل درآورد، این هدف جز با رشد و بالندگی درونی آدمی بدست نمیآید؛ در همین ارتباط، امیرالمؤمنین علیهالسلام در بیان حکمت نبوت انبیاء علیهمالسلام میفرماید: «فَبَعَثَ فِیهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَیْهِمْ أَنْبِیَاءَهُ لِیَسْتَأْدُوهُمْ مِیثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ یُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِیَّ نِعْمَتِهِ وَ یَحْتَجُّوا عَلَیْهِمْ بِالتَّبْلِیغِ وَ یُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُول(نهجالبلاعه، خطبه اول)/ پس خداى تعالى پیغمبران خود را در بین آنان بر انگیخت و ایشان را پى در پی مىفرستاد تا عهد و پیمان خداوند را که جبلّى آنان بود بطلبند و بنعمت فراموش شده (توحید فطرى) یادآوریشان کنند، و از راه تبلیغ با ایشان گفتگو نمایند (با برهان، سخن بگویند) و عقلهای پنهان شده را (که در زیر غبار کفر پوشیده و بر اثر تاریکى ضلالت و گمراهى مستور گردیده) بیرون آورده بکار اندازند»
نکته اول: در پارهای از امور، میتوان با کار فرهنگی جلوی گناه را با رعایت قید فوریت را گرفت، در این موارد، تقدم رتبی و زمانی، از آنِ کار فرهنگی است زیرا از این طریق هیچ ایذائی پدید نمیآید بلکه این رویه از مصادیق الاسهل فالاسهل به شمار میرود، بهترین حالت برای اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر همین صورت است.
نکته دوم: هرگاه علم به گناه منتفی باشد باید فرد عامل را ارشاد نمود، از شروط امر به معروف و نهی از منکر علم عامل و آمر است، منتفی بودن بحث از تقدم کار فرهنگی بر امر به معروف در این مورد، به خاطر انتفاء موضوع امر به معروف است؛ بنابراین باید بجای امر به معروف و نهی از منکر، کار فرهنگی نمود.
نکته سوم: وقتی فضاء جامعه آلوده باشد اثربخشی کار فرهنگی کاهش مییابد و در برخی موارد عقیم میماند؛ مانند زمینی که برای کشاورزی آماده است ولی کسی یک لایه از خاکستر یا نمک را بر روی آن پاشیده است. بدیهی است در ابتداء باید مانع را برطرف کرد آنگاه اقدام به کشت گندم نمود در غیر این صورت شاهد عدم رویش گندم و یا رویش بوتههای زرد و کم بهره خواهیم بود.
کاروان بشریت بسان مسافرین یک کشتی میماند؛ اگر در محل جلوس یکی از مسافرین حفرهای ایجاد شود باید به ترمیم آن پرداخت؛ جالس در آن مکان نمیتواند مانع اصلاح کشتی گردد و یا خود به تخریب مکان اختصاصی خویش بپردازد چنانچه در روایتی از پیغمبر اکرم صلّی الله علیه وآله منقول است که جامعه را مَثَل به طایفهای زد که سوار کشتی شوند و برای هر یک از آنها جا و مکانی معین کنند و یکی از آنها با تبری جای خود را سوراخ سازد و دیگران او را از این کار باز دارند و او در جواب گوید: من در جای خود تصرف میکنم و آن را سوراخ میسازم، به شما کاری نیست! اگر دیگران این عذر را از او بپذیرند و بگذارند تا کشتی را سوراخ کند، آب در آن وارد شود و همه غرق شوند، و اگر عذر او را نپذیرفتند و او را از این کار منع نمودند، هم خودشان و هم آن شخص نجات یابد.
زندگی اجتماعی انسانها دارای تأثیر و تأثر بر یکدیگر است؛ همین حقیقت، رمز قانون گذاری در یک جامعه میباشد، بر اساس قانون اسلام، کسی حق ندارد مرتکب گناه علنی شود، در غیر این صورت به حقوق اجتماعی مسلمین تعدی کرده است و باید مورد امر و نهی آنها قرار گیرد تا دست از تعدی بردارد؛ حاکم اسلام میتواند وی را مورد مؤاخذه قرار دهد، خداوند متعال در آیه ۳۲ از سوره مبارکه حج میفرماید: ذلِکَ وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَآنها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ.((حقیقت) این است و هر کس نشانههاى (بندگى) خداوند را سترگ دارد، بىگمان، این (کار) از پرهیزگارى دلهاست).
سؤال دوم: آیا اقدام اخیر ناجا، سلب آزادی از مردم نیست؟ آیا فضا را امنیتی نمیکند؟
امر و نهی کردن دیگران، محدود کردن آزادی آنان است لذا نیاز به مجوز از مرجعی دارد که خود دارای ولایت است. خداوند متعال به دلیل توحید در خالقیت، بر همه مخلوقات خود ولایت و اولویت دارد؛ و به دلیل ادله شرعی فراوان، ولایت در امر و نهی را به همه مسلمانان داده است. آیه ۱۰۴ از سوره آل عمران(وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ امَّهٌ یَدْعُونَ الَى الْخَیْرِ وَ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمَنْکَرِ وَ اولئِکَ هُمْ الْمُفْلِحُونَ) و نیز آیه شریفه زیر، دو مصداق از این ادله است:
«وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ یُطِیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ”. (التوبه: ۷۱): مردان مؤمن و زنان مؤمن بعضى سرپرست و مسئول بعض دیگر هستند به معروف وامىدارند و از منکر باز مىدارند و نماز مىخوانند و زکاه مىدهند و از خدا و رسول اطاعت مىکنند، آنها را زود خدا رحمتشان خواهد کرد که خدا توانا و حکیم است. (ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص: ۳۳۸)
امر و نهی در مرحله اول و دوم از ولایت آحاد مسلمانان است ولی اگر وافی به غرض نباشد نوبت به اجرای مرحله سوم آن که از اختیارات حاکم اسلام است میرسد. افرادی که مرتکب معصیت میشوند در این کار خود آزاد نیستند تا سلب آن قابل طرح باشد. به عبارت دیگر «سلب» به «آزادی» متعلق است بنابراین اگر موضوع آزادی منتفی باشد سلب نیز منتفی است. کسانی که بدون وجود موضوع آزادی، نسبت به سلب آن اعتراض میکنند دست به مغالطه زدهاند. دیده شده است برخی از متدینین، نسبت به این مغالطه غفلت نموده و بدون توجه به چارچوبهای قانونی و حقوق افراد، با افراد سفسطه گر هم نوا شدهاند و در عین حال که مؤمن و معتقد به اسلام هستند عملاً پشت پا به معارف نورانی اسلام زده و اسلام را از رسمیت انداختهاند نیز برخی معارف اسلامی را از محاسبات خود حذف کرده و بسان افراد سکولار سخن میگویند و تحلیل کرده و نسبت به موضوعاتی که اصالتاً دینی است داوری مینمایند.
مقام معظم رهبری در زمینه پرهیز از تحلیل سکولاری و مبتنی بر فکر و اطلاعات ناقص بشری فرمودند:
همه مراقب باشیم که نظام جمهوری اسلامی- که نظام اسلامی است، نظام دینی است، مفتخر به این است که در قالب احکام دین و اسلام و قرآن میخواهد حرکت کند- تبدیل نشود به یک نظام بیاعتقاد به دین؛ به قول آقایان، یک نظام سکولار؛ باطن سکولار، ظاهر دینی؛ باطن مجذوب به فرهنگ غربی و قدرتهای مسلط بر آن فرهنگ، و ظاهر شعائر دینی و مسائل دینی دم دستی؛ این جوری نشود. نظام اسلامی باید به معنای واقعی کلمه، اسلامی باشد و روز به روز به مبانی اسلام نزدیکتر شود؛ این است که گرههای فروبسته را باز میکند، این است که مشکلات را حل میکند.(بیانات مقام معظم رهبری،۲۰/ ۰۶/ ۱۳۸۸)
مقام معظم رهبری همچنین فرمودند: اگر معنای امر به معروف و نهی از منکر برای مردم روشن شود معلوم میشود که یکی از نوترین، کارآمدترین و شیرینترین شیوههای تعامل اجتماعی است، و بعضى افراد دیگر در نمىآیند بگویند: «این فضولی کردن است!»، نه؛ این همکاری کردن است؛ این نظارتِ عمومى است؛ این کمک به شیوع خیر است، این کمک به محدود کردن بدی و شر است … بدترین خطرها این است که روزی در جامعه، گناه به عنوان صواب، و کار خوب به عنوان کار بد معرفی بشود.(بیانات مقام معظم رهبری ۲۵/ ۰۹/ ۱۳۷۹)
جوانان در محیط خودشان، امر به معروف و نهی از منکر کنند. چرا این واجب- امر به معروف و امر به کارهای خوب- در جامعهی اسلامی هنوز اقامه نشده است؟ نگویید به من چه؛ او هم نمیتواند بگوید به تو چه؛ اگر هم گفت، شما اعتنا نکنید. (بیانات مقام معظم رهبری، ۱۵/ ۰۸/ ۱۳۷۰)
در جامعه اسلامی باید هزینه دینداری پایین و هزینه ارتکاب گناه و معصیت بالا باشد. اگر اقدامات مؤثر در زمینه امر به معروف و نهی از منکر موجب بالارفتن هزینه گناه و نگرانی گناهکار میشود و وی برای اصرار بر معصیت، احساس نا امنی میکند باید از آن استقبال نمود. مردم مؤمن هیچگاه از نا امنی گناه و گناهکاری، دچار دلهره نمیشود بلکه فضا را برای حفظ عفت و پاکدامنی مهیا میبینند و از این جهت خرسند و راضی هستند. البته این افراد هرگاه با جامعه گناه آلود مواجه میشوند احساس ناامنی مینمایند و به تکاپو میافتند درست بر عکس کسانی که با دیدن مظاهر گناه، مهر سکوت بر لب میزنند و به محض اینکه عرصه بر معدودی از گناهکاران متجاهر تنگ میشود به هیجان در میآیند و نطقشان باز میشود.
سؤال سوم: آیا اصالتاً این اقدامات، کار خوب و مفیدی است؟
وجوب امر به معروف و نهی از منکر، نقلی است و مستند به ادله شرعیه میباشد. احکام شرعی، تابع مصالح و مفاسد نفس الامری است؛ پس در اجرای این فریضه مصلحت عظیمهای است که شارع مقدس اسلام بر اساس آن، آن را واجب کرده است. چه بسا ما انسانها که دارای محدودیت در علم هستیم از بسیاری از حکمتهای ریز و نهان آن آگاه نباشیم و تنها تا حدودی آن را درک نماییم. مقام معظم رهبری میفرماید:
خداى متعال که این واجب را بر ما مسلمانان نازل فرموده است، خودش مىداند مصلحت چگونه است. ما هم تا حدودى حکم و مصالح الهى را درک مىکنیم. (بیانات مقام معظم رهبری، ۲۹/ ۰۷/ ۱۳۷۱)
طراحی هندسه امر به معروف همانند سایر احکام توقیفی و اختراعی شارع مقدس اسلام، از پیچیدگی زیادی برخوردار است لذا به عهده انسان واگذار نشده است. نماز و حج، همانند امر به معروف و نهی از منکر، از احکام اختراعی است و طراحی آن، الهی است و اصطلاحاً، توقیفی میباشد. در مقابل برخی احکام مانند معاملات، امضائی است و به وسیله افراد جامعه طراحی شده، و توسط شارع مقدس، با قیودی امضاء و پذیرفته شده است. برای بحث در مورد احکام اختراعی لازم است به معارف اسلامی رجوع کنیم و با مدد گرفتن از احکام ارائه شده در منابع دینی، به بررسی آن بپردازیم. اگر میخواهیم کاری را تأیید نماییم و یا قیدی و تبصرهای به آن بزنیم یا از آن کم نماییم باید به ادله دینی استناد کنیم. برخی در تحلیل و داوری، تفاوت میان احکام اختراعی و امضائی را در نظر نمیگیرند و دست به تحلیل میزنند. این افراد به نتایجی میرسند که با احکام اسلام فاصله دارد. همچنین برخی از معاندین، از این حقیقت آگاه هستند و با مغالطه، اغراء به جهل مینمایند و واقعیات را از مخاطبین خود پنهان میسازند.
قابل ذکر است، دومین جلسه «بررسی فقهی گشت نامحسوس امنیت اخلاقی»، فردا یکشنبه ساعت ۱۱:۵۰ الی ۱۲:۵۰ در دانشگاه امام صادق علیهالسلام با حضور دانشجویان و علاقهمندان برگزار میگردد.
کاش حجاب زنان چشمان مردان بود.
حجاب زنان معنی ندارد