شبکه اجتهاد: برای اینکه یک خبر به مرتبهی تواتر برسد باید به گونهای پی در پی نقل شده باشد. معنای لغوی تواتر همین است؛ به این صورت که فلان راوی از راوی دیگر، تبعیت کند و عین همان خبری را که راوی اول نقل کرده منتقل کند. برای تحقق چنین حالتی باید سندها و مصادر روایت، متعدد باشد؛ لذا اگر روایتی، تنها یک سند داشت ولی به دلیل وجود قرائن خاصی، علم به صدور آن پیدا کردیم – مانند روایت «العمری» در باب حجیت خبر واحد که شهید سید محمد باقر صدر، نسبت به صدور آن، اطمینان دارد – این خبر، اصطلاحا متواتر نخواهد بود بلکه خبر واحدی است که البته صدور آن با توجه به قرائن و شواهد، یقینی میباشد. در بسیاری از موارد بین این دو حالت، اشتباه میشود.
لازم است توجه داشته باشیم که سندهای متعدد روایت، نباید به یک راوی برسند. اگر سندهای یک روایت متعدد بود ولی یک راوی در هر سند تکرار شده باشد در این صورت، این روایت، هر چند سندهای متعدد و زیادی دارد ولی در نهایت یک خبر واحد خواهد بود. این مسالهی بسیار مهمی است که برخی از محققین نسبت به آن غفلت میورزند و وقتی با سندهای زیاد و متعدد مواجه میشوند فریب میخورند. پس در مرحلهی اول باید دید آیا این سندهای متعدد به یک راوی برمی گردد یا خیر؟ در برخی حالات، این سندهای متعدد به دو یا سه راوی منتهی میشود که اتفاقا – به عنوان مثال – متهم به کذب و یا نقل زیادِ روایاتِ مرسل میباشند. در این حالت نیز، به هیچ عنوان، تواتر محقق نمیشود؛ زیرا با توجه به اینکه «نتیجه، تابعِ اخس مقدمات است»(۱)از چنین روایتی با چنین سندهایی، علم به صدور آن حاصل نمیشود.
باید تعداد سندها و مصادر روایت به اندازهای برسد که احتمالِ کذب تمام راویان، غیر معقول باشد. این، یک مسالهی سیّال است؛ اگر محتوای روایت، مشتمل بر یک مصلحت مذهبی یا سیاسی باشد و مثلا ده نفری که این محتوی را نقل میکنند منتسب به آن مذهب میباشند در این صورت، حصول یقین به صدور چنین روایتی، کُند میشود و در نتیجه، درجهی تواتر، ضعیف خواهد شد؛ زیرا این احتمال وجود دارد که این ده نفر، بر اساس یک مصلحت مشخصی، دروغ گفته باشند.
در این رابطه نیاز به تخصص و آگاهی تاریخی است تا مصالح احتمالی راویان را بتوان حدس زد و به چنگ آورد؛ لذا شخص محقق نباید در این زمینه، در برخورد با یک روایت با سندهای متعدد، ساده باشد.
همچنین باید توجه داشت مانعی بر سر راهِ زیاد شدن احتمال صدور روایت وجود نداشته باشد؛ مثلا اگر مضمون روایتی که در صدد بررسی تواتر آن هستیم مخالف قرآن یا غیر ممکن و یا عجیب و غریب باشد و یا در تضاد با روایات دیگری باشد که تعداد آنها هم کم نیست، در حصول تواتر، خلل ایجاد میشود و جلوی تحقق تواتر را میگیرد و یا اینکه برای رسیدن به یقین، سندها و مصادر و منابع بیشتری لازم است.
و در آخر باید آن روایتی که در صدد بررسی تواتر آن هستیم یک خبر حسی و یا نزدیک به حس باشد. لذا اگر هزار نفر، یک نظرِ اجتهادی دربارهی آیه و یا روایت و یا دلیلی عقلی را نقل کنند هیچ ارزشی نخواهد داشت؛ زیرا تواتر، مربوط به حجیتِ خبرِ مرتبط با حس میباشد نه حدس.
————————
۱- این یک قاعده در منطق است که میگوید ارزشِ معرفتیِ نتیجه و خروجیِ یک استدلال، همسنگ و همترازِ مقدمات است و اگر در میانِ مقدماتی که منجر به تحقق نتیجه میشود یکی از آنها ارزش معرفتی کمتری داشت نتیجهی آن استدلال نیز باید همسنگِ این مقدمه باشد.
* اضاءات فی الفکر و الدین و الاجتماع، ج ۳ سوال ۴۲۲. ترجمه: محمّدرضا ملایی