مدیر گروه فقه و رسانه، مرکز پژوهشهای اسلامی قم گفت: فقه و اخلاق جزء اصلی منابع استخراج نظریه هنجاری رسانه است؛ معتقدیم اساساً نظریه هنجاری در فقه موجود است پس موضوع فقیه موضوعی اکتشافی است؛ یعنی فقیه با بهرهگیری از روح کلی حاکم از شریعت، باید نظریه هنجاری متناسب به ما بدهد که بعداً آن نظریه هنجاری، بستر نظام هنجاری متناسب را بهدست بدهد.
به گزارش شبکه اجتهاد، دکتر سیدحسین شرفالدین در چهاردهمین جلسه «دوره فقه رسانه، ارتباطات و فضای مجازی»، در ساختمان پردیس حکمت مؤسسه فتوح اندیشه برگزار با موضوع «بررسی تعامل نظریه هنجاری رسانه و فقه رسانه»، در ابتدای صحبتهای خود به بیان شش دسته نظریات در حوزه علوم اجتماعی پرداخت و آنها را برشمرد: ۱- نظریههای توصیفی؛ در مفاهیم گرانبار و توضیحات لغتشناسانه، چینش رویدادهای مختلف و بیان واقعیت استفاده میشوند. ۲- نظریههای تبیینی؛ در تبیین علّی و معلولی و تبیین کاربردی استفاده میشوند. ۳- نظریات تفسیری یا هرمنوتیکال؛ بهدنبال توضیح روابط دال و مدلولی است. ۴- نظریههای تجویزی یا توصیهای یا هنجاری؛ نظریاتی که معطوف به حوزه بایدها و نبایدها هستند. ۵- نظریههای توجیهی؛ اعم از توجیه علمی و ایدیولوژیک. ۶- نظریههای انتقادی؛ برخلاف آنچه که معمولاً فکر میکنیم، علم هم انتقاد میکند و نقش بالینی هم دارد.
ساختار نظریه هنجاری
این عضو هیئتعلمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، نظریه هنجاری را مانند دیگر نظریات به سازه مفهومی انتزاعی برساختی و یا سازه مفهومی انتزاعی اکتشافی تعبیر کرد و این اختلاف را مربوط به مراجع و نظامت فرادست این نظریات دانست و به این نکته اشاره کرد که مثلاً در مورد ما اکتشافی است، چراکه قاعدتاً باید از دل شریعت و روح کلی شریعت آن را اکتشاف و استخراج کنیم؛ اما تعبیر برساختی نظاماتی که معمولاً مراجع خود بنیاد دارند ـ مثلاً عقلانیتی خود بنیاد است ـ دقیقتر است.
نظم ساختاری نظریه هنجاری
وی در ادامه صحبتهای خود به نظم نظریات هنجاری پرداخت و همه آنها را اجمالاً دارای نظمی ساختاری دانست و افزود: یعنی از جایی شروع میکنند و بهجای دیگری ختم میشوند. بعضی از گزارهها درجه اول هستند، بعضی از گزارهها درجهی دوم هستند، بعضی از گزارهها ممکن است به سمت پایان و نتیجه بروند.
کارکرد نظریه هنجاری
وی خاطرنشان کرد: هر نظریه هنجاری کارکردی نیز دارد و کارکرد آنها را بیشتر هدایت انواع روابط و مناسبات بین انسانها. بهبیاندیگر، کار نظریه هنجاری این است که قلمرو مأذونات و ممنوعات را برای ما مشخص کنند. اینکه چه چیزهایی اساساً از نظر جامعه و از نظر عرف مجاز و مأذون است و چه چیزهایی ممنوع است و بهبیاندیگر، تعیین فرصتها و محدودیتهای کنش.
شرفالدین، نظریه هنجاری را به چیزی شبیه قاعدههای فقهی تشبیه کرد و در توضیح آن قاعده لا ضرر را مثال زد که بهنحوی در کلیت فقه جاری و ساری است و اینچنین ادامه داد: اساساً نمیتوان هیچ فتوایی داد که مکلف را بر ضرری فوق آن ضرر متعارف و معمول که در کنشهاست، وادار کند. اگر اینچنین فتوایی باشد، از قبل قاعده لاضرر آن را بیاعتبار کرده است. قاعده لاضرر این مجوز را میدهد که فتاوا باید در این مجرا باشند؛ یعنی بهنحوی مرجعیت فرا فقهی دارد.
حکمت عملی، ماهیت نظریه هنجاری
این عضو مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در بیان ماهیت نظریات هنجاری، آنها را از جنس حکمت عملی دانست و از جنس اعتبارات عقلی یا عقلایی خواند و گفت: نظریه هنجاری متضمن دو عنصر مضمونی است؛ یعنی هر نظریه مضمونی دارد و مضمون هر مسئله، مجموعه قضایا و یا مجموعه گزارههایی بههمپیوسته و دارای ارتباط منطقی با همدیگر است.
مفروضات بنیادین و زمینهای
وی مفروضات نظریههای هنجاری را دو دسته بنیادین و زمینهای دانست و در توضیح مفروضات بنیادین اینچنین بیان کرد: مفروضات بنیادین مانند مبانی هستیشناسی، انسانشناسی و … هستند و مفروضات زمینهای مربوط به اقتضائات، شرایط و محیطهایی است که نظریه هنجاری برای آنها تولید میشوند.
شرفالدین در ادامه توضیح مفروضات اینچنین بیان کرد: اگر برای ذهن نظرپرداز سه طبقه قائل شویم، نظریه هنجاری در طبقه میانه جای میگیرد؛ یعنی هر نظریه هنجاری در میانه اندیشه متفکر است. ایشان عناصر طبقه بالادست را، عنصر فرانظری دانست و در بیان این عناصر به مبانی سهگانه معروف «هستیشناختی، ارزششناسی و انسانشناختی» که برخی آنها را تا هفت مورد برشمردهاند، اشاره کرد ابراز داشت که تغییر محیط تغییری از این حیث در نظریه هنجاری ایجاد نمیکند.
همچنین وی در بیان عناصر پاییندستی و مفروضات زمینهای بهجایگاه مسائلی همچون فرهنگ اشاره کرد و ابراز داشت: وقتی در جامعه ایران در مورد رسانهها نظریهای میدهید، حتماً باید توجه به اقتضائات فرهنگ عمومی، یا فرهنگ غالب داشته باشید.
قواعد بالادستی نظریات هنجاری در ایران
قائممقام گروه جامعهشناسی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، در بخش بعدی صحبتهای خود به قواعد بالادستی نظریات هنجاری در ایران پرداخت آنها را به ترتیب ذیل توضیح داد:
۱- قانون اساسی. ۲- قواعد فقهی؛ قواعدی که بر شریعت و فقه حکومت دارند. ۳- اصول اخلاقی؛ نه آدابورسوم. ۴- مصلحتاندیشیهای عقلایی؛ به آن سیره عقلا نیز گفته میشود. ۵- عرفیات؛ آدابورسوم پذیرفتهشده در بین عموم جامعه. ۶- سیره متشرعه؛ اگر جامعه مؤمنان اکثریت باشد رعایت سیره آنها از قواعد بالادستی خواهد بود. ۷- مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی؛ این مصوبات همانند مصوبات مجلس شورای اسلامی در حوزه فرهنگ، اعتبار دارند. ۸- فرمایشات امام و رهبری؛ به اعتبار دینشناس بودن و موقعیت رهبریشان.
نظام هنجاری رسانه
مدیر گروه فقه و رسانه، مرکز پژوهشهای اسلامی قم در بخش بعدی صحبتهای خود به نظامهای هنجاری پرداخت و آنها را تبلور نظریات هنجاری دانست و اشاره کرد که در فضای عمومی جامعه به اسم قوانین، قواعد، آییننامه و سیاستنامه شناخته میشوند.
وی خاطرنشان کرد: در بسیاری از موارد نظامت هنجاری شکل میگیرند و در مرور زمان نظریههای هنجاری متناسب با آن تدوین میگردند. وی نظام هنجاری رسانه را نیز به بایدونبایدهای عملی تعریف کرد که رسانه را بهمثابه نهادی اجتماعی در ایفای مأموریتهای سازمانی آن و پاسخدهی به نیازهای فرهنگی و اجتماعی جامعه، هدایت و راهبری میکند. وی جهت هدایت و راهبری را در ایفای مأموریتهایی که برای رسانه بهمثابه نهادی اجتماعی تعریف شده است دانست و ابراز داشت که وقتی با رسانه بهمثابه نهاد یا سازمانی اجتماعی مواجه میشوید؛ بدانید که نهادها از دیدگاه جامعهشناسان بیشتر چارچوبها و قاعدههای بنیادین هستند.
شرفالدین نظام هنجاری رسانه را متضمن مجموعهای از الزامات ایجابی و سلبی دانست و به این نکته اشاره کرد که باید نظامت هنجاری مختلف بهصورت درهمتنیده در آن دخالت داشته باشند و وقتی این نظام درهمتنیده شکل گرفت، تمامی آن حکم قانون را دارد؛ چه فقه آن و چه اخلاق آن.
سردبیر نشریه علمی پژوهشی معرفت فرهنگی اجتماعی در بیان جایگاه رسانه در جوامع امروزی اینچنین بیان کرد که رسانه در جوامع امروزی بهعنوان ضرورتهای کارکردی شناخته میشود؛ یعنی نبود آن حیات جامعه را به مخاطره میاندازد؛ چراکه اصلاً رسانه ویژگی جوامع با مقیاس کلان است.
جایگاه فقه در استخراج نظریه هنجاری رسانه
این عضو شورای نشر مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیما، فقه و اخلاق را جزء اصلی منابع استخراج نظریه هنجاری رسانه برشمرد و در ادامه گفت: چون ما معتقد هستیم اساساً نظریه هنجاری در فقه موجود است پس موضوع فقیه موضوعی اکتشافی است؛ یعنی فقیه با بهرهگیری از روح کلی حاکم از شریعت، باید نظریه هنجاری متناسب به ما بدهد که بعداً آن نظریه هنجاری، بستر نظام هنجاری متناسب را بهدست بدهد.
وی در همین راستا از بیان امام خمینی (ره) که میفرمایند رسانه، یک دانشگاه هست، استفاده کرده و این را اصلی برآمده از روح شریعت دانست و در ادامه به این نکته اشاره کرد که کار فقیه استنتاج نظریه هنجاری از روح شریعت است و همه مفروضات جهانبینی اسلامی، مفروضات بنیادین نظام و اقتضائات محیطی که در جامعه ایران عرض کردیم را باید در دستیابی به آن نظریه، موردتوجه فقیه باشد.
شرفالدین همچنین به این نکته اشاره کرد که به علت متعدد بودن مؤلفههای نظریه هنجاری، این لزوماً کار فقیه نیست و فقیه را در بیان نظام و رفتارهای سازمانی با تمام محدودیتهایش دارای ضعف دانست و به این نکته اشاره کرد که البته فقیه در ارائه رفتارهای فرد توانمند است؛ اما به علت نبود تجربه و تعدد بسیار بالای زمینهها فقیه باید، ارتباط بین الاذهانی با سایر علوم اجتماعی و سایر علوم ارتباطات، برقرار کند؛ چراکه عرصه واقعیت، همهاش در اختیار فقیه نیست و دانش فقیه آنقدر مساعدت نمیکند که بخواهد نسبت به همه اینها موضع نظری خیلی قوی و قاطع داشته باشد.
ارتباط رسانه با دیگر نهادها/ دو بعد مهم رسانه
وی در ادامه به اهمیت ارتباط تنگاتنگ نهادها با یکدیگر اشاره کرد و در مورد رسانه هم اینچنین گفت: نمیتوان از رسانه بهمثابه یک نهاد، حرف زد؛ مگر اینکه نسبت آن را با سایر نهادها در جامعه دانست؛ مثلاً رسانه و اقتصاد چه نسبتی دارد؟ با سیاست چه نسبتی دارد؟ با دین چه نسبتی دارد؟
این مدرس حوزه و دانشگاه برای مثال به اعتراضات فراوان رسانهها در مورد دخالتهای سیاسی، یا به بحث اقتصاد و منابع مالی رسانهها و وابستگی آنها به اموری چون تبلیغات و… و یا ارتباط رسانهها با دین را مورد بررسی قرارداد و زوایای هر یک را مقداری شرح داد.
نویسنده کتاب شاخصهای سبک زندگی اسلامی در ادامه صحبتهای خود به دو بعد مهم رسانهها اشاره کرد و یکی را بعد ساختاری و دیگری را بعد کارکردی برشمرد و ابراز داشت که عموماً به ابعاد ساختاری آن از قبیل ساختار تشکیلاتی، مالکیت و … توجه میشود که اتفاقاً مهمتر از کارکردها هستند؛ چراکه آنچه در ساختار حل نشود در کارکرد حل نخواهد شد.
ساختار نظارتی روسای قوا به رسانه ملی
وی برای نمونه به ساختار نظارتی روسای قوا به رسانه ملی اشاره کرد و ابراز داشت: مکانیزم نظارت چیست؟ سه نفر هر از چند گاهی میآیند در آنجا مینشینند و گزارشی از رئیس رسانه میشنوند و میرود. اگر اشکالی هم به عملکرد رسانه دارند، از جنس همان اشکالاتی است که عموم مردم در کف خیابان هم میتوانند داشته باشند و یا مثلاً به سیستم و قوانین ممیزی توجه داد و بیان کرد که کتابی در دورهای مجوز نمیگیرد؛ اما در دوره بعدی مجوز میگیرد و یا مثلاً کتابی بعد از ۱۶ نوبت چاپ، ممیزی میخورد.
شرفالدین بعد کارکردی را هم به نقش رسانه در حوزه جامعهپذیری، انتقال فرهنگ، اطلاعرسانی و اخبار، سرگرمی، بسیج و … دانست و ابراز داشت که هردوی این ابعاد نیازمند نظریه هنجاری متناسب هستند.چهاردهمین نشست آموزشی دوره فقه رسانه، ارتباطات و فضای مجازی با موضوع «بررسی تعامل نظریه هنجاری رسانه و فقه رسانه»
ویژگیهای نظریه هنجاری مناسب
رییس پژوهشکده ارشاد اسلامی وابسته به پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در ادامه به این نکته اشاره کرد که نظریه هنجاری مطلوب، قاعدتاً باید علاوه بر وجاهت منطقی ـ یعنی ساختار منسجم ـ مشروعیت ـ یعنی تکیه داشتن بر منابع معتبر ـ باید داشته باشد. همچنین به اهمیت کارآمدی آنها اشاره کرد و ابراز داشت: صرف اینکه شما قانون محکمی بنویسید؛ اما کارآمدی نداشته باشد و فقط دستوبال ارباب رسانه را ببندد، مطمئن باشید هیچ اثری نخواهد گذاشت.
وی در ادامه به اهمیت وجود رقیب در رسانهها برای ارتقا و گسترش فعالیت آنها پرداخت و افزود: هر چیزی انحصاری باشد، میدان راحت هست، مثل ماشینسازی ما میماند. اگر جریان واردات ماشین میتوانست سهم قابلتوجهی داشته باشد، نه اینکه تعداد اندکی حتماً ماشینسازی کنند؛ یا باید بساطش را جمع میکرد، یا کیفیت را در حد بالایی ارتقاء میداد؛ برای اینکه میخواهد رقابت کند. در حوزه رسانه هم فقدان رقیب باعث شده است که رسانه ما قوت لازم را نداشته باشد؛ منتها مطمئن باشید نظام هنجاری نوشتن برای این رسانه بهمراتب آسانتر از رسانههای است که درگیر چندین رقیب قدر باشند.
نیاز نظریههای هنجاری؛ تجدیدشوندگی
شرفالدین در بخشهای پایانی صحبتهای خود به مسئله نیاز این نظریات به تجدیدشوندگی اشاره کرد و ابراز داشت که ممکن است اصولی از آن بماند، خطوطی از آن بماند؛ اما دائم نیاز به تجدیدشوندگی دارند. وی علت آن را تغییرات رسانه و تغییراتی که در بنیادهای نظری اتفاق میافتاد و به دلیل نیازها و ضرورتهایی است که رسانه هر از چند گاهی مطرح میکند؛ چراکه رسانه دائماً بست موقعیت و بست کارکرد میدهد.
همچنین در انتهای جلسه به این نکته اشاره کرد که رسانهها جهان معنایی متفاوتی برای خودشان دارند …؛ لذا یکی از اصولی که اصرار دارم، تفکیک بین رسانههاست. رسانهها از یک جنس نیستند، رسانههای چندرسانهای مثل تلویزیون، پیچیدهتر هستند؛ ولی رادیو یک جنس است، مطبوعات جنس دیگری است. اینها نظامهای هنجاریشان از این حیث متفاوت است.