شبکه اجتهاد: برای برخی از دلباختگان تمدن غرب، خیلی سخت است که تفکر نوین اسلامی در ساحت نظام اجتماعی اسلام در جامعه عرضه شود، در گام دوم انقلاب که مسیر برای تحقق طرحهای نوین اسلامی فراهم گردیده است، حوزههای علمیه سرشار از دیدگاه و تفکرات اصیل و مترقی است که اگر فرصت ظهور و بروز پیدا کند، کار را برای اندیشههای غرب گرایان بسیار سخت خواهد کرد! اندیشههایی که اگر درست بنگریم ریشه بسیاری از معضلات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی کشور عزیزمان ایران است. همانطور که رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم فرمودهاند هرگانه در طول ۴۰ سال گذشته بر اساس رهنمودهای اصیل اسلامی پیش رفتهایم موفق بودیم و هرگاه مسیر را کج کردهایم، با بنبست روبرو گشتهایم!
یکی از آن اندیشههای ناب، اندیشه نظام اجتماعی برخاسته از اسلام است، واقعیت آن است که در طول چهار دهه گذشته هنوز بسیاری از طرحهای اصیل اسلامی در ساحت امور اجتماعی هنوز بدرستی تبیین نشده است. هرگاه عدهای خواستهاند در این زمینه قلم زنند، با هیاهوها و جنجالهای غرب گرایان که نام آن را دیکتاتوری خاموش، میتوان نامید، فضای علمی و اندیشهای را به فضایی دو قطبی و آلوده بدل کردهاند. رسانههای انقلابی وظیفهای خطیر در مواجهه با این اقدامات بر عهده دارند و لازم است همه رسانهها همدل و همصدا و با نگاه جریانی و شبکهای بدون توجه به ضوابط دست و پاگیر موجود، در این زمینه گامی مؤثر بردارند.
یکی از این حملات، در پی بازنشر نشستی قدیمی با عنوان علمی «بررسی مهاجرت نخبگان از منظر فقه سیاسی» توسط غوغا سالاران رسانهای کلید خورد و آتش تهیهای برای هجمه به حوزه انقلابی درست شد! در این زمینه نکاتی را به صورت فهرستوار عرض میکنم:
۱- تیتری که برخی رسانهها از این نشست کار کردهاند، با تقطیع ناجوانمردانهای صورت گرفته، که موجب شده نگارنده متهم به تکفیر مهاجران گردد! توضیح مطلب آن که شرک در طاعت به معنی خروج از دین نیست. شرک در قرآن کریم دستکم در دو معنا بکار رفته است در یک معنا شرک اعتقادی است که خداوند هرگز آنرا نمیبخشد (نساء۴۸) در کاربرد دیگر شرک، قابل جمع با اسلام و به معنای ضعف در ایمان است: «وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِکُون» (یوسف۱۰۶) بیشترشان به خدا ایمان نمىآورند مگر اینکه [با او چیزى را] شریک مىگیرند. امام صادق ع در شرح آیه شریفه فرمود: این شرک در طاعت است نه شرک در عبادت، سپس این نوع شرک را بر اطاعت از حکومتهای غیر الهی تطبیق داده اند (کافی ج۲ ص۳۹۷)
همچنین خروج از جامعه ولایی، بر صرف مهاجرت اطلاق نمیگردد، بلکه (همانطور که در نشست تصریح شده) قطع ارتباط ولایی و پیوستگی با ولایت، (خروج روحی-جسمی) منجر به خروج از جامعه ولایی خواهد شد. ان شاء الله در یادداشتی دیگر به زوایای شرک در طاعت و خروج از جامعه ولایی خواهم پرداخت.
۲- استبداد و دیکتاتوری رسانهای مدعیان آزادی و آزاد اندیشی، از نکات جالب توجه ماجراست. بارها مشاهده شده است هنگامی که عالمان اصیل، در برابر یک اندیشه انحرافی موضع سختی میگیرند، این جماعت، با شعار آزادی بیان و تحمل مخالف به مبارزه با ایشان میپردازند، و تز کرسیهای آزاد اندیشی سر میدهند. اکنون که از درون حوزه و از قضا در کرسی آزاد اندیشی درون حوزوی (یعنی دقیقا در موضع صحیح خودش نه کف خیابان و کف فضای مجازی) دیدگاهی همراه با مبانی و دلایل خاص خود، بیان شده، تا در معرض نقد و بررسی قرار گیرد، بدون مطالعه متن منتشر شده و اکتفا به تیتر ژونالیستی رسانهها، با هیاهو و جنجال و پروپاگاندا، حوزه انقلابی را آماج تهاجمات خود میکنند، در حالیکه در این نشست نه فتوایی صادر شده است و نه بهعنوان سخنگوی حوزه مطلب بیان گردیده است.
۳- به این آقایان مدعی العموم، باید گفت چرا در زمینهای که تخصص ندارید اظهار نظر میکنید؟ چه در اندیشهتان نهفته است که شبکهای و سازمانیافته در مواجهه با یک کرسی آزاد اندیشی که جایگاه اصلی مطرح شدن آزاد اندیشههای گوناگون است، اخلاقی که شبانه روز شعار آن را میدهید به سلاخی کشیده و از هر تهمت و افترایی باکی ندارید؟ گویا قرار است با این فضاسازی، مسیر ظهور و بروز اندیشههای نوین در مسیر تمدن سازی اسلامی مسدود شود.
حکم فقهی مهاجرت چیست؟
اما در مورد حکم مهاجرت، بنظر میرسد اگر خوانندگان محترم، اصل مطلب منتشر شده را بخوانند، مطلب برایشان واضح و آشکار باشد، در عین حال به اختصار و در ذیل چند نکته سعی میشود نکات اصلی مطلب توضیح داده شود:
۱- هجرت در اندیشه اسلامی و قرآن و روایات جایگاه بلندی دارد، همانطور که نخبگان در رشد و توسعه جوامع اسلامی نقش کلیدی دارند، امروزه شکار استعدادهای برتر یکی از سیاستهای اصلی استعمار نو بشمار میآید. بنابراین کشف و تبیین نظریه شریعت مقدس اسلام که کاملترین برنامه را برای تنظیم زندگی اجتماعی انسان ارائه داده است، در مسأله مهاجرت نخبگان از ارزش بالایی برخوردار است. در این جلسه علمی در حقیقت ضوابط مهاجرت هدفمند نخبگان بیان گردیده است.
۲- حکم اولیه مهاجرت، جواز است؛ اما بنابر شرایط مختلف ممکن است احکام دیگری مانند وجوب کفایی یا حرمت بر آن مترتب گردد. چهبسا برای ایجاد تشکل اسلامی قوی در برخی کشورها یا نیاز جامعه اسلامی به کسب علم و دانش، مهاجرت واجب باشد.
۳- فتاوای مشهور فقها در زمینه مهاجرت به سرزمینهای کفر، مشروط به توانمندی مهاجر در انجام وظایف شرعی و اقامه شعائر اسلامی است. در این نشست، با تبیین همین نظریه مشهور، ایدهای مطرح شده که وظایف شرعی منحصر در تکالیف خرد و فردی نظیر نماز و روزه و حجاب نیست، بلکه تکالیف سیاسی هم متوجه مؤمنان است که در صورت عدم توانایی بر رعایت آنها مهاجرت جایز نخواهد بود، تکالیفی نظیر عدم یاری ظالمان، عدم تقویت دشمنان اسلام و مسلمین، لزوم تقویت جامعه اسلامی، اطاعت از ولی امر که بر اساس نظریه مترقی ولایت فقیه بر آحاد جامعه لازم است و … در این زمینه به آیات و روایات استناد شده است.
۴- در پایان تأکید شده است که تکلیف دولت اسلامی مدیریت هدفمند مهاجرت (و نه جلوگیری از آن) جهت سعادت فرد و افزایش توان جامعه اسلامی است که نمونههای مثبت فراوانی دارد. نخبگان فرهیخته فراوانی در کشور وجود دارند که به خاطر تعهد به نظام اسلامی و کشورشان با وجود برخی کاستیهای مشهود، حاضر به مهاجرت نیستند و در درون جامعه اسلامی به خدمت میپردازند؛ مباحث مطرح شده در نشست مذکور در مسیر تبیین مبانی این تعهد و بیان پشتوانه اسلامی و ایدئولوژیک این اقدام است.
سخن آخر اینکه نگارنده آمادگی گفتگو و مناظره با مخالفان این دیدگاه را در فضایی علمی و بدور از هیاهو دارد.
لازم به ذکر است، یادداشتهای وارده و انتشار آن در «شبکه اجتهاد» به منزله تأیید و یا رد دیدگاهها نیست و از باب تعاطی افکار و تضارب آرا و زمینهسازی برای هماوردی اندیشهها صورت میپذیرد.