قالب وردپرس افزونه وردپرس
Home / آخرین اخبار / ریاست مرد بر خانواده مشروط به توانایی مالی و چارچوب قرآنی است
ریاست مرد بر خانواده مشروط به توانایی مالی و چارچوب قرآنی است

مهدی مهریزی:

ریاست مرد بر خانواده مشروط به توانایی مالی و چارچوب قرآنی است

حجت‌الاسلام مهریزی در نشست «شخصیت و حقوق زن در اسلام» گفت: اگر بپذیریم مردها رئیس‌ خانواده هستند، این ریاست مطلق نیست، زیرا در ریاست اولا توانایی مطرح است و دوم اینکه خود قرآن می‌فرماید «وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ» و از همین رو، قوامیت باید در چارچوب قرآنی دیده شود.

به گزارش شبکه اجتهاد، اولین نشست از سلسله نشست‌های علمی باشگاه کتابخوانی تخصصی مطالعات زنان با عنوان زن و اسلام امروز ۲۳ مهرماه از سوی گروه پژوهشی مطالعات زنان پژوهشکده مطالعات اجتماعی برگزار شد.

در این نشست، کتاب «شخصیت و حقوق زن در اسلام» نوشته حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی مهریزی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم حدیث با حضور مولف مورد بررسی قرار گرفت.

مهریزی در بخشی از سخنانش گفت: من قوامیت مرد را براساس نگاه‌های مختلف فقهی و تفسیری توضیح داده‌ام. مفسران چهار نوع امتیاز را ذیل آیه‌ای برای مرد ذکر کرده‌اند که عبارت است از: «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَیبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَاللَّاتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَیهِنَّ سَبِیلًا إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیا کَبِیرًا: مردان سرپرست زنانند به دلیل آن‌که خدا برخى از ایشان را بر برخى برترى داده و [نیز] به دلیل آن‌که از اموالشان خرج مى‌کنند، پس زنان درستکار فرمان‌بردارند [و] به پاس آنچه خدا [براى آنان] حفظ کرده، اسرار [شوهران خود] را حفظ مى‌کنند و زنانى را که از نافرمانى آنان بیم دارید، [نخست] پندشان دهید و [بعد] در خوابگاه‌ها از ایشان دورى کنید و [اگر تاثیر نکرد] آنان را ترک کنید، پس اگر شما را اطاعت کردند، [دیگر] بر آنها هیچ راهى [براى سرزنش] مجویید که خدا والاى بزرگ است»(النساء، ۳۴).

وی ادامه داد: مفسران در ذیل این آیه می‌گویند به خاطر چهار مورد، مرد‌ها رئیس هستند که عبارتند از اول قدرت ادراک بیشتر، قدرت اراده و تصمیم‌گیری، تمایلات درونی قوی‌تر و قدرت جسمی بیشتر. من اینجا یک قدم جلو آمده و سه مورد را نقد کرده‌ام و تنها بحث جسمی و تفاوت‌های فیزیکی را مطرح کرده‌ام، اما بعد آمده‌ام با موارد دیگر در شش بند مطالبی را ذکر کرده‌ام.

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم حدیث افزود: بنده بیان کرده‌ام که اگر بپذیریم مردها رئیس‌ هستند، این ریاست مطلق نیست. اولا در ریاست توانایی و دارا بودن شرایط مطرح است و دوم اینکه خود قرآن می‌فرماید «وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ: و با آنها به شایستگى رفتار کنید»(النساء، ۱۹) از این رو قوامیت باید در چارچوب قرآنی دیده شود.

مهریزی ادامه داد: آنچه در کتاب قرآن و مسئله زن بیان شده است، متعلق به چند سال قبل است، اما اگر الان من آیه ۳۴ سوره نساء را معنی کنم، آن را طور دیگری می‌فهمم. اینکه مردان رئیس خانواده‌اند را که مشهور آن زمان می‌گوید و در جامعه‌ای که مردها رئیس هستند، گفتن این مطلب معنا نخواهد داشت. آنجا مردها را به شدت رئیس می‌دانستند، از این رو تاکید قرآن در قوامیت مرد نیست، زیرا همه در آن جامعه معتقدند بودند که مردها رئیس‌اند. تاکید آیه در «بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ» است. اگر گفته می‌شود مردها رئیس‌اند، این منطق می‌خواهد و آن این است که هر کسی که توانایی داشت و نان‌آور بود. نمی‌گوید مردها توانایی‌ دارند و در اینجا «هم» بعضهم به مطلق مردها باز نمی‌گردد.

وی تصریح کرد: نمی‌شود گفته شود بعضی‌ از مردها خوب‌اند، پس مردها رئیس‌اند و این سازگار نیست. این هم به انسان باید بازگردد و در واقع اینجا گفته می‌شود کسی مدیر است که توانائی و نان‌آوری داشته باشد. از این رو این آیه منطق ریاست خانواده را بیان می‌کند و آن این است که وقتی می‌گوید «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ» در واقع گزارش از جامعه‌ای است که آیه در آن نازل شده است و منطقی که باید وجود داشته باشد، بیان می‌شود، از این رو من آیه را چنین معنا می‌کنم.

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم حدیث ادامه داد: بنابراین باید در فتوا و قانون این ذکر شود که آن کسی که توانائی مدیریت و اداره مالی دارد، باید ریاست خانواده داشته باشد و ریاست به امور فیزیکی باز نمی‌گردد. البته در یک دورانی این عهده‌داری با مردان بوده است. در سوره بقره گفته می‌شود که مرد در دوران حاملگی باید خانواده را اداره کند، زیرا زن درگیر شیردادن، حمل و شرایطی این چنینی است. اگر می‌گوییم مردها در جامعه‌ها به لحاظ شرایط فرهنگی و اجتماعی توانائی مدیریت دارند، باید این تبصره ذکر شود که اگر مردی ناتوان بود به استناد این آیه گفته نشود که مردها چون مرد هستند تا پایان هم باید ریاست داشته باشند. برای هر سمتی امروز شایستگی‌هایی مطرح است، آن وقت چطور می‌شود برای خانواده که بنیاد زندگی است ریاست را به مردها بدهند، چون تنها خصوصیات جسمانی خاصی دارند.

مهریزی افزود: در این کتاب فضایل مردها در چهار حوزه مطرح شده است و بیان شده است که اگر تفاوت‌ها را بتوانیم بپذیریم، این تفاوت‌ها در حوزه فیزیکی است و نه بیشتر از آن.

وی در خصوص قوانین موجود در خصوص حقوق زنان گفت: ظرفیت‌هایی در منابع دینی در این خصوص وجود دارد، زیرا دیدگاه‌هایی که استنادش به دین محرز شده است هم هست. این ظرفیت‌ها هم حلال مشکلات امروز است و وجود دارد و در برخی از موارد این ظرفیت به فعلیت هم درآمده است و در واقع فتوا و دیدگاه هم در این خصوص داریم، اما باید بسترهای اجتماعی و قانونی‌اش ایجاد شود تا این فتاوی قانون شود. این ظرفیت در متون دینی است که به فعلیت در آمده است و مشکل در فتوا و متون نیست و موانع در بسترهای اجتماعی است که باید به قانون بدل شود و در خیلی از مسائل مشکلی وجود ندارد.

مهریزی در این خصوص که دو دیدگاه وجود دارد و برخی معتقدند که تفاسیر مردسالارند و نه متون و برخی معتقدند که به خاطر شرایط نزول متون هم مردسالارند و باید امروز احکام حتی در صورت تعارض با نص آیه در نظر گرفته شوند، گفت: من در گروه اول هستم اما این مطلب دوم را به صورت موردی می‌پذیرم. رویکرد ما نباید از آغاز این باشد که آیات مردسالارانه است و از این رو شروع کنیم به تغییر دادن مفاد آیات و من این را نادرست می‌دانم. به گمان من بارزترین نمونه، آیه ۳۴ سوره نساء است. من با یکی از کارشناسان صحبت می‌کردم و پیشنهاد دادم پایان‌نامه‌ای نوشته شود به عنوان تاثیر تفسیر بر لحن بر قرائت آیه. برای مثال، همین آیه را می‌توان با دو نگاه خواند. به گمان من اینجا قاری باید روی «الرجال» تاکید نکند و در «بما فضل» تاکید کند، زیرا در واقع این جا «ب» باء تعلیل و سببیت است. از این رو من نمی‌گویم متون مردسالارانه است، اما در جایی ما شواهد و قرائن درون‌دینی پیدا می‌کنیم که تاکید آیه را تغییر می‌دهد.

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم حدیث در پاسخ به این پرسش که آیا با نگاه درون‌دینی می‌توان به چالش‌ها پاسخ داد؟ و بسیاری از فقها و مفسرین مانند شما به تفسیر نمی‌پردازند و در این میان کدام درست است؟ گفت: شاید مطرح شود آیا ما نباید در نگاه درون‌دینی، نگاه برون‌دینی را نیز در نظر بگیریم و مسائل را با مباحث روز نباید تطبیق دهیم؟ بسیاری از فقها خود را با مسئله زن مواجه نمی‌بینند؟ من مخالف اولویت دادن به نگاه برون‌دینی هستم و معتقدم این روش مشکلی را حل نمی‌کند و تاثیری در جامعه دینی نخواهد داشت و راه‌حل، اولویت دادن به راهکارهای فقهی و تفسیری است.

مهریزی تصریح کرد: مسئله را از سوی دیگر نیز می‌توان در نظر گرفت. روشنفکران چه کار کرده‌اند؟ برعکس، اگر قرار باشد در جوامع دینی اثرگذار باشید، این نوع نگاه‌های درون‌دینی اثرگذاری بیشتری دارد. ما افرادی مانند سروش، کدیور و … داشته‌ایم، اما جامعه ما بسیار وسیع‌تر از افراد روشنفکر است. شما اگر آیه را طوری معنی کنید که با چارچوب‌های ذهنی‌ این افراد سازگار باشد، بیشتر تاثیر می‌گذارید. ممکن است از همان آغاز گفته شود دین نمی‌خواهیم و این راحت‌تر است و مشکل از ریشه حل می‌شود، اما این در جامعه دینی ممکن نیست. اینکه نباید دین را نپذیرفت و تفسیر برون‌دینی کرد، به این خاطر است که این کار جواب نمی‌دهد و تاثیری در جامعه دینی نخواهد داشت. اگر هم دین را بپذیریم، اما تفسیر برون‌دینی کنیم، این روش نیز همچنان ناکارآمد خواهد بود. در ایران مشکل ما این است که آگاهی توسعه و عمومیت ندارد. بحث‌های روشنفکری زود برجسته و بدل به شعار می‌شود و تاثیر خاصی می‌گذارد، اما این تاثیر پایدار نیست و به قانون بدل نمی‌شود و ساختارهای اجتماعی را تغییر نمی‌دهد، اما احتمال تاثیر با رویکرد درون‌دینی بیشتر است.

وی در پایان افزود: ما هویتی دینی داریم که نمی‌خواهیم به آن پشت کنیم و آن را کنار بگذاریم، اما می‌خواهیم ببینیم که چطور می‌توان با حفظ هویت‌های‌مان کاری بکنیم که مشکلات‌مان حل شود. مرحوم کاتوزیان ذیل عنوان نزاع سنت و عدالت بحث جالبی داشتند. این مقاله در مجله نقد و نظر چاپ شده بود. ایشان حقوق‌دان برجسته منتقدی بود، اما این حقوق‌دان می‌گوید اگر جایی بین سنت و عدالت تعارض ایجاد شد، باید کاری کنیم که هم سنت حفظ شود و هم عدالت. او بحث ارث را مثال می‌زند و می‌گوید اگر بگوییم آیه قرآن را در این رابطه قبول نداریم، در این صورت، سنت را کنار گذاشته‌ایم، اما اگر واقعا پدران ما به این نتیجه رسیده‌اند که ارث باید بین دختر و پسر برابر باشد، زمان حیات‌شان این کار را بکنند و اموال‌شان را به صورت برابر تقسیم کنند، زیرا در این صورت هم عدالت و هم سنت حفظ خواهد شد. ما باید دنبال راهکارهایی بگردیم که هر دو را حفظ کند و این کار به هر حال دشوار است.ایکنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics