حجتالاسلام والمسلمین مهدی مهریزی، عضو هیئت علمی موسسه دارالحدیث در یکی دیگر از نشستهای «گفتمان معرفت»، بحث خود را با عنوان «تأثیر مطالعات نوین حدیثی در استنباط» ارائه کرد و به جریانهای حدیثی مختلف معاصر و پیش از آن در شیعه و اهل سنت اشاره نمود، سپس انواع مختلف فعالیتهای حدیثی و تأثیر آن در استنباط فقهی را بیان کرد.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، حجتالاسلام مهریزی، در ابتدای سخنان خود منظور از مطالعات نوین حدیثی را روشن کرد و گفت: منظور ما مسائلی نیست که اکنون جعل و ایجاد شده باشد، بلکه منظورمان مسائلی است که جرقهها و سرنخهایی در گذشته داشتهاند اما در حدود ۸۰ سال پیش تاکنون به آن پرداخته و توجه شده است؛ مثلاً شیخ طوسی در کتاب العده در عبارت کوتاهی میگوید روایت واحدی که راوی آن ثقه باشد حجت است مگر اینکه مخالف عقل و کتاب باشد. اکنون برای همین مطلب یک رشته علمی به نام متن نقد به وجود آمده است.
فعالیتهای حدیثی پیش از معاصر
استاد مهریزی از چهار دسته اصلی فعالیتهای حدیثی قبل از معاصر چنین یادکرد:
۱- گردآوری و تبویب روایات. عمده فعالیت حدیثی گذشتگان همین کار بوده است.
۲- شرحنویسی بر کتب روایی که عمدتاً بعد از صفویه انجام گرفت.
۳- مباحث رجالی.
۴- درایهالحدیث.
وی دو تفکر کلی رایج در فعالیتهای حدیثی شیعه قبل از دوران معاصر را رویکرد فقاهتی و رویکرد اخباری دانست. وی در اهل سنت از گرایشات جدی عرفانی و فلسفی هم یادکرد اما رواج آن را در شیعه جدی و پُررنگ ندانست و گرایش عرفانی کسانی مانند سید حیدر آملی را خاص و اندک برشمرد.
مستشرقان و جریانهای حدیثی معاصر اهل سنت
این محقق علوم حدیثی، ریشه کارهای حدیثی معاصر را فعالیتهای مستشرقان معرفی کرد و گفت نمیتوان این موضوع را نادیده گرفت. سرنخ بیشتر این مباحث را گلدزیهر داده است. اولین کسانی که در عالم اسلام، متأثر از مستشرقان مسائلی را طرح کردند روشنفکران بودند. این مسائل سپس به حوزه هم وارد شد.
نکتهای که در رویکرد گلدزیهر و دیگر مستشرقان وجود دارد این است که آنها به احادیث نگاه دروندینی و اعتقادی ندارند؛ مثلاً گلدزیهر میگوید حدیث بازتاب دو قرن اختلافات سیاسی و فرقهای مسلمانان بوده است.
استاد مهریزی سه جریان مهم حدیثی در اهل سنت را چنین معرفی کرد:
۱- جریان استشراقی و روشنفکران: این جریان متأثر از افرادی مانند گلدزیهر مسائل انتقادی را مطرح میکردند. نمونه آنان احمدامین مصری، (سِر) سید احمدخان هندی، رشید رضا و محمدابوریه بودند.
۲- نحله منتقدان حدیث: این دسته با رویکرد احیاگری و اصلاحطلبی سؤالات جدیتری مطرح نمودند.
۳- جریان القرآنیون: این جریان کسانی هستند که از انتقاد فراتر رفته و به انکار حدیث یا انکار جایگاه و نقش آن پرداختند. در سال ۱۹۰۶ فردی به نام «محمد توفیق صدقی» مقالهای در مجله «المنار» رشیدرضا نوشت با عنوان «الاسلام هو القرآن وحده». وی در آن مقاله برای نقش حدیث مناقشات بسیاری مطرح کرد. این جریان از آن زمان روز به روز در حال گسترش بوده است بهطوری که نوعی از آن در شیعه هم پیگیری شد. کسانی مانند آقایان سیدجواد غروی اصفهانی، صالحی نجفآبادی و دکتر محمد صادقی نمونه این جریان هستند.
فعالیتهای حدیثی معاصر
استاد دانشگاه دارالحدیث در ادامه صحبتهای خود برای فعالیتهای نوین حدیثی، عناوین و نمونههای مختلف زیر را بیان کرد:
۱- تاریخ حدیث
مباحث گستردهای مانند تشکیل و تدوین و تبویب روایات، تحلیل دورهها و حوزههای حدیثی، روش کتابت و انتقال حدیث و منابع حدیثی در دسته فعالیتهای تاریخ حدیث میآید.
حجتالاسلام مهریزی برای مسأله کتابت و نقطهگذاری از دو روایت یادکرد. در یک روایت علت متنجس شدن چیزی در ارتباط با سگ، این بیان شده که پیامبر (ص) امر به قتل سگها فرموده است. در یک نسخه «أمَرَ بقتلها» نقل شده و در نسخه دیگر «أمر بغسلها» آمده است. این اختلاف بهخاطر تفاوت در نقطهگذاری است و در استنباط حکم تغییر ایجاد میکند.
در یک نمونه دیگر روایتی میگوید: «افضل العباده أخفاها»، اما نسخه دیگر آن چنین است: «أفضل العیاده أخفاها». این اختلاف نیز به خاطر اختلاف نقطهگذاری است که اصلاً موضوع و حکم را عوض میکند.
۲- فلسفه حدیث
در زاویه دید و نگاه بروندینی به حدیث و بررسی پدیداری آن مسائلی مانند رابطه تاریخ و حدیث، رابطه حدیث و کتاب (قرآن)، زبان و خطاب حدیث و زمینههای اجتماعی به وجود آمدن حدیث مطرح میشود. فلسفه حدیث به بررسی این مسائل میپردازد.
۳- نقد متن
معیارهای نقد متن و مباحث تزاحم و تعارض متون، روایات عرض، مخالفت لفظی یا روحی حدیث با کتاب و هر قاعدهای که مربوط به نقد متن روایت باشد در دسته فعالیتهای نقد متن میآید.
حدود ۳۴ حدیث در شیعه و ۱۴ حدیث در اهل سنت با مضمون عرضه وجود دارد. شاید بتوان ادعای تواتر بر اصل این مسأله هم داشت. دو گروه یعنی اهل حدیث اهل سنت و اخباریون شیعه مخالف این روایات هستند. اهل حدیث آنها را جعلی میخوانند و اخباریونی مانند صاحب وسائل و ملاامین گاهی آن را حمل بر تقیه نمودهاند.
یکی از مسائل مهم نقد متن، نقل به معناست که در موارد بسیاری سبب تغییر معنا و مقصود شده است؛ مثلاً مرحوم شعرانی به یک نمونه ذکر میکند که طبق روایت مشهوری در بنیاسرائیل وقتی به بدن کسی بول میرسید با قیچی آن را قطع میکردند. در تهذیب و فقیه این روایات آمده است. (تهذیب الاحکام، ج ۱ ص ۳۵۶٫ من لایحضره الفقیه، ج۱ ص ۱۰) اما روایت دیگری در تفسیر علیّ بن ابراهیم هست که میگوید اگر بول به بدن کسی اصابت میکرد، قطعوه، یعنی برای یک مدتی با «آن فرد» قطع ارتباط میکردند. همچنان که با حائض چند روزی قطع ارتباط مینمودند. این روایت نشان میدهد راویِ روایت اول برداشت اشتباه خود را به مضمون و معنا نقل کرده است.
۴– استفاده از علوم جدید
ضابطه و محدوده استفاده از علوم جدید در دو حوزه فهم و نقد حدیث در این دسته مطالعات و فعالیتها مطرح میشود. از علوم پایه و علوم انسانی برای این مهم استفاده میشود.
یک نمونه آن وراثت فرزندی است که خنثی مشکله باشد. علما به استناد یک روایت، راه حل تعیین ارث او را شمردن دندههایش میدانند؛ اما با رادیولوژی مشخص میشود دندههای زن و مرد با هم فرقی ندارد.
نمونه دیگر فرق طهارت بول رضیع و رضیعهای است که غذاخور نشدهاند. فقها میگویند این اختلاف به خاطر مجرای شیردهی مادر است که شیر دختر از مثانه میآید و شیر پسر از طریق کتف. سؤال میشود که این خلاف علم جدید است و اصلاً اگر بچه دوقلو بود چه میشود؟ مرحوم آقای خویی توجیهاتی دارند که کافی نیست.
۵- قواعد فقه الحدیثی
بحثهایی مانند محکم و متشابه در روایات در این قسمت از مطالعات حدیثی میگنجد.
۶- پرداخت و بررسی احادیث جعلی و موضوعه
در این دسته قواعد و روشهای شناخت و بررسی جعل و وضع در حدیث مطرح است. استاد مهریزی از «الأخبار الدخیله» مرحوم تستری به عنوان قدیمیترین اثر شیعی در موضوع جعل و وضع یادکرد.
مثلاً مرحوم امام هیچکدام از روایات حیل ربا را قبول نمیکردند و میگفتند بعید نیست به خاطر دسیسه مخالفین باشد. همچنین روایاتی که تشکیل حکومت قبل از ظهور را ظالمانه میخوانند را رد میکردند و میگفتند روایات میگوید در زمان غیبت هر عَلَمی که به نام مهدی بلند شود باطل است.
فوائد مطالعات نوین حدیثی
استاد مهریزی گفت مطالعات جدید حدیثی علاوه بر اینکه اطلاعات لازم حدیثی را بالا میبرد، افق و زاویه دید را هم عوض میکند. فاصله و راهی که در آن، روایت از امام به ما رسیده، پُر است از خطاهای بشری. مجتهد در فقه ابتدا باید مجتهد در قرآن و حدیث شود، اما متأسفانه این رعایت نمیشود. فقه در بستر قرآن و حدیث پدید آمده و فرزند آندو است.
در این موضوع یکی حضار گفت: علوم امروزی فرضیه است و امکان تغییر دارد. اگر ظاهر روایات با ظاهر علوم جدید مغایر باشد ما روایات را مقدم میکنیم چون هرچه از خانه اهلبیت (ع) بیان شود حق است. حجتالاسلام مهریزی در پاسخ گفت: پس بحث صغروی است؛ یعنی اصل مسأله ما این است که بدانیم فلان روایت واقعاً به همان شکل از خانه اهلبیت (ع) بیان شده و به ما رسیده است. ضمناً حدیث زوایای مختلفی دارد که یک زاویه آن کشف حکم است، اما زاویه تمدنی هم دارد و برای آن هم باید از علوم جدید استفاده کرد.
نمونه راه حل ایجابی اطمینانآور
آیتالله اشرفی شاهرودی یک نمونه کار ایجابی اطمینانآور در مطالعات جدید حدیثی از استاد مهریزی خواستند. وی در پاسخ به تألیف و تصحیح ۱۵ جلدی کتاب کافی در دارالحدیث اشاره کرد و گفت: ما در این کار، ۷۰ نسخه مختلف را با هم مقابله کردیم که بدینوسیله خیلی از مشکلات حل شد. افراد بسیاری با مقابله نسخ مخالف بودند و گفتند نسخه بدل کار را خراب میکند. آنان اصلاً تصوری از فواید مقابله نسخ نداشتند.
آیا میتوان از نظر خبره علوم حدیث و قرآن به عنوان پیشفرض و اصول موضوعه در استنباط استفاده کرد؟
یکی از حضار در پایان جلسه این سؤال را مطرح کرد که آیا همچنان که از نظر خبره ادبی و نحوی در تفقه استفاده میشود، آیا همانطور هم میتوان از نظر خبره و مجتهد علوم حدیث و علوم قرآن برای اجتهاد در فقه استفاده کرد یا خیر؟
استاد مهریزی در پاسخ این قیاس را نادرست دانست و گفت: مباحث ادبیات عارضی فقه است اما قرآن و حدیث ابتدا بود و فقه در بستر آن توسط اصحاب ائمه به وجود آمد. فقیه نمیتواند آن را از کس دیگری بگیرد و به عنوان نظر فقهی اجتهادی خود بیان و حکم کند.
یادآوری میشود، سلسله نشستهای گفتمان معرفت در شبهای ماه مبارک رمضان در دفتر آیتالله اشرفی شاهرودی در مشهد برگزار میگردد.