خواهرش «آمنه بنت الهدی صدر» یکی از زنان دانشمند، شاعر، نویسنده و معلم فقه و اخلاق بود که در مسیر جهاد و مبارزه، با بردارش سید محمد باقر همگام شد و سرانجام سرنوشت هر دو به شهادت و سعادت ابدی ختم گشت.
محمدباقر صدر، علوم اسلامی را با سبکی نو و با تحقیقات انجام یافته لازم مطرح کرد و به مسائل روز و مبتلابه جامعه اسلامی میپرداخت و سیستم آموزشی جدیدی را در جهت اصلاح و پویایی حوزه بینان نهاد. وی تالیفاتی در علوم و زمینههای مختلف از جمله اقتصاد، فلسفه، تاریخ، بانکداری و … دارد.
آثار قلمی متفکر بزرگ، شهید سید محمد باقر صدر، همه علمی، تحقیقی، ابتکاری، کم نظیر و مورد استفاده و مراجعه اندیشمندان و اهل علم و مصداق روشن “باقیات صالحات” است.
در اینجا به معرفی فهرست گونه آثار فقهی و اصولی درخشان ایشان می پردازیم:
۱٫ اقتصادنا (اقتصاد ما)
۲٫ الاسس المنطقیه للاستقراء
۳٫ غایه الفکر فی علم الاصول
۴٫ المعالم الجدیده للاصول.
۵٫ بحوث فی شرح العروه الوثقی.
۶٫ دروس فی علم الاصول، معروف به “حلقات”.
۷٫ الفتاوی الواضحه، رساله عملیه شهید صدر است که در نوع خود سبک خاصی دارد.
اهمیت این آثار به مرور زمان بیشتر شد; اما کتاب (اقتصادنا) ازمیان تمام کتاب های شهید محمد باقر صدر، برجسته تر و راهبردی تراست.
برجستگی های علمی
دیدگاه های فکری او درعرصه های منطق، فلسفه، اقتصاد، اخلاق، تفسیر و تاریخ نیز قابل ملاحظه است. در علم اصول بحث های شهید صدر در باب” سیره عقلائیه و سیره متشرعه” و راه های کشف آن و قواعد حاکم برآن شامل نوآوری های بسیاری بود، نوآوری های این شهید در دانش فقه کمتر از نوآوری های وی درعلم اصول نیست. ازمجموعه بحث های فقهی ایشان، چهارجلد کتاب با نام((بحوث فی شرح العروه الوثقی)) به چاپ رسیده است.
نوآوری های شهیدآیت الله سید محمد باقر صدر، در فقه و اصول چه از لحاظ محتوا و چه از نظر برنامه کم نظیر بود. او پایه های مکتب فقهی و اصولی جدیدی را بنا نهاد که امتیازش به برنامه ریزی، استحکام مضامین مبتنی بر تفکر عمیق و نقد پذیری فعال و سازنده است. وی همچنین با نگارش کتاب های((فلسفتنا)) و ((اقتصادنا))، مکاتب فلسفی و مادی و اقتصادی مارکسیسم و کاپیتالیسم را نقد نموده و در این راستا از روشی نو و دلایلی استوار بهره جسته است.
تعلیم و تربیت
سید محمد باقر از بیست سالگی با تدریس کتاب “کفایه الاصول”، تعلیم و تربیت طلاب جوان را آغاز کرد. از بیست و پنج سالگی به تدریس خارج اصول و از بیست و هشت سالگی به تدریس دوره خارج فقه براساس کتاب “العروه الوثقی” پرداخت. بعدها فلسفه و تفسیر قرآن نیز تدریس می کرد. او در طول نزدیک به سی سال تدریس و تعلیم، شاگردانی جوان، محقق، پرشور، متقی، متفکر، آگاه، مجاهد و سیاستمدار تربیت کرد که هر یک از آنها بعدها پرچمدار نشر علم و فرهنگ و آیین جهاد در راه خدا شدند و بعد از استادشان، راه علمی، فکری و سیاسی اجتماعی او را ادامه دادند.
شهید صدر در مدت حیات علمی خود شاگردان ارزنده ای تربیت نمود. در میان این دسته از شاگردان او می توان به کسانی چون: شهید سید محمد باقرحکیم، سید نور الدین اشکوری، سید محمود هاشمی، شیخ محمد رضا نعمانی، سید کاظم حسینی حا ئری، سید عبد الغنی اردبیلی، سید عبد العزیز حکیم، شهید سید عزالدین قبانچی، سید حسین صدر، سید محمد صدر، محمد علی تسخیری. سید صدرالدین قبانچی، شیخ غلامرضا عرفانیان، شیخ محمد باقرایروانی و بسیاری از علمای گرانقدر دیگراشاره کرد.
تاسیس جماعت العلما و نقش شهید صدر
گروهی اندک ازدانشمندان نجف اشرف درزمان عبد الکریم القاسم آغازگر این حرکت بودند.
درست است که شهید سید محمد باقر صدر به دلیل کمی سن به عنوان یکی ازاعضای رسمی ((جماعه العلماء)) فعالیت نمی کرد، اما نقش بسزای او را در راه اندازی این گروه و جهت دادن به آن، هرگز نمی توان انکارکرد. به دنبال این حرکت علمای بزرگ نجف توانستند برنامه های درست اسلامی راعرضه کنند و در طریق ایجاد یک نیروی سیاسی توانمند و مستقل سیاسی گام بردارند.
تاسیس حزب الدعوه الاسلامیه
تاسیس حزب مذکور توسط شهید صدر در ایام جوانی اش صورت گرفت. تاسیس این حزب درسال۱۳۷۷ ق اتفاق افتاد و روند رشد و کمال آن در چهار مقطع قرارداده شد:
الف-مقطع ایجاد وتاسیس حزب ودگرگونی فکر امت
ب- مقطع اقدامات سیاسی
ج-مقطع دستیابی به قدرت
د-مقطع رسیدگی به مصالح امت اسلام
شهید صدر بعد از مدتی از حزب مذکور کنار کشید. او معتقد بود نظام مرجعیت عهده دار رهبری صحیح امت اسلامی است نه یک حزب سیاسی.
مبانی کلی این طرح عبارت بودند از:
-۱ نشر دستورات اسلامی در میان مسلمانان درگسترده ترین حوزه ممکن.
-۲ ایجاد حرکتی فکری شامل کلیه مفاهیم اصیل اسلامی در تمام ابعاد زندگی انسان.
-۳ نظارت برحرکت های اسلامی وسیاسی.
-۴ برپایی مراکزی اسلامی در سراسرجهان.
بدنبال پیروزی نهضت اسلامی در ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، رژیم بعث عراق فشارهای خود را بر ایشان بیشتر کرد اما شهید صدر با اعلام تبعیت از امام خمینی (ره) در برابر همه شداید مقاومت کرد.
سید محمد باقر صدر، نهضت امام خمینی در ایران را روزنه امیدی برای نجات امت اسلامی میدانست. بنابراین از آغاز نهضت اسلامی امام در سال ۱۳۴۲ آن را تحت نظر داشت و از امام و حرکتش حمایت می کرد.
در تاریخ ۹ جمادی الثانی ۱۳۸۵، حضرت امام خمینی از تبعیدگاه ترکیه به نجف اشرف منتقل شد. ورود امام به حوزه علمیه نجف، جنب و جوشی در آن ایجاد کرد. علما و روحانیون نجف درباره استقبال از امام، نظرات مختلفی داشتند. آیت الله صدر با اشتیاق تمام به همراه عده ای از علمای دیگر، در مراسم استقبال و پیشواز از امام شرکت، و شاگردان و همفکرانش را نیز به آن دعوت کرد… در تمام چهارده سال اقامت امام در نجف، سید محمد باقر با ایشان ارتباط نزدیکی داشت و به امام عشق می ورزید، عشقی که تا آخر عمر در بین او و امام بود.
در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی:
بسم الله الرحمن الرحیم .
کسانی که در ایران برای دفاع از اسلام و مسلمین قیام کرده و کشته میشوند ، شهید هستند و خداوند آنان را با امام حسین – علیه السلام – در بهشت محضور میگرداند . انشاءالله تعالی . سید محمد باقر صدر
این فتوا انقلابی را در عراق برانگیخت. مردم مسلمان عراق نسبت به مردم مسلمان ایران و شهیدان انقلابش احساس برادری کردند و دلهایشان به سوی ایران برگشت. اما از سوی دیگر سردمداران بعثی عراق در پی صدور این فتوای انقلابی به وحشت افتادند و آن را تهدیدی ضمنی علیه حاکمیت خود تلقی کردند. از این رو شورای فرماندهی انقلاب بعثی عراق جلسهای تحت عنوان پیشگیری از خطر خمینی عراق ! تشکیل داده و طرحهایی برای مقابله با آیت الله صدر و از میان برداشتن او ریختند.همین فعالیتهای او بود که ملت مسلمان عراق را به سوی حمایت از مردم ایران سوق می داد. در شب ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ که شب پیروزی شکوهمند مردم مسلمان و انقلابی ایران به رهبری امام خمینی (ره) بر طاغوت آمریکایی بود. آیت الله صدر در مسجد جواهری نجف اشرف به منبر رفت و برای مردم مسلمان عراق از انقلاب اسلامی ایران و نقش امام خمینی در احیای اندیشه های دینی و اصلاح امت اسلام، سخن گفت و تکلیف مردم عراق را در برابر حکومت ضد دینی بعثی، معین کرد: قیام!… فردای آن شب، مردم عراق به دعوت رهبر خود، برای حمایت از انقلاب اسلامی ایران و رهبری امام خمینی، در بسیاری از شهرهای عراق راهپیمایی کردند.
از دیگر کارهای آیت الله صدر، در جهت حمایت از انقلاب اسلامی ایران، تألیف سلسله کتابهای «الاسلام یقود الحیاه» در شش جلد بود که شامل بحثهایی نظیر: قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، منابع قدرت دولت اسلامی، اقتصاد جامعه اسلامی و … میشود.
«من یک مسلمانم و در برابر سرنوشت همه مسلمانان جهان و نه تنها عراق و ایران مسئولم. باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم و وظیفه شرعی منحصر به ایران و عراق نیست. حمایت از انقلاب اسلامی ایران و رهبری آن هم، یک وظیفه شرعی است!»
همان روز بنت الهدی، به ایراد یک سخنرانی در حرم امام علی (ع) پرداخت و از مردم خواست که به خیابانها بریزند و در مقابل دستگیری آیت الله صدر، به رژیم بعثی اعتراض کنند. همینگونه نیز شد و رژیم برای ایجاد آرامش و جلوگیری از گسترش اعتراض مردم، مجبور شد که آیت الله صدر را آزاد کند.
رژیم صدام از تجدید پیمان امت مسلمان عراق با مرجع و رهبرشان، سخت به وحشت افتاد و برای قطع رابطه مردم با آیت الله صدر، نیروی امنیتی را در سر کوچه آیت الله صدر و کوچه های اطراف، مستقر کردند. بدین گونه محاصره خانه آیت الله صدر آغاز شد.
«من آماده شهادتم، هرگز خواسته های غیر انسانی و ضد دینی شما را قبول نخواهم کرد و راه من همان است که انتخاب کردم!….»
وقتی که مزدوران بعثی، از منصرف کردن آیت الله صدر و خواهرش مأیوس شدند، آن دو مظلوم را در روز سه شنبه ۲۳ جمادی الاول ۱۴۰۰ (۱۹ فروردین ۱۳۵۹) زیر شکنجه به شهادت رساندند. جنازه آن دو شهید در جوار مرقد امام علی (ع)، در آرامگاه خانوادگی به خاک سپرده شد.
پس از این واقعه تلخ، امام خمینی با صدور بیانیهای ضمن محکوم کردن این جنایت فجیع ملت عشایر و ارتش عراق را به قیام و براندازی رژیم بعث فراخواندند. متن این بیانیه در ادامه آمده است:
با کمال تأسف حسب گزارش جناب آقاى وزیر خارجه که از منابع متعدده و مقامات کشورهاى اسلامى به دست آورده است و حسب گزارشاتى که از منابع دیگر به دست آمد. مرحوم آیت اللَّه شهید سید محمد باقر صدر و همشیره مکرمه مظلومه او- که از معلمین دانش و اخلاق و مفاخر علم و ادب بود- به دست رژیم منحط بعث عراق با وضع دلخراشى به درجه رفیعه شهادت رسیدهاند. شهادت ارثى است که امثال این شخصیتهاى عزیز از موالیان خود بردهاند؛ و جنایت و ستمکارى نیز ارثى است که امثال این جنایتکاران تاریخ از اسلاف ستم پیشه خود مىبرند. شهادت این بزرگواران که عمرى را به مجاهدت در راه اهداف اسلام گذراندهاند به دست اشخاص جنایتکارى که عمرى به خونخوارى و ستمپیشگى گذراندهاند عجیب نیست؛ عجب آن است که مجاهدان راه حق در بستر بمیرند و ستمگران جنایت پیشه، دست خبیث خود را به خون آنان آغشته نکنند. عجب نیست که مرحوم صدر و همشیره مظلومهاش به شهادت نایل شدند؛ عجب آن است که ملتهاى اسلامى و خصوصاً ملت شریف عراق و عشایر دجله و فرات و جوانان غیور دانشگاهها و سایر جوانان عزیز عراق از کنار این مصایب بزرگ که به اسلام و اهل بیت رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله- وارد مىشود بىتفاوت بگذرند و به حزب ملعون بعث فرصت دهند که مفاخر آنان را یکى پس از دیگرى مظلومانه شهید کنند. و عجبتر آنکه ارتش عراق و سایر قواى انتظامى آلت دست این جنایتکاران واقع شوند و در هَدم اسلام و قرآن کریم به آنان کمک کنند.
این جانب براى بزرگداشت این شخصیت علمى و مجاهد، که از مفاخر حوزههاى علمیه و از مراجع دینى و متفکران اسلامى بود، از روز چهارشنبه سوم اردیبهشت به مدت سه روز عزاى عمومى اعلام مىکنم، و روز پنجشنبه چهارم اردیبهشت را تعطیل عمومى اعلام مىنمایم، و از خداوند متعال خواستار جبران این ضایعه بزرگ و عظمت اسلام و مسلمین مىباشم. و السلام على عباد اللَّه الصالحین.
دوم اردیبهشت ۵۹
روح اللَّه الموسوی الخمینى (صحیفه امام، ج۱۲، ص: ۲۵۳ و ۲۵۴)