نویسنده و پژوهشگر دینی اهمیت و ارزش حجاب را در دو بُعد انسانی و معنوی مورد بررسی قرار داد و گفت: حجاب عامل صلاح، سعادت و رشد معنوی انسان است و از سوی دیگر سبب حفظ زن در مقابل انسانهای هوسران و هنجارشکن اخلاقی خواهد شد، اما در جامعهای که تهمت، حرمت شکنی و اختلاس وجود دارد تأکید و تأیید بر حفظ حجاب چندان موفق نخواهد بود، از سوی دیگر مردم توقع دارند دستگاههای ارشادی و حکومتی برخورد یکنواختی با اختلاس گران و بد حجابی داشته باشند. شواهد نشان میدهد که زنان ما نسبت به ارزش و اهمیت حجاب آگاهی لازم را دارند، اما برخی به دلایل مختلفی در برابر حفظ آن جبهه گیری میکنند.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام هادی سروش در گفتوگویی به طور مختصر به تاریخ حجاب اشاره و اظهار کرد: شهید مطهری مطلب درستی میفرمایند که حجاب از احکام تأسیسی اسلام است یعنی از زمان جاهلیت امری به نام حجاب مرسوم نبوده و اسلام این حکم را برای مسلمین و جامعه اسلامی واجب فرموده است.
انسان با حجاب به رستگاری، سعادت، صلاح و مقامات معنوی نائل شود
او در مورد فلسفه حجاب گفت: حجاب از واجباتی است که در قرآن نسبت به آن تاکید شده است، بخشی از واجبات الهی در قرآن شریف و بخشی از واجبات در سنت پیامبر(ص) آمده و طبق روایات برای ما مسجل شده است؛ حجاب از اموری است که در متن آیات قرآن شریف آمده، وقتی به قرآن مراجعه میکنیم، خداوند دو فلسفه، حکمت و علت برای حجاب ذکر فرمودند: یکی در سوره مبارکه نور آیه ۳۱ و دیگری در سوره مبارکه احزاب آیه ۵۶؛ فلسفهای که در سوره مبارکه نور میفرماید، این است که حجاب برای این است که انسان به رستگاری، سعادت، صلاح و مقامات معنوی نائل شود. خداوند در آیه و حکم شریفه حجاب در سوره مبارک نور میفرمایند: لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیُوبِهِنَّ؛ زنان زینت خود را (غیر از مقداری که فقها فرمودند صورت و دست تا حد مچ جایز است) برای نامحرمان ظاهر نکنید. نسبت به سر و گردن هم تعبیر قرآن این است: وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیُوبِهِنَّ؛ یک پوشش تقریباً کامل» شاید امروزه به اسم مقنعه میشناسند که با استفاده از آن سر و گردن شما پوشیده شود. در ذیل این آیه که تصریح به حجاب شده، تعبیر قرآن این است لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ بنابراین رعایت حجاب به عنوان حکم الهی باعث صلاح، سعادت و رشد معنوی انسان است.
حجاب حفاظی در مقابل انسانهای هوسران و هنجارشکن اخلاقی
او در ادامه به دومین فلسفه حجاب اشاره و خاطرنشان کرد: قرآن شریف به فلسفه دیگری از حجاب در سوره احزاب اشاره میکند که بسیار دقیق و قابل دقت است، خداوند به پیامبر(ص) امر میفرماید: قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ؛ به سه گروه بگو، یکی به همسران و زنان، یکی به دختران و یکی به مجموعه زنان جامعه اسلامی که یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ؛ از پوششهای کاملی استفاده کنند چون ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ در این صورت زنان به شخصیت و عفت و بزرگی شناخته خواهند شد و در نتیجه فَلا یُؤْذَیْنَ مورد طمع انسانهای هوسران و هنجارشکن در مسایل اخلاقی قرار نخواهند گرفت؛ بنابراین از این دو مجموعه آیه قرآن کاملاً فلسفه حجاب استفاده میشود، هم در بُعد معنوی و هم در بُعد اجتماعی و انسانی.
حجاب در بُعد معنوی باعث رشد و کمال انسان میشود
سروش در مورد اهمیت حجاب اظهار کرد: حجاب در بُعد معنوی باعث رشد و کمال انسان شده و هیچ خانمی را سرگرم مسایل ظاهری مانند آرایش و غیر آرایش و مسایلی از این دست نخواهد کرد و بیشتر متوجه کمال خواهد بود؛ بنابراین حجاب در بُعد انسانی به زن مسلمان شخصیت میدهد و در بُعد اجتماعی او را از طمع انسانهای هوسران و مریض مصون میدارد.
هر انسانی هم نیاز به سعادت معنوی و هم نیاز به شخصیت روانی دارد یعنی هم از نظر شخصیت به نقطه خوبی میل کند و هم مورد آسیب قرار نگیرد؛ اهمیت حجاب نشان میدهد که این امر هم بُعد معنوی و هم بُعد شخصیتی را تکمیل میکند و هم آثار و چالشهای سوء و خطراتی که میتواند متوجه زنان شود را از جامعه زنان دور میکند.
چرا عدهای در برابر حفظ حجاب مقاومت میکنند؟!
او در پاسخ به اینکه با توجه به اهمیت و ارزش حجاب که به آن اشاره شد، چرا از سوی برخی از زنان در مورد حفظ حجاب مقاومت نشان داده میشود؟ گفت: من معتقدم کسانی که مقاومت در امر حجاب میکنند از دو حالت خارج نیستند، یا از زیبایی این حکم الهی بی اطلاع هستند که عده کمی این چنین هستند چون در جامعه ما احکام اسلامی مورد رغبت، اعتنا و علاقه است، به گفته استاد مطهری روح ایرانی هماهنگ با دیانت است لذا میبینیم در بخشهایی که وارد حریم آن نشدیم، مردم خود به خود نسبت به شریعت و دین چقدر علاقه نشان میدهند. به عنوان مثال عزاداریها، بخشی از افرادی که در اعتکافها شرکت میکنند یا نمونه دیگری که بسیار روشن است، زیارت رفتن مانند زیارت حرم امام رضا(ع)؛ در همه این موارد شاهدیم که افراد مختلفی با نگاههایی متفاوت حضور دارند لذا کمتر میتوان این نکته را ثابت کرد که افراد حکم حجاب و زیباییهای این حکم را نداند، قاعدتاً میدانند، احتمالاً مشکل از ناحیه دیگری پیش میآید.
نتوانستیم احکام اسلامی چون حجاب را به نسل جوان تبیین کنیم
او افزود: مشکل اینجاست که ما نتوانستیم احکام اسلام از جمله حجاب را آنطور که هست و به صورت واقعی و جدی برای نسل جوان تبیین کنیم و چون نتوانستیم آن را آنطور که هست تحویل دهیم و روی آن کار فرهنگی کنیم و از بلندگوهای شریعت، دین و بیشتر بلندگوهای حکومتی در این موضوع بسیار استفاده کردیم باعث شده که بعضی از زنان و دختران جبهه گیری کنند، حال یا جبهه گیری آنان محسوس است یا جبهه گیری مخفی دارند، به هر جهت اشکال در این دو مورد است: یا احکام به آنها نرسیده که من خیلی قبول ندارم یا اینکه روش ما درست نبوده و شواهد نشان میدهد که از روش خود جوابی نگرفتیم. به هر جهت بیشتر باید روی اموری که از نظر روانی و اخلاقی میتواند پاسخ دهد کار کنیم.
او گفت: شریعت مجموعهای از گروه دین، نماز، روزه، حج، زکات، امر به معروف و نهی از منکر و حجاب است؛ اگر بدون معیارهای اخلاقی به افراد عرضه شود، در گذشته تجربه کردیم که پاسخ نمیگیریم یعنی اگر پدری برای اینکه فرزندش نماز بخواند از محورهای اخلاقی استفاده نکند بعید است که بتواند جواب بگیرد و فرزندش در آینده نماز خوانی جدی شود لذا باید اولاً اخلاقی رفتار کنیم، ثانیاً آنچه دنبال آن هستیم و در دین آمده را به صورت کامل مطرح کنیم.
آن مقدار که در مورد حجاب صحبت کردیم در مورد عفت مردان هم گفتیم؟!
او توجه به عفت مردان در کنار حجاب زنان را نیازی ضروری دانست و اظهار کرد: در حال حاضر در مورد حجاب همه هَم و غم روی زنان و دختران رفته در حالی که واقعیت این است که وقتی ما دین را در بحث حجاب ورق میزنیم به همان مقداری که به حجاب خانمها توجه شده است، به عفت مردان هم توجه شده، من این سوال را به عنوان یک طلبه و کسی که در مسایل دینی کار کردم از سکان داران سیاسی، فرهنگی و ارشادی جامعه دارم، آیا آن مقدار که در مورد حجاب صحبت کردیم در مورد عفت مردان هم گفتیم؟!
در نهج البلاغه حضرت امیرالمومنین علی(ع) مستقمیم در مورد حجاب صحبت نکرده است تنها فقراتی از نهج البلاغه هست که اشارهای به پوشش زنان و حجاب و حفظ شخصیت زنان کرده است، اما امیرالمومنین در مورد عفت مردان مستقیم صحبت کرده است، در بخش پایانی نهج البلاغه در قسمت کلمات قصار حضرت، وقتی عدهای چشم چرانی میکردند و خانمها را میدیدند، در نهج البلاغه نیامده که امیرالمومنین خانمها را توقیف کردند که چرا بیرون آمدید، بلکه توقیف ایشان نسبت به مردان است که چرا نگاه میکنید لذا ما در شعارهای فرهنگی خود عفاف را کنار حجاب قرار دادیم، اما به عفاف رسیدگی نکردیم.
مردم از دستگاههای ارشادی و حکومتی توقع دارند برخورد با بی حجاب و اختلاس گر یکنواخت باشد
سروش بیان کرد: یک دختر مسلمان وقتی میبیند که مورد تعرض قرار میگیرد و هیچ کسی آن جوان پسر هنجار شکن اخلاقی را مواخذه نمیکند و تنها به او توجه میکنند که شما چرا اینطور بیرون آمدید (که البته قبول داریم که نباید هم با پوششی نا مناسب بیرون بیایند) این خانم طبیعتاً مقداری جبهه گیری خواهد کرد؛ بنابراین شواهد نشان میدهد که نتوانستیم احکام را اولاً به صورت فرهنگی دقیق و دوماً به صورت کامل و بدون تبعیض عرضه و مطرح کنیم. نکته سوم که نتیجه آن هم همین جبهه گیریها میشود، این است که مردم و جامعه اسلامی توقع دارند که دستگاهای تبلیغی، ارشادی، حکومتی و حوزهها با همه زشتیها، خلاف شرعها، بدیها و ناهنجاریها یکنواخت مقابله کنند، در جامعهای که اختلاس، حرمت شکنی و تهمتهای رسانهای وجود داشته باشد، نسبت به تبلیغ نه تنها حجاب بلکه در امور مسجد، نماز، محراب و جماعت هم آنطور که باید و شاید موفق نخواهیم بود.
سروش در مورد تفسیرهای متفاوت برخی از روحانیون در مورد حجاب و آسیب این تفسیرها بر امر مهم حجاب گفت: همیشه در کنار یک مطلب روشن و حقی، ممکن است که تفسیرها، تبیینها و تشریحهایی نسبت به آن مطرح شود که خیلی سازگار و هماهنگ با حقیقت نباشد. حجاب یک امر دینی است نه عرفی، به همین دلیل هر فردی نمیتوان اظهار نظری متفاوت در این موضوع داشته باشد، بعضی از احکام دین هست که به عرف محول شده و عرف میتواند تشخیص دهد و دین هم امضا کند، اما در مورد حجاب براساس دو آیه شریفهای که در سوره نور و احزاب داریم، کاملاً روشن است که قصه چیست و پوشش چه چیزی مورد نظر دین است لذا تفسیر حجاب به غیر از چیزی که بسیار در قرآن روشن است تفسیری ناروا و نابه جایی است. ممکن است کسی بگوید حجابی که در آیات قرآن به آن اشاره شد، واجب نیست بلکه مستحب است مانند بسیاری از اوامر الهی به پیامبر که مستحب است، این مساله پاسخ فنی خود را میطلبد که آقایان هم پاسخ دادند، اما اینکه لغت و معنا و مصداق حجاب تغییر داده شود طبیعتاً پسندیده نیست چون یک اصطلاح شرعی و روشن است خلاصه اگر بخواهیم در حکم حجاب صحبت کنیم و واجب یا مستحب بودن یا واجب اختیاری و اجباری آن را بررسی کنیم، یک بحث فنی، حوزوی، فقهی و کارشناسی است و جای این بحثها در حوزه علمیه، علوم انسانی مربوط، جامعه شناسی و روانشناسی است، اما اگر بخواهیم نوع دیگری از پوشش را به عنوان حجاب تحمیل کنیم طبیعتاً کسی نمیپذیرد. شفقنا