اختصاصی شبکه اجتهاد: حدیث غدیر، از احادیث متواتر نزد شیعه و سنى است[۱]؛ بیش از ۱۱۰ تن از صحابه و ۸۴ تن از تابعان و ۳۶۰ تن از دانشمندان بزرگ اهل سنت آن را در آثار خود روایت کردهاند. البته این امر شگفتی ندارد، زیراتعداد مسلمانان حاضر در روز هیجده ذیالحجه سال دهم هجری در غدیر خم، عددی قابلتوجه بوده است.[۲] در مسیر برگشت از حجهالوداع، فرشتۀ وحی به پیامبر اسلام (ص) امر فرمود که:
یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لایَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرین[۳]
اى پیامبر، آنچه از جانب پروردگارت بهسوی تو نازلشده، ابلاغ کن و اگر نکنى پیامش را نرساندهاى؛ و خدا تو را از [گزندِ] مردم نگاه مىدارد. آرى، خدا گروه کافران را هدایت نمىکند.
پس از نزول آیه، حضرت محمد (ص)، همراهان و کاروانیان را در محلی به نام غدیر خم گرد هم آورد و خطبهای خواند که به باور شیعیان، یکی از دلایل قطعی برای اثبات امامت علی (ع) است؛ زیرا که در آن خطبه، حضرت محمد (ص) به الفاظ، کلمات و جملات مختلف، بر جانشینی علی (ع) پس از خود، تأکید کرد و مردم را به پیروی از علی (ع) بهعنوان رهبر، امام و خلیفۀ مسلمین تصریح نمود که جای هیچ ابهامی را باقی نمیگذارد؛ در بخشی از آن خطبه[۴] حضرت رسول (ص) فرمود:
مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ عَلِیّاً وَالطَّیِّبینَ مِنْ وُلْدی هُمُ الثِّقْلُ الْأَصْغَرُ، وَالْقُرْآنُ الثِّقْلُ الْأَکْبَرُ، فَکُلُّ واحِدٍ مِنْهُما مُنْبِئٌ عَنْ صاحِبِهِ وَ مُوافِقٌ لَهُ، لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَی الْحَوْضَ. أَلا إِنَّهُمْ أُمَناءُ الله فی خَلْقِهِ وَ حُکّامُهُ فی أَرْضِهِ.
و گویی پس از آنکه به دستور خداوند عمل کرده است، میفرماید:
أَلاوَقَدْ أَدَّیْتُ
سپس ایشان تصریح میکند که این امر، از سوی خداوند است:
أَلا وَ إِنَّ الله عَزَّوَجَلَّ قالَ وَ أَنَا قُلْتُ عَنِ الله عَزَّوَجَلَّ،
و اینکه «امارت مؤمنین» نیست مگر برای علی (ع):
أَلاإِنَّهُ لا «أَمیرَالْمُؤْمِنینَ» غَیْرَ أَخی هذا، أَلا لاتَحِلُّ إِمْرَهُ الْمُؤْمِنینَ بَعْدی لاَِحَدٍ غَیْرِهِ.
همچنین پیامبر اسلام (ص) اول از مردم اقرار گرفت و فرمود که:
ایهاالنَّاسُ! مَنْ اَوْلی بِکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ؟
و مردم پاسخ دادند: الله و رَسُولُهُ
سپس ایشان فرمود:
اَلا من کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلی مَوْلاهُ، اللهمَّ والِ مَنْ والاهُ و عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْمَنْ نَصَرَهُ و اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ
و در ادامه جملاتی را بیان فرمود که نمیتوان در دلالت آنها بر وصایت و امامت علی (ع) شک کرد:
مَعاشِرَالنّاسِ! هذا عَلِی أخی وَ وَصیی وَ واعی عِلْمی، وَ خَلیفَتی فی اُمَّتی عَلی مَنْ آمَنَ بی وَ عَلی تَفْسیرِ کِتابِ الله عَزّ َوَ جَلَّ و َالدّاعی إِلَیْهِ وَ الْعامِلُ بِما یَرْضاهُ وَ الُْمحارِبُ لاَِعْدائهِ وَ الْمُوالی عَلی طاعَتِهِ وَ النّاهی عَنْ مَعْصِیَتِهِ. إِنَّهُ خَلیفَهُ رَسُولِ الله وَ أَمیرُالْمُؤْمِنینَ وَ الْإمامُ الْهادی مِنَ الله.[۵]
سیوطی در تفسیر «درّ المنثور فی تفسیر الماثور» آورده است که:
یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ! بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ أن علیا مولی المومنین[۶]
در روایات آمده است به هنگامیکه پیامبر (ص) علی (ع) را به جانشینی خود انتخاب کرد، این آیۀ مبارک نازل شد:
الْیوْمَیَئِسَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ دینِکُمْ فَلاتَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ، الْیوْمَ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الإسْلامَ دیناً[۷]
امروز کسانى که کافر شدهاند، از [کارشکنى در] دین شما نومید گردیدهاند. پس از ایشان مترسید و از من بترسید. امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم و اسلام را براى شما [بهعنوان] آیینى برگزیدم.
این تصریحات از صاحبشریعت، موجب گردید که تعدادی از مهاجران و انصار برگرد علی (علیهالسلام) بهعنوان محور هدایت و رهبری پس از پیامبر (ص) گرد آیند.
در این خطبه به برخی از مبانی فکری اندیشۀ سیاسی شیعه مانند منصوب بودن امام از سوی خداوند، منصوب بودن آن از سوی رسول خدا (ص)، الهی بودن جایگاه امامت و تداوم آن تا امام زمان (عج)، اشارهشده است که پردازش تفصیلی آنها، مجالی دیگر میطلبد.
نویسنده: سیدکاظم سید باقری، استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
—————————————————————————————————————–
[۱]. برای نمونه، ابن حجر مکی در کتاب «الصواعق المحرقه»، با تأکید بر صحت حدیث غدیر مینویسد: «حدیث من کنت مولاه حدیث صحیح لامریه فیه و قدأخرجه جماعه کالترمذی والنسائی و احمد و طرقه کثیراً جداً و فی روایه لأحمد انهسمعه من النبی (ص) ثلاثون صحابیاً و شهدوا به لعلی لما نوزع ایام خلافته و کثیر منأسانیده صحاح و حسان ولا التفات لمن قدح فی صحته»: حدیث «من کنت مولاه» صحیح است و هیچ شکی در آن نیست و جماعتی ازجمله ترمذی، نسائی و احمد در کتب خود نقل کردهاند که البته طرق نقل احمد بسیار زیاد است؛ و از احمد روایتشده که حدیث را سی نفر از صحابه از نبی مکرم (ص) شنیدند و آن را برای علی (ع) زمانی که درگیر مسئله خلافت بود، شهادت دادند و بسیاری از سندهای این روایت، صحیح و حسن است و به کسی که تردید کند، نباید اعتنا کرد. ر.ک.(ابن حجر الهیثمی المکی: الصواعق المحرقه، مکتبه قاهره، چاپ دوم، ۱۳۸۵، ص ۲۵) همچنین علامه امینی نقل میکند که این حدیث را احمد بن حنبل از چهل طریق، طبری از ۷۲ طریق، ابن عقده از ۱۰۵ طریق، ابوسعید سجستانی از ۱۲۰ طریق و…نقل کردهاند. ر.ک. عبدالحسین امینی، الغدیر، ج ۱، ص ۱۴٫
[۲]. در خصوص جمعیت حاضر در غدیر خم، اختلاف بسیار است، به برخی از اقوال اشاره میکنیم: ۱۳۰۰ نفر؛ ۱۰۰۰۰؛ ۱۲۰۰۰؛ ۱۷۰۰۰؛ ۶۰۰۰۰؛ ۷۰۰۰۰؛ ۹۰۰۰۰؛ ۱۱۴۰۰۰ و ۱۲۰۰۰۰ نفر؛ امری که نشانگر اختلاف شدید در ارقام میباشد، اما بنا به روایت امام صادق (ع) که در تفسیر عیاشی ذیل آیۀ ابلاغ آمده، جمعیت مدینه در آن زمان و ادلۀ مؤید دیگر، به نظر میرسد که عدد معقول، حدود ده هزار نفر باشد که در مقایسه با جمعیت آن زمان، رقمی بسیار و قابلتوجه است، برای تفصیل این بحث. ر.ک. سید جلال امام؛ بررسى تعداد جمعیت حاضر در غدیر؛ فصلنامه تاریخ در آینه پژوهش؛ سال چهارم، شماره چهارم، زمستان ۱۳۸۶٫
[۳]. مائده: ۶۷٫
[۴]. این خطبه در مسانید مختلف اهلسنت و شیعه ذکرشده است، منابع اهلسنت مانندابوعبدالله محمد بن عبدالله الحاکم النیشابوری؛ المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۱۰۹؛ ابن اثیر، أسد الغابه: ج ۱ ص ۳۰۸؛ نورالدین علی بن ابی بکر الهیثمی، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج ۹، بیروت: دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۵؛ ص ۱۰۳؛ و منابع شیعی که این حدیث به تفصیل در آنها بحث شده است، مانندعبدالحسین امینی؛ الغدیر؛ سید هاشم بحرانى؛ کشف المهم فی طریق خبر غدیر خم، قم: انتشارات همای غدیر، ۱۳۸۲، بحار الأنوار، علامه مجلسى، ج ۳۷، ص ۱۸۱ و ۱۸۲٫شیخ عبدالله بحرانى عوالم العلوم و المعارف، ج ۳ ص ۳۰۷؛ میر حامد حسین هندى، عبقات الأنوار فی مناقب ائمه الاطهار، (این کتاب بالغ به هفتاد جلد میشود که یک جلد مفصل آن به حدیث غدیر میپردازد)
[۵]. این حدیث را همانگونه که ذکر شد، کتب مختلف شیعی و سنی نقل کردهاند: از جمله، محمد بن عیسی ترمذی؛ السنن؛ بیروت: دارالفکر، ج ۱۲، ص ۱۷۵؛ أبو عبدالله الحاکم النیسابوری؛ المستدرک علی الصحیحن؛ج ۳ص ۱۱۸، تحقیق: مصطفى عبد القادر عطا، بیروت: ناشر: دار الکتب العلمیه؛ اول،۱۴۱۱ هـ و عبدالحسین امینی نجفی، الغدیر، قم، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۶٫
[۶]. جلال الدین سیوطی؛ درّ المنثور فی تفسیر الماثور؛ ج ۲، ص ۲۹۸٫
[۷]. مائده، ۳