شبکه اجتهاد: مدتی است مشغول تورّق کتاب ارزشمند جواهر الکلام هستم. جواهر الکلام شاهکار فقه شیعی است، هم از جهت جامعیّت و هم ازجهت دقّت نظر و شمّ فقاهتی مؤلف آن.
از همین روست که پس از تألیف مورد توجّه حوزههای علمیه قرار گرفت. تأثیر این کتاب بر کتابهای ارزشمندی همانند مستمسک مرحوم آقای حکیم را نمیتوان نادیده گرفت.
حدود دو قرن از تألیف این موسوعه ارزشمند میگذرد و هنوز که هنوز است کتابی در این حد و اندازه نتوانسته است جای آن را بگیرد. تعبیر «فقه جواهری» را هم با توجه به این جایگاه ارزنده باید دید.
با این همه، نمیتوان از کنار اشکالات این کتاب هم به راحتی گذشت. آنچه در این یادداشت مد نظر است نه اشکال در محتوا و یا استدلالهای صاحب جواهر است، بلکه منظور اشکالات و تسامحاتی است که در نقل روایات در این کتاب به چشم میخورد.
اشکالاتی از جمله:
۱- اشتباه در استناد: مثلاً روایتی که از امام باقر علیهالسلام است به امام صادق علیهالسلام نسبت داده شده است.
۲- نقل حدیث نماها: یعنی کلماتی که در کتب فقهی به کار رفته و گه گاه به معصوم نسبت داده شده در حالی که در مجامع روائی چنین حدیثی نیامده است.
۳- اشتباه در نقل سند: به طور مثال به جای زراره، محمّد بن مسلم و یا به جای ابو بصیر، ابن ابی نصر آمده است.
۴- اشتباه در مصدر: مثلاً روایت ارشاد شیخ مفید به ارشاد القلوب و یا روایت علل الشرائع به تهذیب شیخ نسبت داده شده است.
۵- بیدقتی در نقل متن خبر: سقط و زیادات در متن خبر و یا اندماج دو خبر در هم و…
و نمونههای دیگر که متأسفانه تعدادشان کم نیست (که شاید مجموعی از این اشکالات را روزی به صورت مقاله منتشر ساختم). مسأله آنجا حادتر میشود که میبینیم همین اشکالات، بدون هیچ توجهی از جواهر به مصادر فقهی دیگر هم راه پیدا کرده است.
شاید در روزگاری که دسترسی به همه مصادر روایی برای هر شخص چندان آسان نبود، نقل روایات از کتابی همانند جواهر توجیهی (ولو نامقبول) داشت، امّا امروزه که همه مصادر فقهی و روایی در نرم افزارها و با کمترین قیمت قابل دسترسی است، نقل روایات حتی از کتاب وسائل الشیعه (بدون مراجعه به مصادر اصلی) هیچ توجیهی ندارد!.