موسیقی برای نظام دینی ما و در نهایت برای انقلاب، جمهوری اسلامی و در پله سوم برای تمدن اسلامی تهدید است یا فرصت؟
به گزارش شبکه اجتهاد، نشست تحلیلی «تطورات چهل سال موسیقی انقلاب مبتنی بر مبانی فقهی موسیقایی رهبر انقلاب» چندی قبل در سالن اجتماعات حوزه هنری قم برگزار شد. پیشتر، بخش نخست این گزارش با عنوان «تطورات چهل سال موسیقی انقلاب مبتنی بر مبانی فقهی آیتالله خامنهای» منتشر شد، در گزارش نخست، به خدمات انقلاب اسلامی به موسیقی پرداخته شد، در گزارش حاضر، خدمات موسیقی به فقه و انقلاب بیان خواهد شد که در ذیل تقدیم مخاطبان میشود.
خدمات موسیقی به انقلاب و فقه شیعی؛
۱ـ موسیقی در بستر انقلاب، سبب تغییر مسیر فقه شیعه شد
موسیقی به تنهایی مسیر فقه شیعه را عوض کرد، فقهای شیعه به مدت هزار و ۳۵۰ سال سال، موسیقی را بر اساس مبانی فقهی و روایی خود، به صورت مطلق حرام میدانستند، اما موسیقی نشان داد که اگر بستر اجتماعی فراهم باشد، میتواند تولیدات فاخر و غیرلهوی داشته باشد و ثابت کند که میتوان موسیقی عرفانی و انقلابی داشت.
رهبر انقلاب حدود ۱۵ محاسن غرب را بیان میکنند که باید از آنها اقتباس شود و یکی از آنها موسیقی است که در جنبههای مختلف فنی، هنری، اجتماعی ،موزیک تراپیست و روانشناسی موسیقی از ما جلو هستند، به نظر این تعبیر رهبر انقلاب، نظریه انقلاب است.
روشنفکران و جامعه شناسان کارکرد اجتماعی برای دین قایل نبودند و میگفتند مگر دین میتواند انقلاب کند، از این رو دین را افیون تودهها و ملتها توصیف میکردند که آدمها را از انقلاب دور میکند، اما انقلاب اسلامی ایران نشان داده که دین میتواند عامل تحرک و همبستگی اجتماعی باشد، نه تنها اصل انقلاب، نظریه جدیدی در نظریات انقلاب و فقه دولت بوده است، بلکه هنر انقلابی تولید شده در بستر انقلاب هم یک نظریه و پارادایم جدید است.
آیتالله خامنهای تعبیری دارند که موسیقی خوب میتواند در فرد و جامعه انقلاب ایجاد کند، شما به این تعبیر زیبا توجه کنید که چه مقدار راهگشا و زیبا است، صراحتا میگویم رهبر انقلاب از منظر هنری برخوردار است که امام عزیز هم بسته به شرایط اجتماعی یا مبانی شخصی این گونه نمینگریستهاند.
بنابراین هنر موسیقی میتواند انقلاب ایجاد کند، این واقعا هنر موسیقی است که مسیر ۱۳۵۰ سال فقه شیعه را با کارکردهای جدید خود تغییر داده است.
۲ـ خلق تولیدات مذهبی و ملی در مسیر و غایات انقلابی و دینی ما
۳ـ جایگزین مناسب تفریح و لذت حلال در سبک دینی انقلابی
موسیقی برای نظام دینی ما و در نهایت برای انقلاب، جمهوری اسلامی و در پله سوم برای تمدن اسلامی تهدید است یا فرصت؟
اینجا نمیتوان جواب واحدی داد، که بگوییم تهدید است یا فرصت، البته هردو گروه خواهان دارند، عشاق موسیقی میگویند سراسر فرصت است، اساسا موسیقی مانند آب برای ماهی و هوای برای انسان بوده و بدون آن نمیتوان زندگی کرد، آمارها میگویند درصد بالایی از مردم بالای شش ساعت در روز به موسیقی گوش میدهند و غرق در موسیقی هستند، چه بگوییم تهدید است یا فرصت و چه اثبات کنیم یا نه، خود موسیقی در مقام ثبوت است.
یکی از روشنفکران در کتاب شیعه خود میگوید با موسیقی میتوان به اسرار نظام هستی پی برد، به نظر اینها غلو است، بله موسیقی کارکردهای زیادی دارد، اما نه تا این حد، مگر سمفونی با آدم چه میکند که بگوید با موسیقی به شهود میرسم، امام محمد غزالی که جزء عشاق موسیقی حساب میشود، در احیای علوم دین، ۳۰ شرط برای سمای عارفانه ذکر میکند، در نهایت میگوید زمینه شهود را برای سالک ایجاد میکند، نه این که واقعا انسان را به شهود برساند.
دشمنان موسیقی هم میگویند، موسیقی تهدید محض بوده و سراسر مضر است، حتی در برخی از درس اخلاقها میگویند موسیقی با اخلاق اسلامی سازگاری ندارد، و حتی نوع حلال آن هم مضر است، اما آیا حقیقتا این گونه است؟ این بستگی به نوع موسیقی دارد.
اگر موسیقی، فاخر، مثبت و تعالی بخش باشد، قطعا فرصت و ظرف خوبی برای ارائه مبانی و مفاهیم انقلابی، انسانی، فطری و ارزشی است و اگر موسیقی غیر فاخر، عامه پسندی و مبتذلی باشد، فرصت نبوده و تهدید محض خواهد بود، رهبر انقلاب در تعبیری میفرمایند، وضعیت فعلی جمهوری اسلامی همین گونه است که از همین جمله، کلیت مانیفست را بیان میکنم.
این صد کلمه رهبر انقلاب و مانیفست موسیقایی ایشان در دو بخش کلی توصیفی و حکمی قابل دسته بندی است؛
۱ـ ابعاد توصیفی مانیفست رهبر انقلاب در بحث موسیقی
آیتالله خامنهای در جنبه نخست، دو گونه توصیف درباره موسیقی دارند، ابعاد ایجابی مسأله و ابعاد سلبی آن، یکسری تعاریف درباره موسیقی دارند و یکسری مذمتها و اگر غیر از این باشد یا انسان دچار افراط شده است یا تفریط.
الف ـ ابعاد ایجابی
از تعابیر ایجابی رهبر انقلاب در بحث موسیقی این است که موسیقی میتواند انسان را به حقیقت و معنویت برساند، کنسرتهای مفید موسیقی اگر به شکل صحیح برگزار شود، میتواند از محاسن هر تمدنی باشد و غرب در کنسرتهای فاخر از ما جلوتر بوده است، مؤمن و غیر مؤمن ما میتوانند از موسیقی بهره و لذت ببرد و برای آن پول خرج کنند، موسیقی هنری در خدمت انقلاب و مکتب است، موسیقی هنری برای جان دادن به بی جانها است، این ادبیاتی است که از هیچ فقیهی در تاریخ اسلام نمیشنوید، در تعبیر دیگری میفرمایند؛ موسیقی میتواند یکی از ابزار مقابله فرهنگی ما در تهاجم فرهنگی دشمن باشد.
بسیج نامهای به رهبر انقلاب نوشته بودند و ایشان گفتند؛ موسیقی مطلقا با اهداف جمهوری اسلامی سازگاری ندارد، منظور ایشان ترویج موسیقی بود، سازمان سیا بخش هنری دارد، چرا سازمان اطلاعات ما نباید بخش هنری داشته باشد، البته الان داریم، اما کار و تعامل جدی از آن صادر نمیشود، وقتی سازمان سیا بخش هنری دارد و بر اساس ایدئولوژی خود، فیلم و موسیقی تولید میکند، رهبر انقلاب تعبیر میکنند که چرا ما نباید درصدد این باشیم که با موسیقی، قدرت نرم در جنگ نرم ایجاد کنیم، این مهم را موسیقیدان ما باید اجرا کند، این تعبیر بسیار بلند است.
ترویج موسیقی حرام است نه اصل موسیقی
بحث ترویج موسیقی را از خود موسیقی باید جدا کرد، حکم موسیقی یک حکم اولیه است، اما به تعبیر رهبر انقلاب در درس خارج خود که چندبار تأکید میکنند، این که ما میگوییم ترویج موسیقی حرام است، اما خود موسیقی حلال و حرام دارد، منظور از ترویج موسیقی این است که به خاطر شرایط فعلی جامعه ما که لهوی است و اکثر موسیقیهای جمهوری اسلامی از نوع حرام بوده و در این فضا که غلبه موسیقی با نوع لهوی آن است، فعلا هرکاری که موسیقی را عادی و امری طبیعی و معمولی جلوه دهد یا تشویق به موسیقی شود، مخصوصا در رسانههای جمهوری اسلامی، قطعا حرام خواهد بود.
بعد ادامه میدهند که این حکم، ثانویه است نه اولی، یعنی اگر به فضای ایدهآل موسیقی برسیم که غالب موسیقیها تعالی بخش، فاخر و خوب باشد، نه تنها ترویج موسیقی حرام نیست که خوب و مستحب خواهد بود، عین این تعبیر را در درس خارج از ترویج موسیقی دارند، بنابراین حرمت ترویج موسیقی با تقسیم آن به موسیقی حلال و حرام قابل جمع است، و حرمت برگزاری نمایشگاه ابزار موسیقی را هم از جهت حرمت ترویج موسیقی در این فضا میدانند.
طبق فتوای ایشان خرید و فروش ابزار موسیقی مشترک در موسیقی حلال و حرام جایز است، اما بستگی به کارکرد آن دارد، اگر شما ابزار مشترکی را خریده و نوع حرامی با آن نواختید، طبیعتا کارکرد آن نیز حرام خواهد شد و از سوی دیگر اگر نوع حلالی با آن نواختید، کارکرد آن نیز حلال خواهد بود.
در ادامه پرسشی مبنی بر شیطانی بودن ذات صنعت موسیقی مطرح شد و حجت الاسلام فلاحتی در پاسخ به این سؤال اظهار داشت: تاریخ فقه ما میگوید، چیزی به نام بالذات نداریم، روایت ابن شعبه حرانی در تحف العقول بیان کرده است که برخی از صنعتها، ابزار و آلات موسیقی را داریم که معصوم میفرماید اینها محض در فساد است.
تعبیر ذات شیطانی نداریم، بایستی بین محض در فساد و ذات شیطانی تفاوت قایل شد، تعبیر ذات شیطانی برای نخستین بار توسط پستمدرنهای غربی مانند رنه گنون به کار رفته است، حتی نیچه وهایدگر اینگونه نمیگویند، تعبیر ذات شیطانی نه از منظر فقهی و نه از منظر فلسفی وجود ندارد، اما کلمه محض در فساد به معنای این که کارکرد آن محض در فساد باشد، وجود دارد.
همین موسیقی در زمانی محض در فساد بوده است، یعنی وقتی به جامعه آن زمان نگاه کنید، میبینید که نواختن موسیقی با هدف عیاشی و محافل آنچنانی بوده است.
بنابراین صنایع و ابزاری که کارکرد آن، محض در فساد باشد وجود دارد، اما تعبیر ذات شیطانی با روایات و کلمات اهلبیت(ع) نمیسازد، بلکه تعبیری از فیلسوفان غربی مانندهایدگر و رنه گنون است.
ب ـ ابعاد سلبی
ضرورت تربیت موسیقیدانان متدین
بنا بر تعابیر رهبر معظم انقلاب، وضعیت موسیقی فعلی، وضعیت خوب و مساعدی نیست، از این رو تقویت موسیقی حلال لازم است، تعبیر خود رهبر انقلاب است که لازمه خروج از حالت فعلی موسیقی به حالت ایدهال موسیقی انجام دو کار است؛ تربیت موسیقیدانان متدین و شاعران جدید، [نه این که همه موسیقیدانان ما غیرمتدین باشند، بلکه منظور تکمیل آن است، چراکه برخی از آنها هم متدین نیستند] این که گفته میشود اکثر موسیقیهای جامعه حرام است، به این معنی است که به درستی کار خود را انجام ندادهایم.
حضرت آقا از عملکرد صدا وسیما و وزرات ارشاد به خاطر ترویج موسیقی به شدت گلهمند هستند و اخیر [در یک سال گذشته] نسبت به چند برنامه صداوسیما تصریح داشتند که چه لزومی برای پخش فلان برنامه وجود دارد و ذکر میکنند که مصداق محض ترویج موسیقی در زمان فعلی صداوسیما است.
ضرورت تربیت شاعران و ترانهسراهای جدید با رویکرد جدید
نکته بعدی این است که نیازمند شاعران جدیدی با رویکرد جدیدی هستیم، شما ترانهها را ببینید که چه محتوای مبتذلی دارند، این متنها هستند که موسیقیدانان را منحرف میکند، این متنهای شعر مانع میشود که جان به بی جان القا شود.
قطعه «کفش آهنی» آقای رضا صادقی صراحتا پلورالیزم بوده و اسلام را به عنوان دین خاتم زیر سؤال میبرد، امثال آقای صادقی تازه فاخرخوانهای موسیقی است، الزاما قصد ندارم که موسیقی سنتی را به عنوان موسیقی فاخر ترجمه کنم و حقیقتا هم اینگونه نیست، چراکه بسیاری از موسیقیهای سنتی حرام هستند، موسیقی گلها در دروان طاغوت چهارهزار قطعه موسیقی سنتی بود که توسط خانمها و آقایان خوانده شده و مضامین بسیاری از آنها نازل بود.
بنابراین سرودن ترانهها و اشعار در فضای جدید، بحث دومی است که رهبر انقلاب مطرح کرده و بر آن تأکید دارند، یعنی ترانههایی است که باید ایجاد شود، زیرا متنها غالبا غلط، افراطی، تمسخر آمیز، جنسی و …است.
۲ـ ابعاد حکمی مانیفست رهبر انقلاب
ابعاد حکمی مسأله چیست؟ به عنوان مقدمه از چند نهاد مختلف مانند وزارت ارشاد و پژوهشهای مجلس آماری وجود دارد و جمعبندی کلی این است که بین ۷۹ تا ۸۱ درصد مردم ایران، موسیقی را زیاد و خیلی زیاد گوش میدهند و ۲۱ درصد کم و حدود ۲ درصد علاقهای به موسیقی ندارند، [البته ۲ درصد در فضای ۸۰ میلیونی ایران قابل اعتنا است]، حتی ۱۰ درصد مردم بالای ۶ ساعت و ۴۸ درصد مردم بالای دو ساعت گوش میدهند.
حدود ۸۰ درصد مردم ما هیچ اطلاعاتی راجع به این که موسیقی حلال و حرام ندارند و حدود ۶۰ درصد از اینها اصلا معتقد به موسیقی حلال و حرام نیستند، این آمار میگوید؛ ۵۹ درصد مردم تهران معتقدند که چیزی به نام موسیقی حلال و حرام نداریم، معمولا مرکز پژوهشهای مجلس و وزارت ارشاد معمولا آمار دقیقی ارائه میدهند و قابل اعتنا است.
ملاکهای آن دسته از افرادی که معتقد به وجود موسیقی حلال و حرام هستند، الفاظ زننده و ناپسند در ترانه، تغییر حالت انسان به سمت حالات غیر طبیعی و تحریک او، همچنین معیارهای آنها برای موسیقی حلال نیز سنتی بودن، پخش از رسانههای جمهوری اسلامی، مذهبی بودن، آرامبخش بودن، تحریک نکردن و… است نتیجه و ماحصل این بند از آمار میگوید که مردم واقعا اطلاع درستی از ملاکها ندارند و توجیه نیستند.
[آمار پژوهشهای مجلس میگوید دو سوم زنان ایران بد پوشش هستند، آمارهای دقیقتر میگوید که اکثر آنها نمیدانند این بد پوششی است و از روی تعمد نیست.]
اما ملاکهای واقعی چیست؟ اگر منظر فقهای موج اول را بخواهیم در نظر بگیریم، اساسا منظری برای حلیت وجود ندارد و موسیقی را به کلی حرام میدانستند، برخی از فقها و مجتهدین حاضر هم معتقدند که موسیقی مطلقا حرام است، بقیه عالمان که قایل به تفکیک هستند ملاکهایی دارند، اما رهبر انقلاب ملاک مخصوص به خود را دارد که هیچکدام از دیگر فقهای معتقد به تفکیک موسیقی حلال از حرام این ملاک را ندارند.
ایشان هم در بحث غنا[بحث آواز] و هم در موسیقی[بحث سازها و نواهای سازی] یک ملاک واحد دارند و آن هم اضلال است، یعنی مصداق آیه« لِیُضِلَّ عَن سَبیلِ اللهِ » هستند، برخی از مردم بعضی از نواها را میشنوند تا گمراه شوند یا دیگران را گمراه کنند، اضلال یک تعبیر قرآنی است، یعنی یک موسیقی گمراه کننده باشد، مصادیق آن طبق فرمایشات آقا از درس خارج و سخنرانیها و بیانات ایشان، سی مصداق قطعی برای موسیقیهای حرام یعنی اضلال و ۲۰ مناط و ملاک برای موسیقیهای حلال و راجح و مفید جمعبندی کردهام.
ملاکهای موسیقی حلال و حرام از منظر رهبر انقلاب
۱ـ ملاک حلیت موسیقی
۱ـ موسیقی فی نفسه حلال است که خود همین یک دستاورد محسوب میشود.
۲ـ موسیقیهای مشکوک حلال است، [البته برای کسی که ملاکها را بداند].
۳ـ موسیقیهای شاد غیرمُرَقص، رهبر انقلاب میفرمایند با موسیقی شاد بسیار موافق هستم، جمهوری اسلامی باید موسیقیهای شاد را پخش کند،[این از موسیقی جایز پیش رفته و به مرحله راجح رسیده است] اما به شرطی که رقص آور نباشد، [جالب اینجا است که رقص را فی نفسه حرام نمیدانند، اما موسیقی رقصآور را حرام میدانند و مبنای فقهی هم در این زمینه دارند.] بنابراین منظور موسیقی شادی است که برای عموم جامعه رقصآور نباشد. ملاک تشخیص در این زمینه برداشت عرفی مکلف است، یعنی مکلف بعد از مراجعه به ذهن خود و در نظر گرفتن عرف، تشخیص دهد که نوع موسیقی حرام است یا حلال.
۴ـ موسیقیهای آرامبخش، اگر موسیقی انسان را از هیجانات آرام کند، جایز و خوب است.
۵ـ موسیقیهای حماسی و ملی.
۶ـ موسیقیهای محلی به شرط غیر مرقص بودن[مثلا کتولیخوانی و بندری نباشد] الان غالب ترانههایی که در خندوانه پخش میشود مرقص و حرام است. امروز وضعیت و حال موسیقی خوب نیست، برخی افراد با ۶ ماه تمرین خواننده شده و با یک سال فعالیت خواندن اسطوره میشوند، این جامعه مشکل ندارد؟ وقتی اکثر جامعه ملاکها را نشناسند، باید هم چنین بستر مبتذلی شکل گیرد. این همان بستر جهل مردم نسبت به ملاکهای فقهی یا بستر کوتاهی مسئولان کشور یا جهل آنها است که سبب ابتلای مردم به موسیقی غیرفاخر شده است.
۷ـ عشق پاک، شعری باشد که عشق فاخر، متعالی و پاک را به جامعه منتقل کند، [همان عشقی که ملاصدرا میگوید که عشق مجازی خیلی خوب است و خداوند در قلب انسانها گذاشته و با همین عشق مجازی میتوان به عشق حقیقی دست یافت.]
چه موسیقی و چه عشقی را بنوازیم، بسراییم و بخوانیم که ما را به عشق حقیقی برساند؟ در بیت رهبری کنفرانسی برگزار شد، مسئولان رادیوها هم حضور داشتند، افراد حاضر همه ظاهرالصلاح بودند، یکی از آنها گفت؛ افتخار ما این است که مردم به ما میگویند صبح ما را شاد میکنید، در حالی که آمار میگوید فقط ۲۰ مردم میگویند صبح برای گوش دادن موسیقی خوب است، عموم کارشناسان موسیقی و روانشناسان میگویند صبحها وقت خوبی برای موسیقی نیست، اصلا شادی و هیجان برای صبحها به لحاظ روانشناختی خوب نیست.
۲ـ ملاک حرمت موسیقی
۱ـ اگر موسیقی منجر به اضلال فکری و انحراف فکری در فرد شود، مانند زیر سؤال بردن انسانیت، حجاب، نماز یا صفات عالیه و انقلابی، ترویج خشم و پوچ گرایی، تمسخر رابطه صحیح بین انسانها به لحاظ دینی، عقلی و عرفی مصداق اضلال فکری است.
۲ـ اضلال عملی، موسیقی که عملا به حرام دعوت یا واجبی را منع کند، دعوت انسانها به اعتراض غلوآمیز، فتنهگری و اغتشاش در جامعه، یقینا چنین موسیقی حرام است.
۳ـ اگر موسیقی رقص آور باشد، [هرچند رقصهای محلی باشد]، فتوای علما از حرمت رقصآوری مطلق رقص است.
۴ـ موجب تحریک شهوانی یا جنسی شود، اگر شعری، آوازی یا سازی[مطلق موسیقی] انسان را به میل جنسی و تحریک شهوانی بکشاند، اعم از نوع غلیظ و خفیف آن، از مصادیق موسیقی حرام است.
اگر موسیقی، انسان را به سبک زندگی غربی به معنای منفی کلمه مانند خشونت، سکس، تقدس زدایی، دنیاگرایی، سکولاریسم، سوق دهد و بکشاند، نه تنها مبانی فقهی رهبر انقلاب که مبانی دینی ما این نوع موسیقی را دفع خواهد کرد.
۵ـ مروج سبک زندگی غربی باشد، غرب محاسن و خوبیهایی دارد، اگر ما شعری بخوانیم که ما را به نظم اجتماعی و دقتهای جزئی نگرانه آنها سوق دهد خیلی خوب است، اما معمولا این اتفاق نمیافتد، بلکه ذهنیت ما از غرب ابعاد منفی آن است.
۶ـ ترویج موسیقی در شرایط فعلی، در شرایط فعلی که غالب موسیقیها و کنسرتها منفی بوده و غالب محافل موسیقایی ما به نکات مثبت منتهی نشده و ساختهها و تولیدات موسیقایی فاخر نیستند، ترویج موسیقی حرام است.
۷ـ آوازهخوانی زن، آیا آوازه خوانی زن به جهت شرعی اشکال دارد؟ مطلق خواندن زن اعم از آوازهخوانی و مداحی از منظر دیگر فقها حرام است، چراکه غالب اینها برای مرد یک گرایش شهوانی ایجاد میکند و هرقدر پخش شود عادی شدنی نیست، اما صدای زن در منظر رهبر انقلاب [منظور آوازه خوانی و تک خوانی، نه دکلمه و…] فی نفسه اشکالی ندارد، اما صراحت فتوای ایشان این است که غالب مواردی که زن برای مردها میخواند، غالبا ایجاد مباحث و مسائل شهوانی میکند، اما اگر خانمی آوازی بخواند که در مایههای دعای سحر باشد، از منظر رهبر انقلاب حرام نیست. رسا
سلام آقا مصطفی عزیز
در اداره یک هیئت نمیشود چند رویکرد داشت در اداره پیکره عظیم حکومتی به این وسعت که…
فقظ بحث علمی و استنباطی نیست بلکه مسئله اداره کردن است و ایندو دو ساحت مختلف اند لذا بحث اختلاف بین المراجع نیست بلکه مسئله زعامت و ولایت است والا اساسا هیچ کاری و لو نماز جماعت ساده دو نفره در یک منطقه بسیار دور و بیابانی نیز نباید خواند چون هر کدام یک مرجع تقلید دارند
در آخر نیز صرفا مطلبی را بدون سند فرمودید و انتساب بی سند بودن را نیز فرمودید که یک برخورد غیر علمی به یک مسئله علمی است
خلاصه اینکه نوشتار فوق نیاز به بسط دارد و نمیشود به صرف مشاهده همین کوتاه گفتار در مقام سنجه قرار گیرد
بله باید توجه داشت که طبق استفتائی که در سایت ایشان نیز موجود است «ترویج موسیقی اکنون مطلقا حرام است» چرا که استفاده فعلی از ان در مسیر حرام است و این در مقام ثانوی است اما در مقام اولی موسیقی از هنرهای آفریده شده توسط خدا و آفریننده و صاحب اصلی زیبایی هاست
یکی از سئوال هایی که باید در فقه سیاسی جواب داده شود این است که در بحث حکومت داری آیا بایستی در مسائل اختلافی نظر یک مرجع به کرسی بنشیند یا نظر مشهور؟ظاهرا جناب فلاحتی در این مورد خاص(موسیقی)نظریه اول را می پسندند.سئوال دومی که جناب فلاحتی بایستی پاسخ بگویند این است که چنانچه جو جامعه موسیقی مورد نظر ایشان را پذیرفت و صدا و سیما هم به آن سمت و سو رفت،خب تکلیف آن دسته از متدینین که مرجعشان قایل به حرمت موسیقی است چیست؟با توجه به اینکه برخی از متدینین رسانه ملی را ملاک در حلیت و حرمت قرار میدهند؟نکته آخر اینکه چیزهایی را که خدای متعال برای رسیدن به قرب خود قرار داده در آیات و روایات بیان کرده,اگر موسیقی به قول شما فاخر ما را به خدا نزدیک میکند و از آن مستحب میسازد لطفا روایت یا آیه آنرا با ذکر سند و بحث اجتهادی برای ما ثابت کنید بنده همه کتب حدیثی معتبر را فحث نکرده ام لذا چنانچه روایتی وجود دارد ما را هم آگاه کنید روایتی از امام محمد باقر علیه السلام یا سایر اهلبیت،نه محمد غزالی و سایر صوفیان.