دکتر فراتی معتقد است: برخلاف کسانی که فکر میکنند اندیشههای دینی در دوره جدید دچار زوال شده است اما مرحوم نائینی نشان داد راه حلهای جدیدی وجود دارد که باید از مسیر فقهی گشوده شود. او میگوید نائینی متعلق به عصر مشروطه است ولی پاسخها و راه حلهایش، پاسخهای دوران معاصر میباشد. حجتالاسلام دلیر نیز معتقد است: آنچه اندیشه مرحوم نائینی را میسازد، اندیشه اصولی نائینی است و اگر بحث اندیشههای اصولی مرحوم نائینی نبود ایشان اینگونه با مشروطه همراهی نمیکرد که بیاید با مشروطه همسو و سازکار شود و طرح حکمرانی را طراحی کند،. بنابراین زیربنای اندیشه سیاسی نائینی، فقه نیست، بلکه اصول ایشان است.
به گزارش شبکه اجتهاد، نشست علمی «میرزای نائینی و تغییر حکمرانی در ایران (مطالعه تطبیقی اندیشههای سیاسی عصر مشروطه)» با ارائه دکتر عبدالوهاب فراتی عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و همچنین نقد حجتالاسلام والمسلمین دکتر بهرام دلیر عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه سیاسی در مرکز تحقیقات اسلامی مجلس برگزار شد.
فراتی طی سخنانی با اشاره به سیر اندیشههای مرحوم نائینی با اشاره به اینکه بررسی رساله تنبیه الامه و تنزیه المله میرزای نائینی نشان از بازپروری اندیشه سیاسی شیعه در حوزه حکمرانی اسلامی است، گفت: این رساله بدون اینکه تکرار مباحث فقهیان گذشته باشد بنیانی قویم در فهم مساله آن روز ایران یعنی استبداد و برون رفت از آن در تغییر حکمرانی از منظرگاه فقه است.
وی خاطرنشان کرد: مرحوم نائینی نه تنها با توجیه خودکامگی در آثار فقهیان گذشته مقابله کرد بلکه با طرح ابعاد مختلف استبداد به نقد گسترده آن پرداخت و تنها راه دستیابی به ملل مترقیه را تحدید قدرت و تغییر حکمرانی در ایران دانست، ایشان در تبیین ایده خود تراث فقهی شیعه را به خدمت گرفت و با همین سلاح نیز به نقد مخالفین خود در مشروطیت پرداخت.
فراتی ادامه داد: ایده بزرگ او دولت امانی یا ولایتیه بود که در آن حکومت بدون اینکه ملک کسی باشد منافع آن باید متوجه همه مردم شود. حاکم نیز اعم از اینکه معصوم و یا خطاپذیر باشد ملزم است با مردم در امر سیاسی مشورت نماید. این نظریه، که نخستین بنیانهای دموکراسی در ایران را تبیین میکند، اولین ایدهای است که دموکراسی را بر خلاف ایدههای متداول در مغرب زمین و اهل سنت مطرح میسازد و بدین گونه به اندیشه شیعه در باب آزادی و مساوات، تشخصی متمایز میبخشد.
این عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: مرحوم نائینی با استدلالهای فقهی خود به جنگ مخالفان رفت و تاکید کرد امروز مدار حکومت از نظم سلطانی خارج و بر نظم جدید باید مستقر شود و این مدار جدید به جای اینکه بر اراده حاکم بچرخد باید برای اراده مردم مبتنی باشد، مرحوم نائینی با این نظریه خود، ما را وارد یک دورهای کرد که در فهم حکمرانیهای جدید از منظرگاه فقه اهمیت بسیار دارد.
این استاد حوزه و دانشگاه همچنین گفت: برخلاف کسانی که فکر میکنند اندیشههای دینی در دوره جدید دچار زوال شده است ولی مرحوم نائینی نشان داد راه حلهای جدیدی وجود دارد که باید از مسیر فقهی گشوده شود.
فراتی خاطرنشان کرد: درست است که مرحوم نائینی متعلق به عصر مشروطه است ولی پاسخها و راه حلهای او، پاسخهای دوران معاصر نیز میباشد، اندیشههای نائینی با وجودی که به یک قرن قبل تعلق دارد ولی اندیشههای ایشان اندیشههای ما هم هست.
وی با اشاره به اندیشه مرحوم نائینی در عرصه حکومت گفت: ایشان در عرصه اندیشه نظامی را تاسیس میکند که قرار است جانشین سلطنت مستبد شود و کار نائینی از این زاویه اهمیت دارد، از آنجا که روحانیت بدیلی برای سلطنت ندارد، ایشان در کتاب تنبیه الامه و تنزیه المله،؛ حکومت را به تملیکیه و استبدایه تقسیم کرد.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: مراد نائینی از حکومت تملکیه آن است که حاکم، خود را مالک و صاحب اختیار مردم میداند و اجازه هر گونه تصرفی در جان و مال و ناموس مردم را به خود میدهد؛ هر که را خواست، میکشد یا مالش را غصب میکند و یا به عرض و ناموسش خیانت میکند، و هر که را خواست، رها میگذارد؛ در حقیقت بر رعیت خداوندی میکند.
فراتی یادآورشد: از نظر نائینی، حکومت تملیکیه، در واقع از اقسام حکومت نیست، حکومت نماست و تنها اشتراک لفظی با حکومت دارد؛ زیرا اساس حکومت بر ولایتیه و عادله بودن است و این دو (حکومت و امانت داری) ملازمه دارند. خواه متصدیان حکومت این منصب را به حق به دست آورند یا غصب کنند. که در صورت دومی ضمان بیشتری متوجه آنان میشود.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی خاطرنشان کرد: از نظر نائینی علت اصلی رشد حکومتهای استبدادی، جهل مردم به وظائف سلطان و حقوق خویش است. درجات استبداد نیز به اعتبار اختلاف ادراکات و علم و جهل اهل مملکت به وظائف سلطان و حقوق خود، بستگی دارد. اگر بر چنین وظائف و حقوقی آگاهی یابند، به آسانی تن به ظلم و تجاوز حکام نمیدهند.
زیربنای اندیشه سیاسی نائینی، اصول است
حجتالاسلام والمسلمین دکتر بهرام دلیر عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی که به عنوان ناقد در این نشست حضور داشت، طی سخنانی گفت: آنچه اندیشه مرحوم نائینی را میسازد، اندیشه اصولی نائینی است و اگر بحث اندیشههای اصولی مرحوم نائینی نبود ایشان اینگونه با مشروطه همراهی نمیکرد که بیاید با مشروطه همسو و سازکار شود و طرح حکمرانی را طراحی کند،. بنابراین زیربنای اندیشه سیاسی نائینی، فقه نیست، بلکه اصول ایشان است.
وی ادامه داد: دو مبنای معروف به نام مقوله اصالت الحظر و اصالت الاباحه هست، اصالت الحظریها به هر چیزی جدیدی که میرسند معمولا منع را تجویز میکنند ولی اصالت الاباحیه معمولا همسو و سازگار میشوند و آن را طرح میکنند و از آن طرح نوعی در میاندازند. در عصر مشروطه این دو مبنا بسیار مشهور بود یک طرف مرحوم شیخ فضل الله نوری و طرف دیگر مرحوم نائینی است. یک طرف اصولیون و طرف دیگر اخباریان است.
دلیر گفت: قطعا اگر مرحوم نائینی اندیشههای اخبارگیری داشت نوبت به کتاب تنبیه الامه و تنزیه المله نمیرسید، لذا مبانی اصولی مرحوم نائینی در اندیشه او اگر طرح نشود، اندیشه ایشان بدون پایه خواهد بود و گویا معلق در بحثهایی است که به جای محکمی تکیه ندارد.
این عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان داشت: در دروه مشروطه مفاهیم جدیدی مانند مشروطه خواهی، قانون و مباحث حکمرانی مطرح شده و در مقابل استبداد طرحهای جدیدی مطرح شد و حتی مرحوم نائینی در شکل و محتوای حکومت راهکار ارائه میدهد و بر این باور است که حکومت سیاسی را نباید به یک نفر سپرد، قطعا دست یک نفر باشد سر از استبداد و فساد در میآورد و شورای فقها را مطرح کردند و قدرت سیاسی چرخشی را مطرح میکنند، این مباحث قبل از اینکه ریشه فقهی داشته باشد ریشههای اصولی دارد. اگر هم آقای دکتر فراتی نظر بر تبار شناسی و فقط رویکرد تاریخی داشتند میبایستی تبارشناسی را قبل از کشفی آغاز میکردند نه از کشفی از شیخ مفید و بخصوص از شیخ طوسی آغاز میکردند.