استاد دانشگاه امام صادق(ع) در کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی گفت: نظریهپردازی در حوزه بانکداری، از جنس فقه حکومتی است تا اینکه بر عهده فقه جزئینگر باشد. فقه جزئی خوب است و مشکلی هم ندارد، اما به شرط اینکه کلیت آن درست شده باشد.
به گزارش شبکه اجتهاد، کمیسیون تخصصی اقتصاد اسلامی از سلسله کمیسیونهای پنجمین کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی، ششم آذرماه با حضور جمعی از اندیشمندان در دانشکده علوم و فنون قرآنی تهران برگزار شد. حسین عیوضلو، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) در این نشست با موضوع «نقد فقهی و حقوقی نظام بانکی موجود» به ایراد سخن پرداخت و بیان کرد: یکی از مباحث مهمی که وجود دارد، این است که اگر بخواهیم حکمی را صادر کنیم و یک فقیه بخواهد چنین کاری کند، همین که در یک بحث جزئی صدور حکم کند، بدون اینکه به نظام آن توجه کند، کارآمدی ندارد. اینکه مثلاً گفته شود، فرض کنیم که شرایط ثابت یا رقابتی است و … نمیشود کار را پیش برد و در بحث عملیاتی که کارکرد نظام پولی و بانکی را دنبال میکند، باید کل نظام را ببینیم و فقیهی که نظامشناس است، اولی است بر تقلید، نسبت به فقیهی که کلیاتی را در مورد بانک مطرح کرده است.
وی تصریح کرد: نظریهپردازی در حوزه بانکداری، از جنس فقه حکومتی است تا اینکه بر عهده فقه جزئینگر باشد. فقه جزئی خوب است و مشکلی هم ندارد، اما به شرط اینکه کلیت آن درست شده باشد. اول باید کلیت درست شود و بعد به جزئیات وارد شویم و خروجی این بحث میتواند این باشد که چه شرایطِ پیشینی باید از لحاظ نظریه فقه نظامات وجود داشته باشد و همچنین اگر بسترهای آن فراهم شود، آنگاه میتوانیم بگوییم فقه جزء نگر درست است و نقدی به آن نداریم.
شهید صدر توانست فقه نظریه را مطرح کند، چون از فتاوا جمعبندی کرد که به قاعده حاکم برسد
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: این نوع نظریهپردازی از نوع مکتب اقتصادی است تا از نوع رسالههای عادی توضیحالمسائل. همچنین شهید صدر بود که توانست فقه نظریه را مطرح کند. چرا؟ چون از فتاوا جمعبندی کرد که به قاعده حاکم برسد. برای این میخواست به قاعده برسد که قصد داشت آن را برای حل مسائل تعمیم بدهد. لذا مجموعه قواعدی باید کشف شود و تعمیم داده شود به موضوعات امر که در چارچوب فقه نظام و حکومتی مطرح میکنیم. اما بانکداری بدون ربا عمدتاً به فقه جزءنگر توجه دارد و به فقه کلان توجه نمیکند. یعنی آنجا کاملاً تکیه بر فقه جزءنگر و کارکرد عقود در عملیات بانکداری بدون ربا است.
وی تصریح کرد: ما باید بین نظریهپردازی براساس نظام پولی و بانکی اسلامی و عرصه صدور حکم و نظریه فقه نظامساز تمایز قائل شویم که در این کارکرد، دو راهکار وجود دارد؛ یکی اینکه شهید صدر گفت و آمد با استفاده از همین فتاوا، قاعده حاکم بر آنها را کشف کرد و روش دوم جزئی بود که آیتالله مهدوی کنی در کتاب مبانی اجمالی اقتصاد اسلامی در این زمینه کار کرد و در اینجا از روش دیگری استفاده کرده که از اصول به سمت قاعده رفته است.
عیوضلو در ادامه افزود: شهید صدر آمده و از احکام قدیمی، قاعدهها را استخراج کرده که درست است، اما در روش دوم از اصول و قرآن و سنت این قواعد استخراج شده است و روش سومی نیز وجود دارد که آمدهاند نظام اقتصادی صدر اسلام را دیتا قرار دادهاند. یک زمانی شهید صدر احکام را فکت میگیرد که در چهارده قرن تولید شده است و به قواعد میرسد، یک زمانی تعبیر آیتالله مهدوی از قرآن و سنت مطرح میشود و یک روش سوم این است که از فکتهایی که در تاریخ تمدن اسلامی رخ داده، به یکسری قواعد برسیم که اینها خمیرمایه بحثهای فقه نظام و حل مسائل جامعه در این عرصه است.
وی تصریح کرد: در نقد نظری، میخواهیم قانون جدیدتری را پیش ببریم. البته نه اینکه کارهای دوستان را تخطئه کنیم. کارهایی که در چارچوب فقه جزئینگر انجام شده، درست است، اما پیشنیازهایی که بالای سر آن قرار دارد، جای نقد دارد. اما برای توسعه باید کارهایی کرد که بانکداری اسلامی را ترویج کنیم که در اینجا، نقد نظریه بانکداری بدون ربا را داریم و به جای آن بانکداری اسلامی را مبنا میگذاریم.
شهید صدر حرف اصلی را زده است
این استاد دانشگاه گفت: بانکداری غربی با چارچوبهای اسلامی انطباق ندارد و باید تغییراتی در آن ایجاد کنیم. شهید صدر حرف اصلی را زده است و نقد عملیات بانکداری بدون ربار را آورده و میگوید دو تناقض در نظامات امروزی وجود دارد؛ یکی اینکه ربوی است و این کار را با کتاب «البنک لا الربوی» حل کرد که یک پیشرفت محسوب میشود، اما تناقض بعدی این است که نظام حاکم، سرمایهداری و لیبرال است. شهید صدر میگوید باید اصول و موازین حاکم باشد. ما در اینجا دنبال اصول و موازینی هستیم که از آن طریق نظام حاکم در این عرضه را بتوانیم اصلاح کنیم.
وی در ادامه افزود: یکی از نکات مهم که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که باید فضای شفافی داشته باشیم، چه اینکه در یک فضای مبهم نمیتوانیم اقتصاد و بانکداری اسلامی را مطرح کنیم. اقتصاد اسلامی کاملاً در فضای اطمینان است. فضای اقتصاد اسلامی تمامش شفافیت است و در جایی که شبهه هست و گیج میشویم، خروجی اسلامی ندارد.
عیوضلو تصریح کرد: همچنین نباید به سرعت پسوند اسلامی را برای اقتصاد خرج کنیم. باید بگوییم که اقتصاد اسلامی یک کمال است و باید چارچوب طبیعی اقتصاد اسلامی در ابزارسازیها و نهادسازیها مبنا قرار گیرد. ایکنا