نمیتوان گفت که ارتباط بین رهبران دینی بهخصوص در کشور ما، موجب حل شدن مشکلات اقتصادی شود، چون بسیاری از این مشکلات اصولاً منشاُ داخلی دارند. ولی بخشی از مشکلات خارجی را میتوان از طریق اینگونه دیدارها به عنوانی سبک کرد و چهرهای واقعیتر از ایران را به اصحاب ادیان دیگر نشان داد و حتی میتوان بخشی از مشکلات داخلی را که ریشه برونمرزی دارند، تا حدود قابل توجهی تخفیف داد.
شبکه اجتهاد: در روزهای اخیر استاد علیرضا اعرافی مدیر حوزههای علمیه در برنامه سفر به چند کشور اروپائی، به واتیکان رفته و با جناب پاپ دیدار و گفتوگو انجام دادند. با توجه به اهمیت این دیدار «سایت مباحثات» با حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمد مسجدجامعی، سفیر سابق ایران در واتیکان (۱۹۹۱-۱۹۹۷) و همچنین رئیس موسسه مطالعات راهبردی اسلام معاصر گفتوگوئی انجام داده است که میخوانید؛
اهمیت سفر آیتﷲ اعرافی بعنوان مدیر حوزههای علیمه ایران و دیدار با جناب پاپ رو بفرمایید؟
مسجدجامعی: دیدار بزرگان و شخصیتهای دینی در حال حاضر امری پذیرفته شده و عادی است. بعضی حتی این دیدارها را بعنوانی عاملی برای ایجاد صلح و حتی موثر در ایجاد صلح جهانی میدانند. بههرحال دیدار شخصیتهای دینی ما و سایر رهبران دینی میتواند مهم و تأثیرگذار باشد. در ایران تصور ارتباط با دینِ دیگر، بیشتر در مورد مسیحیت است اما ادیانی که در این زمانه نقش اجتماعی و سیاسی مهمی دارند، نیز مهم هستند و از جمله آئینهای هندو و بودایی و ادیانی کوچکتر که هر یک به دلائلی اهمیت دارند. بهرحال ارتباطهای بین دینی مفید و مؤثر است و زمانی که به درستی و خوبی صورت بگیرد، به نفع ما خواهد بود.
شاید برخی معتقد باشند در شرایط اقتصادی کشور اولویت با مسائل داخلی است و این دیدارها ضرورتی نداشته باشد. نظر شما چیست؟
مسجدجامعی: این دو ارتباطی ندارند. هر یک وظیفه خود را انجام میدهند. مشکلات اقتصادی موجود در کشور ارتباطی به چنین دیدارهایی ندارد و حل این مشکلات بر عهده دولت است. البته این بدین معنا نیست که از انجام مسئولیتهای خودمان درباره مشکلات و کمک به مسئولان به اصطلاح شانه خالی کنیم. همه باید وظایف خودشان را به درستی انجام دهند.
نمیتوان گفت که ارتباط بین رهبران دینی بهخصوص در کشور ما، موجب حل شدن این نوع مشکلات شود، چون بسیاری از این مشکلات اصولاً منشاُ داخلی دارند. ولی بخشی از مشکلات خارجی را میتوان از طریق اینگونه دیدارها بهعنوانی سبک کرد و چهرهای واقعیتر از ایران را به اصحاب ادیان دیگر نشان داد و حتی میتوان بخشی از مشکلات داخلی را که ریشه برونمرزی دارند تا حدود قابل توجهی تخفیف داد.
در گذشتهی دور یا نزدیک با برخی رفتارهای تند بزرگان حوزه نسبت به شخصیتهای مهم واتیکان و همچنین تبلیغ مسیحیت مواجه بودهایم. آیا این دیدارها در تناقض با چنین سابقهای ارزیابی میشوند؟
مسجدجامعی: در این جا چندین نکته وجود دارد که به ترتیب خدمت شما عرض میکنم.
نکته اول اینکه دین مسیحیت شاخهها و به اصطلاح کلیساهای مختلفی دارد که مهمترینش کلیسای کاتولیک به رهبری پاپ است. پس پاپ رهبر کاتولیکها است و نه رهبر کل مسیحیت. بخشی از مسیحیان متعلق به کلیسای ارتودوکس هستند که بخشی در اروپا است مانند بلغارستان، رومانی، صربستان و یا روسیه و اوکراین و بیلوروس و مولداوی؛ و بخشی دیگر از این مجموعه در منطقه خاورمیانه هستند مانند سوریه، عراق و مصر و حتی اتیوپی. بخشی دیگر انگلیکانها هستند که مرکزشان در انگلستان است. اینان هر یک تشکیلات و رهبران و عقاید مذهبی خاص خود را دارند. بخش دیگر هم مربوط میشود به پروتستانها که اینها هم باز به دو دسته تقسیم میشوند، یعنی پروتستانهای اروپایی و آمریکایی. به همه آنها مسیحیت گفته میشود. کلیساهای کاتولیک، ارتودوکس و انگلیکانها در حال حاضر همچون گذشته تمایلات تبلیغی ندارند؛ اما پروتستانهای با ریشه امریکایی و یا اونجلیکالها بسیار فعال هستند. براساس آمار آنها در سال ۲۰۱۲ رشد کلیسایشان در ایران از تمامی کشورهای دنیا بیشتر بوده و این آمار در کتاب «مسیحیت انجیلی» آمده است. پس اینکه هر جا صحبت از مسیحیت میشود، گمان میرود که همه یکجور هستند و همه تحت رهبری پاپ هستند، اینگونه نیست و حتی فرقههای دیگر مسیحیت با پاپ که فقط رهبر فرقه کاتولیکها است، مشکل دارند. پس هر زمانی که در جایی صحبت از مسیحیت شد باید اول مشخص شود منظور کدام یک از این مجموعهای است که توضیح داده شد.
نکته دوم این است که سابقهی اعتراضی را که علمای اسلام نسبت به پاپ داشتند به زمانی باز میگردد که پاپ قبلی یعنی آقای راتسنیگر در سخنرانیاش در دانشگاه رگینسبورگ آلمان، درمورد اسلام صحبت کرد. نه تنها جامعه روحانیت ما بلکه تمامی مسلمانان به این موضوع واکنش نشان داده و اعتراض کردند. در آن زمان در ماموریت مراکش بودم و شاهد این اعتراضات بودم و اینکه آنان سفیرشان در کشور واتیکان را فراخواند. حتی فردی چون عابد الجابری که از روشنفکران بنام بود سلسله مقالاتی در ردّ سخنان پاپ نوشت و در روزنامهها منتشر شد و مدتی بعد از او تشکر کردم. او از دوستانم بود و گفت این وظیفهام بود که از حقیقت دفاع کنم.
پس این اعتراض درست بود ولی به پاپ قبلی مربوط بود و او هم بعدها بهنوعی عذرخواهی کرد. صرف نظر از نادرست بودن صحبت او، یک رهبری دینی نباید در مورد دین دیگر این چنین صحبت میکرد. این سخرانی بواقع توسط بسیاری از اعضای برجسته کلیسای کاتولیک مورد انتقاد قرار گر فت. حتی وزیر امور خارجه اسبق واتیکان، آقای ژان لویی توران -که بعدها بهعنوان کاردینال و مسئول مجمع گفتوگوی دینی شد – در صحبتی خصوصی که با هم داشتیم صریحاً گفت «صحبتهای پاپ برای ما خیلی گران تمام شد.»
بسیاری از کشورها با هر نوع فعالیت تبلیغی مخالفت هستند، چرا که این جریان ثبات و انسجام اجتماعی آنان را میشکند. حتی کشوری چون هند که بهعنوان بزرگترین رژیم دمکراتیک معروف شده، بطور کامل مخالف فعالیتهای تبشیری است. تا آنجا که بعضاً مبلغان پروتستان را به قتل میرسانند. این مخالفت بین هندوهای افراطی به مراتب بیشتر است. این جریان در بسیاری از کشورهای دیگر هم وجود دارد. مهم این است که عامل مخالفت صرفاً دینی نیست.
با توجه به اینکه جنابعالی به مدت شش سال سفیر ایران در واتیکان بودهاید چه تجربیاتی درباره دیدارهای شخصیتهای دینی تشیع با جناب پاپ دارید؟
مسجدجامعی: در زمان مأموریتم ژان پل دوم، پاپ بود و اعضای «رومن کوریا» و به تعبیری اعضای کابینه واتیکان افراد دیگری بودند. در سطوح مختلف ملاقاتهای مختلفی انجام شد. به جز مقامات رسمی، آیت الله محمد تقی مصباح دوبار به رم آمدند و در اقامتگاه ما اقامت داشتند و یکبار ملاقات نسبتاً مفصلی با پاپ داشتند. بنا به گفته تشریفات واتیکان این مفصلترین ملاقاتی بود که با یک عالم مسلمان انجام شد. شاید علت این بود که سفارت درباره شخصیت و آثار ایشان و اینکه در رأس یکی از مراکز مهم آموزشی و پژوهشی اسلامی و حوزوی هستند، گزارش کاملی فرستاده بود. البته ژان پل فرد بسیار باهوشی بود و ظاهراً مایل بود اطلاعات بیشتری در مورد ایران و آموزشهای دینی آن داشته باشد. لذا ملاقات خصوصی بود و حتی آقای بهرام مسعود که بهعنوان همراه و مترجم با ایشان رفته بود، نپذیرفتند و مترجم از جانب خودشان بود و آن طور که مرحوم آقای مصباح میگفت در زمینههای مختلفی صحبت شده بود.
حضرات آیات امامی کاشانی و مقتدایی هم آمدند که با شخصیتهای علمی و بعضی از اعضای رومن کوریا دیدار داشتند. از کاردینال راتسینگر که ریاست «کمیسیون دکترین کاتولیکی» را به عهده داشت و بعدها به مقام پاپی رسید وقت خواستم و آقای امامی با وی و بسیاری دیگر ملاقات کرد. از کاردینال لاکی و کاردینال سیلوسترینی گرفته تا اساتید دانشگاه گریگوری و لانترانسه و اساتید دیگری که مخصوصاً در شهر فلورانس بودند.
البته به جز این آقایان و در سطوح مختلف علمی و دانشگاهی، ملاقاتهای متعدّدی وجود داشت که داستان مفصلی دارد. طرفین از این دیدارها و گفتگوها بسیار راضی بودند. آقای امامی کاشانی که مشغول تحقیق و تألیف در زمینه مهدویت بود، دو هفته در در رم اقامت کرد و با اساتید و کشیشها و اسقفهای فراوانی ملاقات کرد. چنانکه آقای مصباح هم در دور اول حضورشان با شخصیتهای علمی و دانشگاهی چه در رم و چه در شهرهای دیگر گفتگوهای متعددی داشت. واقعیت این است که همه این دیدارها موفق و محترمانه بود.
منظور از موفق و محترمانه بودن چیست؟
مسجدجامعی: این نکته در یک بررسی مقایسهای قابل درک است. برخی از روحانیون مسلمانی که به واتیکان میآمدند، رفتار خاصی داشتند و بهگونهای صحبت میکردند که به هیچ عنوان محترمانه نبود. یک بار یکی از اعضای «مجمع گفتگوی دینی» واتیکان، مونسینیور عکاشه بهگونهای گلایهآمیز درباره آنان گفت. هنگامی که برای سخنرانی در جلسات کوچک و کم جمعیت گفتگوی دینی میآیند، گویی در خطبه نماز جمعه هستند و با صدایی بلند و فریادگونه صحبت میکنند و اصولاً محتوی سخنرانیشان خطابی و غیر مستند و غیر تحلیلی است. هیچگاه یک روحانی ایرانی اینچنین صحبت نکرده و نمیکند.
پس همین دیدارهایی که با رعایت احترام متقابل باشد و بهخوبی صورت گیرد، میتواند نتیجه و بازخورد خوبی باشد بعضیها این واقعیّت را نادیده میگیرند و میگویند نتیجه چه بود؟ باید در پاسخ به این سوال گفته شود دیداری که محترمانه صورت گیرد، خودِ نتیجه است و این موضوع برای هر دو طرف دیدار، بسیار خوب و مفید است. طرف مقابل با توجه به ذهنیت منفیای که از ایران دارد، عمیقاً تحت تأثیر قرار میگیرد. اینان عمیقاً متأثر از فضای رسانهای و بینالمللی هستند.
درباره مثالی که در بالا ذکر کردید، مثالی که نتیجه خوب و دارای رفتار محترمانه هم باشد سراغ دارید؟
مسجدجامعی: موارد مختلف فراوانی وجود دارد. برای مثال دوره ششم و هفتم مذاکرات ایران و واتیکان، در خود واتیکان برگزار شد که من هم حضور داشتم. هیئت ناهار را در خود واتیکان صرف میکرد. اولاً تورآنکه ریاست گفتگوی دینی را به عهده داشت در تمامی جلسات حاضر بود و ناهار را با هیئت صرف میکرد که به هنگام صرف غذا در کنار او مینشستم. او مطالب مختلفی میگفت و از جمله اینکه «به دوستانم گفتم که هئیت ایرانی به دلیل سخنرانی پاپ به این کنفرانس نخواهند آمد و زمانی که هیئت شما وارد شد، من و دوستانم بسیار خوشحال شدیم.» او افزود: «پیوسته ایران به لحاظ محتوایی بهترین طرف گفتگوی ما است. عموم سخنرانهای شما دقیق و علمی و تحلیلی صحبت میکنند، دیگران اینگونه نیستند. صحبتهای شما برای ما بسیار لذتبخش است و من با دقت بدانها گوش میدهم»
درباره دیدار شخص آیتﷲ اعرافی بعوان مدیر حوزههای علیمه و شخص پاپ اگر نکاتی برای خوانندگان ما دارید بفرمایید؟
مسجدجامعی: پاپ موجود به معنای واقعی یک پاپ استثنائی است. هم به لحاظ رفتار و سبک زندگی و هم به لحاظ افکار و ایدهآلها و در بسیاری از موارد به ما خیلی نزدیک است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
او واقعاً فردی متواضع است و بدور از تشریفات و حتی میتوان گفت ضد تشریفات است. برای مثال پاپ قبلی، راتسینگر عموماً هنگامی که با ملاقات کنندگان دست میداد، دست چپ را حائل میکرد که فرد از اندازه معینی به او نزدیک نشود. اعضای خاندانهای سلطنتی در اروپا و خصوصاً انگلیس چنین میکردند و بعضاً هنوز هم چنین میکنند.
به لحاظ فکری او تفکری عمیقاً مستقل و بلکه جهان سومی دارد که توضیح آن به طول میانجامد و بسیاری از این نکات در کتاب «مسیحیان و روزگار جدید» آمده است. دو نمونه اخیرش را ذکر میکنم.
در جمعه مقدس قبل از عید پاک بطور سنتی مراسم راهپیمایی در شهر رم و اطراف «کلوسئو» انجام میشود که پاپها در آن شرکت میکنند. حمل صلیب مقدس که در پیشاپیش حمل میشد، امسال توسط دو زن روسی و اوکراینی انجام شد که البته اعتراضهایی را برانگیخت و اینکه چرا به تعبیر خودشان ظالم و مظلوم در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند و مخصوصاً سفیر اوکراین در واتیکان مطالبی بیادبانه در مورد پاپ در توئیت خود نوشت.
نمونه دیگر مصاحبه اخیر او است در مورد جنگ اوکراین با سردبیر و معاون سردبیر روزنامه کوریره دلاسرا که از پر تیراژترینها در ایتالیا است. او مطالب جالب و فراوانی میگوید که ترجمه مصاحبه در سایت مرام موجود است و از جمله اینکه ناتو در کنار دروازههای روسیه «پارس» میکرد. منظور او اقدامات ناتو در طی سالیان اخیر در اوکراین بود که روسیه را به شدت نگران ساخته بود.
او از فعل ایتالیایی «Abbaiare» استفاده کرد – این مصاحبه در اصل به زبان ایتالیایی انجام شده است – که به معنای «پارس کردن و عوعو کردن» سگ است به هنگام نگهبانی. هیچ شخصیتی در غرب و در اروپا با چنین لحنی درباره بحران اوکراین صحبت نکرده است و البته این مصاحبه برای او گران تمام شد و آن طور که از اساتید ایتالیایی که با آنها در تماس هستم شنیدهام، از آن پس رسانهها پاپ را بایکوت کردند. سخن او چنانکه از مصاحبهاش برمیآید ناشی از تفکر خاص او است نسبت به این بحران و دلائل آن.
بهرحال نوع فهم او از مسائل به راستی با دیگران متفاوت است که توضیح آن بسیار بطول میانجامد. شاید نمونه خوب دیگر آن اصرارش در سال گذشته، برای ملاقات با آیت الله سیستانی باشد؛ علیرغم شیوع کرونا در عراق. مضافاً که او به ملاقات میرود که بسیار کم اتفاق میافتد که پاپی در ضمن سفر به دیدار یک مقام دینی برود؛ و مهمتر نکاتی است که او در طی مصاحبه و پس از این دیدار بیان داشت که همگی حاکی از شیفتگی او نسبت به ایشان است. این نشان دهنده آن بود که اولاً تحت تأثیر قرار گرفته و ثانیاً این صراحت و جسارت را دارد که منویات قلبیاش را باز گوید. کمتر موردی میتوان یافت که ملاقات کننده مکنونات مثبت قلبیاش را بازگوید.