رئیس بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء با بیان اینکه مداحیها و روضه خوانی برای خودیها شاید مناسب باشد اما برای معرفی نهضت به جهانیان مناسب نیست، گفت: در اینجا باید به گونه دیگری و با نگارش متفاوت، با عقلانیت و اخلاق امروزی که بشر میپسندد، همراه شود تا این نهضت به جهانیان معرفی شود.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی در نشست «عاشورا و امروز ما» که به همت انجمن اندیشه و قلم، بنیاد احسان توحید و خانه اندیشمندان علوم انسانی در محل این خانه برگزار شد، درباره موضوع دوگانه عقل و وحی در عاشورا گفت: برای ابی عبدالله، یاران و بنیهاشم، جنگ و شهادت در راه خدا افتخار بود و هیچ هراسی از آن نداشتند. به همین سبب چهره ایشان در روز عاشورا هر لحظه بر افروخته تر میشده است. حادثه کربلا منظر پنهانی نیز دارد و باید کربلا را از منظر عرفانی مورد بررسی قرار دهیم.
او با اشاره به مقاله آیتالله جوادی آملی درباره نظام احسن هستی، گفت: اباعبدالله نه تنها رهبر و هدایتگر آسمانی جامعه است، خلیفه خداست و نهضت را هم از این جایگاه تعبیر میکند.
این استاد حوزه با اشاره به ماجرای دعوت حضرت از عبیدالله حر جعفی، تصریح کرد: این فرد به امام گفت به دلیل شرایط زندگی از همراهی معذورم، اما یک اسب و شمشیر دارم که آن را در اختیار شما قرار میدهم. اباعبدالله در پاسخ گفتند «من برای نجات تو آمده ام.» یعنی در دستگاه امام حسین هیچ اشتباه و کاستی وجود ندارد و چون دستگاه عظیمی است نمیتوان آن را با علم محدود امروز مورد بررسی قرار داد.
خاندانهای نعل و تشت و نیزه در شام!
او با بیان اینکه متاسفانه تاریخ نتوانسته همه جوانب این حادثه را آنگونه که هست، به جهانیان معرفی کند، افزود: تا ۳۰۰ سال بعد عاشورا امویان به کشتن سیدالشهدا افتخار میکردند و در شام گروهی به نام اولاد تشت، گروهی اولاد نیزه و گروهی اولاد نعل خوانده میشدند یعنی اجدادشان در عاشورا و قتل امام نقش داشتند و نعل را بعنوان نماد بر در خانه خود نصب میکردند.این نشان میدهد دستگاه رسانهای پرحجم اموی و عباسی تا ۳۰۰ سال بعد از عاشورا اجازه تحلیل صحیح از آن حادثه عظیم و آسمانی را نمیداد.
جوادی آملی با اشاره به اینکه امروز، به واسطه انقلاب اسلامی و وجود جامعه فهیم، فرصت یک تحلیل صحیح از این حادثه بزرگ برای ارائه به جهانیان فراهم شده است، افزود: متأسفانه عاشورایی که امروز مطرح است، قابل ارائه به جهانیان نیست. باید یک تفسیر درست، جامع و همراه با مبانی که آن حضرت پایه گذاری کرد ارائه کنیم. حضرت در نامهای که به سران بصره نوشت؛ گفت «شما مدعی هستید که پیرو سنت پغمبرید اما من که فرزند پیغمبر و سنت شناسم، به شما اطمینان میدهم که سنت پیغمبر از بین رفته است.»
او در همین راستا افزود: بنابراین میتوان گفت ظرفیت نهضت اباعبدالله، یک ظرفیت جهانی است؛ نه قومی، قبیله ای، طایفهای و نه حتی محدود به اسلام. آنچه در دستگاه ابی عبداالله وجود دارد، به مراتب وسیع تر است.
این استاد حوزه با اشاره به موضوع عقل و ایمان در آرای آیت الله جوادی آملی، تصریح کرد: دو گونه عقل داریم، نظری و عملی. اندیشه و تفکر در حوزه عقل نظری جای میگیرد اما ایمان در حوزه عقل عملی جای دارد. و اساسا این دو مقابلهای با یکدیگر ندارند.
او با اظهار تأسف از فضای تقابل میان این ایمان و عقل که در حوزه و دانشگاه وجود دارد، گفت: اصل این تقابل ناصواب است؛ هم مومنان عاقلاند و هم عاقلان مومن اند.
جوادی آملی با تأکید بر اینکه عقل مقابل ایمان نیست، افزود: این تفکر صحیح نیست که بگوییم یا باید عقل حاکم باشد یا ایمان. انبیا و اولیای الهی عاقلترین انسانها بودند. حسین بن علی در این نهضت، در نهایت عقل و اندیشه نشان داده شد و خود و نهضتش را این گونه معرفی کرده است.
این استاد حوزه در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به شعارهای نهضت ابی عبدالله، گفت: ما ارزشها، اصول و مبانی را در این نهضت میبینیم که عقل بشری آن را تأیید میکند و حتی عقل مدرن نیز آن را میپذیرد؛ امروز میتوانیم ادعا کنیم اگر آموزههای حسین بن علی در سطح جهانی مطرح شود، عقل مدرن نیز آن را میپذیرد اما عقل نظری این اجازه را نمیدهد که وارد مرحله اقدام شود.
او در تشریح شعارهای این نهضت گفت: آنچه پیامبر برای جامعه آورد تا به خیر و صلاح جامعه منتهی شود و در ارزشهای تمدنی جلوه کرد، فروریخته بود. معیارهایی که برای انسانیت، اخلاق و ارزشهای اجتماعی انسانی مطرح شده بود، به تدریج جای خود را به بدعت داد. یعنی همان طور که گفته میشود خلافت اصل قرار گرفت، در حالی که خداوند عالم ولایت را اصل قرار داده بود.
جوادی آملی در بخش دیگری از سخنان خود با طرح این پرسش که «آیا حق مورد انکار احدی است؟» تصریح کرد: ابی عبدالله باطل را کنار زد تا حق را جایگزین آن کند. حضرت آن زمان تأکید داشتند آیا نمیبینید که جلوههای عدل فرونشسته است!؟ شخصیتهایی که معیار هستند، منزوی شده اند. معاویه ملعون بعضا زبان نیروهای علوی را از پشت سر بریده بود. آیا نمیبینید که باطل صریحا انجام میشود و کسی سخنی نمیگوید؟ کسی در مقابل باطل موضع گیری نمیکرد و در مقابل معروف نیز همه ساکت بودند. احدی جامعه را به معروف و خیر دعوت نمیکرد و کسی هم دیگران را از منکر نهی نمیکرد. اینها جلوههایی است که همواره مورد تأیید عقل و قلب است. وقتی جامعه را شخصیت ننگین، جائر، فاجر و ظالمی چون یزید اداره کند، نباید مقابل او ایستاد؟ در چنین وضعیتی میتوانیم بگوییم اسلام وجود دارد؟! میتوانیم بگوییم عدالت در جامعه وجود دارد؟! اینها معیارهایی است که با عقل مدرن نیز قابل پذیرش است.
او با اشاره به خطبههای اباعبدالله پیش از عاشورا خطاب به مردم کوفه، توضیح داد: آنها در پاسخ به این گلایه امام که شما به من نامه نوشتید، گفتند ما نمیدانیم چه میگویی اما با یزید بیعت کن، اگر چنین نکنی ما با تو جنگ خواهیم کرد. حضرت آنجا فرمودند نه دست بیعت دارم و نه پای فرار، میایستم و میجنگم، و شهید خواهم شد و هرگز ذلت با یزید بودن را نمیپذیرم. آیا عقل انسانی و فطری این را نمیپذیرد و نسبت به آن خاضع نیست؟ امام حسین جایی از پیامبر نقل کردند که سخنرانی در مقابل حاکم ظالم از هر نوع حق طلبی برتر است.
عملکرد بد صاحبان دین باعث شده نتوانیم به راحتی از دین در جامعه سخن بگوییم
این استاد حوزه ادامه داد: قیام ابی عبدالله زمینه ساز ظهور حقیقی حضرت بقیت الله است. متأسفانه امروز، به دلیل عملکرد بد صاحبان دین در شرق و غرب نمیتوانیم از دین در جامعه سخن بگوییم. امروز به راحتی نمیتوان از دین در سطوح اجتماعی سخن گفت؛ چراکه اقدامات ناصواب افراد دین خوار که باید به زشتی از آنها یاد کرد با دین بازی کرده است. اما این نهضت، ظرفیت لازم برای احیای این شعارها، سخنان و رفتارها را دارد، هم از نظر رفتار سلبی و هم رفتاراثباتی.
جوادی آملی ادامه داد: در رفتار سلبی شاید بگویید ابی عبدالله تنها به مصاف آنها رفته بود؛ ایشان سه نوبت بیعت خود را از یارانش برداشت. یک بار زمانی که خبر شهادت مسلم را شنید و گفت میتوانید بروید. این درحالی است که یک سیاستمدار امروز چنین رفتاری از خود بروز نمیدهد.
او با اشاره به سخنی از حضرت علی مبنی بر اینکه اگر بحث نیرنگ نبود، من از معاویه زیرکتر بودم، تصریح کرد: امروز اخلاق و عقلانیتی که در جهان حاکم است، این مفاهیم را میپسندند. جامعه اخلاقی از نیرنگ و فریب استفاده نمیکند و نیرنگ باز را به عالم سیاست راه نمیدهد؛ این رویکرد پسامدرن است و فرصت مناسبی برای ارائه این مفاهیم است.
این پژوهشگر دینی با اشاره به سخنرانی اباعبدالله پس از آنکه حر مقابل ایشان را گرفت و مانع از حضورشان در کوفه شد، گفت: امام پس از این سخنرانی برای دومین بار بیعت خود را از یارانش برداشت و بار سوم شب عاشورا بود که جنگ قطعی شد و حضرت فرمودند از تاریکی شب استفاده کنید و با خانواده بروید اما آنها نرفتند. این اتفاقات و رفتارها باعث شده است ما ظرفیت نهضت را بالا بدانیم و آن را مطالعه کنیم.
باید نگارش متفاوتی از نهضت عاشورا به زبان جهانیان ارائه شود
او با بیان اینکه مداحیها و روضه خوانی برای خودیها شاید مناسب باشد اما برای معرفی نهضت به جهانیان مناسب نیست، افزود: در اینجا باید به گونه دیگری و با نگارش متفاوت، با عقلانیت و اخلاق امروزی که بشر میپسندد، همراه شود تا این نهضت به جهانیان معرفی شود. برای این مهم باید شعارها استخراج و تحلیل درستی از آن، به زبان جهانیان ارائه شود.
جوادی آملی تأکید کرد: شیعه نباید این نهضت را مصادره کند؛ چراکه برای شیعه نیست. خداوند در قرآن میفرماید این کتاب تنها برای متقین نیست، برای همه بشر است. خطابههای حسین بن علی نیز به همین شکل جهانی است و باید با زبان عقلانی بیان شود.
این استاد حوزه ادامه داد: متأسفانه جامعه امروز ما یا بر اساس عقل بدون وحی و یا نقل بدون عقل اداره میشود که وضعیت چنین است. اگر عقلانیت وحیانی به وجود بیاید، میتوان این نهضت را احیا کرد.
به باور جوادی آملی، اراده خداوند زنده نگه داشتن و به پا داشتن پرچم حسین است همانگونه که خواستند مزار حسین را به آب ببندند و آب، در محدوده حرم، ایستاد و حیران شد و بدین خاطر به آنجا حائر حسینی میگویند.
او در پایان گفت: نهضت حسینی عقلانیت را میتواند شکوفا کند، کدام شخصیت را میشناسید که پیام توحید و انسانیت را اینگونه در گودال قتلگاه بیان کند؟ تنها شخصیتی چون زینب کبری است که میتواند در گودال قتلگاه مخاطب پیکر بی سر سیدالشهدا قرار بگیرد و آن را قربانی کوچکی برای خدا بخواند و تقدیم ذات الهی کند. شفقنا