یکی از نوآوریهای امام خمینی در عرصه فقاهت، گشودن افقهای جدید در زمینه استنباط، با طرح مسئله نقش زمان و مکان در اجتهاد است. بااینکه در آثار فقهای بزرگ شیعه در گذشته نیز اشارههایی به این مسئله شده است؛ اما طرح روشن و دقیق و عملیاتی کردن آن در صحنه اجتماع از ابتکارات امام خمینی بود. خوانش و کاوش تاریخ اجتهاد خود گویای این مسئله است.
شبکه اجتهاد: پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) و انقطاع وحی، بیشتر مسلمانان در رویارویی با پدیدهها و نیازهای جدید که حکم شرعی آنها مشخص نبود؛ به قیاس و استحسان و مصالح مرسله پناه میبردند و به تشخیص خود عمل میکردند که همان مسلمانان اهل سنت باشند؛ اما شیعه به پیروی امامان خویش، اجتهاد به معنای قیاس و استحسان را نپذیرفت. تااینکه محقق حلی با بهکار بردن واژه اجتهاد در معنای استخراج احکام شرعی از منابعی غیر از ظواهر نصوص، موجب شکلگیری تعریف جدیدی از اجتهاد گردید و این به مرور بهمعنای اصطلاحی نزد شیعه تبدیل شد. (صدر، سید محمدباقر، ج ۱، ص ۵۶ ـ ۶۰)
از آثار برجایمانده از عالمان شیعه مشخص میشود روش فقها در اجتهاد در زمانهای مختلف یکسان نبوده است. از قرون نخست، کتاب مشخصی در دست نیست؛ اما در قرن چهارم، متن احادیث بدون ذکر سند بهعنوان فتوا نقل میشد؛ به مرور با گسترش نیازها و رویارویی با مسائل جدید و ضرورت پاسخگویی به آنها، فقه و اجتهاد دستخوش تحول گردید و کتابهای فقهی و اصولی استدلالی نوشته شد. پساز ابنابیعقیل عمانی و ابنجنید اسکافی که در عصر محدثان میزیستهاند، میتوان از شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی بهعنوان پیشگامان اجتهاد نام برد. (گرجی، ص ۱۴۲ ـ ۱۸۲) سرانجام پیچیدهترشدن روشها و بحثهای مطرح در اجتهاد، این دانش را در زمره دشوارترین تخصصهای علمی و دینی قرار داد.
امام خمینی نیز همانند سایر فقهای شیعه، معتقد است اجتهاد بهمعنای استنباط احکام بر پایه نصوص و ظواهر قرآن و احادیث در میان اصحاب ائمه(ع) رواج داشته است و امامان شیعه اصول و قواعدی به اصحاب خویش آموختند تا در رویارویی با نیازهای جدید و عدم دسترسی به ایشان بتوانند احکام موردنیاز را از منابع دینی به دست آورند. (امام خمینی، الاجتهاد و التقلید، ص ۷۰ ـ ۷۱؛ همو، تهذیب الاصول، ج ۳، ص ۶۱۲) ایشان بحث اجتهاد را در درس خارج خویش مطرح کرد و برخی شاگردان ایشان، آن را به رشته تحریر درآوردند. (امام خمینی، تهذیب الاصول، ج ۳، ص ۵۵۹ ـ ۶۹۰) خود ایشان نیز رساله مستقلی با عنوان «الاجتهاد و التقلید» نگاشته است که بیشتر مطالب آن درباره شئون مجتهد است. در همین رساله مهمترین پیشنیاز اجتهاد را قرآنشناسی و سنتشناسی و انس با روایات اهل بیت(ع) میداند. (ص ۹ ـ ۱۷)
با گسترش اجتهاد در دوران امام خمینی، نسبت به این موضوع دو نظریه برجسته شد؛ یکی «اجتهاد سنتی» و دیگری «اجتهاد پویا». در این بین امام خمینی دیدگاه سومی ارائه نمود؛ نظریهای که آن را «اجتهاد سنتی پویا» میتوان نامید. این نظریه ضمن همپوشانی ویژگیهای مثبت دو نظریه پیشین، فاقد نقاط ضعف آن دو است. «اصالت» و «پویایی» در تئوری امام خمینی، برخلاف انتظار طرفداران دو نظریه پیشگفته، نه تنها با هم تضادی نداشت؛ بلکه برای فراهم آوردن فقه سنتیِ پویا مکمل و ملازم یکدیگر شدند. برای پاسداری از اینگونه اجتهاد، امام خمینی تذکرات دو سویهای ارائه میکرد. از سویی، به لزوم حفظ اصالت فقه و شیوه اجتهادی سلف صالح تأکید میکرد و به شیوه «اجتهاد جواهری» بهعنوان مظهر خلوص و اصالت و سنتگرایی اشاره میفرمود؛ و از سویی، به قدرت فقه در انطباق با زمان و اداره جامعه و لزوم توجه به دو عنصر «زمان» و «مکان» در اجتهاد میپرداخت. (دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، نقش زمان و مکان در فقه سنتی پویا، کاظم قاضیزاده) همانگونه که فرمود:
«زمان و مکان دو عنصر تعیینکننده در اجتهادند، مسئلهای که در قدیم دارای حکمی بوده است به ظاهر همان مسئله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام، ممکن است حکم جدیدی پیدا کند؛ بدان معنی که با شناخت دقیق روابط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی، همان موضوع اول که ازنظر ظاهر با قدیم فرقی نکرده است، واقعاً موضوع جدیدی شده است که قهراً حکم جدیدی میطلبد.» (صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۲۸۸-۲۹۰)
با این مقدمه معلوم میشود از دیدگاه امام خمینی دو عنصر زمان و مکان نقش بسیار مهمی در اجتهاد دارد و این از اصول اندیشه ایشان به شمار میرود که در این یادداشت به اختصار به آن میپردازیم؛ اما ببینیم فقه امام خمینی چه ویژگیهایی داشت که بستر نظریه «اجتهاد سنتی پویا» را آماده کرد.
ویژگیهای فقه امام خمینی
امام خمینی در فقه مبتنی بر مبانی و اصولی است که مهمترینِ آنها عبارتاند از:
۱. جامعیت فقه
بسیاری از فقهای شیعه فقه را ناظر به همه مسائل مادی و معنوی و فردی و اجتماعی دانستهاند. (کاشفالغطاء، باب مدینهالعلم، ص ۱۲۷؛ فضلی، ج ۱، ص ۳۸ ـ ۳۹؛هاشمی شاهرودی، ج ۱، ص ۹) ازجمله امام خمینی نیز به این باورداشت. (صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۴۰۲) ایشان با انتقاد از مکتبهای مادی چون کمونیسم در برآوردهنکردن سعادت بشر، اسلام را گرهگشای مشکلات اساسی بشر اعم از مادی و معنوی شمرده است (همان، ص ۲۲۱ و ۲۲۵) و رسیدن انسان به این جایگاه را نیز در گرو تبدیلشدن انسان طبیعی به «انسان شرعی» و پیروی از اوامر شرع میداند. (همان، ج ۱، ص ۵؛ همو، شرح چهل حدیث، ص ۱۵) ایشان همه احکام شریعت را در زمان غیبت قابل اجرا و علما را موظف به عمل به آن و اعتقاد به وحیانیبودن فقه و تشریع آن از سوی خداوند را ضامن اجرای آن شمرده است. (همو، ولایت فقیه، ص ۲۰ ـ ۲۱؛ مرتضوی، ۱/ زز ـ کک)
در گذشته فقهای شیعه به لحاظ دوربودن از حکومت، کمتر به مسائل دولت و نظام جمعی پرداختهاند و بدین جهت برخی از مسائل مهم فقه چون جهاد و تشکیل حکومت و اقتصاد جوامع اسلامی و فقه حکومتی منزوی و ترکشده بود و به مسائل فرعی و فرعالفرع و غالباً دور از مسائل مهم زندگی توجه بیشتری میشد؛ اما، امام خمینی فقه را به صحنه عمل آورد و بر مبنای آن مبارزه کرد و نظام جمهوری اسلامی بر مبنای آن بنا شد. (صحیفه امام، ج ۲۰، ص ۳۳۶) ایشان مسائل قضایی، اقتصادی، خانواده و حقوق اجتماعی و بینالمللی اسلام را به اجرا گذاشت و برای مشکلات اجراییِ آن راهکار ارائه کرد که تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام در این راستا بود. (همان، ج ۲۰، ص ۴۶۳ ـ ۴۶۴) همچنین در پیام به روحانیان و مدرسان و طلاب و ائمه جمعه و جماعات، با تأکید بر پیوند وثیق حکومت با فقه یادآور شد که گسست فقه از حکومت و فقیه از اجتماع و سیاست، موجب انزوا و ناکارآمدی فقه در جهان امروز خواهد شد. (همان، ۲۱ / ۲۸۹ ـ ۲۹۰)
۲. اجتهاد اصیل
امام خمینی بارها به حوزههای علمیه سفارش میکرد روش علمای سلف در فقه دنبال شود (همان، ج ۱۸، ص ۱۰۰؛ ج ۲۱، ص ۲۸۹) ایشان فقه سنتی را موجب حفظ اسلام و درستکردن فقه تازه را موجب هلاکت حوزه شمرده و تأکید کرده است حوزه وظیفه دارد مبانی فقهی سلف صالح را به آیندگان تحویل دهد. (همان، ج ۲۰، ص ۱۹۰) در نگاه ایشان با بقای شیوه موروثی فقه، اگر دیگر آموزههای اسلام نیز از دست برود، اسلام به راه خود ادامه خواهد داد. (همان، ج ۱۷، ص ۳۲۵ ـ ۳۲۶) ایشان از میان روشهای علمای گذشته بر روش فقهی شیخ طوسی، صاحب جواهر و شیخ مرتضی انصاری تأکید میکند. (همان، ج ۱۵، ص ۲۱۹؛ ج ۱۷، ص ۳۲۵؛ ج ۱۹، ص ۲۵۲)
به بیان امام خمینی فقه جواهری در عین دقت و اتقان در قواعد فقهی و استنتاج منظم فروع از قواعد، خود را از اشتغال به مسائل زاید و غیر دخیل در استنباط احکام به دور میدارد. (امام خمینی، البیع، ج ۳، ص ۵۷۱)
۳. بهرهمندی از روشهای نو
تأکید امام خمینی بر فقه سنتی و جواهری، چنانکه خود خاطرنشان ساخته، بهمعنای استفادهنکردن از روشهای نو فقهی نیست. (صحیفه امام، ج ۲۱، ۲۸۹) ایشان اجتهاد مصطلح در حوزههای علمیه را کافی نمیدانست و بر ضرورت استفاده از روشهای نوین فقاهتی و علوم مورد نیاز حوزههای علمیه سفارش میکرد (همان، ص ۱۷۷، ۲۹۲ و ۳۸۰) زیرا روشهای جدید در حوزه فقه به رشد و بالندگی آن کمک میکند. این دیدگاه را میتوان متأثر از بینش جامع و عالم به زمانبودن امام خمینی دانست که در پیامها و بیانات ایشان انعکاس یافته است. ازنظر ایشان، وجود اجتهاد مصطلح، یعنی اجتهاد رایج در حوزههای علوم دینی که در طول قرنها به بالندگی رسیده است و آشنایی با اصول و مبانی اجتهاد جواهری، برای حفظ فقه اسلام و ارکان پژوهش و دقت فقهی، بسیار ضروری است و تخطی از ارکان محکم فقه و اصول رایج در حوزهها و انحراف از طریقه فقهای بزرگ جایز نیست. (صحیفه امام، ج ۱۶، ص ۱۳؛ ج ۲۱، ص ۲۸۹، ۳۸۰ و ۴۲۵) بااینحال از دیدگاه ایشان اجتهاد مصطلح برای اداره جامعه کافی نیست و مجتهدی که در زمینه اجتماعی و سیاسی فاقد بینش صحیح و قدرت تصمیمگیری باشد، در مسائل اجتماعی و حکومتی مجتهد نیست و نمیتواند زمام جامعه را به دست بگیرد. (همان، ج ۲۱، ص ۱۷۷ ـ ۱۷۸ و ۲۹۲)
بنابراین مجتهد باید ضمن بهکارگیری روش اجتهادی رایج، به مصلحتها و ضرورتهای بهوجودآمده بر اثر تغییرات اوضاع سیاسی و اجتماعی و اقتصادی توجه کند (همان، ج ۲۱، ص ۲۸۹) و تأثیر زمان و مکان را در نظر بگیرد.
نقش زمان و مکان در اجتهاد
امام خمینی معتقد است زمان و مکان دو عنصر تعیینکننده در اجتهاد، بهویژه در دنیای کنونی است و ممکن است موضوعی که در قدیم دارای حکمی بوده است، در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام، حکم جدیدی پیدا کند؛ بدین معنا که با شناخت دقیق روابط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی، همان موضوع اول که بهظاهر با قدیم فرق نکرده، واقعاً موضوع جدیدی شده است که قهراً حکم جدیدی میطلبد. (همان، ص ۲۸۹) ایشان نخستین فقیهی است که این بحث را با عنایت خاص و نگاهی ویژه مطرح کرده است.
چگونگی و گستره تأثیر و نقش زمان و مکان در اجتهاد را فقیهان و محققان معاصر به شکلهای گوناگونی تبیین و ترسیم کردهاند که برخی نظرهای مهم عبارتاند از:
۱. تأثیر در روش اجتهاد
برخی محققان در تبیین مقصود امام خمینی گفتهاند روابط اجتماعی و شرایط آنکه در طول زمانها و مکانهای گوناگون متغیر است، در قواعد و روش فقاهت و اجتهاد تأثیرگذار است و بر اساس آن ممکن است نتایج فقهی تغییر یابد. (هاشمی شاهرودی، فقه و زمان، ج ۳، ص ۲۵)
۲. تغییر در فهم مجتهد
ازنظر برخی دیگر، مجتهد بر اثر تأثیر زمان و مکان و آگاهی از قوانین مدنی و نظامهای قضایی مدنی موجود در جهان و اطلاعات عمومی گسترده، روایات را دقیقتر میفهمد. (بجنوردی، ج ۱۴، ص ۹۳ ـ ۹۵) بنابراین استنباط فقیه دستخوش تغییر میشود و زمان و مکان افق فکر فقیه را توسعه میدهد و در فهم مطالب اثر میگذارد. (حائری، ج ۱۴، ص ۱۰۳ ـ ۱۰۴)
۳. تغییر در موضوع
برخی گفتهاند موضوع تحت تأثیر تغییر زمان و مکان دگرگون و به موضوع جدیدی تبدیل میشود و در نتیجه این تغییر، حکم نیز تغییر میکند؛ (مکارم شیرازی، نقش زمان و مکان، ج ۱۴، ص ۳۶۴؛ حائری، ج ۱۴، ص ۱۰۲ ـ ۱۰۳؛ آصفی، ج ۱۴، ص ۳۸ ـ ۳۹) برای مثال شطرنج تحت تأثیر تغییر زمان و مکان، از ابزار قماربودن که موضوع حکم حرمت است، خارج میشود؛ در نتیجه حکم نیز تغییر میکند. (بجنوردی، ج ۱۴، ص ۸۹؛ جناتی، ج ۱۴، ص ۱۴۶) برخی بر این باورند که این قسم بدون شک موردنظر امام خمینی بوده است. (حائری، ج ۱۴، ص ۱۰۲؛ جناتی، ج ۱۴، ص ۱۴۶)
۴. تغییر در ملاک
ازنظر برخی ملاک حکم، اگر قابل درک باشد، ممکن است تحتتأثیر تغییر زمان و مکان متحول شود؛ (جناتی، ج ۱۴، ص ۱۴۶؛ فاضل، ج ۳، ص ۷۳) برای مثال خرید و فروش خون در زمان سابق مصلحت نداشت؛ اما اینک دارای مصلحت است و ابزار نجات جان بیماران است. (فاضل، ج ۳، ص ۷۳)
سفارش پیاپی امام خمینی در خصوص نقش زمان و مکان در اجتهاد ـ بهویژه در یک سال پایانی عمرشانـ پس از وی مورد توجه اندیشمندان حوزوی قرار گرفت و کتابها و مقالات فراوانی در تبیین و تحلیل علمی آن نگاشته شد. دراینباره کنگرهای با نام کنگره بررسی مبانی فقهی امام خمینی، «نقش زمان و مکان در اجتهاد» در سال ۱۳۷۴ برگزار شد که دستاورد آن در چهارده جلد انتشار یافت. تلاشهای علمی و عملی امام خمینی سبب شد فقه از نگاه فردی که بیشتر به حوزه عبادات و معاملات میپرداخت، خارج شود و نگاه حکومتی و اجتماعی یابد و دیدگاه جدیدی در اجتهاد مطرح گردد و باب مسائل جدید نیز در فقه گشوده شود. علاوه بر این، توجه به زمان و مکان موجب رشد و شکوفایی بیشتر فقه میشود و احکام اسلام را به متن زندگی مردم میآورد و آن را از تشریفات مذهبی صرف به نیاز جامعه تبدیل میکند.
نتیجه
توجه به سیره نظری و عملی امام خمینی نسبت به نقش زمان و مکان در اجتهاد و سفارشهای پیاپی ایشان به حوزههای علمیه و روحانیت در دوران پایانی عمرشان، نشانگر توجه خاص ایشان به این مسئله است. بهویژه اینکه دیگر علما و مراجع نیز از این نظریه استقبال کرده و بهکار بستند. این مسئله اگر دغدغه و جزو اصول اندیشه امام خمینی نبود، نه خود ایشان اصرار میکرد و نه مورد استقبال قرار میگرفت./ پرتال امام