در حالیکه تهدیدات آشکار و پنهان رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران و حمایت بیدریغ ایالات متحده آمریکا از اقدامات آن افزایش یافته و برخی از تغییر در دکترین هستهای سخن میگویند، فتوای مقام معظم رهبری مبنی بر حرمت تولید و استفاده از سلاحهای کشتار جمعی، همچنان نقطه کانونی سیاست دفاعی جمهوری اسلامی ایران است. در این گفتوگو، ابعاد فقهی، اخلاقی و استراتژیک این فتوا را به تحلیل مینشینیم.
اختصاصی شبکه اجتهاد: تحولات روزافزون منطقه، بویژه جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و تهدیدهای آشکار آن علیه ایران با پشتیبانی سیاسی، نظامی و رسانهای ایالات متحده آمریکا، بار دیگر این پرسش را پیش روی نخبگان و افکار عمومی قرار داده است که آیا بازنگری در سیاستها و دکترین دفاعی جمهوری اسلامی ضروری است؟
در این میان، فتوای تاریخی و محکم رهبر معظم انقلاب در حرمت تولید، نگهداری و استفاده از سلاحهای کشتار جمعی، از جمله بمب اتمی، جایگاه ویژهای یافته و به یکی از ارکان هویتی دفاعی نظام اسلامی بدل شده است.
اما آیا این فتوا مطلق و تغییرناپذیر است؟ یا با تغییر شرایط و در چارچوب قواعد فقهی میتواند موضوع بازبینی قرار گیرد؟ پاسخ به این پرسشها، نیازمند بررسی دقیق مبانی فقهی، اصول اخلاقی جنگ در اسلام و تحلیل موقعیت ژئوپلیتیکی کشور است؛ موضوعی که محور این گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین علی نهاوندی، مدرس درس خارج فقه حوزه علمیه قم و مدیر گروه فقه ارتباطات، هنر و رسانه مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) را تشکیل میدهد.
رهبر معظم انقلاب در مورد سلاحهای کشتار جمعی در ابعاد ساخت، نگهداری، انباشت و استفاده بهصورت صریح فتوا به حرمت دادهاند و ممنوع اعلام کردهاند؛ مبانی صدور این فتوا را در چهارچوب اندیشهی فقهی شیعه چگونه تبیین میکنید؟ یعنی دلائل فقهی تحریم سلاحهای اتمی چیست؟ آیا از نظر فقهی دکترین هستهای جمهوری اسلامی قابل تغییر است؟
نهاوندی: در شرایط کنونی و این ایام که جنگ رژیم غاصب صهیونیستی با مسلمانان غزه، یمن و لبنان، ابعاد جدیدی از وحشیگری و تعرض به جان و مال انسانها را عیان کرده و همچنین تهدیدهای پیدا و پنهان این رژیم غاصب علیه تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران آشکار گردید، در نگاه بسیاری، تولید سلاحهای هستهای به یکی از نیازهای دفاعی ایران تبدیل شده است و ادعا میشود که تغییر در دکترین هستهای کشور وجود دارد. در این خصوص، فتوای مقام معظم رهبری مبنی بر منع تولید و استفاده از بمب هستهای، فراروی سیاستهای نظامی و راهبرد دفاعی جمهوری اسلامی قرار گرفته است؛ و در این شرایط مجال مجددی از طرح و بسط این مسئله از منظر فقه پژوهی فراهم شده است.
این نکته قابل توجه است که ماعملا بااسرائیلی که طبق آمار دارای ۴۰۰ کلاهک هستهای است و دائما ما را تهدید به بمباران میکند مواجه هستیم.
ادله فقهی حرمت تولید و بکارگیری سلاحهای کشتار جمعی چیست؟
نهاوندی: نسبت به استفاده از سلاح کشتار جمعی در جنگ باید گفت: در ادله شرعی ملاک حرمت یا جواز استفاده از سلاح، هستهای یا شیمیایی بودن آن نیست بلکه کنترل پذیری سلاح در کشتار بیگناهان است. اصل اولی در جنگها حرمت کشتن انسانهای بیگناه و ناتوان از جنگ است، براین اساس کشتن کودکان، زنان، پیرمردان و پیرزنان جایز نیست؛ بنابراین استفاده از سلاحهای کشتار جمعی ممنوع است. علاوه بر این، ادله دیگری بر حرمت قابل طرح است؛ از جمله آیه شریفه ۲۰۵ سوره بقره که مفاد آن حرمت از بین بردن حرث و نسل و افساد فی الارض است؛ وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْفَسَادَ (آیه ۲۰۵ سوره بقره) طبق این آیه شریفه تهاجم و حملهای که به غرض اهلاک حرث (کشت وزرع) و نسل (حیوانی وانسانی) انجام گیرد، ممنوع است. دلیل دیگری که برای حرمتِ استفاده به آن تمسک شده است، آیه شریفه ۳۳ سوره مبارکه اسراء میباشد.
همچنین به این آیه استناد شده است: «وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا فَلَا یُسْرِفْ فِی الْقَتْلِ إِنَّهُ کَانَ مَنْصُورًا»(آیه ۳۳ سوره اسراء) این آیه میفرماید: (فَلا یُسْرِفْ فِی الْقَتْل)ِ که مفاد آن نهی از اسراف در قتل و زیاده روی در کشتن افراد است. مقصود از اسراف در قتل این است که اگر کسی چند نفر را کشت، باید برای قصاص به کشتن همان اکتفا نمود و نباید به خانواده و عشیره او تعدی کرد. در استفاده از سلاح هستهای اسراف در قتل قطعاً محقق است.
فتوای رهبر انقلاب بهعنوان دکترین دفاعی انقلاب اسلامی شناخته میشود ولی در این میان برخی شبهات و سؤالات پیرامون آن هم مطرح شده که درصدد است اینگونه القاء کند که این فتوا ممکن است تغییر، تخصیص یا مقید شود و بنا به برخی مصالح یا ضرورتها از این مبنا عدول شود. چه پاسخی به این شبهات میتوان داد؟ به نظر شما دلایلی بر جواز تولید و استفاده از سلاح هستهای وجود دارد؟
نهاوندی: بله، در مقابل دیدگاه اول که دلالت بر حرمت داشت، ادلهای بر جواز استفاده از سلاح هستهای مورد استناد قرار میگیرد لکن بررسیها نشان داد این ادله دارای عمومیت نیست.
در آیه شریفه ۱۹۴ سوره مبارکه بقره «فَمَنِ اعْتَدَى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ» توصیه شده است که در فرض تجاوز به حقوق دیگری شخص میتواند به همان صورت در حق وی تجاوز کند و به عبارت امروزی مقابل بهمثل کند.
ولی این خطاب، مقابله به مثل را فقط در حق کسی که فعلِ اعتداء به او منتسب است جایز شمرده نه قبیله و عشیره و خانواده او؛ بنابراین استفاده از سلاح کشتار جمعی که غیر نظامیان را نیز هدف قرار میدهد با این آیه قابل توجیه نیست.
دلیل دیگری که برای جواز یا وجوب استفاده اقامه شده است، آیه شریفه ۶۰ سوره مبارکه انفال است که میفرماید: «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ…» طبق این آیه شریفه مسلمانان باید به هر میزان که میتوانند خود را به سلاحهای بازدارنده تجهیز کنند. در خصوص این استدلال، دو نکته قابل طرح است:
۱. آیه شریفه، فقط در مقام بیان پیشگیری و ارهاب است و هیچ دلالتی برای استفاده ندارد.
۲. حتی اگر بپذیریم که آیه دلالت بر استفاده دارد، از آنجا که تعبیر آیه (وَ أَعِدُّوا لَهُم)ْ است، اعداد قوه منحصر به نظامیان است و این یعنی أعدوا لهم لا لغیرهم.
دلیل آخر در جواز استفاده از سلاح هستهای روایت حفص بن غیاث است که در این روایت حضرت اجازه داده اند که برای غلبه بر دشمن از راههایی که ممکن است غیر نظامیان کشته شوند نیز استفاده شود: راوی از امام صادق (سلام الله علیه) میپرسد: آیا جواز ارسال آب، آتش زدن و استفاده از منجنیق در دارالحرب وجود دارد در حالیکه، در آن شهرها زنان و کودکان و سالمندان و حتی مسلمانان نیز وجود دارند؟ حضرت در پاسخ به این پرسش میفرمایند: جواز اقدام به این موارد با وجود غیرنظامیان وجود دارد.
لکن فقها این روایت را مربوط به «تترّس غیر نظامیان= سپر قرار دادن» دانستهاند؛ بنابراین، این روایت ناظر به موردی است که فتح و غلبه و ظفر بر دشمن متوقف بر چنین حملهای باشد و از سویی دیگر غیر نظامیان توسط دشمن به عنوان سپر انسانی به کار گرفته شده باشند.
در فرض تزاحم که ما در دو راهی شکست یا استفاده از بمب هستهای قرار گرفتهایم؛ یا باید حرمت کوتاهی و شکست را به دوش کشید که در این صورت کیان اسلام و مسلمین در خطر خواهد بود و یا باید از حرمت استفاده از سلاح کشتار جمعی دست کشید. در این حالت نیز طبق تشخیص حاکمیت استفاده از سلاح هستهای مانعی نخواهد داشت. تشخیص مصلحت در فرض تزاحم نیازمند اشراف بسیار بالایی نسبت به امکانات نظامی و غیر نظامی است.
اکنون که دشمن سلاح هستهای دارد و هر روز هم بر تهدیداتش افزوده میشود، آیا ساخت سلاح هستهای توسط جمهوری اسلامی ایران توجیه شرعی ندارد؟ بنظر شما وجه فقهی برای تولید و استفاده از سلاح اتمی چیست؟
نهاوندی: در صورتی که کشور به لحاظ بازدارندگی دارای سطح قابل قبول و اطمینان بخشی است و وجود سلاح هستهای بازدارندگی قابل توجهی علاوه بر آنچه موجود است مانند بازدارندگی موشکی، تولید سلاح هستهای فاقد توجیه شرعی و عقلانی است. ولی اگر چنین سلاحی بازدارندگی قابل توجهی ایجاد میکند تولید آن شرعا و عقلا بلامانع است.
با استناد به حرمت کشتن کودکان و زنان و پیرمردان و پیرزنان در جنگها، قاعده اولیه این است که قتل غیرنظامیان در جنگ ممنوع است. استدلال به آیه اعتداء، إعداد قوه و روایت تترس هیچ یک حرمت قتل غیر نظامیان را تخصیص نمیزند مگر در فرضی که تزاحم شکل گرفته و حفظ جان و مال مسلمین متوقف بر استفاده از سلاح کشتار جمعی باشد؛ بنابراین، فقط در یک حالت و آن هم در صورتی که فتح و غلبه بر دشمن متوقف بر استفاده از چنین سلاحی است استفاده از آن جایز خواهد بود.
با توجه به مطلب فوق مقام تشخیص شرائط بازدارندگی با کیست؟
نهاوندی: همانگونه که روشن شد جواز تولید و همچنین جواز استفاده از سلاح هستهای منحصر در موارد خاص و ویژهای است و تشخیص شرایط مذکور متوقف بر شناخت وضعیت کشور به لحاظ نظامی و غیر نظامی و شناخت میزان خطرات و همچنین آگاهی از ادوات و امکانات دشمن و شناخت آثار و توابع سیاسیِ تولید و استفاده از چنین سلاحی است؛ به عبارت دیگر فتوا به جواز تولید و استفاده از سلاح هستهای نیازمند شناخت دقیق موقعیت داخلی و بیرونی کشور است و به سادگی امکان افتاء به جواز وجود ندارد و همین نکته موجب اختلاف بزرگان در این مسئله است؛ از منظر برخی از بزرگان وجود سلاح هستهای در شرایط امروزی برای بازدارندگی نافع نبوده و در نتیجه تولید آن جایز نیست و از منظر برخی از بزرگان نافع و در نتیجه تولید آن جایز است. به اصطلاح فقهی نزاع در این بحث صغروی است، دراین موارد نظر ولی امر مسلمین با اشراف کامل از نظرات کارشناسان خبره راهگشاست که بگویند آیا امکانات دفاعی متعارف ما به اندازه کافی قوی هست یا بازدارندگی کامل را ندارد، که اگر ندارد تولید و نگهداری سلاح هستهای توجیه شرعی پیدا میکند.
احتمال دارد که فتوای مقام معظم رهبری به حرمت ساخت سلاح هستهای ناظر به همین مسئله کفایت قدرت بازدارندگی در کشور از طریق دکترین موشکی باشد. به این معنا که سلاح هستهای بازدارندگی ویژهای علاوه بر بازدارندگی کنونی ایجاد نمیکند لذا مصلحت لازم برای تولید آن وجود ندارد و تولید آن اسراف و تبذیر اموال مسلمین است و همچنین با وجود امکانات نظامی و غیر نظامی کشور، دفاع متوقف بر چنین سلاحی نیست در نتیجه استفاده از آن نیز دارای توجیه شرعی نیست.و در صورت تغییر شرایط و نیاز به سلاح هستهای جهت حفظ کیان اسلامی حکم تغییر میکند.
آیا از نظر فقهی فرقی میان تولید و استفاده از سلاح کشتار جمعی وجود دارد؟
نهاوندی: در صورتی که استفاده از بمب هستهای مجاز باشد تردیدی نیست که تولید و نگهداری آن نیز مجاز خواهد بود. در صورت حرمت استفاده از بمب هستهای، و همچنین وجود سلاحهای متعارفی که بازدارندگی کافی برای کشور ایجاد میکند تولید سلاحی که نه جواز استفاده از آن وجود دارد و نه به لحاظ بازدارندگی تأثیر ویژهای در مقابل دشمن دارد از بین بردن منابع کشور است. ولی اگر وجود چنین سلاحی با لحاظ امکانات نظامی و غیر نظامی موجود کشور و همچنین ادوات دشمن، بازدارندگی قابل توجهی ایجاد میکند تولید آن طبق مفاد آیه «اعدوالهم ما استطعتم» از منظر شرعی بلامانع است و تنها مانع آن تعهدات بینالمللی کشور است.
معاهدات بین المللی که دولتِ اسلامی متعهد به اجرای آن شده نیز از دیگر عوامل ممنوعیت استفاده از سلاح هستهای است، که طبق همان معاهدات و قواعد بین الملل اگر کشور با کشوری دارای قدرت هستهای وارد جنگ شود یا موجودیتش به خطر افتد میتواند سلاح هستهای تولید کرده و حتی از آن استفاده کند، با توجه به این مطلب مشکلی از باب اوفوا بالعقود پیش نمیآید.