اختصاصی شبکه اجتهاد: اربعین، نه یک روز در شمار دیگر روزها که یک روز ویژه و سترگ با ظرفیتهای عظیم در ساحتهای مختلف است که علیرغم حرکت بزرگ و بشکوه سالهای اخیر، هنوز ظرفیتهای مستور آن برایمان نمایان نشده است از جمله ظرفیتهای کار نشده این قلمرو، اربعین و فقه سیاسی است؛ نیز فقه الثقافه در ابعاد و متعلقات آن، فقه ارتباطات وگسترههای متنوع آن، فقه الاجتماع و… است که در این خصوص لازم است فقها و فقهپژوهان و دانشوران مطالعات میان رشتهای، نسبت به عرصهها و سویههای ناپژوهیده به صورت ویژه بنگرند، که در این زمینه در فرصتی مناسب ویژهنامه جامعی را شبکه بینالمللی اجتهاد فرادید مخاطبان اندیشهورز قرار خواهد داد.
در کنار عاشورا یعنی به همان اندازهای که عاشورا ترجمان: حماسه، حریت، فضیلت و آزادگی است، اربعین هم کارکرد فقهی- اجتماعی دارد و نیز عاشورا و اربعین بزرگترین رسانه جهان، الهام بخش و هویت بخش جهان آشوبناک ماست؛ ساحتی که همان طور که اشاره شد از زاویه فقه هم باید بدان به صورت ویژه، نگاه کرد، چه در اربعین امروز میتوان فقه الاجتماع را تحقق بخشید. فقه السیاسه را خواند و فقه البلاغ را در ترازی جهانی باز تعریف کرد.
امروز، اربعین فقط یک روز مذهبی نیست که فراتر از آن، یک روز دینی است و حتی میتوان آن را روزی بین الادیانی خواند که شیعه و سنی و مسیحی و … در آن نقش آفرینی میکنند و در پرتو آن، نقش میپذیرند. در این حضور پراُبهت، استوار و پر هیمنه است که حکم فقهی «وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّهٍ» در قالب قدرت نرم و بازدارنده، محقق میشود و «تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُم» را چنان رقم میزند که محاسباتشان را تحت تأثیر قرار میدهد تا «گزینههای روی میز» خود را دگر باره، بررسی کنند.
این هیمنه اقتدار که عصای دست امت اسلام است در همین یکی دو سال پیش، نقش خویش را چنان ایفا کرد که تروریسم و داعشیسم و جریان تکفیری زلزلهای بزرگتر از همه زلزلهها را در ارکان ستون خویش احساس کردند و گفته میشد که این «تُرهِبونَ بِهِ»، «عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُم» را به شور کشانده بود که اگر فقط بخشی از این جمعیت انبوه که حسین(ع) را امام خویش میدانند، به عاشورایی رو به جانب سنگرهاشان کنند، آنان چه میتوانند کرد؟ آیا راهی جز گریز و مرگ داشتند؟ آیا قدرتی چنین متراکم را دنیا سراغ دارد؟ قدرتی که مرگ را به بازی میگیرد؟
حقیقت این است که اربعین، در منظومه اقتدار مردمی، اقتدار فقهی امت را میتوان دید که با فرمان اما مت میتواند برون دادی عالم گیر داشته باشد. اربعین اما فقط یک جلوهاش، اقتدار دشمن شکن است، هزاران جلوه دارد که هر کدام را هم میشود خوانشی فقهی داشت یا معرفتی یا اخلاقی و هر مؤلفهای که در تربیت انسان در تراز مکتب حسین میتواند مورد نظر باشد.
ما در اربعین با جلوههایی ناب از اخلاق و همدلی و همگرایی مواجه میشویم که در عین اینکه میتواند، فرافقهی خوانده شود اما خوانشی فقهی هم میتواند داشته باشد. حکم کمک و احسان و سفر و حتی خرید و فروش و… مگر به ریز در فقه، احصا نشده است که هر کدام از اینها در سفر اربعین، باید بازخوانی شود. معتقدم که ما از اربعین حتی میتوانیم به روابط بینالملل هم نگاه داشته باشیم چه همراهی اتباع کشورها که به همگرایی و همدلی هم منجر میشود میتواند بستر ارتقاء روابط وفاق ذهنی ملتها را هم فراهم کند. میتوان ما را نسبت به یکدیگر به شناختی برساند که بیگانه نتواند با نفوذ میان ما و تفرقه انداختن و حتی جنگ به راه انداختن، سلطه و سبیل خود را بر ما تحمیل کند، به نظر برای تحقق نفی سبیل، اربعین میتواند یک فرصت خوب باشد تا بتوانیم با همگرایی، واگراییهای وحدتسوز را اصلاح و روابط را به سمت آنچه ذیل آیات قران و قواعد فقه تعریف میشود، پیش بریم.
اینکه فقهای عظام از سلف تا خلف، این همه تاکید دارند بر اربعین و راهپیمایی اربعین، شاید از این رو باشد که این روز و این راه و این راهپیمایی در قواره جهانی میتواند به بازتعریف هژمونی قدرت دینی ما بیانجامد و این پیام را به جهان مخابره کند که اینجا، خبرها، مرگ بی خبری است و ملتهایی به امت تبدیل شدهاند که میتوانند جهان را به خبرهای خوب، میهمان کنند. اربعین را باید به همه قرائتها خواند از فقهی و کلامی و اخلاقی و اجتماعی و… تا گسیاسی و مردم شناسی و… تا بتوان این روز را در سپهر اقتدار دینی، به جایگاهی که باید رساند …