استاد مبلغی از بحران موضوع شناسی در فقه پرده برداشت

گزارش؛
استاد مبلغی از بحران موضوع شناسی در فقه پرده برداشت/ چهار ضعف بنیادین روش‌شناسی کنونی

علوم اسلامی قادر نیستند واقعیت‌های پیچیده بیرونی و پدیده‌های اجتماعی امروز را با همه متغیرها، پیوندها و تحولاتشان به درستی به زبان فقه «ترجمه» کنند. رویکرد فعلی به موضوع‌شناسی، امری «ذهنی» است که در بهترین حالت با یک رجوع حداقلی به متخصص همراه است، اما موضوع را آن‌گونه که هست درک نمی‌کند.

به گزارش خبرنگار اجتهاد، مراسم رونمایی از دوفصلنامه علمی-پژوهشی «روش‌شناسی علوم اسلامی»، به میزبانی مرکز تخصصی آخوند خراسانی و حمایت میز توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین مسعودی رئیس شعبه خراسان دفتر تبلیغات اسلامی و حجت‌الاسلام و المسلمین علی رحمانی، مدیر کل آموزش دفتر تبلیغات خراسان  و رئیس مرکز تخصصی آخوند خراسانی  برگزار شد.

 در این مراسم استاد مجتبی الهی خراسانی، رئیس میز توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی و مدیر مسئول دوفصلنامه روش شناسی علوم اسلامی به ارائه مقدمه پرداخت و در ادامه، استاد احمد مبلغی، استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه و سردبیر این دوفصلنامه، ضمن تحلیل آسیب‌های بنیادین، به ارائه توصیه‌هایی برای آینده روش و روش‌شناسی پرداخت.

شکل‌گیری گفتمان روش در فضای علوم اسلامی

در ابتدای مراسم، استاد مجتبی الهی خراسانی ضمن تقدیر و تشکر از عوامل و دست اندرکاران دوفصلنامه، با اشاره به سابقه تمرکز بر موضوع روش در حوزه‌های علمیه، بیان داشت که «میز علوم اسلامی» طی شش سال گذشته، مسئله روش در این علوم را به عنوان یکی از اولویت‌های اصلی خود تعریف کرده است.

این استاد عالی حوزه علمیه از شکل‌گیری یک حرکت علمی قابل‌توجه در این زمینه خبر داد که دستاوردهایی چون برگزاری بیش از یکصد و چهل نشست تخصصی در حوزه روش، انتشار سه مجله تخصصی با محوریت روش‌شناسی، و سفارش و نشر نزدیک به ده جلد کتاب در زمینه روش‌شناسی و روش تحقیق را به همراه داشته است.

به گفته الهی خراسانی، این تلاش‌های مستمر منتج به آن شده است که امروزه بحث «روش» به یک گفتمان غالب در فضای علوم اسلامی کشور تبدیل شود. هدف آتی این حرکت، صدور این مباحثات به جهان عرب است که از طریق دوفصلنامه دوزبانه «روش‌شناسی علوم اسلامی» ، با عنوان «مناهج العلوم الاسلامیه» دنبال خواهد شد و سردبیری آن را استاد احمد مبلغی بر عهده دارد. او نگاهی جامع به همه علوم اسلامی در این مجله را گامی مهم در جهت تجمیع دیدگاه‌ها، گزارش میراث روشی علوم اسلامی و تلاقی آن با دیدگاه‌های جدید عنوان کرد.

چهار ضعف بنیادین روش‌شناسی کنونی

استاد احمد مبلغی در بخش اصلی نشست، به آسیب‌شناسی وضعیت جاری روش‌شناسی در علوم اسلامی پرداخت و سپس وضعیت فعلی را با چند ضعف اساسی توصیف کرد که موانع اصلی در مسیر کارآمدی و پویایی علوم اسلامی به شمار می‌روند و مجله روش‌شناسی باید توجه ویژه‌ای به آن‌ها داشته باشد.

ضعف نخست: عدم استقلال روش‌شناسی

 استاد مبلغی، ضعف نخست را در عدم استقلال روش‌شناسی می‌داند. از نگاه وی، روش در علوم اسلامی هنوز به یک دانش مستقل و راهبردی تبدیل نشده است. مبلغی روش‌شناسی فعلی را دارای دو ویژگی آسیب‌زا خواند. نخست آنکه روشی که به کار گرفته می‌شود، دانشی مدون و مستقل نیست، بلکه امری «مستتر در شخصیت دانشمند» است؛ به این معنا که این روش‌ها در ذهنیت و منش فقها و علما پنهان بوده و به صورت یک علم مستقل که مورد توافق هسته‌های اصلی دانش باشد، درنیامده است.

دوم آنکه روش در سایه مبنا قرار دارد. او خلط بزرگی میان «اعتبار مبنا» و «اعتبار روش» را عامل این ضعف برشمرد. از آنجا که مبانی و منابع دینی همچون قرآن و سنت، مقدس و معتبر هستند، این اعتبار به صورت نادرست به «روش» که یک عمل انسانی برای رسیدن به آن مبناست، تسری داده شده است. در نتیجه، روش از استحکام، اتقان و حجیت مستقل روشی خود بی‌بهره مانده و هویت خود را در زیر نور مبنا از دست داده است.

ضعف دوم: بحران در موضوع و فقدان زبان ترجمه واسط

استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم در تبیین ضعف دوم، علوم اسلامی را با «بحران در موضوع» روبرو دانست که ناشی از فقدان «زبان ترجمه واسط» است. این ضعف در دو حوزه اساسی خود را نشان می‌دهد:

نخست، ناتوانی در ترجمه واقعیت به فقه؛ به این معنا که علوم اسلامی قادر نیستند واقعیت‌های پیچیده بیرونی و پدیده‌های اجتماعی امروز را با همه متغیرها، پیوندها و تحولاتشان به درستی به زبان فقه «ترجمه» کنند. رویکرد فعلی به موضوع‌شناسی، امری «ذهنی» است که در بهترین حالت با یک رجوع حداقلی به متخصص همراه است، اما موضوع را آن‌گونه که هست درک نمی‌کند. وی این رویکرد را به مثابه «تار عنکبوتی» خواند که از ذهن تنیده می‌شود و واقعیت را بازنمایی نمی‌کند.

دوم، ناتوانی در ترجمه دین به واقعیت؛ وی افزود: ما توانایی ترجمه مفاهیم و متغیرهای موجود در دین به «اندام‌واره واقعیت زندگی امروز» را نداریم تا بتوانیم نتایج عملی بگیریم.

ضعف سوم: فقدان پارادایم علمی و فردی بودن مطالعات

سردبیر دوفصلنامه روش شناسی علوم اسلامی در تحلیل سومین ضعف، بر این نکته تأکید کرد که علم از طریق پارادایم‌ها حرکت و پیشرفت می‌کند، اما در علوم اسلامی ما «فاقد پارادایم علمی هستیم. این فقدان دو جنبه دارد؛ نه «پارادایم‌سازی» (که خلق آن امری زمان‌بر و محصول یک توافق علمی جمعی است) داریم و نه «پارادایم‌شناسی» (پارادایم‌های موجود نیز به درستی شناسایی نشده و مورد ارجاع دقیق قرار نمی‌گیرند).

وی علت اصلی این ضعف را فردی بودن مطالعات دانست و تصریح کرد که «مطالعاتمان فردی است» و «مطالعات جمعی نداریم»، در نتیجه پارادایم، به عنوان محصول توافق، شکل نمی‌گیرد.

ضعف چهارم: ناکامی در ترجمه میان‌رشته‌ای و کاربردی

استاد مبلغی ضعف چهارم را «عدم ترجمه دانش» از یک حوزه به حوزه دیگر و از نظر به عمل دانست و تصریح کرد که دانش‌های اسلامی در یکدیگر ترجمه نمی‌شوند و هر کدام راه خود را می‌روند؛ به عنوان مثال، مفاهیم علم کلام مانند «قرب الهی» یا مباحث «تهذیب نفس» به هیچ وجه در فقه ترجمه نمی‌شوند و به آن جهت نمی‌دهند. از سوی دیگر، در حوزه کاربردی، دانش‌های نظری به ساختارها و نظام‌های عینی جامعه ترجمه نمی‌شوند.

 حضور فقه در قانون، صرفاً به شکل ترمیمات جزئی است و یک حضور نظام‌مند و مبتنی بر زبان ترجمه علمی دقیق ندارد. همچنین فقه به راهبردها و سیستم‌های اجتماعی ترجمه نمی‌شود و اخلاق نیز در حد «موعظه و توصیه» باقی مانده و روشی برای ترجمه آن به مسئولیت اجتماعی وجود ندارد. وی تلاش‌هایی چون «فقه نظام» را نیز اغلب مبتنی بر تصویرسازی‌های ذهنی و آرمانی دانست، نه شناخت دقیق نظام‌های بیرونی و ترجمه واقعیت‌ها.

اعتبار و اتقان روشی؛ توصیه‌های راهبردی برای آینده

استاد مبلغی برای کارایی دانش دینی در جهان امروز، آن را نیازمند «اعتبار روشی» و «اتقان روشی» خواند ودر چارچوب فعالیت‌های مجله روش‌شناسی، پنج اقدام راهبردی را ضروری دانست:

اول، تدوین نقشه راه مشخص برای مجله و پرهیز از پذیرش مقالات پراکنده.

دوم، شناسایی دقیق مشکلات، فقدان‌ها و نبودهای دانش‌های اسلامی در گام نخست.

سوم، دسته‌بندی و توسعه روش‌ها بر اساس خلأهای شناسایی‌شده.

چهارم، توسعه «فلسفه علوم دینی» که امتدادیافته «فلسفه علم» باشد و به صورت متقن به مبانی علوم دینی بپردازد.

پنجم، بازتعریف علمی مفاهیم پایه؛ مفاهیمی مانند «مکتب‌های فقهی» باید از تعاریف شخص‌محور فراتر رفته و بر اساس استانداردهای علمی، مانند مجموعه‌ای از پارادایم‌ها و تمایزها، بازتعریف شوند.

در بخش پایانی مراسم، از نخستین شماره  دوفصلنامه علمی-پژوهشی «روش‌شناسی علوم اسلامی»، با حضور جمعی از اساتید درس خارج فقه و اصول، هیأت تحریریه این دوفصلنامه و پژوهشگران این حوزه رونمایی شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics