اختصاصی شبکه اجتهاد: تقطیع روایت، به معنای برشِ بخشی از روایت است و نقلِ آن بخش که فعلاً مورد نیاز است. نویسندگان کتابهای روائی، پس از انتقال روایات از اصول اصلیِ آن و شروع به تبویب (باب بندی) روایات، مجبور به تقطیع روایات شدند.
گاهی نقلِ تقطیع شدهی یک روایت، موجب برداشت نادرست از معنای اصلی روایت میشود. هرچند روایات تقطیعشده از جهاتی سودمند هستند، اما از دیگر سو، میتوانند منجر به سوء تفاهم و انتقال ناقص پیام به مخاطب شوند. از همین رو، نویسندگانی که اقدام به تقطیع روایات میکنند، معمولاً با عباراتی به خوانندگان هشدار میدهند که متن روایت تقطیع شده و ناقص است.
یکی از کتابهایی که نه تنها روایات را تقطیع کرده، بلکه در مواردی به تعویض مختصر و بعضاً غیرمضر آن نیز پرداخته، «کتاب من لا یحضره الفقیه» است. این اثر، با توجه به رویکردش به مخاطب عام، این روش را در پیش گرفته است؛ اما متأسفانه گاهی اهل علم را نیز به اشتباه میاندازد. نمونهای از این نقلِ اشتباه انداز، روایت زیر است:
احمد بن محمد بن عیسی میگوید: به امامهادی علیهالسلام نامه نوشتم دربارهی زنی که بزغالهای را از شیر خودش شیر داد تا این که بزغاله بزرگ شد. امام علیهالسلام فرمود: فعلِ مکروهی است و البته اشکال ندارد (کتاب من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۳۳۴، ح ۴۱۹۵).
برداشت اولیه از ظاهر این روایت این است که شیر دادنِ زن به آن بزغاله مکروه است.
اما این تمام ماجرا نیست؛ چرا که متن کامل روایت، به نقل مرحوم کلینی، چنین است:
احمد بن محمد میگوید: به امامهادی علیهالسلام نامه نوشتم: فدایت شوم؛ زنی بزغالهای را شیر داده تا آن بزغاله بزرگ شده و سپس جفتگیری کرده و بچه آورده است. آیا گوشت و شیر این بز حلال است؟ امامهادی علیهالسلام در پاسخ نوشتند: کار مکروهی است ولی اشکال ندارد (کافی، ج ۶، ص ۲۵۰، ح ۴).
این روایت نشان میدهد که متن نقلشده در کتاب «من لا یحضره الفقیه» ناقص است. علاوه بر این، با توجه به تناسب بین سؤال و پاسخ، مشخص میشود که جمله «فِعْلٌ مَکْرُوهٌ وَ لَا بَأْسَ بِهِ» مربوط به حکم خوردن گوشت و نوشیدن شیر بزغالهای است که اکنون بزرگ شده و بزغالهای به دنیا آورده؛ نه به عملِ شیر دادنِ زن به آن بزغاله.
متأسفانه در پاورقی «کتاب من لا یحضره الفقیه» آمده است: ظاهر روایت، به کراهتِ عملِ آن زن [شیر دادن به بزغاله] اشاره دارد، نه به کراهت خوردن گوشت بز. در حالی که این برداشت تنها زمانی صحیح است که متن اصلی روایت در دسترس نباشد و ما از تقطیعِ آن آگاه نباشیم.
در ادامهی این پاورقیِ مذکور، از کتاب دروس تألیف شهید اول نقل شده که ایشان فرمودهاند: «گوشت آن بز مکروه است.». میگویم: اگر شهید اول بر متن کامل روایت وقوف داشته و این حکم را بیان کرده، رحمهالله علیه. و اگر متن کامل را نداشته و چنین گفته، سلامالله علیه.
با توجه به مطالب فوق، عنوان بابی که مرحوم شیخ حرّ عامِلی در وسائل الشیعه زده است («مکروه است برای زنِ شیردار شیر دادن به بزغاله، …») دقیق نیست و دو روایتِ این باب هیچ دلالتی بر عنوان باب ندارند (نک: وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۴۰۶، باب ۱۸).
این نکته را نیز یادآور شوم که فتوا (یعنی نظرِ) مرحوم شیخ حرّ عامِلی در کتاب وسائل الشیعه، همین عناوینِ بابِ وسائل الشیعه است.
نتیجه: نقلِ تقطیع شدهی روایات میتواند منجر به برداشتهای نادرست شوند، همانطور که با مقایسهی یک روایت در کافی و کتاب «من لا یحضره الفقیه» دیدیم که تقطیعِ یک روایت، موجب اشتباه در استنباط حکم شرعی شده است. بنابراین، دقت در نقل و پرهیز از نقل نادرست، برای جلوگیری از سوءبرداشت از سخن معصوم ضروری است.