الغای خصوصیت حذف کردن ویژگیهای غیر موثر در یک حکم شرعی است.
ـــ به الغای ویژگیهای غیر مؤثر در تعلّق حکم ، به منظور توسعه در مصادیق متعلق حکم الغای خصوصیت می گویند.
فهرست مندرجات
۱ – تعریف اصطلاحی الغای خصوصیت
۱.۱ – شاهد مثال
۱.۲ – نکته
۲ – تفاوت الغای خصوصیت با تنقیح مناط
۳ – شرایط الغای خصوصیت
۴ – عناوین مرتبط
۵ – پانویس
۶ – منبع
تعریف اصطلاحی الغای خصوصیت
الغاى خصوصیّت، حذف اوصاف و ویژگیهایى است که در دلیل حکم، همراه موضوع است، امّا نزد عرف یا به قراینى دخالتى در ثبوت حکم براى آن موضوع ندارد و نتیجه آن، شمول حکم نسبت به موضوعاتى است که فاقد آن اوصاف است.
الغای خصوصیت، یا الغای فارق، از راههایی است که مجتهد به وسیله آن قصد شارع یا قانونگذار را از نص وی، استخراج مینماید و حکم آن را به موارد و موضوعات دیگری که در مورد آن، نص وجود ندارد و گمان میشده است که این حکم به آنها ارتباط ندارد، سرایت میدهد. در الغای خصوصیت نسبت به مورد و موضوع نصی که از شارع آمده است چنین عمل میشود که مجتهد، تمامی خصوصیات موضوع یا مورد حکم را بررسی نموده و آن خصوصیاتی را که یقین دارد تعلق حکم به موضوع به علت وجود آنها درموضوع نبوده است یکایک ملغی مینماید و از این طریق افراد بیشتری را در موضوع وارد میکند و عمومیت آن را گسترش میدهد و به این صورت، حکم موضوعات دیگری را که در مورد آنها نصی وجود نداشته و در تعلق این حکم به آنها شک وجود دارد، روشن مینماید؛ برای مثال، در جایی که شارع میگوید: «ان سافرت بین مکه و المدینه ثمانیه فراسخ فقصّر»؛ اگر بین مکه و مدینه به قصد سفر ، هشت فرسخ را پیمودی نماز خود را شکسته بخوان»، مجتهد از طریق الغای خصوصیت، حکم را به هر سفری که هشت فرسخ یا بیشتر باشد، سرایت میدهد، زیرا برای مکه و مدینه خصوصیتی در تعلق حکم قصر نمیبیند و آنها را الغا مینماید و حکم را روی سفر هشت فرسخی میبرد، چه بین مکه و مدینه باشد و چه هر جای دیگر.
← شاهد مثال
براى مثال، آیه وَالَّذِینَ یَرْمُونَ الُمحْصَنَـتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَهِ شُهَدَآءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَـنِینَ جَلْدَهً [۱] حدّ قذف کننده زنان محصنه را بیان مىکند و نسبت به قذف کننده مردان محصن ساکت است؛ امّا با الغاى خصوصیّتِ زن بودن، حدّ یاد شده نسبت به قذف کننده مردان نیز جارى مىشود.
← نکته
بسیاری از علمای امامیه تنقیح مناط و الغای خصوصیت را یکی دانستهاند، اما برخی معتقدند این دو با هم تفاوت دارند. [۲] [۳] [۴] [۵] [۶]
تفاوت الغای خصوصیت با تنقیح مناط
گروهى از اصولیان این دو را یکى دانسته اند؛ لیکن برخى بین آن دو تفاوت قائل شده و گفته اند:
تنقیح مناط عبارت است از به دست آوردن ملاک و حکم با حذف ویژگیهایى که احتمال مىرود جزء علّت باشند، که نتیجه آن تعمیم موضوع حکم است ؛ امّا الغاى خصوصیّت، حذف ویژگیهاى مورد نص است؛ هرچند احتمال علّت بودنِ محذوف نرود. از این رو، در الغاى خصوصیّت، به صرف حذف اوصاف، حکم عمومیّت مى یابد؛ هرچند علّت بودن آن معلوم نگردد.
البته با الغاى خصوصیّت، به اجمال مى توان فهمید که علّت حکم در موضوعِ داراى خصوصیّت و موضوعِ فاقد آن یکى است؛ چنان که در تنقیح مناط نیز با به دست آوردن علّت، دخالت نداشتن ویژگیهاى همراه موضوع در حکم معلوم مىشود.
براى مثال، با به دست آوردن علّت حرمت خمر، یعنى مست کننده بودن آن، خصوصیّت نداشتن عنوان خمر و دیگر اوصاف آن، مانند رنگ در ثبوت حکم معلوم مىشود.
شرایط الغای خصوصیت
شرط الغاى خصوصیّت آن است که اوصاف و ویژگیهاى مذکور در دلیل حکم، بر حسب فهم عرف یا قراین داخلی یا خارجى، دخالتى در ثبوت حکم براى موضوع نداشته باشد. این نوع الغاى خصوصیّت، صحیح و معتبر است و نقش مهمى در استنباط احکام دارد. [۷]
[۸]
[۹] [۱۰]زیرا در موارد بسیارى، توسعه دائره دلیل حکم، بر الغاى خصوصیّت متوقّف است و بدون آن، حکمِ تعداد قابل توجهى از موضوعات به دست نمىآید. [۱۱]
عناوین مرتبط
تنقیح مناط
پانویس
۱. ↑ نور/سوره۲۴،ایه ۴
۲. ↑ انوار الاصول، مکارم شیرازی، ناصر، ج۲، ص۱۳۸.
۳. ↑ دانشنامه حقوقی، جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ج۲، ص۴۹۸.
۴. ↑ قوانین الاصول، میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمدحسن، ج۲، ص۳۰۸ و ۳۰۹.
۵. ↑ المستصفی من علم الاصول (به ضمیمه فواتح الرحموت بشرح مسلم الثبوت)، غزالی، محمد بن محمد، ج۲، ص۲۸۶.
۶. ↑ کفایه الاصول، آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، ص۳۹۶.
۷. ↑ فوائد الاصول، نائینی، محمدحسین، ج۴، ص۳۳۵، ۳۳۶ و ۳۳۷.
۸. ↑ انوار الاصول، مکارم شیرازی، ناصر، ج۲، ص۱۳۸.
۹. ↑ مصباح الفقیه، همدانی، آقارضا، ج۱، ص۸۹.
۱۰. ↑ دانشنامه حقوقی، ج۲، ص۵۰۰-۴۹۸.
۱۱. ↑ الحدائق الناضره،ج۴،ص۱۹۳
منبع:
فرهنگ نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۲۳۶، برگرفته از مقاله «الغای خصوصیت».
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، جمعی از پژوهشگران زیر نظر آیت الله هاشمی شاهرودی، ج۱، ص ۶۷۰.